کد خبر: ۲۸۵۴۱۴
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۳
هرگز صحبت از خوش‌بینی ساده‌انگارانه و فریب افکار عمومی نیست، سخن از آن است که تلخی برخی واقعیات آن قدر کافی است که برای افزودن بر تلخی سبقت نگیریم؛ سخن از آن است که هر ابهامی را با تفسیری مأیوس‌کننده به افکار عمومی عرضه نکنیم. روزگار تروریسم اقتصادی و فشار حداکثری بی‌سابقه، بر ماست که در دولت، کارآراتر، کم‌خطاتر، دقیق‌تر و صریح‌تر باشیم و بر خردمندان جامعه است که شهروندان را در صف نخست مواجهه با پیامدهای روانی تحریم، همراه باشند.
 «بی‌گمان دولت حتی در این فرساینده‌ترین تجربه تحریمی نیز صلح و تعامل گسترده با جهان را سزاوار ایرانیان می‌داند و همچنان انزوا را بزرگترین تهدید برای منافع ملی برمی‌شمارد. دولتی که هماره در پی تأمین صلح و امنیت بوده، صدای صلح‌طلبی ایرانیان در شبکه‌های اجتماعی را پشتیبان اهدافش می‌داند و قابل باور نیست که خود را خلع سلاح کند و این صدا را خاموش. حق ارتباط با جهان، فراتر از آن است که دولتی بتواند آن را از شهروندان سلب نماید.»

 علیرضا معزی، معاون ارتباطات دفتر رئیس‌جمهوری، در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «تحمیل خصمانه تحریم به ایران آن هم در ابعادی که شاهدش هستیم نمی‌تواند تنها به پیامدهای اقتصادی محدود شود. تحریم‌ها فقط در بازار، آمار تورم و آب رفتن رشد اقتصادی هویدا نیست؛ تحریم هم مانند جنگ، وجوه متعددی از زیست شهروندان را نشانه رفته است. از بیرون که به ایران نگریسته می‌شود، تاب‌آوری‌اش خیره‌کننده است. این که کشوری توانسته جریان زندگی را در سایه سنگین‌ترین تحریم‌های یکجانبه حفظ کند و حتی هجوم تبعات آن را عقب بزند، برای ناظری بیرونی شگفتی‌ساز است و حتی تحسین برانگیز اما فقط از بیرون نباید به تحریم نگریست. تحریم بر «امنیت روانی» شهروندان چنگ می‌زند، بی‌ثباتی‌ مقطعی بازارها، نوسانات و تصمیم‌گیری‌های سخت و گاه ناخواسته حکمرانان، شهروندان را آزرده می‌سازد و زمانی که حتی توضیح دقیق شرایط از سوی دولتمردان، «گرا دادن» به دشمن تعبیر می‌شود، ارتباط شهروندان و دولت و فراتر از آن، ارتباط شهروندان و حاکمیت آسیب می‌بیند.

امنیت روانی شهروندان، در تراز امنیت سرزمینی است و تحریم، بی‌تردید دست‌درازی فراسرزمینی به آرامش روانی جامعه ایرانی است. دژخیمی تحریم‌کنندگان تنها در پی یک سودا و آن فروریختن جامعه از درون است؛ آنجا که عنان طاقت از کف رفته باشد و خشونت و آشوب، فضا را بر صبر و رواداری تنگ کند؛ آنجا که شنیدن سخت و گفت‌وگو ناممکن گردد. وقتی امنیت روانی مجروح باشد افکار عمومی، پذیرای بدبینانه‌ترین قضاوت‌هاست و در شیوع خطا و بدبینی، انتقال پیام و روشنگری چه درباره عملکرد و چه درباره مواضع، دشوار خواهد بود. هر جمله گفتاری می‌تواند مستعد یک برداشت بدبینانه باشد و در فقدان درنگ و در شتاب شبکه، فرصت‌ها برای رفع ابهام کمتر و کمتر خواهد شد و آزردگی‌ها بزرگ‌تر و بزرگ‌تر.

برداشت‌های غیر دقیق از سخنرانی رئیس‌جمهوری در هنگام تقدیم لایحه بودجه به مجلس، می‌تواند نشان دیگری از جراحت بر پیکر امنیت روانی جامعه باشد. واقعیت‌های ایران در سال‌های گذشته گواه بر کوشش موفق و مستمر برای بهبود سطح دسترسی شهروندان به اینترنت بوده؛ تا آنجا که بی‌تردید یکی از دلایل امید و اقبال شهروندان به دکتر روحانی، افزایش قابل ملاحظه ضریب نفوذ اینترنت در ایران بوده است اما محدودیتی موقتی و البته «بسیار تلخ» بر سرِ دسترسی شهروندان به شبکه جهانی که خود ناشی از پیامدهای امنیتی حاصل از تحریم است، بدبینی‌ها را تشدید کرده و برداشت‌های دور از حقیقت را نیز باورپذیر کرده است. قابل درک است که در فضای پس از اعتراضات چند هفته گذشته و در نارضایتی‌ها و تلخکامی‌ها، افکار عمومی، پذیرنده خوانش‌های بدبینانه از متن باشد اما باید با اهتمام بیشتر بر روشنگری و دقت، فروتنانه از نخبگان، کنشگران فضای شبکه و اهالی رسانه تقاضا داشت با رواداری و شکیبایی بیشتر، راه را بر رفع ابهام، گشوده نگاه دارند. شهروندانِ در فشار و تنگنا را فقط می‌توان ستود و بار دیگری نمی‌توان بر دوششان گذاشت اما می‌توان از نخبگان خردمند خواست و تمنا کرد که فراتر از باری که تاکنون به دوش کشیده‌اند، به میدان بیایند و با ترویج شکیبایی و پرهیز دادن از شتاب در انتقال بدبینی‌ها، پاسدار امنیت روانی جامعه باشند. هرگز صحبت از خوش‌بینی ساده‌انگارانه و فریب افکار عمومی نیست، سخن از آن است که تلخی برخی واقعیات آن قدر کافی است که برای افزودن بر تلخی سبقت نگیریم؛ سخن از آن است که هر ابهامی را با تفسیری مأیوس‌کننده به افکار عمومی عرضه نکنیم. روزگار تروریسم اقتصادی و فشار حداکثری بی‌سابقه، بر ماست که در دولت، کارآراتر، کم‌خطاتر، دقیق‌تر و صریح‌تر باشیم و بر خردمندان جامعه است که شهروندان را در صف نخست مواجهه با پیامدهای روانی تحریم، همراه باشند.

بی‌گمان دولت حتی در این فرساینده‌ترین تجربه تحریمی نیز صلح و تعامل گسترده با جهان را سزاوار ایرانیان می‌داند و همچنان انزوا را بزرگترین تهدید برای منافع ملی برمی‌شمارد. دولتی که هماره در پی تأمین صلح و امنیت بوده، صدای صلح‌طلبی ایرانیان در شبکه‌های اجتماعی را پشتیبان اهدافش می‌داند و قابل باور نیست که خود را خلع سلاح کند و این صدا را خاموش. حق ارتباط با جهان، فراتر از آن است که دولتی بتواند آن را از شهروندان سلب نماید.»
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین