کد خبر: ۲۸۲۹۲۰
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۸ - ۲۲:۲۶
 محسن هاشمی رفسنجانی* : پیش از این در یاداشتی در مورد نقد راهبرد اصلاح طلبان به ضرورت عملگرایی و واقعگرایی در جامعه پرداختیم، مناسب است در این فرصت، به مصادیق این عملگرایی و واقع گرایی در مدیریت شهری بعنوان نهادی که دست کم در تهران بصورت یکدست در اختیار اصلاح طلبان است، بپردازیم.

مهرماهی را پشت سرگذاشتیم که هم هفته تهران را در خود داشت و هم نیمه دوم مسئولیت مدیریت شهری را آغاز کرد.

انتظار شهروندان از مدیریت شهری جدید این بود که در کنار مسیل فرهنگی چند موضوع را در اولویت قرار دهد:

نخست: اصلاح ساختار مالی مدیریت شهری و اتکا به درآمدهای پایدار بجای تراکم فروشی و شهرفروشی

دوم: اصلاحات ساختاری و چابک سازی در پیکره فربه شهرداری و بهبود فرایندهای بوراتیک مدیریت شهری
سوم: اقدامات اجرایی زیربنایی و پرداختن به معضلات اصلی تهران، که از نگاه 93 درصد شهروندان ترافیک و آلودگی هوا در اولویت آنها قرار دارند.

چهارم: رویکردی متفاوت و راهگشا به مسایلی نظیر آسیبهای اجتماعی، بافتهای فرسوده ، بهبود خدمات شهری ونظافت شهر

حال پرسش اینجاست که میراث ما برای تهران چیست؟، ما می توانیم در تبلیغات و سخنرانی دستاوردهایی برای خود عنوان کنیم اما تاریخ بدون نظر ما و براساس واقعیات در مورد کارنامه ما قضاوت خواهد کرد.

بدیهی است صرف انجام پروژه های عمرانی، آنهم بدون مطالعه صحیح ، یک دستاورد مثبت نیست اما سخن گفتن ونقد کارنامه دیگران بدون داشتن دستاوردهای عینی و واقعی نیز پذیرفته نیست و طبیعی است که ما نیازمند انجام فعالیتهای ماندگاری هستیم که تهران و شهروندان تهران آینده با آن ما را بخاطر بیاورند.

بنابراین نیاز به عملگرایی و واقع گرایی در مدیریت شهری تهران داریم و اگر امروز با این انتقاد و خود انتقادی مواجه هستیم که در این دوسال سپری شده از عمر مدیریت شهری، دستاوردهای عینی و واقعی کافی را تحقق نبخشیدیم نباید با گارد و پاک کردن صورت مساله، به این موضوع بپردازیم.
عملگرایی و واقع گرایی که ذیل مفهوم کلیدی عقلانیت تعریف می شود به معنای در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و محدودیتها، فرصتها و تهدید ها در تصمیم گیری و بدست آوردن بیشترین منافع با کمترین هزینه برای جامعه است.

در مقابل عملگرایی و واقع گرایی، شعار گرایی و ایده آل گرایی قرار دارد که بجای واقعیتها براساس ذهنیت ها عمل می کند و سعی می کند با گفتار درمانی و تبلیغات، فقدان دستاوردهای عینی را جبران کند و شاید این نوع فعالیت سیاسی در کوتاه مدت بتواند جواب بدهد اما قطعا در دراز مدت شهروندان از منتخبین خود در مدیریت شهری کارنامه و نتایج واقعی را مطالبه می کنند، البته این یک واقعیت است که شورای شهر بعنوان منتخبین شهروندان، نقش مستقیمی در اموراجرایی مدیریت شهری ندارند اما براساس عملکرد شهرداری بعنوان مجری در این حوزه قضاوت می شوند.

درآمد پایدار بجای تراکم فروشی
در حوزه درآمد پایدار و اصلاح ساختار تامین مالی مدیریت شهری، امروزه روشهای متنوع و متفاوتی برای تامین مالی وجود دارد که در قالبها و بسته های مختلف، سرمایه گذاری، تسهیلات و مشارکت با بخش خصوصی می توان از آن استفاده واز نقدینگی سرگردان جامعه در مدیریت شهری استفاده کرد.

شاید برخی بگویند که مشکل اصلی رکود در مدیریت شهری تهران، کمبود نقدینگی و ضعف منابع مالی است در حالیکه این مساله را نیز می توان با راهکارهای عملگرایانه حل کرد.

ما هفتاد هزار پرونده در کمیسیون ماده صد داریم که عدم اندیشیدن تدبیر برای آن باعث نارضایتی ، رانت و فساد می گردد که بخشی از همین پرونده ها وتصمیمات معطل در حوزه شهرسازی می تواند منابع کافی را برای مدیریت شهری تامین کند.

مجتمعهای ایستگاهی خود ظرفیتی بسیار مناسب است که مبانی قانونی محکمی دارد و می تواند دهها هزار میلیارد تومان منابع را بهمراه اصلاح الگوی شهرسازی و نزدیک شدن به TOD (توسعه شهری مبتنی برحمل ونقل عمومی) را برای تهران به ارمغان بیاورد که لازمه آن بازنگری در طرح تفصیلی و اصلاح انحراف آن از الگوی مناسب شهرسازی یعنی توسعه شهری مبتنی برحمل ونقل عمومی است.

در موضوعات ساده و درامدزایی نظیر احداث پارکینگ نیز سکون به چشم می خورد، پارکینگهای بزرگ مجاور باغ کتاب، پارک ملت یا مصلی تهران، سالهاست در حد گود رها شده و هم مشکلات ترافیکی و رفاهی برای شهروندان بویژه ساکنان منطقه بوجود آورده و هم ایمنی را بخطر انداخته است، در حالیکه می توان با احداث پارکینگی طبقاتی در این گودها توسط بخش خصوصی، گرهی از مشکلات این منطقه متراکم شهر گشود.

نه تنها پارکینگهای طبقاتی بلکه پارک حاشیه ای شهر نیز رها شده اند، این بخش که نه تنها هزینه ای ندارد بلکه می تواند درامد هم ایجاد کند، نیازمند تصمیمات مدیریتی عملگرا وگره گشاست.

حل معضل آلودگی هوا وترافیک

در ابتدای مسئولیت خود در مدیریت شهری تهران اقدام به نظرسنجی کردیم و حدود 93 درصد از شهروندان، آلودگی هوا و ترافیک را بعنوان معضل اصلی تهران عنوان کردند و آسیبهای اجتماعی و بافتهای فرسوده در اولویتهای بعدی مسایل تهران بودند، حالا باید ببنیم ما برای حل این مسایل واقع گرایانه وعملگرایانه برخورد کرده ایم؟ تنها راه پایدار حل مشکل ترافیک و آلودگی هوای تهران، جایگزینی خودرو محوری و وسایل نقلیه شخصی توسط سیستم حمل ونقل عمومی است، در حال حاضر مجموع سهم اتوبوس و مترو از 20 میلیون سفر روزانه تهران، کمتر از 5 میلیون سفر است در حالیکه این رقم باید سه برابر، یعنی 15 میلیون سفر باشد.

اما وضعیت ناوگان حمل ونقل عمومی تهران، در شرایط مثبتی نیست و در دهسال اخیر بجای 30 درصد افزایش اتوبوس، 20 درصد کاهش را در این بخش شاهد بودیم و عمر متوسط اتوبوس های تهران نیز از 5 سال به 11 سال افزایش یافته است.

برای خطوط جدید مترو نیز ما نتوانسته ایم تجهیزات تهیه کنیم و نسبت قطار به کیلومتر مترو از 1.1 در شش سال قبل به 0.8 کاهش یافته است.

در جوامع توسعه یافته، بخش اصلی بودجه سامانه حمل ونقل عمومی از طریق مالیات بر سوختهای فسیلی و وسایل نقلیه شخصی تامین می شود اما ما برعکس عمل می کنیم و به بنزین یارانه می دهیم اما یارانه ای به حمل ونقل عمومی پرداخت نمی شود.

روزانه 80 میلیارد تومان وسالانه 2.5 میلیارد دلار یارانه بنزین تهران است اما تاکنون یک سنت از 900 میلیون دلاری که قرار بوده است برای 9 میلیارد سفر انجام شده توسط مترو از سوی وزارت نفت پرداخت شود را دریافت نکرده ایم در حالیکه هم بودجه ساخت مترو واتوبوس و هم یارانه آن توسط دولت مصوب شده است وباید برای دریافت آن پیگیری ویژه ای صورت گیرد.

ما می توانستیم بخش قابل توجهی از این ناوگان را توسط کارخانجات داخلی، در داخل تولید کنیم که هم اشتغال ایجاد می کرد و هم کمبود شدید وفرسودگی ناوگان اتوبوس ومتروی تهران را جبران می کرد اما این اتفاق رخ نداد.

حتی اقدامات سهل و نسبتا کم هزینه ای مانند احداث تونلهای مترو که دستگاههای حفار خودکار آن نیز در حال حاضر بیکار است و بعضا از تهران خارج شده اند نیز معطل مانده است.

البته اینکه ما فرض کنیم همه مشکلات ما ناشی از تحریم است و بدون رفع تحریم نمی توانیم وضعیت فعلی را تغییر دهیم، تصور درست ودقیقی است، به نظر می رسد در شرایط جدید، ما دچار دو مشکل عمده در مدیریت کشور هستیم.

مشکل اول، اینکه فرایندهای تصمیم گیری و اجرایی را با وضعیت تازه، تطبیق نداده ایم و هنوز به روشهای گذشته در شرایط جدید عمل می کنم.

مشکل دوم اینکه از همه ظرفیتها و توانمندی های داخلی استفاده نمی کنیم.

مساله تخصیص اعتبار صندوق توسعه ملی برای تامین 19 هزار دستگاه اتوبوس برای کلانشهرها ومراکز استان، که با وجود دستور رییس جمهور و پیگیری معاون اول دولت ، همچنان پس از گذشت دو سال بلاتکلیف مانده است، این موضوع یکی از کلیدهای حل مساله اشتغال، آلودگی هوا، ترافیک و مصرف سوخت است.

وزارت کشور،وزارت صمت، وزارت نفت و بانک مرکزی چهار رکنی هستند که باید تخصیص اعتبار از صندوق توسعه ملی را اجرایی کنند اما بدلیل گره هایی که ناشی از عدم فهم مشترک وهمراهی دستگاههای مختلف و برداشتهای خشک از متن مصوبات وقوانین وعدم پیگیری مناسب شهرداری ها، پس از دوسال حتی هنوز یکدستگاه هم از این مجموعه 19 هزار اتوبوس به شهرها تحویل نشده وساخت آن نیز حتی آغاز نشده است واین وظیفه ماست که با پیگیری مستمر و مجدانه، موضوع را از سیکل بسته ایجاد شده خارج و حداقل 5 هزار اتوبوس برای تهران تامین کنیم.

اصلاحات ساختاری

شهرداری تهران 20 سال گذشته با حدود 25 هزار نفر، وظایف خود را انجام می داده و هم اکنون سه برابر این تعداد در بدنه شهرداری و معادل آن بصورت برون سپاری و غیرمستقیم برای شهرداری فعالیت می کنند. انبوهی از موازی کاری ها و فعالیتهای بدور از بهره وری و اثربخشی صورت می گیرد که هنوز گام جدی برای اصلاحات ساختاری و چابک سازی برداشته نشده است. فرایندهای اداری نیز بصورت طولانی مدت و ناکارامد صورت می گیرد به نحوی که مدت زمان لازم برای صدور یک پروانه ساختمان حدود یکسال و پایان کار شش ماه است، در حالیکه باید در کسر کوچکی از این زمان، این خدمات به شهروندان ارائه شود.

حوزه فرهنگی اجتماعی

در حوزه نوسازی آُسیبهای اجتماعی نیز ما ظرفیتهای مناسبی داریم که می توانیم آنها را فعال و اشتغال و نشاط ایجاد کنیم.

حتی ما می توانیم از ظرفیت زیرساختهای بلا استفاده در حوزه فرهنگی، ورزشی و هنری مدیریت شهری استفاده کنیم، هم اکنون بخش بزرگی از حدود بیست میلیون متر مربع فضای ورزشی و فرهنگی مدیریت شهری تهران، کم استفاده است که در صورت مدیریت صحیح و قرار گیری در اختیار گروههای محلی، شهری و ملی فرهنگی و ورزشی می تواند موجب نشاط و رونق در فرهنگ و ورزش جامعه شود وبا ایجاد اشتغال به درامدزایی نیز بیانجامد اما در بخش قابل توجهی از زیرساخت فرهنگی، درامدهای این بخش بدلیل کم استفاده وبودن، حتی تکافوی نگهبانان وپرسنل نگهداشت وبهره برداری آن را نیز نمی دهد.

در مجموع اگر شهرداری و شورای شهر بر محور عملگرایی و واقع گرایی حرکت کنند می توانند تحول محسوسی را در دوسال باقیمانده از مسئولیت این دوره ایجاد کنند.

* رئیس شورای شهر تهرانمحسن هاشمی رفسنجانی* : پیش از این در یاداشتی در مورد نقد راهبرد اصلاح طلبان به ضرورت عملگرایی و واقعگرایی در جامعه پرداختیم، مناسب است در این فرصت، به مصادیق این عملگرایی و واقع گرایی در مدیریت شهری بعنوان نهادی که دست کم در تهران بصورت یکدست در اختیار اصلاح طلبان است، بپردازیم.

مهرماهی را پشت سرگذاشتیم که هم هفته تهران را در خود داشت و هم نیمه دوم مسئولیت مدیریت شهری را آغاز کرد.

انتظار شهروندان از مدیریت شهری جدید این بود که در کنار مسیل فرهنگی چند موضوع را در اولویت قرار دهد:

نخست: اصلاح ساختار مالی مدیریت شهری و اتکا به درآمدهای پایدار بجای تراکم فروشی و شهرفروشی

دوم: اصلاحات ساختاری و چابک سازی در پیکره فربه شهرداری و بهبود فرایندهای بوراتیک مدیریت شهری

سوم: اقدامات اجرایی زیربنایی و پرداختن به معضلات اصلی تهران، که از نگاه 93 درصد شهروندان ترافیک و آلودگی هوا در اولویت آنها قرار دارند.

چهارم: رویکردی متفاوت و راهگشا به مسایلی نظیر آسیبهای اجتماعی، بافتهای فرسوده ، بهبود خدمات شهری ونظافت شهر

حال پرسش اینجاست که میراث ما برای تهران چیست؟، ما می توانیم در تبلیغات و سخنرانی دستاوردهایی برای خود عنوان کنیم اما تاریخ بدون نظر ما و براساس واقعیات در مورد کارنامه ما قضاوت خواهد کرد.

بدیهی است صرف انجام پروژه های عمرانی، آنهم بدون مطالعه صحیح ، یک دستاورد مثبت نیست اما سخن گفتن ونقد کارنامه دیگران بدون داشتن دستاوردهای عینی و واقعی نیز پذیرفته نیست و طبیعی است که ما نیازمند انجام فعالیتهای ماندگاری هستیم که تهران و شهروندان تهران آینده با آن ما را بخاطر بیاورند.

بنابراین نیاز به عملگرایی و واقع گرایی در مدیریت شهری تهران داریم و اگر امروز با این انتقاد و خود انتقادی مواجه هستیم که در این دوسال سپری شده از عمر مدیریت شهری، دستاوردهای عینی و واقعی کافی را تحقق نبخشیدیم نباید با گارد و پاک کردن صورت مساله، به این موضوع بپردازیم.
عملگرایی و واقع گرایی که ذیل مفهوم کلیدی عقلانیت تعریف می شود به معنای در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و محدودیتها، فرصتها و تهدید ها در تصمیم گیری و بدست آوردن بیشترین منافع با کمترین هزینه برای جامعه است.

در مقابل عملگرایی و واقع گرایی، شعار گرایی و ایده آل گرایی قرار دارد که بجای واقعیتها براساس ذهنیت ها عمل می کند و سعی می کند با گفتار درمانی و تبلیغات، فقدان دستاوردهای عینی را جبران کند و شاید این نوع فعالیت سیاسی در کوتاه مدت بتواند جواب بدهد اما قطعا در دراز مدت شهروندان از منتخبین خود در مدیریت شهری کارنامه و نتایج واقعی را مطالبه می کنند، البته این یک واقعیت است که شورای شهر بعنوان منتخبین شهروندان، نقش مستقیمی در اموراجرایی مدیریت شهری ندارند اما براساس عملکرد شهرداری بعنوان مجری در این حوزه قضاوت می شوند.
درآمد پایدار بجای تراکم فروشی

در حوزه درآمد پایدار و اصلاح ساختار تامین مالی مدیریت شهری، امروزه روشهای متنوع و متفاوتی برای تامین مالی وجود دارد که در قالبها و بسته های مختلف، سرمایه گذاری، تسهیلات و مشارکت با بخش خصوصی می توان از آن استفاده واز نقدینگی سرگردان جامعه در مدیریت شهری استفاده کرد.

شاید برخی بگویند که مشکل اصلی رکود در مدیریت شهری تهران، کمبود نقدینگی و ضعف منابع مالی است در حالیکه این مساله را نیز می توان با راهکارهای عملگرایانه حل کرد.

ما هفتاد هزار پرونده در کمیسیون ماده صد داریم که عدم اندیشیدن تدبیر برای آن باعث نارضایتی ، رانت و فساد می گردد که بخشی از همین پرونده ها وتصمیمات معطل در حوزه شهرسازی می تواند منابع کافی را برای مدیریت شهری تامین کند.

مجتمعهای ایستگاهی خود ظرفیتی بسیار مناسب است که مبانی قانونی محکمی دارد و می تواند دهها هزار میلیارد تومان منابع را بهمراه اصلاح الگوی شهرسازی و نزدیک شدن به TOD (توسعه شهری مبتنی برحمل ونقل عمومی) را برای تهران به ارمغان بیاورد که لازمه آن بازنگری در طرح تفصیلی و اصلاح انحراف آن از الگوی مناسب شهرسازی یعنی توسعه شهری مبتنی برحمل ونقل عمومی است.

در موضوعات ساده و درامدزایی نظیر احداث پارکینگ نیز سکون به چشم می خورد، پارکینگهای بزرگ مجاور باغ کتاب، پارک ملت یا مصلی تهران، سالهاست در حد گود رها شده و هم مشکلات ترافیکی و رفاهی برای شهروندان بویژه ساکنان منطقه بوجود آورده و هم ایمنی را بخطر انداخته است، در حالیکه می توان با احداث پارکینگی طبقاتی در این گودها توسط بخش خصوصی، گرهی از مشکلات این منطقه متراکم شهر گشود.

نه تنها پارکینگهای طبقاتی بلکه پارک حاشیه ای شهر نیز رها شده اند، این بخش که نه تنها هزینه ای ندارد بلکه می تواند درامد هم ایجاد کند، نیازمند تصمیمات مدیریتی عملگرا وگره گشاست.

حل معضل آلودگی هوا وترافیک

در ابتدای مسئولیت خود در مدیریت شهری تهران اقدام به نظرسنجی کردیم و حدود 93 درصد از شهروندان، آلودگی هوا و ترافیک را بعنوان معضل اصلی تهران عنوان کردند و آسیبهای اجتماعی و بافتهای فرسوده در اولویتهای بعدی مسایل تهران بودند، حالا باید ببنیم ما برای حل این مسایل واقع گرایانه وعملگرایانه برخورد کرده ایم؟ تنها راه پایدار حل مشکل ترافیک و آلودگی هوای تهران، جایگزینی خودرو محوری و وسایل نقلیه شخصی توسط سیستم حمل ونقل عمومی است، در حال حاضر مجموع سهم اتوبوس و مترو از 20 میلیون سفر روزانه تهران، کمتر از 5 میلیون سفر است در حالیکه این رقم باید سه برابر، یعنی 15 میلیون سفر باشد.

اما وضعیت ناوگان حمل ونقل عمومی تهران، در شرایط مثبتی نیست و در دهسال اخیر بجای 30 درصد افزایش اتوبوس، 20 درصد کاهش را در این بخش شاهد بودیم و عمر متوسط اتوبوس های تهران نیز از 5 سال به 11 سال افزایش یافته است.

برای خطوط جدید مترو نیز ما نتوانسته ایم تجهیزات تهیه کنیم و نسبت قطار به کیلومتر مترو از 1.1 در شش سال قبل به 0.8 کاهش یافته است.

در جوامع توسعه یافته، بخش اصلی بودجه سامانه حمل ونقل عمومی از طریق مالیات بر سوختهای فسیلی و وسایل نقلیه شخصی تامین می شود اما ما برعکس عمل می کنیم و به بنزین یارانه می دهیم اما یارانه ای به حمل ونقل عمومی پرداخت نمی شود.

روزانه 80 میلیارد تومان وسالانه 2.5 میلیارد دلار یارانه بنزین تهران است اما تاکنون یک سنت از 900 میلیون دلاری که قرار بوده است برای 9 میلیارد سفر انجام شده توسط مترو از سوی وزارت نفت پرداخت شود را دریافت نکرده ایم در حالیکه هم بودجه ساخت مترو واتوبوس و هم یارانه آن توسط دولت مصوب شده است وباید برای دریافت آن پیگیری ویژه ای صورت گیرد.

ما می توانستیم بخش قابل توجهی از این ناوگان را توسط کارخانجات داخلی، در داخل تولید کنیم که هم اشتغال ایجاد می کرد و هم کمبود شدید وفرسودگی ناوگان اتوبوس ومتروی تهران را جبران می کرد اما این اتفاق رخ نداد.

حتی اقدامات سهل و نسبتا کم هزینه ای مانند احداث تونلهای مترو که دستگاههای حفار خودکار آن نیز در حال حاضر بیکار است و بعضا از تهران خارج شده اند نیز معطل مانده است.

البته اینکه ما فرض کنیم همه مشکلات ما ناشی از تحریم است و بدون رفع تحریم نمی توانیم وضعیت فعلی را تغییر دهیم، تصور درست ودقیقی است، به نظر می رسد در شرایط جدید، ما دچار دو مشکل عمده در مدیریت کشور هستیم.

مشکل اول، اینکه فرایندهای تصمیم گیری و اجرایی را با وضعیت تازه، تطبیق نداده ایم و هنوز به روشهای گذشته در شرایط جدید عمل می کنم.

مشکل دوم اینکه از همه ظرفیتها و توانمندی های داخلی استفاده نمی کنیم.

مساله تخصیص اعتبار صندوق توسعه ملی برای تامین 19 هزار دستگاه اتوبوس برای کلانشهرها ومراکز استان، که با وجود دستور رییس جمهور و پیگیری معاون اول دولت ، همچنان پس از گذشت دو سال بلاتکلیف مانده است، این موضوع یکی از کلیدهای حل مساله اشتغال، آلودگی هوا، ترافیک و مصرف سوخت است.

وزارت کشور،وزارت صمت، وزارت نفت و بانک مرکزی چهار رکنی هستند که باید تخصیص اعتبار از صندوق توسعه ملی را اجرایی کنند اما بدلیل گره هایی که ناشی از عدم فهم مشترک وهمراهی دستگاههای مختلف و برداشتهای خشک از متن مصوبات وقوانین وعدم پیگیری مناسب شهرداری ها، پس از دوسال حتی هنوز یکدستگاه هم از این مجموعه 19 هزار اتوبوس به شهرها تحویل نشده وساخت آن نیز حتی آغاز نشده است واین وظیفه ماست که با پیگیری مستمر و مجدانه، موضوع را از سیکل بسته ایجاد شده خارج و حداقل 5 هزار اتوبوس برای تهران تامین کنیم.

اصلاحات ساختاری

شهرداری تهران 20 سال گذشته با حدود 25 هزار نفر، وظایف خود را انجام می داده و هم اکنون سه برابر این تعداد در بدنه شهرداری و معادل آن بصورت برون سپاری و غیرمستقیم برای شهرداری فعالیت می کنند. انبوهی از موازی کاری ها و فعالیتهای بدور از بهره وری و اثربخشی صورت می گیرد که هنوز گام جدی برای اصلاحات ساختاری و چابک سازی برداشته نشده است. فرایندهای اداری نیز بصورت طولانی مدت و ناکارامد صورت می گیرد به نحوی که مدت زمان لازم برای صدور یک پروانه ساختمان حدود یکسال و پایان کار شش ماه است، در حالیکه باید در کسر کوچکی از این زمان، این خدمات به شهروندان ارائه شود.

حوزه فرهنگی اجتماعی

در حوزه نوسازی آُسیبهای اجتماعی نیز ما ظرفیتهای مناسبی داریم که می توانیم آنها را فعال و اشتغال و نشاط ایجاد کنیم.

حتی ما می توانیم از ظرفیت زیرساختهای بلا استفاده در حوزه فرهنگی، ورزشی و هنری مدیریت شهری استفاده کنیم، هم اکنون بخش بزرگی از حدود بیست میلیون متر مربع فضای ورزشی و فرهنگی مدیریت شهری تهران، کم استفاده است که در صورت مدیریت صحیح و قرار گیری در اختیار گروههای محلی، شهری و ملی فرهنگی و ورزشی می تواند موجب نشاط و رونق در فرهنگ و ورزش جامعه شود وبا ایجاد اشتغال به درامدزایی نیز بیانجامد اما در بخش قابل توجهی از زیرساخت فرهنگی، درامدهای این بخش بدلیل کم استفاده وبودن، حتی تکافوی نگهبانان وپرسنل نگهداشت وبهره برداری آن را نیز نمی دهد.

در مجموع اگر شهرداری و شورای شهر بر محور عملگرایی و واقع گرایی حرکت کنند می توانند تحول محسوسی را در دوسال باقیمانده از مسئولیت این دوره ایجاد کنند.

* رئیس شورای شهر تهران
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین