کد خبر: ۲۹۰۴۶
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۶
متاسفانه مشاهده می‌شود خبرهای در رابطه با افزایش بیماری سرطان کم نیست و گویا این اخبار تمامی ندارد و به واقع «سونامی سرطان» هستی ما را تهدید می‌کند و هر روز مرگ را به خود نزدیک‌تر می‌بینیم.
سعید معیدفر جامعه شناس و استاد دانشگاه در روزنامه آرمان نوشت:

محور اصلی اتفاق چند روز گذشته یعنی تجمع برای درگذشت مرتضی پاشایی این است که مرگ پاشایی به عنوان یک جوان که الگوی فرهنگی جوانان بوده  آنها را دچار اندوه فراوان کرده است. پاشایی به عنوان یک جوان 30ساله دهه شصتی به هر دلیل دار فانی را وداع گفته است یک دهه شصتی است که نتوانسته در برابر بیماری دوام بیاورد و به بسیاری از آرزوهایش دست نیافته و پیش از آنکه کامی از این دنیا بگیرد ناکام از این جهان پر کشید و دلیلش سرطانی است که وجودش را بلعید.

متاسفانه مشاهده می‌شود خبرهای در رابطه با افزایش بیماری سرطان کم نیست و گویا این اخبار تمامی ندارد و به واقع «سونامی سرطان» هستی ما را تهدید می‌کند و هر روز مرگ را به خود نزدیک‌تر می‌بینیم. چرا باید مرتضی پاشایی در 30 سالگی به دام سرطانی کشنده بیفتد؟! آیا زمان آن نرسیده که بنگریم با محیط‌زیست چه کرده‌ایم؟ بهتر است واقعیات را درک کنیم و منشا استرس‌ها و آلودگی‌ها را بشناسیم و آنها را درمان کنیم. لازم است دریابیم انواع پارازیت‌ها می‌تواند بر سلامت اثر بگذارد. پاشایی در سن 30 سالگی فوت کرد و جوانان دهه شصتی خودشان را در پاشایی می‌بینند کسی که به آرزوها و خواسته‌هایش نرسید. هرجا آمدند خود را تخلیه کند و ناراحتی‌هایش را بیان کنند به نوعی با او آنها مدارا نشد. مرتضی پاشایی به پیش آمد به‌رغم انواع ناکامی‌ها و مشکلاتی که گریبان اغلب دهه شصتی‌ها را گرفته است و حال که چشم از این جهان بسته تمام آن مشکلات، جوانان امروز را با پاشایی همزیست و همصدا کرده است و نهایتا مرتضی پاشایی با مرگ خود صدای درونی جوانان دهه شصتی را برانگیخته است آنان که بارها پیام داده‌اند که ما را باور کنید اما این پیام آنطور که باید شنیده نشده است. جوانان خود را در یک هنرمند از نسل خود انتخاب کرده‌اند و این واقعیت حکایت از آن دارد اقداماتی که در طول سال‌های گذشته تندروها برای تخریب بزرگان و شخصیت‌های علمی و فرهنگی و هنرمندان انجام داده‌اند موجب شده امروز جوانان الگوی خود را تغییر دهند و این تنها می‌تواند یک دلیل داشته باشد و آن این که سالها افراد مورد علاقه این قشر در معرض تخریب واقع شده‌اند و نهایتا امروز جوانان به سراغ مرتضی پاشایی رفتند که شاید خیلی هم شناخته شده و مشهور نیست و این نشان می‌دهد که اگر شخصیت‌های مورد علاقه جوانان مورد هجمه قرار بگیرند آنها به سراغ کسی می‌روند که از جنس خودشان است که حتی معروفیتی در حد بالا ندارد و با آن همذات‌پنداری می‌کنند.

 به همین دلیل امروز مشاهده می‌شود که جوانان با فوت مرتضی پاشایی، جوانی از نسل دهه60 گرد یکدیگر جمع می‌شوند و سرود می‌خوانند و در غم از دست دادنش تجمعی بزرگ شکل می‌گیرد. پیامی که می‌تواند برای مخاطبان جوان نوعی پاسخ به آنچه به عنوان نگرش جوانان و همنوعان خود دارند مورد دقت نظر قرار گیرد. پیامی که انتظار می‌رود به خوبی شنیده شود و برای ایجاد فضای مساعد برای تنفس جوانان از روش همان‌ها به طور صحیح استفاده شود. پتانسیلی که می‌تواند در همه شرایط به نیروی آنها تکیه کرد. نباید  دیگر شاهد این باشیم که جوانانمان از عدم‌درک صحیح توسط برنامه‌نویسان و برنامه‌ریزان گلایه سر دهند  باید خواسته‌های جوانان را دراولویت قرار دهیم و با منش جوانی با آنها روبه‌رو شویم .


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین