بخشی از مصاحبه را می خوانید:
پیشبینیتان درباره انتخابات تهران چیست؟ باز هم یک لیست به طور کامل رأی میآورد؟
به نظر من ترکیبی از 2 لیست رأی میآورد؛ البته ممکن است تا انتخابات اتفاق جدیدی بیفتد؛ اما به نظر من تقسیم میشود.
مساوی؟
نمیدانم. انتخابات در کشور ما بر اساس اکثریت نسبی است و هر کس 51 درصد رأی بیاورد، انتخاب میشود اما انتخابات در برخی کشورها تناسبی است؛ یعنی مثلاً اگر در تهران یک لیست 60 درصد و لیست دیگر 40 درصد رأی آورد، آن وقت لیستی که 60 درصد رأی آورده 18 نماینده و لیست بعدی 12 نماینده در مجلس خواهد داشت.
اشکال دیگری هم که الآن وجود دارد این است که وقتی یک لیست بهصورت کامل رأی میآورد 49 درصد رأیدهندگان در تهران بینماینده میشوند و نمایندهای ندارند و آنکه 51 درصد رأی آورده است، 30 نماینده دارد؛ این یکی از اشکالات است و باید انتخابات در حوزههای انتخابیه بزرگ را به ترتیبی تناسبی کرد. این واقعیت است. برخی کشورها میگویند اگر یک حزبی کمتر از 5 درصد رأی آورد، حذف میشود. اما اگر 40 درصد رأی آورد و حذف شود، یعنی موکلانش عملاً حذف شدهاند.
در نامنویسیها چند چهره خبرساز شد؛ یکی آقای لاریجانی که ثبتنام نکرد. عدهای ثبتنام نکردن لاریجانی را اینگونه تحلیل کردند که او هرچند اصولگرا ست اما نماد اعتدال در مجلس بود و وقتی ایشان عرصه را بر خود تنگ میبیند، یعنی مجلس آینده در اختیار تندروها خواهد بود. این تحلیل تا چه حد با واقعیت منطبق است؟
شاید بهتر باشد خود دکتر لاریجانی در اینباره توضیح بدهند؛ من خودم چندین بار با ایشان صحبت کردم. زمزمه ثبتنام نکردن ایشان از 4-3 ماه پیش در محافل خصوصی عنوان شده بود. به نظر من چند عامل در این تصمیم دخیل بود؛ اما نمیتوانم وزن هر کدام از این دلایل را بررسی کنم.
نکته دوم این بود که آقای لاریجانی در سه دوره قبلی از قم رأی آورده بودند و الآن هم تغییر حوزه انتخابیه برایشان مصلحت نبود و نمیخواستند به تهران بیایند و از نظر اخلاقی هم خوب نبود. در قم جریانهای اصولگرایی چند گروه شدند و یک گروه قبل از ثبتنامها با هم ائتلاف کردند و لیست دادند یکسری جریانهای اصولگرای قم معترض بودند؛ چون اینها خودسرانه تصمیم گرفته بودند.
شما با تصمیم لاریجانی موافق بودید؟
من چند دفعه با ایشان صحبت کرده و سعی کردم ایشان را ترغیب کنم مجدداً ثبتنام کنند؛ اما ایشان قانع نشد و ثبتنام نکرد.
شما از استدلالهایشان قانع شدید؟
روزهای آخر ایشان به کاندیداتوری من اصرار داشتند و میگفتند: به چه دلیل ثبتنام نمیکنید؟ من هم گفتم: به همان دلیل که شما ثبتنام نمیکنید.
چهره خبرساز دوم آقای قالیباف بود که دو دفعه در انتخابات ریاستجمهوری ناکام بودند؛ بهعنوان فرد حقیقی این حق را داشتند؛ اما به لحاظ سیاسی این کاندیداتوری درست است؟
ما انتخابات 1400 را پیشرو داریم و ممکن است ایشان بخواهد در انتخابات ریاست جمهوری مجدداً نامزد شود.
ایشان همیشه سقف پروازشان را ریاستجمهوری تعریف کردند...
ریاست مجلس با ریاست جمهوری تضادی ندارد؛ اگر کسی بخواهد نامزد شود باید از 6 ماه قبل استعفا بدهد برای ریاست جمهوری چنین منعی نداریم.
فارغ از 1400چه؟
این یک شمشیر دولبه است. اگر ایشان به مجلس برود و رئیس شود، سکوی پرتابی خواهد بود تا در 1400 نامزد شود و رأی بیاورد؛ ولی اگر در تهران رأی نیاورد یا رأی بیاورد و در مجلس رئیس نشود، شرایط برای ایشان خوب نیست. باید صبر کرد و نتیجه انتخابات و آرایش مجلس یازدهم را دید اما به نظر من ایشان میتواند به عنوان یک گزینه قوی برای ریاست مجلس مطرح شود.
استقبال از انتخابات را چگونه میبینید؟
الآن در نظرسنجیها و پیمایشهای میدانیکه انجام میشود تهران بالای 40 درصد شرکتکننده دارد.آن 60درصد هم نگفتهاند:ما شرکت نمیکنیم؛ میگویند: تصمیم نگرفتهایم. تهران بزرگترین حوزه انتخابیه است ومن امیدوارم آمار شرکتکنندگان از مرز 50 درصد عبور کند.
پیشبینیتان درباره انتخابات تهران چیست؟ باز هم یک لیست به طور کامل رأی میآورد؟
به نظر من ترکیبی از 2 لیست رأی میآورد؛ البته ممکن است تا انتخابات اتفاق جدیدی بیفتد؛ اما به نظر من تقسیم میشود.
مساوی؟
نمیدانم. انتخابات در کشور ما بر اساس اکثریت نسبی است و هر کس 51 درصد رأی بیاورد، انتخاب میشود اما انتخابات در برخی کشورها تناسبی است؛ یعنی مثلاً اگر در تهران یک لیست 60 درصد و لیست دیگر 40 درصد رأی آورد، آن وقت لیستی که 60 درصد رأی آورده 18 نماینده و لیست بعدی 12 نماینده در مجلس خواهد داشت.
اشکال دیگری هم که الآن وجود دارد این است که وقتی یک لیست بهصورت کامل رأی میآورد 49 درصد رأیدهندگان در تهران بینماینده میشوند و نمایندهای ندارند و آنکه 51 درصد رأی آورده است، 30 نماینده دارد؛ این یکی از اشکالات است و باید انتخابات در حوزههای انتخابیه بزرگ را به ترتیبی تناسبی کرد. این واقعیت است. برخی کشورها میگویند اگر یک حزبی کمتر از 5 درصد رأی آورد، حذف میشود. اما اگر 40 درصد رأی آورد و حذف شود، یعنی موکلانش عملاً حذف شدهاند.
در نامنویسیها چند چهره خبرساز شد؛ یکی آقای لاریجانی که ثبتنام نکرد. عدهای ثبتنام نکردن لاریجانی را اینگونه تحلیل کردند که او هرچند اصولگرا ست اما نماد اعتدال در مجلس بود و وقتی ایشان عرصه را بر خود تنگ میبیند، یعنی مجلس آینده در اختیار تندروها خواهد بود. این تحلیل تا چه حد با واقعیت منطبق است؟
شاید بهتر باشد خود دکتر لاریجانی در اینباره توضیح بدهند؛ من خودم چندین بار با ایشان صحبت کردم. زمزمه ثبتنام نکردن ایشان از 4-3 ماه پیش در محافل خصوصی عنوان شده بود. به نظر من چند عامل در این تصمیم دخیل بود؛ اما نمیتوانم وزن هر کدام از این دلایل را بررسی کنم.
نکته دوم این بود که آقای لاریجانی در سه دوره قبلی از قم رأی آورده بودند و الآن هم تغییر حوزه انتخابیه برایشان مصلحت نبود و نمیخواستند به تهران بیایند و از نظر اخلاقی هم خوب نبود. در قم جریانهای اصولگرایی چند گروه شدند و یک گروه قبل از ثبتنامها با هم ائتلاف کردند و لیست دادند یکسری جریانهای اصولگرای قم معترض بودند؛ چون اینها خودسرانه تصمیم گرفته بودند.
شما با تصمیم لاریجانی موافق بودید؟
من چند دفعه با ایشان صحبت کرده و سعی کردم ایشان را ترغیب کنم مجدداً ثبتنام کنند؛ اما ایشان قانع نشد و ثبتنام نکرد.
شما از استدلالهایشان قانع شدید؟
روزهای آخر ایشان به کاندیداتوری من اصرار داشتند و میگفتند: به چه دلیل ثبتنام نمیکنید؟ من هم گفتم: به همان دلیل که شما ثبتنام نمیکنید.
چهره خبرساز دوم آقای قالیباف بود که دو دفعه در انتخابات ریاستجمهوری ناکام بودند؛ بهعنوان فرد حقیقی این حق را داشتند؛ اما به لحاظ سیاسی این کاندیداتوری درست است؟
ما انتخابات 1400 را پیشرو داریم و ممکن است ایشان بخواهد در انتخابات ریاست جمهوری مجدداً نامزد شود.
ایشان همیشه سقف پروازشان را ریاستجمهوری تعریف کردند...
ریاست مجلس با ریاست جمهوری تضادی ندارد؛ اگر کسی بخواهد نامزد شود باید از 6 ماه قبل استعفا بدهد برای ریاست جمهوری چنین منعی نداریم.
فارغ از 1400چه؟
این یک شمشیر دولبه است. اگر ایشان به مجلس برود و رئیس شود، سکوی پرتابی خواهد بود تا در 1400 نامزد شود و رأی بیاورد؛ ولی اگر در تهران رأی نیاورد یا رأی بیاورد و در مجلس رئیس نشود، شرایط برای ایشان خوب نیست. باید صبر کرد و نتیجه انتخابات و آرایش مجلس یازدهم را دید اما به نظر من ایشان میتواند به عنوان یک گزینه قوی برای ریاست مجلس مطرح شود.
استقبال از انتخابات را چگونه میبینید؟
الآن در نظرسنجیها و پیمایشهای میدانیکه انجام میشود تهران بالای 40 درصد شرکتکننده دارد.آن 60درصد هم نگفتهاند:ما شرکت نمیکنیم؛ میگویند: تصمیم نگرفتهایم. تهران بزرگترین حوزه انتخابیه است ومن امیدوارم آمار شرکتکنندگان از مرز 50 درصد عبور کند.
ارسال نظر