کد خبر: ۲۷۷۰۶۵
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۴
انتخاب نوشت: در غالب انتقاداتی که به شورای عالی اصلاح طلبان مطرح می‌شود، انتظاراتی بیشتر از وظایف شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، طرح می‌گردد. این شورا، بیشتر ستادی انتخاباتی است و این‌گونه نیست که در تمامی زمینه‌ها منعکس‌کننده برنامه‌ها و سیاست‌های جبهه اصلاح‌طلبان باشد. مثلا شورای عالی سیاستگذاری، وظیفه ای برای برنامه‌ریزی جهت پیگیری و ارزیابی عملکرد دولت، فراکسیون امید و شورای اسلامی شهر ندارد.

نزدیک شدن به موسم انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، بار دیگر فضای سیاسی داخل کشور برای تجربه آزمونی جدید از رقابت نمایندگان منتخب ملت برای ورود به بهارستان، گرم شده است. شخصیت‌ها و احزاب سیاسی در هر دو جریان اصول‌گرا و اصلاح‌طلب بار دیگر خود را برای زورآزمایی در انتخاباتی جدید آماده می‌کنند. در همین راستا، شاهد اعلام مواضع و بالاگرفتن بحث‌های سیاسی در فضای داخلی کشور نیز هستیم. در این میان، جریان اصلاحات یا اصلاح‌طلبان در مقام مدافعان اصلی حسن روحانی در انتخابات 96 این روزها با انتقادات زیادی مواجه شده‌اند و در جناح مقابل اصول‌گرایان خشنود از وضعیت کنونی خود را از پیش‌برندگان انتاخابات آینده مجلس می‌دانند. در راستای پی‌گیری آسیب‌شناسی و بررسی آخرین وضعیت اصلاح‌طلبان، «انتخاب» با محمد سلامتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و عضو شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان گفتگویی اختصاصی داشته است.

انتخاب: با پرسشی کلی و در عین حال مهم آغاز کنیم. جبهه اصلاحات امروز در چه وضعیتی سر می‌برد؟

وضعیت اصلاح‌طلبان را در شرایط کنونی می‌توان از دو منظر مورد خوانش قرار داد. یکی در بُعد داخلی؛ یعنی تشکیلات درونی اصلاحات و دیگری در بُعد خارجی؛ یعنی اثراتی که از بیرون بر اصلاح‌طلبان وارد می‌شود و احتمالا برداشت‌های مختلفی را در سطح کلان جامعه به همراه داشته است.

در سطح داخلی، شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان بالاترین مرجع در جبهه اصلاحات است. هر چند پیرامون عملکرد این شورا بحث‌ها فراوانی وجود دارد اما این نهاد تا کنون، در جذب تعداد زیادی از احزاب اصلاح‌طلب موفق بوده و تا حدودی تصمیم‌گیری‌های انتخاباتی را ساده‌تر و ممکن‌تر کرده است. این مهّم را می‌توان امتیاز و کارکردی مثبت برای جریان اصلاحات قلمداد کرد؛به شکلی که جناح مقابل هم سعی کرد همین الگو را پیاده کند. اگر اشکلاتی نیز مطرح می‌شود، بسیار طبیعی است و باید با گفتگو و رایزنی درون جناحی حل‌وفصل شود. بهر حال در این زمینه بسیاری از نقدهای موجود نشات‌گرفته از ساختار دورنی اصلاح‌طلبان نیست، بلکه بیشتر منتج از مسائلی است که از خارج جبهه اصلاحات تحمیل‌شود.

عملکرد ضعیف فراکسیون امید را می پذیریم / شورای عالی وظیفه پگیری عملکرد فراکسیون امید را ندارد / شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان بیشتر یک ستاد انتخاباتی است / اصلاح‌طلبان باید به مردم پاسخ‌گو باشند / مخالف شکل‌گیری پارلمان اصلاحات هستم

 در سطح خارج از جبهه و حلقه درونی اصلاحات چه انتقادات و مسائلی بر شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان تحمیل می‌شود؟

در حقیقت، مهم‌ترین مساله در این زمینه در ارتباط با حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی در انتخابات سال 96 است. در موقعیت کنونی، بسیاری این مساله را مطرح می‌کنند که به دلیل حمایت اصلاح‌طلبان از ریاست جمهوری مجدد روحانی، باید عملکرد دولت را تماما به پای این جریان نوشت. بر این باور هستم که چنین انتقادی نادرست است. اصلاح‌طلبان ناگریز بودند حسن روحانی را در سال 96 مورد حمایت قرار دهند و اکنون نیز این حمایت را دریغ نمی‌کنند. با این وجود، روحانی را نمی‌توان عنصری اصلاح‌طلب قلمداد نمود تا عملکرد اوتماما به نام این جبهه تمام شود. عملکرد رئیس‌جمهور مستقر را باید عمدتا به حساب اصول‌گرایان میانه‌رو و معتدل نوشت. البته اصلاح‌طلبان نیز این امر را پذیرفته‌اند که اگر ضعفی در موقعیت کنونی وجود دارد، اصلاح طلبان که او را مورد حمایت قرار دادند باید پاسخگو باشند. ضمنا باید توجه کرد که گر چه در مورد شیوه مدیریت در دولت انتقاد وجود دارد، لیکن فشار خارجی ناشی از خروج آمریکا از برجام را نباید دست کم گرفت. تاثیر این فشار که بر اقتصاد و معیشت مردم مستقیما وارد می شود، نباید تماما به حساب دولت گذاشته شود. هردولت دیگری بود و یا در هر کشور دیگری چنین اتفاقی بیفتد، نتیجه‎اش فشاری است که بر اقتصاد و مردم آن کشور وارد می شود. لذا در مورد مشکلات موجود، صرفا دولت مقصر نیست و نباید او را ملامت کرد. مع الوصف دولت می‌توانست و می‌تواند با کنار گذاشتن بینش انتزاعی و مدیریت بهتر در عرصه اقتصادی، فشارها را کم کند.

در سطحی دیگر، عملکرد مطرح شده فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی، به فشار خارجی دیگری بر جبهه اصلاحات تبدیل شده است. اصلاح‌طلبان مسئولیت عملکرد فراکسیون امید در مجلس را می‌پذیرند. همچنین، عملکرد شورای اسلامی شهر تهران نیز به پای اصلاح‌طلبان نوشته شده است. در این دو سطح اصلاح‌طلبان عملکرد ضعیف خود را می‌پذیرند. این عملکرد را باید در دو سطح مورد تحلیل قرار دارد. یکی این‌که با توجه به محدودیت‌هایی که بر اصلاح‌طلبان اعمال شد و از نامزد شدن بسیاری از چهره‌های تاثیرگذار این جبهه ممانعت شد، افرادی با توانایی و تجربه کم‌تر وارد بهارستان شدند؛ بنابراین نمی‌توان انتظاری بیش از عملکرد کنونی را از فراکسیون امید داشت. البته فراکسیون امید در ارائه دقیق عملکرد خود کوتاهی کرده است و اگر این کار را درست انجام می داد، این چنین مورد انتقاد قرار نمی گرفت. دیگری عملکرد اصلاح‌طلبان در شورای شهر تهران است که به نظر من ضعف‌ عملکرد آن‌ها را نمی‌توان مورد انکار قرار داد.

 اکنون فرض را بر این بگیریم که بخشی از انتقادات خواسته و بخشی دیگر ناخواسته بوده است، آیا تغییر در صورت مساله ایجاد می‌شود؟ آیا اصلاح‌طلبان نباید با پذیرش ضعف‌ها، به 24 میلیون رای‌دهنده پاسخ‌گو باشند؟

اصلاح‌طلبان به طور حتم، باید باید صادقانه ضعف‌ها را بپذیرند و پاسخ‌گو باشند. درعین حال باید با مردم حرف بزنند، مشکلات و مسائل را مطرح کنند و حد مسولیت‌های خود را به طور شفاف برای افکار عمومی شرح دهند. ما باید مسئولیت ضعف‌ها را بپذیریم و در مسیر تعدیل آن‌ها گام بر داریم. نه تنها اصلاح‌طلبان، تمامی جریان‌های سیاسی دیگر کشور نیز اگر ارتباط خود با مردم را قطع کنند، در نهایت دچار ناکامی در پیشبرد امور خواهند شد. بنابراین، احزاب مختلف حاضر در جبهه اصلاحات باید ارتباطات خود را با شهروندان بیشتر کنند، مسائل را تبیین و برای رفع ضعف‌ها برنامه‌ریزی کنند. تنها در چنین حالتی است که اعتبار آن‌ها  مجددا کسب خواهد شد.

از احزاب اصلاح‌طلب نام بردید؛ اکنون حدود نزدیک به 30 حزب در شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان حضور دارند که در معنای اصیل هیچ‌کدام ساختار حزب واقعی را ندارند. آیا این مساله، خود ضعفی برای شورای عالی و عملکرد این نهاد در انتقادات وارده بر عملکرد اصلاح‌طلبان نیست؟

در غالب انتقاداتی که به شورای عالی اصلاح طلبان مطرح می‌شود، انتظاراتی بیشتر از وظایف شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، طرح می‌گردد. این شورا، بیشتر ستادی انتخاباتی است و این‌گونه نیست که در تمامی زمینه‌ها منعکس‌کننده برنامه‌ها و سیاست‌های جبهه اصلاح‌طلبان باشد. مثلا شورای عالی سیاستگذاری، وظیفه ای برای برنامه‌ریزی جهت پیگیری و ارزیابی عملکرد دولت، فراکسیون امید و شورای اسلامی شهر ندارد. لذا باید انتظارات را محدودتر کرد؛ زمانی که به این مساله توجه نمی‌شود عملکرد شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، مورد هجمه وانتقاد قرار می‌گیرد لذا هر چند ممکن است این نهاد ضعف‌هایی داشته باشد اما سطح انتقاد واقعی به آن به هیچ عنوان  آن سطحی نیست که در مجامع روشنفکری و از سوی رسانه‌ها انعکاس پیدا می‌کند.

 بحث‌های مطرح شده پیرامون اختلاف‌نظر و انشقاق برخی احزاب با شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، همانند جنجال‌های اخیر مطرح شده نسبت به خروج حزب کارگزاران از حلقه اصلاح‌طلبان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بر اساس تجربیات چند ساله‌ای که در فعالیت سیاسی خود کسب کرده‌ام، اختلاف‌نظر و ارائه مواضع ضدونقیض در درون جبهه ها منجمله اصلاح طلبان، امری طبیعی بوده و همواره وجود داشته است. اما معمولا این اختلاف نظر ها در جریان گفتگوها حل یا تعدیل شده و می شود. گاهی نیز از طریق شیخوخیت شخصیت‌های محوری حل می‌‎شود.  در مقطع کنونی نیز نمی‌توان انتقادات موجود را امری غیرطبیعی در نظر گرفت. مهم آن است که روند به‌گونه‌ای پیش برود، که حالت تخریبی به خود نگیرد. لذا باید چنین تنش‌ها و اختلافاتی، در جبهه اصلاحات سریع‌تر مورد گفتگو قرار گیرد تا در مقام مساله‌ای حاد در جامعه انعکای پیدا نکند.

 بحث ایجاد پارلمان اصلاحات و جایگزین شدن آن با شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان که در چند ماه گذشته به شکل جدی‌تر از گذشته مطرح شده، به کجا رسیده است؟

بحث پارلمان اصلاحات، موضوعی جدید نیست بلکه 15 سال قبل، برای اولین بار چنین طرحی ارائه شد. این طرح به دلیل وجود مخالفان و موافقان زیاد، هیچگاه به نتیجه و سرانجام نرسیده است. پارلمان اصلاحات می‌تواند جوانب مثبت و منفی زیادی داشته باشد اما تا کنون جمع‌بندی مشخصی نسبت به آن وجود ندارد.

 موضع شخصی شما در قبال این طرح چگونه است؟

در مقام موضع شخصی با طرح پارلمان اصلاحات مخالف هستم. بر این باور هستم از این پارلمان برآیندی مثبت حاصل نمی‌شود جز این‌که ما بدون آن‌که بخواهیم تضادها را در مناطق مختلف ایران میان اصلاح‌طلبان تشدید می کنیم .به عبارت دیگرجبهه بندی جناحی را به جبهه بندی درون جناح تبدیل می کنیم.

 منظور شما از تشدید تضادها چیست؟

این موضوع بحثی مفصل دارد که خارج از حوصله گفتگوی حاضر است. به عنوان نمونه در صورت اجرایی شدن طرح پارلمان اصلاحات افراد منتخب از استان‌ها و شهرستان‌ها به عنوان نماینده منطقه خود باید در پارلمان اصلاحات حاضر شوند. این امر موجب یک رقابت جدی بین خود اصلاح طلبان در مناطق مختلف می‌شود که نتایج و آثاراجتماعی و روانی آن شبیه رقابت جناحی خواهد بود. یکی از آن آثار می‌تواند جبهه‌بندی در مقابل هم از سوی اصلاح طلبان باشد.

 عملکرد محمد رضا عارف به عنوان رئیس فراکسیون امید در مجلس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بر این بارو هستم که آقای دکترعارف از نظر اخلاقی، انسانی شریف هستند و اگر در شیوه مدیریت او بحثی وجود دارد، کمی اغراق آمیز است و بیشتر به نظر می‌رسد در عدم انعکاس بیرونی عملکرد فراکسیون امید است.  بازتاب دقیق اقدامات فراکسیون امید در مجلس، می‌تواند سطحی از انتقادات از دکتر عارف را کاهش دهد.

 آیا عارف می‌تواند نامزد اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 باشد؟

تا کنون در شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان پیرامون تعیین نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 بحثی صورت نگرفته است. با این وجود، او همچنان یکی از چهره‌های مطرح برای این انتخابات در کنار دیگر شخصیت‌ها است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین