|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۴
کد خبر: ۲۷۴۳۶۶
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۵۱
«اگر هر روز سری به صفحات حوادث خبرگزاری‌ها بزنید، خبرهایی از آسیب‌دیدن کارگران در محل کار به‌ویژه کارگران ساختمانی می‌بینید؛ یکی از روی داربست به زمین افتاده و قطع نخاع شده، دیگری موقع پرتاب آجر سرش شکسته و آن یکی زیر آوار ساختمان نیمه‌کاره مانده و مرده. به خاطر همین آمارهاست که ایران در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را دارد.»
 «اگر هر روز سری به صفحات حوادث خبرگزاری‌ها بزنید، خبرهایی از آسیب‌دیدن کارگران در محل کار به‌ویژه کارگران ساختمانی می‌بینید؛ یکی از روی داربست به زمین افتاده و قطع نخاع شده، دیگری موقع پرتاب آجر سرش شکسته و آن یکی زیر آوار ساختمان نیمه‌کاره مانده و مرده. به خاطر همین آمارهاست که ایران در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را دارد.»

خبرآنلاین نوشت: «عبدالله که حالا چند روزی است ۳۰ سالش را تمام کرده هر روز دم سحر از خانه اجاره‌ای‌اش در شوش بیرون می‌آید تا راهی بالاشهر شود و برای بالاشهری‌ها ساختمان بسازد. فرشته، الهیه، فرمانیه، نیاوران. او سال‌هاست که دیگر خبری از روستای کوچکش در کردستان ندارد؛ «سالی یک بار هم نمی‌روم» اما خیابان‌های تهران برایش آشناست. عبدالله و کرم و رضا هر روز از داربست‌های فلزی ساختمانی نیمه‌کاره در نیاوران بالا می‌روند تا آجر روی آجر بگذارند اما همین داربست‌های فلزی چند تا از دوستانشان را یا از آنها گرفته یا ناقص‌شان کرده: «خودم دیدم که پایش لیز خورد و به پایین پرتاب شد، قطع نخاع شد، بیمه هم نداشت، پول هم نداشت، خانواده‌اش هم پول نداشتند، دیگر او را ندیدم.»

کرم هم مثل عبدالله روزهای زیادی را از این داربست‌ها بالا رفته اما روزی یکی از همین داربست‌ها در خیابان فرمانیه زیر پایش سر خورده و سقوط قسمتش شده: «داشتیم نمای ساختمان را سنگ می‌کردیم، پایم لیز خورد و به زمین پرتاب شدم، خدا رحم کرد و فقط پایم شکست، نه بیمه بودم و نه پول چندانی برای درمان داشتم. از عبدالله قرض گرفتم. یک ماه در خانه ماندم، بی‌حقوق، بی‌مواجب.»

عبدالله، کرم و رضا هر روز از آپارتمان‌های بلند این شهر شلوغ بالا می‌روند و انگار راویان هرروزه این شعرند؛ شعری برای تمام کارگران مثل خودشان: «تا به حال افتادن شاه توت را دیده‌ای!؟ که چگونه سرخی‌اش را با خاک قسمت می‌کند؟ هیچ چیز مثل افتادن دردآور نیست. من کارگرهای زیادی را دیدم از ساختمان که می‌افتادند، شاه‌توت می‌شدند.»

واقعیت چیست؟ قانون چه می‌گوید؟

بیشترشان نه بیمه‌ای دارند و نه قراردادی. کارگر روزمزدند و کارفرمایانشان عموما زیر بار بیمه کردن آنها نمی‌روند و چندان هم حواسشان به امن کردن محیط کار این کارگران نیست.

اگر هر روز سری به صفحات حوادث خبرگزاری‌ها بزنید، خبرهایی از آسیب‌دیدن کارگران در محل کار به‌ویژه کارگران ساختمانی می‌بینید. یکی از روی داربست به زمین افتاده و قطع نخاع شده، دیگری موقع پرتاب آجر سرش شکسته و آن یکی زیر آوار ساختمان نیمه‌کاره مانده و مرده؛ مثل ۶ کارگری که طی سه روز گذشته در سایه فقدان ایمنی محیط و شرایط کار، در شهرهای مریوان، بندرعباس و تهران دچار حادثه شدند که سه نفرشان در خیابان ظفر تهران جانشان را از دست دادند. به خاطر همین آمارهاست که ایران در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را دارد.

اما آن طور که در ماده ۶۵ قانون تامین اجتماعی آمده، در صورت وقوع حادثه ناشی از کار، کارفرما مکلف است، اقدامات لازم اولیه را برای جلوگیری از تشدید وضعیت حادثه دیده انجام دهد و گزارش حادثه را ظرف سه روز اداری از تاریخ وقوع به صورت کتبی به سازمان تأمین‌ اجتماعی اطلاع دهد. همچنین چنانچه کارفرما برای جلوگیری از تشدید وضع حادثه‌دیده متحمل هزینه‌هایی شود، از آنجایی که بیمه‌شده تحت‌پوشش تأمین‌ اجتماعی است و این سازمان مکلف به ارائه خدمات درمانی به بیمه‌شدگان است، کارفرما می‌تواند برای دریافت هزینه‌های خود به سازمان تأمین‌ اجتماعی مراجعه تا برابر مقررات در این خصوص اقدام شود.»
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین