کد خبر: ۲۸۴۲۵۷
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۹
با این وضعیت، مناقشه اولیه درباره مأموریت، کارکرد و جایگاه سازمانی بسیج، میان بنی‌صدر و سپاه، مانع از تأثیرگذاری و ایفای نقش بسیج برای بازدارندگی دربرابر تهدید نظامی آمریکا و مشارکت در دفاع از مرزها شد. ضمن اینکه در این دوره زمانی، تحولات سیاسی – اجتماعی و آرایش سیاسی نیروها نیز در چارچوب «خط امام» مفهوم‌بندی شد.
 با پیروزی انقلاب اسلامی، پویایی جریانات مردمی و انقلابی، همچنین کارکرد مشترک آنها در چارچوب اهداف نظام و انقلاب، موجب نامگذاری متفاوتی همچون «حزب‌اللهی»، «انقلابی»، «مکتبی»، «بسیجی»، «ارزشی» «ولایت‌مدار» و سایر موارد دیگر شده است.

محمد درودیان، راوی و پژوهشگر مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است. این نویسنده مقاله‌ای با عنوان «شکل‌گیری بسیج در اندیشه امام خمینی (ره) و کارکرد دفاعی آن» دارد. وی در این مقاله معتقد است که در ابتدا ایده تشکیل بسیج ازسوی امام خمینی (ره) به‌منظور بازدارندگی دربرابر تهدید نظامی آمریکا بود، اما با شکست بازدارندگی و تهاجم عراق به جمهوری اسلامی ایده بسیج به شکل‌گیری دفاع مردمی درمقابل متجاوز انجامید. به عبارت دیگر «اگر تشکیل بسیج دربرابر تهدید نظامی آمریکا نقش بازدارنده نداشت، اما با ایجاد آمادگی اولیه ذهنی- تشکیلاتی، به‌هنگام مقاومت دربرابر تجاوز عراق، آثار خود را نشان داد.»

اکنون ایسنا، همزمان با سالروز تسخیر سفارت آمریکا، متن کامل مقاله‌ محمد درودیان را با عنوان «شکل‌گیری بسیج در اندیشه امام خمینی (ره) و کارکرد دفاعی آن» را منتشر می‌کند.

«هم اکنون کلمه «بسیج» از یک واژه، به یک مفهوم فراگیر، با ابعاد مختلف تبدیل شده است که بسیاری از معانی و عملکرد گذشته نیروهای مردمی و انقلابی در جنگ و انقلاب، همچنین نیازهای آینده دفاعی- امنیتی کشور، در درون آن قابل توضیح و تبیین است. حال این پرسش وجود دارد که؛ خاستگاه اولیه و عوامل مؤثر در شکل‌گیری و توسعه مفهومی- ساختاری بسیج کدام است؟ پاسخ به پرسش یادشده با فرض پیوستگی مفهوم و ساختار بسیج، با کارکرد آن در پاسخ به نیازهای جنگ و انقلاب بررسی خواهد شد. براساس همین ملاحظه، روش بررسی نیز با تأکید بر شکل‌گیری و تکامل بسیج در تعامل با تحولات نظامی، شامل تهدید امریکا به حمله نظامی، حمله عراق، اشغال و آزادسازی مناطق اشغالی، انجام خواهد شد.

با پیروزی انقلاب اسلامی، پویایی جریانات مردمی و انقلابی، همچنین کارکرد مشترک آنها در چارچوب اهداف نظام و انقلاب، موجب نامگذاری متفاوتی همچون «حزب‌اللهی»، «انقلابی»، «مکتبی»، «بسیجی»، «ارزشی» «ولایت‌مدار» و سایر موارد دیگر شده است. توجه به خاستگاه اولیه بسیج ناظر بر انتظار از نقش بسیج در بازدارندگی تهدید نظامی آمریکا، برای حمله به ایران است. طرح این موضوع تنها اشاره به خاستگاه اولیه تشکیل بسیج و کارکرد آن در جنگ است،  به‌معنای محدودکردن بسیج در چارچوب مفاهیم و کارکرد نظامی نیست.

امام خمینی به‌عنوان رهبر انقلاب، معمار و بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی ایران، نخستین بار کلمه «بسیج» را در پاسخ به تهدید نظامی آمریکا، در واکنش به تصرف سفارت این کشور، در پنجم آذر و با هدف بازدارندگی، مورد تأکید قرار داد.

در واقع امام بر پایه تجربه پیروزی انقلاب، متکی بر مشارکت و حضور فعال نیروهای مردمی، در نظر داشت ازطریق بسیج و سازمان‌دهی نیروهای مردمی، بنیان و شالوده قدرت جدیدی را تأسیس کند که از قدرت بازدارندگی دربرابر تهدید نظامی آمریکا برخوردار باشد.

این اقدام امام، در آذرماه سال ۱۳۵۸، با مشاهده رخدادها و تحولات امنیتی در مناطق مختلف کشور، ازجمله کردستان و خوزستان بود. زیرا حوادث یادشده نشان داد، استقرار نظام با چالش‌های جدّی سیاسی- امنیتی و حتی نظامی مواجه خواهد بود. درواقع مشاهده چالش‌های سیاسی- امنیتی، همچنین ناتوانی ساختارهای موجود نظامی- امنیتی، برای مقابله با تهدیدات عراق و گروه‌های داخلی، در تشکیل بسیج به‌مثابه «قدرت بازدارنده دربرابر تهدیدات»، نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است. چنان‌که تنها یک ماه بعد و در تاریخ ۱۳۵۸/۱۰/۵، امام بر ضرورت آمادگی مردم برای دفاع از مرزها تأکید کرد.

با این توضیح، روند تحولات سیاسی، نظامی و امنیتی در داخل و مرزها، همچنین تهدید نظامی آمریکا برای حمله به ایران، با جابه‌جایی ناوگان نظامی، نقش مهمی در تصمیم‌گیری امام برای تشکیل بسیج، و توسعه نقش دفاعی و بازدارنده آن داشت. حال این پرسش وجود دارد که آیا تصمیم‌گیری و فرمان امام، تأثیر بازدارنده دربرابر تهدید نظامی آمریکا داشت؟ پاسخ به پرسش یاد شده از این حیث اهمیت دارد که بخشی از علت ناتوانی در بازدارندگی عراق در حمله به ایران روشن خواهد شد.

فرمان امام برای تشکیل بسیج، بلافاصله محل مناقشه سیاسی قرار گرفت. چنان‌که بنی‌صدر به‌عنوان رئیس‌جمهور وقت، موضوع بسیج را در چارچوب به‌کارگیری نیروهای مردمی در قالب «سازمان دفاع غیرنظامی» تفسیر کرد که قبل از انقلاب ایجاد شده بود، و حجت‌الاسلام مجد را به‌عنوان مسئول این سازمان انتخاب کرد. متقابلاً سپاه در درون سازمان این نهاد و در چارچوب برداشتی که از فرمان امام برای جذب و سازمان‌دهی نیروهای مردمی، تحت عنوان «بسیج مستضعفین» داشت، اقدام کرد.

با این وضعیت، مناقشه اولیه درباره مأموریت، کارکرد و جایگاه سازمانی بسیج، میان بنی‌صدر و سپاه، مانع از تأثیرگذاری و ایفای نقش بسیج برای بازدارندگی دربرابر تهدید نظامی آمریکا و مشارکت در دفاع از مرزها شد. ضمن اینکه در این دوره زمانی، تحولات سیاسی – اجتماعی و آرایش سیاسی نیروها نیز در چارچوب «خط امام» مفهوم‌بندی شد.

برابر گزارش‌هایی که بعدها منتشر شد، آمریکا پس از تصرف سفارت در ایران، برای آزادسازی گروگان‌های خود، به‌دنبال حمله نظامی به ایران بود. علت امتناع از حمله، برابر اظهارات برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، ملاحظات نظام دوقطبی در سطح بین‌المللی و اشغال افغانستان توسط شوروی سابق، که پس از تصرف سفارت آمریکا انجام شد، در انصراف امریکا برای حمله به ایران نقش داشته است.

کارکرد بسیج پس از تهاجم عراق به ایران

با فرض اینکه تشکیل بسیج، با هدف بازدارندگی تهدید نظامی آمریکا، فاقد تأثیر لازم در بازدارندگی بود، این پرسش وجود دارد که حمله نظامی عراق به ایران، چه تأثیری بر نقش و کارکرد بسیج داشت؟ جنگ در شرایطی صورت گرفت که قدرت نظامی ایران فرو پاشیده بود و فاقد ساختار مناسب، با  شاخص‌های یک نیروی نظامی قدرتمند، برای بازدارندگی یا مقابله مؤثر برای شکست دشمن بود. در چنین وضعیتی، امام ابتدا در ۳۱ شهریور سال ۵۹، عراق را تهدید کرد درصورت ادامه تجاوزات، ملت بسیج خواهد شد؛ و در تاریخ پنجم مهر، امام برای بسیج نیروها و دفاع همه‌جانبه و مردمی در شهرها، به‌عنوان مکمل قدرت نظامی ایران فرمان داد. تأثیر این موضوع در صحنه نظامی جنگ، موجب تغییر در محاسبات عراق شد.

 برابر توضیحات یادشده، درواقع ایجاد زیرساخت اولیه برای تشکیل بسیج مستضعفین، در تاریخ پنجم آذر، آثار خود را دربرابر حمله عراق، با شکل‌گیری دفاع مردمی در شهرها، همچنین جذب و سازمان‌دهی نیروهای مردمی، با عناوین مختلف نشان داد. در نتیجه «بسیج مردمی» دربرابر حمله نظامی عراق، در امتداد تشکیل سازمان بسیج مستضعفین، موجب شکل‌گیری دفاع و مقاومت مردمی شد. درواقع اگر تشکیل بسیج دربرابر تهدید نظامی آمریکا نقش بازدارنده نداشت، اما با ایجاد آمادگی اولیه ذهنی- تشکیلاتی، به‌هنگام مقاومت دربرابر تجاوز عراق، آثار خود را نشان داد.

در روند تحولات جدید، نقش و کارکرد نیروهای مردمی در دفاع و تأثیر آن در شکست عراق، به‌معنای ایجاد نقطه اتکا جدید نظامی بود. موقعیت جدید سیاسی و اعتمادبه‌نفس حاصل از آن، موجب امتناع ایران از پذیرش خواسته‌های عراق شد. پیدایش شرایط جدید نظامی، زمینه تبدیل قدرت دفاعی ایران را به قدرت تهاجمی با گسترش سازمان رزم، فراهم کرد. درواقع نقش نیروهای مردمی، از دفاع به تهاجم، تغییر کرد. حضور در سازمان نظامی و انجام آموزش‌های لازم، نه‌تنها بر روند جنگ تأثیر داشت، بلکه بر مأموریت و ساختار و سازمان بسیج در نسبت با تحولات جنگ، تأثیر اساسی گذاشت.

توسعه و تعمیق نقش و جایگاه سپاه، از نیروی مردمی- دفاعی، به ساختار نظامی برای آزادسازی مناطق اشغالی، برای عراق قابل پیش‌بینی نبود، و لذا عراق دربرابر تغییرات جدید غافلگیر شد، در نتیجه موازنه نظامی با تحولات جدید، به سود ایران تغییر کرد. ازاین‌پس فرهنگ نیروهای مردمی در مقاومت و حمله به دشمن، به فرهنگ غالب جنگ تبدیل و بسیج به‌مثابه «نماد فرهنگ مقاومت» شناخته شد.
منبع: ایسنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین