کد خبر: ۲۸۵۳۰۵
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۳
وقتی درهای آهنی مدرسه باز می‌شود، تعداد زیادی دانش‌آموز سعی می‌کنند به سختی پاهایشان را از زمین گل‌آلود بیرون بیاورند و مدرسه را ترک کنند. در راه خانه هم خطرات بسیاری، از آزارهای کلامی تا تجاوزهای جنسی متوجه دانش‌آموزان است. دختران از ترس اینکه خانواده‌هایشان اجازه مدرسه‌رفتن به آنها ندهند معمولا درباره این آزارها صحبت نمی‌کنند.
  آموزش دختران در هند، به‌خصوص در مناطق روستایی، در دهه گذشته شرایط بهتری پیدا کرده است. حدود ١٠‌سال پیش کسی تصور نمی‌کرد که خانواده‌های روستایی هند نسبت به خانواده‌های شهری برای تحصیل دختران بیش از پسران هزینه کنند. اما امروز آمارهای بهبود وضع تحصیل دختران در برابر چشم‌های متعجب تحلیلگران اجتماعی خودنمایی می‌کند.

از تصویب لایحه تحصیل رایگان و اجباری برای بچه‌های ٦ تا ١٤ ساله در پارلمان هند نزدیک به ١٠‌سال می‌گذرد. این مصوبه در آگوست ٢٠١٠ تصویب شد. افزون بر این، در ‌سال ٢٠١١ پس از انتشار آمارهایی که نشان می‌داد به ازای هر یک‌هزار پسر، تنها ٩١٨ دختر وجود دارد، دولت هند برنامه‌ای به نام «دختر را حفظ کنید، دختر را آموزش دهید» (Beti Bachao Beti Padhao) را به اجرا درآورد. دلیل عمده این نامتعادل‌بودن جنسیتی در جمعیت هند، سقط جنین‌های دختر است. برنامه «دختر را حفظ کنید، دختر را آموزش دهید» قصد دارد ضمن حفظ جان دختران، برای آنها امنیت و آموزش به همراه بیاورد. برنامه‎ریزان بر این اعتقادند که اگر اهمیت آموزش فرزندان دختر و دستاوردهای آنها درک شود و اگر زنان به جای محرومیت از برنامه‌های اجتماعی، در بطن آن قرار گیرند، فضای منفی علیه آنها کمرنگ خواهد شد.

مصوبه پارلمان و برنامه دولت هند تأثیرگذار بود و شرایط تحصیلی دختران بهبود یافت. براساس گزارش سالانه از وضع آموزش هند که در‌ سال ٢٠١٨ منتشر شد (ASER) در‌ سال ٢٠٠٦، تعداد دختران ١١ تا ١٤ ساله‌ای که به مدرسه نمی‌رفتند ١٠,٣‌درصد بود و در ‌سال ٢٠١٨ این رقم به ٤.١ رسید که پیشرفت بزرگی بود. در‌ سال ٢٠١٨، ١٣.٥‌درصد از دختران ١٥ تا ١٦ ساله به مدرسه نمی‌رفتند. این در حالی است که این رقم در ‌سال ٢٠٠٨ بیش از ٢٠‌درصد بود. وقتی آمارهای دختران بازمانده از تحصیل با آمار پسران مقایسه می‌شود، وضع دختران در مناطق روستایی هند اندکی بهتر است. گزارش میزان باسوادی و تحصیل وزارت «آمار و اجرای برنامه» هند نشان می‌دهد که در سال‌های ٢٠١٤-٢٠١٣ آمار دختران بازمانده از تحصیل کمتر از پسران است. بهبود وضع تحصیل دختران نسبت به پسران، در سال‌های اول تا دهم مدرسه بیشتر مشهود است.

 آمارها نشان می‌دهد که در کلاس‌های اول تا پنجم و همچنین نهم تا یازدهم، میزان دخترانی که از تحصیل بازمانده‌اند بین ١ تا ٢‌درصد از پسران کمتر است. اما در کلاس‌های پنجم تا هشتم، تفاوت دختران و پسرانی که تحصیل نمی‌کنند، آشکارتر است. حدود ٣٣‌درصد دختران و حدود ٣٩‌درصد پسران در این دوره از تحصیل بازمی‌مانند؛ به عبارت دیگر در زمینه برخورداری دختران از تحصیل فعالیت شده است، اما شرایط پسران بازمانده از تحصیل یکسان مانده است. تا چند‌ سال پیش، این واقعیت که بسیاری از خانواده‌های هندی بودجه‌ای برای تحصیل دختران در نظر نمی‌گرفتند، غیرقابل انکار بود. امروز هنوز هم خانواده‌ها در دوران مدرسه بودجه بیشتری برای پسرهایشان در نظر می‌گیرند اما در دوران دانشگاه، هزینه‌هایی که برای تحصیل دختران صرف می‌شود بیشتر است. با این همه، فعالان اجتماعی می‌گویند که این مصوبه دختران را به مدرسه آورد، اما نگه‌داشتن آنها در مدرسه دشوار است. بسیاری از خانواده‌ها دختران‌شان را چند سالی به مدرسه می‌فرستند و پیش از پایان دوره ابتدایی آنان مجبور می‌شوند مدرسه را ترک کنند تا در کارهای خانه و کشاورزی کمک والدین خود باشند.  اما مدرسه رفتن یک مسأله است و شرایط مدرسه رفتن مسأله‌ای دیگر است. گزارش ASER درباره مشکلات و محدودیت‌های دیگری که درخصوص تحصیل دختران وجود دارد، صحبت کرده که کمبود توالت و مسائل ایمنی ازجمله آنهاست. آمارهای مربوط به امکانات بهداشتی و ایمنی دختران هم در حال بهبود است. در ‌سال ٢٠١٠، تنها حدود ٣٠‌درصد مدارس توالت‌های قابل استفاده برای دختران داشتند که این آمار در ‌سال ٢٠١٨ دو برابر شد و به حدود ٦٦,٤‌درصد رسید. در این مدت هشت ساله، تعداد مدارسی که با دیوار محصور شده و محیط امن‌تری را برای دختران فراهم می‌آورند از ١٣.٤‌درصد به ٦٤.٤‌درصد رسید. کیفیت نامناسب تحصیل، تعداد بسیار زیاد دانش‌آموزان در یک کلاس، غیبت معلمان و وضع بهداشتی نامناسب مدارس هنوز در بسیاری از مدارس هند بهبود نیافته است. در میان میز و نیمکت‌های کوچک و رنگ و رورفته مدارس روستایی هند، هنوز دانش‌آموزانی پیدا می‌شود که روی زمین نشسته و کتاب‌هایشان را روی پاهایشان گذاشته‌اند. یک معلم مسئولیت چند کلاس را که در اتاق‌های مختلف تشکیل می‌شود، به عهده می‌گیرد.

 وقتی درهای آهنی مدرسه باز می‌شود، تعداد زیادی دانش‌آموز سعی می‌کنند به سختی پاهایشان را از زمین گل‌آلود بیرون بیاورند و مدرسه را ترک کنند. در راه خانه هم خطرات بسیاری، از آزارهای کلامی تا تجاوزهای جنسی متوجه دانش‌آموزان است. دختران از ترس اینکه خانواده‌هایشان اجازه مدرسه‌رفتن به آنها ندهند معمولا درباره این آزارها صحبت نمی‌کنند.

دستاوردهای آموزشی برای دختران هند، در سایه تلاش‌های جامعه مدنی هند میسر شده است. گزارشی که در این صفحه می‌خوانید، یکی از موارد تلاش برای برخورداری دختران هند را از تحصیل روایت می‌کند.

تابلو «شهر دانش عالی برای دختران» و سپس حیاط وسیع پوشیده از خاک سرخ کویر راجستان هند، با میله‌های بارفیکس و دروازه‌های فوتبال و بسکتبال در دوردست، به هر تازه‌واردی می‌گوید که به فضای آموزشی متفاوتی پا گذاشته است. شهر کوچک ٢٣٧‌هزار نفری به نام سیکر در ایالت راجستان، با حضور همین کالج دخترانه به یکی از نمونه‌های نادر آموزشی در هند تبدیل شده است. تعداد دخترانی که در این شهر تحصیل می‌کنند، از پسران بیشتر است. در بخشی از جامعه و به‌خصوص در میان مسلمانان خانواده‌های بسیاری هستند که فکر می‌کنند درس خواندن برای فرزندان‌شان و به‌خصوص برای دختران مهم نیست. تحصیل دختران در ٣٠‌سال گذشته در این کالج رایگان بوده است، چون یکی از برج‌سازان بمبئی به نام وحید چوهان، هر چه درآمد کسب می‌کند، به این شهر کوچک می‌آورد تا دختران بتوانند تحصیل کنند. چوهان که مردم شهر سیکر او را به‌عنوان «آقا سید» می‌شناسند، وقتی دوازده ساله بود، شهر زادگاهش را ترک کرد. پس از ٢٠‌سال (٣٥‌سال پیش) به شهری که در آن متولد شده بود، بازگشت. آن زمان هیچ مدرسه دخترانه‌ای در شهر وجود نداشت و همه مدارس پسرانه بود. تعدادی از دخترها به مدارس دینی می‌رفتند. تنها پسرها بودند که به مدارس عادی می‌رفتند.

او دید که جامعه دچار بی‌تعادلی شدید شده، چون پسرها درس می‌خواندند و دخترها تحصیلاتی نداشتند. شرایط دختران بسیار بد بود و پسرها حاضر نبودند با آنها ازدواج کنند، حتی اگر ازدواج می‌کردند هم با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شدند.

وحید چوهان با مدیران یکی از مدرسه‌های بزرگ که همه منطقه را پوشش می‌داد، صحبت کرد و پرسید چرا مدرسه دخترانه را افتتاح نمی‌کنند. آنها وعده می‌دادند که به‌زودی مدرسه دخترانه را راه‌اندازی می‌کنند، اما مدت طولانی گذشت و اتفاقی نیفتاد. مسئولان مدرسه وقتی اصرار او را دیدند، عصبانی شدند و گفتند که اصلا قصد ندارند مدرسه دخترانه داشته باشند. چوهان می‌گوید: «هر چه را در ذهن‌شان بود، بیرون ریختند و گفتند دختران به مدرسه بروند که چه؟ گفتند که اگر این‌قدر نگرانی چرا خودت این کار را انجام نمی‌دهی؟» اما چوهان به آنها پاسخ داد که این کار یک نفر نیست و به کمک دولت و مشارکت جامعه نیازدارد. پیش از هر چیز باید والدین رضایت می‌دادند دختران‌شان به مدرسه بروند، بعد باید سیستم ناعادلانه‌ای که آموزش را فقط برای پسران می‌دانست، تغییر می‌کرد. کار راحتی نبود، چون افراد زیادی بودند که می‌خواستند همان شرایط ادامه پیدا کند.

چوهان فکر کرد که بالاخره یک نفر باید کار را شروع کند. آن زمان آغاز کار تجارتش بود و هتلی را در جزیره گوا در دست ساخت داشت. هتل را فروخت و زمینی در شهر سیکر خرید. در آن زمین ساختمان زیبایی ساخت و با ٣٥ دختر مدرسه ابتدایی را شروع کرد. حدود ٣٠‌سال پیش بود. پس از آن، شروع به شناسایی دختران بازمانده از تحصیل کرد. خانه‌به‌خانه رفت و با پدر و مادرها صحبت کرد تا آنها را برای فرستادن دختران‌شان به مدرسه قانع کند. خانواده‌ها می‌گفتند قادر به پرداخت شهریه مدرسه نیستند، چون در بودجه‌شان چیزی برای آموزش دختران تعریف نشده بود. چوهان تصمیم گرفت هیچ پولی به‌عنوان شهریه دریافت نکند.

 از خانواده‌ها خواهش کرد فقط دختران‌شان را بفرستند. باز هم فقط چند نفر به مدرسه آمدند. مشکل را پرسید. گفتند که نمی‌توانند کتاب بخرند. گفت کتاب هم می‌دهم. بعد گفتند که یونیفورم مدرسه هم ندارند و چوهان برای آنها یونیفورم تهیه کرد. مشکل دیگر این بود که تنها دختران خانواده‌های مسلمان به مدرسه می‌رفتند و دختران خانواده‌های هندو از مدارس استقبال نمی‌کردند. او آنها را توجیه کرد که مدرسه برای همه است.در این مدارس هم درس عربی اختیاری تدریس می‌شود و هم درس سانسکریت. بعد از این دختران خانواده‌های هندو هم شروع به آمدن کردند.

مدرسه کارش را شروع کرده بود، اما در هر گوشه و کنار مقاومت‌هایی وجود داشت. مدرسه‌های دینی ازجمله مخالفان بودند. آنها به خانواده‌ها می‌گفتند دختران‌تان را به آن مدرسه نفرستید. بعد مدرسه بزرگ پسرانه‌ای که حاضر نشده بود دختران را راه بدهد، شروع به مخالفت کرد.

سیاستمداران و دولتی‌ها هم ساز مخالفت می‌زدند. همه شهر علیه وحید چوهان همدست شده بودند. یک روز به ذهنش رسید یکی از ستاره‌های بالیوود، دیلیپ کومار -که مسلمان است و به دلیل اختلاف هند و پاکستان نام هندو برای خودش انتخاب کرده- را به شهر دعوت کند. دیلیپ کومار قبول کرد، هرچند خیلی‌ها به او گفتند به شهر سیکر نرود، حتی وقتی وارد جیپور (شهر مرکزی ایالت راجستان) شد، به او هشدار می‌دادند که به سیکر نرود.  دولت محلی در جیپور هم به او گفت که به سیکر نرود. اما دیلیپ کومار با وجود همه این مخالفت‌ها به شهر رفت و در مراسم بزرگی که در مدرسه دخترانه ترتیب داده شده بود، برای مردم صحبت‌کرد.

 این ستاره بالیوود تلاش کرد مردم شهر را قانع کند به دختران‌شان اجازه تحصیل بدهند. چوهان می‌گوید دیلیپ کومار سه روز در خانه شخصی او در سیکر اقامت کرد تا این پیام را به مردم محلی، سیاستمداران، نمایندگان مجلس و دولتی‌ها برساند که چوهان تحت حمایت دیلیپ کومار است. پس از حضور دیلیپ کومار در شهر، تعداد دانش‌آموزان مدرسه دخترانه بیشتر شد. بعدها فیلمسازان و بازیگران دیگری ازجمله اسماعیل مرچنت، شاشی کاپور و متیو موداین برای فرهنگ‌سازی در زمینه تحصیل دختران به این مدرسه رفتند. دخترها به مدرسه چوهان می‌رفتند و مدارس مذهبی خالی می‌شد. مسئولان آن مدارس نگران شدند و تصمیم گرفتند براساس شرح برنامه درسی دولت پیش بروند تا بتوانند دانش‌آموزان‌شان را نگه دارند.  گرفتن زمینی حدود ٣٠ هکتار که امروز به این مدرسه و کالج تبدیل‌شده هم آسان نبود. مقامات و افراد بانفوذ محلی مشکلاتی برای تملک زمین به وجود آوردند و چوهان مجبور شد لابی‌هایی انجام دهد تا زمین را به دست آورد. او متوجه شد سروزیر ایالت راجستان همراه پدرش عازم سفری به نیویورک است. فکر کرد بهترین راه این است که به نیویورک برود و در آنجا با آنها صحبت کند.

 او با پدر سروزیر صحبت کرد و پدر، پسر را متقاعد کرد.  بعد از آن بود که در این شهر کوچک انقلابی آغاز شد و مردم عادی شروع به سرمایه‌گذاری برای راه‌اندازی مدرسه کردند. مدرسه‌ای که چوهان راه‌اندازی کرده بود، حالا به کالجی تبدیل شده که بسیاری از همایش‌های علمی شهر در آن برگزار می‌شود. سعدیه، دختری که همراه با دوستانش روی زمین چمن دانشگاه نشسته و ناهار می‌خورد، از دیدار با افراد مختلفی که از سراسر هند و حتی خارج از کشور به کالج می‌روند، خوشحال است. او می‌گوید فکر نمی‌کرده «دختران معمولی» مثل او و دوستانش با افراد سرشناس معاشرت داشته باشند. سبینا، یکی دیگر از دخترانی که در جمع نشسته، می‌گوید که احساس خوش‌شانسی می‌کند، چون در همین شهر دوستانی دارد که هرگز به مدرسه نرفته‌اند. سیکر شهر پیشرفته‌ای نیست و نرخ سواد در آن پایین است. امروز در شهر سیکر تعداد دخترهایی که تحصیل می‌کنند، از پسرها بیشتر است. با این حال، افرادی که ٣٠‌سال پیش با وحید چوهان مخالفت می‌کردند، امروز هم مخالفند. امروز مخالفان دلیل دیگری برای مخالفت یافته‌اند. می‌گویند حالا که دخترها تحصیل کرده‌اند و پسرها تحصیل نکرده مانده‌اند؛ دختران شهر همسر مناسبی برای ازدواج پیدا نمی‌کنند. وحید چوهان در مقابل چالش جدیدی قرار گرفته است. او برای حل این مسأله برنامه جدیدی دارد:«مدرسه قدیمی را که خالی مانده است، به مدرسه پسرانه تبدیل‌می‌کنیم.»
 امروز دختران در سطوح مدرسه و کالج در «شهر دانش عالی برای دختران» تحصیل می‌کنند. قرار است تحصیلات تکمیلی هم به این شهر دانش افزوده شود. چوهان ماهی یکبار از بمبئی به این شهر می‌رود تا به امور شهر دانش بپردازد. به تازگی پسرش هم از دانشگاهی در آمریکا فارغ‌التحصیل شده و تصمیم گرفته این مدرسه را مدیریت کند. مدیر این کالج دخترانه می‌گوید که تا امروز همه زندگی‌اش را وقف تحصیل دختران کرده است. او هرچه درآمد دارد، به این مدرسه می‌ریزد و هیچ چیز برای خانواده‌اش ذخیره نمی‌کند. حالا تصمیم گرفته که شهریه اندکی تعیین کند، در حدی که خانواده‌ها امکان پرداخت داشته باشند. در ٣٠‌سال گذشته هزاران دختری که باید در خانه می‌ماندند و قبل از ١٨ سالگی ازدواج می‌کردند، در این مرکز آموزشی تحصیل کرده‌اند و مسیر زندگی‌شان عوض شده است. دخترها وقتی وحید چوهان را در حیاط کالج می‌بینند، اصرار می‌کنند با او عکس یادگاری بگیرند. او به هیچ‌کدام «نه» نمی‌گوید و مدت طولانی درحال گرفتن عکس است. چوهان پنج دختر دارد. به دخترهایی که کنار او صف کشیده‌اند، اشاره می‌کند و می‌گوید همه اینها هم دخترهایش هستند. می‌گوید چهره‌های شاد این دخترها بهترین قدردانی و همین برای او کافی است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین