|
|
امروز: پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۰
کد خبر: ۲۸۵۸۸۵
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۴
با توجه به عدم حضور موثر اصلاح‌طلبان این مشی فقط در حد حمله به یک کیسه بوکس است، زیرا می‌توان هر چه خواستی آن را بزنی بدون آنکه کوچک‌ترین پاسخی دریافت کنی و البته معلوم نیست که با این حد از حمله به آن، اصولا پس از مدتی چیزی از کیسه بوکس باقی مانده باشد.
 طرح ایده انتخابات زودرس هر دستاوردی نداشته باشد، این حسن را داشت که دلواپسان را متوجه رفتارشان کرد و به یک‌باره ورق را برگرداند و نه‌تنها برخی از آنان از حملات خود علیه دولت کاستند، بلکه به مدافع دولت نیز تبدیل و خواهان ادامه کار آن شدند.

 عباس عبدی در ادامه یادداشت خود در روزنامه اعتماد نوشت: البته این موضع تاکتیکی و موقتی و حتی مبتنی بر دورویی است، به ویژه آنکه بخش صادق این گروه همچنان عزم خود را برای مقابله با دولت جزم کرده و از مواضع تخریبی خود کوتاه نمی‌آید. با وجود این، همین که در ادبیات و مواضع برخی از آنان نوعی عقب‌نشینی را نسبت به حمله علیه دولت می‌بینیم، جای خوشحالی دارد. ولی پرسشی که برای هر کسی ممکن است طرح شود، این است که چرا این گروه که تا این حد ترمز بریده علیه دولت روحانی تبلیغ و روز و شب برای سقوط آن لحظه‌شماری می‌کردند؛ یک‌باره در برابر این پیشنهاد موضع معکوس گرفتند؟ موضعی که در بسیاری از موارد پر از تناقض بود، چند علت برای این مساله می‌توان برشمرد.

اولین علت که خوش‌بینانه‌ترین نیز هست، ترس آنان از وقوع چنین اتفاقی بود. آنان متوجه شدند که حملات علیه دولت و روحانی اگر به حذف آن منجر شود، چون مخالفان برنامه‌ای برای بعد ندارند، با خلأ مدیریتی مواجه می‌شوند. آنان تا حدی ساده‌انگارانه می‌خواهند از این جهت میان وضع ایران و لبنان و عراق نیز مقایسه کنند، ولی متوجه نیستند که خلأ قدرت در عراق و لبنان ممکن است رخ دهد، ولی در ایران خیر. چون قدرت برتر در جایی غیر از دولت است و به سادگی می‌توان خلأ آن را پر کرد و این برخلاف لبنان و عراق است. با این حال توسل به این مقایسه باطل توجیهی بود برای این گروه از اصولگرایان تندرو و نزدیک به احمدی‌نژاد که خود را از این پیشنهاد دور کنند. آنان تازه متوجه شدند که حملات علیه دولت به تنهایی کافی نیست، بلکه باید ایده‌ای برای پس از آن نیز داشت که نداشتند. این پیشنهاد موجب آشکار شدن این وضعیت متناقض و عجیب در رفتار آنان شد.

حالت اول خوش‌بینانه بود. ولی حالت‌های بدبینانه هم وجود دارد که بیشتر مقرون به واقعیت است. یکی اینکه آنان گمان دارند برای شور و شوق انتخاباتی و جلب مردم برای مشارکت و سپس رای دادن به آنان لازم است که از دولت و روحانی یک کیسه بوکس بسازند و حملات نمایشی خود را علیه آن سامان دهند.

با توجه به عدم حضور موثر اصلاح‌طلبان این مشی فقط در حد حمله به یک کیسه بوکس است، زیرا می‌توان هر چه خواستی آن را بزنی بدون آنکه کوچک‌ترین پاسخی دریافت کنی و البته معلوم نیست که با این حد از حمله به آن، اصولا پس از مدتی چیزی از کیسه بوکس باقی مانده باشد. ولی علت بعدی شاید مهم‌تر باشد. این نگاه آنان را چند جا دیده‌ام که نوشته‌اند رییس‌جمهور باید تا پایان کارش با همین وضع ادامه دهد و پاسخگوی عملکردش باشد. معنای روشن این سخن این است که ما می‌خواهیم هر چه بیشتر چوب لای چرخ او بگذاریم و کشور وضع بدتری پیدا کند تا در سال 1400 به راحتی به مصدر امور وارد شویم. هیچ منطق دیگری جز این توجیه‌کننده مخالفت تندروها با ایده انتخابات زودهنگام نیست. این یعنی قربانی کردن منافع ملی پیش پای منافع حقیر جناحی. روزها و هفته‌های آینده نشان خواهد داد که کدام یک از سه علت فوق درست است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین