قاضی به غزا رفت

 روزنامه آرمان به قلم عبدالصمد خرمشاهی وکیل پایه یک دادگستری نوشت:

بزرگي گفته است که اگر تشکيلات قضايي يک مملکت سالم باشد، بقيه ارکان و تشکيلات آن مملکت هم قطعا سالم خواهند ماند. در ميان اخبار خواندم که يک قاضي دادگستري که به لحاظ اتخاذ تصميمي که درخصوص فيلترينگ تلگرام داشت، نامش بر سر زبان‌ها افتاده بود، به علت فساد مالي بازداشت شده است. از آنجايي که هنوز اتهام نامبرده اثبات نگرديده و مراحل تحقيقات اوليه و رسيدگي به اتهام جديدا شروع شده است، قطعا اظهارنظر ماهوي در اين رابطه از منظر اخلاق و قانون صحيح نيست. آنچه که راقم سطور را بر آن داشته است که در اين رابطه چند سطري قلمي نمايد، اقدامات اخير رياست قوه قضائيه است که در برخورد با کارمندان و قضات ناسالم ظاهرا شمشير را از رو کشيده و تعارف هم ندارد. اگرچه پاره‌اي از منتقدين بر اين اقدامات چون و چرا وارد مي‌کنند و نگاه مثبتي به اين جريان ندارند، اما اينجانب بر اين باورم که برخورد جدي با کارمندان و قضات ناسالم در دستگاه قضائي و يا در هر تشکيلات و نهادهاي دولتي ديگر در هر سطحي به شرط استمرار و قاطعيت از نان شب لازم‌تر است و از اوجب واجبات است و صدالبته مايه دلگرمي و دلخوشي ملت به‌خصوص کساني خواهد بود که از رهگذر جريان فاسدي دچار خسران مادي و معنوي شده‌اند. قوه قضائيه بنا بر تعريفي که قانون اساسي از آن به دست داده، ملجأ و پناهگاه ستمديدگان است و چند وظيفه اصلي بر گردن دارد از جمله رسيدگي و صدور حکم در مورد تظلمات، تعديات، شکايات، حل و فصل دعاوي، احياي حقوق عامه و گسترش عدل و آزادي‌هاي مشروع. همينطور نظارت بر حسن اجراي قوانين، اقدام مناسب جهت پيشگيري از جرم، تعقيب و مجازات مجرمين. ملاحظه مي‌فرمايند هر کدام از اين تکاليف و وظايف چه اندازه خطير و حساس و مهم هستند که اگر اين تکاليف و وظايف به درستي اجرا شوند، ريشه بسياري از مشکلات و دغدغه‌هاي مملکت از بين خواهد رفت. ستمديدگاني که از دست بي‌عدالتي و حق‌کشي و زورگويي به دامن قوه قضائيه پناه مي‌برند، انتظار دارند که در آنجا داد خود را از بيدادگران بستاند. حال اگر اين ملجأ و مأمن ستمديدگان و بيچارگان خود مزيد بر علت شود، چه حالي بر آنان خواهد رفت، خدا مي‌داند. اميد است که اين شيوه نيکويي که در قوه قضائيه در حال پي‌ريزي است، بلاوقفه و مستمر ادامه داشته باشد و رفته‌رفته دانه‌درشت‌ها و مال‌اندوزان قانون‌شکن که امان مردم را بريده‌اند و اموال بيت‌المال را به يغما برده‌اند، به حسابشان رسيدگي شده و هرچه زودتر گذرشان به دباغخانه برسد.

سر چشمه شايد گرفتن به بيل

چو پر شد نشايد گذشتن به پيل