کد خبر: ۲۷۰۱۹۵
تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۳۹۸ - ۰۶:۰۰
تقسیم‌بندی مربیانی که پیش از انقلاب وارد فوتبال ایران شدند، برگرفته از دو فاکتور روابط سیاسی و کیفیت فنی آن‌ها بود. برای مثال یک سال پس از آن که ادموند مایوفسکی از ایران رفت، فرانس ساروش مجارستانی جای او را گرفت. آقای ساروش یکی از مشاهیر فوتبال جهان در عصر خود بود که سابقه بازی در لیگ‌های ایتالیا، پرتغال و برزیل را داشت.
 ادموند مایوفسکی، نخستین مردی بود که دعوتنامه‌ای از فوتبال ایران را در صندوق پستی‌اش دید. اکبرعلی‌کنی، رییس فدارسیون فوتبال ایران در سال ۱۳۳۵ از ادموند مایوفسکی خواست تا برای سرمربی‌گری در تیم ملی به ایران سفر کند؛ آن‌هم با قراردادی به ارزش هزار مارک در سال، تامین مسکن و هزینه یک بار رفت و برگشت هوایی.

به گزارش بی بی سی، مایوفسکی اتریشی - لهستانی بود. برای باشگاه آدمیرا وین بازی کرد، اما پیراهن تیم ملی لهستان را پوشید. آقای علی کنی در نامه‌ای خطاب به عباس ایزدپناه، رییس سازمان تربیت بدنی دلیل دعوت از این مربی برای حضور در تیم ملی ایران را "باز شدن دروازه‌های علم اروپا به روی فوتبال ایران" خواند.

این، اما دروازه‌ای شد برای ورود مربیان فوتبال اروپا و آمریکای جنوبی به ایران. حالا که سیاهه طولانی نام مربیان خارجی باشگاه‌ها و تیم‌های ملی را مرور می‌کنیم، در پس زمینه ذهن‌مان تصویری شکل می‌گیرد از این نخستین پایه‌گذار. گویی هنوز هم علاقه مدیران فوتبال ایران به هم‌نشینی کنار مربیان بلوک شرق اروپا از بین نرفته است.

اما کدام مربیان، در چه بازه‌های زمانی و از چه جغرافیایی به ایران آمدند و چه تاثیراتی روی فوتبال ایران گذاشتند؟

نخستین مربیان عصر پهلوی؛ نام‌دارترین‌های بلوک شرق

تقسیم‌بندی مربیانی که پیش از انقلاب وارد فوتبال ایران شدند، برگرفته از دو فاکتور روابط سیاسی و کیفیت فنی آن‌ها بود. برای مثال یک سال پس از آن که ادموند مایوفسکی از ایران رفت، فرانس ساروش مجارستانی جای او را گرفت. آقای ساروش یکی از مشاهیر فوتبال جهان در عصر خود بود که سابقه بازی در لیگ‌های ایتالیا، پرتغال و برزیل را داشت.

سومین خارجی فوتبال ایران هم از زادگاه فرانس ساروش آمد: گئورگی سوچ، اصلیتی مشترک از مجارستان و اتریش داشت و مهم‌ترین اقدامش آموزش به نسل اول فوتبال ایران برای ورود به عرصه مربی‌گری بود. او به درخواست فدراسیون فوتبال ایران بیش از ده سفر به شهرستان‌های ایران و برگزاری کلاس‌های مربی‌گری داشت.

مربیان انگلیسی؛ ورود ممنوع پس از انقلاب

فرانک اوفارل را روابط سیاسی حسنه ایران و بریتانیا به تهران آورد. مردی ایرلندی که خیلی خوش اخلاق نبود، ولی کارنامه‌ای درخشان داشت. اوفارل هنوز هم نام‌دارترین مربی تاریخ فوتبال ایران است.

او سرمربی باشگاه‌های ویموث، لستر و منچستریونایتد بود؛ سال ۱۳۵۳ به ایران آمد، سرمربی تیم ملی ایران شد، به قهرمانی بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران رسید، ایران را به المپیک ۱۹۶۷ مونترال رساند و رفت.

دیگر مربی بریتانیایی که وارد ایران شد، آلن راجرز بود. او سال ۱۳۵۰ پس از آن‌که مربی‌گری در تیم‌های ملی فیلیپین، زامبیا، اوگاندا و آفریقای جنوبی و همین‌طور باشگاه‌های پیکان، شیکاگو اسپورز و واشینگتن دارتز را تجربه کرد، روی نیمکت پرسپولیس نشست.

پیروزی تاریخی ۶ بر صفر پرسپولیس مقابل تاج با مربی‌گری او رقم خورد. هرچند که آقای راجرز به دلیل مرخصی، یک روز پیش از بازی به تهران رسید. آلن راجرز پایه‌گذار سبک فوتبال کلاسیک انگلیسی در فوتبال ایران بود. فوتبالی مبتنی بر سانتر و ضربه‌های سر. در همان مقطع زمانی بود که حسین کلانی و همایون بهزادی در پرسپولیس با ضربات سر خود چهره شدند.

دنی مک‌لنن هم سال ۱۳۵۲ به عنوان دستیار محمود بیاتی به تیم ملی ایران آمد. وقتی آقای بیاتی از تیم ملی ایران کنار رفت، دنی مک‌لنن برای دو بازی روی نیمکت تیم ملی نشست.

بلوک شرق؛ دو جین نام و فقط یک کامیاب

زدراکو رایکوف شهیر بود و تاثیری ماندگار روی فوتبال ایران گذاشت. او سرمربی‌گری در تیم‌های تاج و سپاهان را تجربه کرد. حد فاصل سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ به مدت هفت سال روی نیمکت تاج نشست و این تیم را به نخستین قهرمانی آسیا رساند. اما اساس حضورش در فوتبال ایران قراردادی بود که سال ۱۳۴۷ میان فدراسیون فوتبال ایران و او بسته شد. فدراسیون ایران از رایکوف به عنوان مربی هم‌زمان تیم‌های جوانان و بزرگسالان دعوت کرد.

یک سال بعد آقای رایکوف هم‌زمان سرمربی تیم‌های جوانان و بزرگسالان ایران و تیم تاج بود. تاثیرش در جوانگرایی و کشف استعداد‌هایی مانند محمود خوردبین، مسعود معینی، منصور رشیدی، فریدون معینی، اکبر کارگرجم و علی پروین مهم‌تر از نتایجی به نظر می‌رسید که در تیم ملی ایران چندان درخشان نبود.

آقای رایکوف نخستین مربی تاریخ فوتبال ایران بود که مدعی شد بازیکنانی مانند ناصر حجازی و علی پروین باید پیش از بیست سالگی بازی در تیم ملی را تجربه کنند.

اما کسی که در فوتبال ایران پیش‌قراول و راه‌گشای حضور مربیان خارجی شد را باید استانکو پوکله‌پوویچ دانست. مردی متولد شهر اسپلیت کرواسی که سال ۱۳۷۲ سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شد. فدراسیون فوتبال ایران او را بلافاصله پس از ناکامی در بازی‌های آسیایی هیروشیما از کار برکنار کرد. یک لطف اجباری برای پرسپولیس.

نسلی که او با حضور در پرسپولیس ساخت هنوز هم به عنوان نسل طلایی فوتبال ایران یاد می‌شود. به نام‌ها دقت کنید: مهدی مهدوی‌کیا، رضا شاهرودی، مهرداد میناوند، کریم باقری، نیما نکیسا و نعیم سعداوی.

میروسلاو بلاژویچ هم از نام‌دارترین‌های بلوک شرق و کرواسی بود که با پیش‌زمینه رسیدن به رتبه سوم جام جهانی به تهران آمد

سازندگی مربیان بلوک شرق در فوتبال ایران، برجسته‌تر از نتیجه‌گرایی آن‌ها بود. یک نمونه دیگر وینکو بگوویچ که سال ۷۸ با سرمربی‌گری در باشگاه فولاد خوزستان آغاز کرد و به تیم‌های پرسپولیس، پگاه، تیم ملی امید ایران، پاس همدان و مس رفسنجان رفت. اما نسلی که در فولاد خوزستان ساخت، بدنه تیم ملی ایران را در دهه ۸۰ خورشیدی تشکیل داد.

میروسلاو بلاژویچ هم از نام‌دارترین‌های بلوک شرق و کرواسی بود که با پیش‌زمینه رسیدن به رتبه سوم جام جهانی به تهران آمد. او در راه‌یابی به جام جهانی ۲۰۰۲ ناکام ماند، اما بازیکنانی مانند جواد نکونام، ابراهیم میرزاپور و رحمان رضایی را برای تیم ملی ایران برجای گذاشت.

با در نظر گرفتن نام‌هایی مانند ولامدیر جکیچ (۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ در تاج)، ولادیسلاو بگوویچ (۱۳۷۳ در پرسپولیس)، ایوان مت‌کوویچ (۱۳۷۶تا ۱۳۷۷ در پرسپولیس)، زلاتکو کرانچار (۱۳۸۷ تا ۱۳۹۸ در پرسپولیس، سپاهان و تیم امید)، دو نام از این بلوک متفاوت هستند.

تومیسلاو ایویچ با سابقه مربی‌گری در باشگاه‌هایی مانند اتلتیکو مادرید، پاری‌سن‌ژرمن، پورتو، گالاتاسرای و بنفیکا می‌توانست یکی از تاثیرگذارترین مربیان تاریخ فوتبال ایران شود. او برای هدایت ایران در جام جهانی ۱۹۹۸ به تهران آمد. اما تلاش داشت در کمتر از ۹ ماه، تمام ساختار فنی فوتبال ایران را تغییر دهد.

پافشاری ایویچ روی تغییرات تاکتیکی و دو دسته شدن بازیکنان، او را پس از شکست عجیب ۱-۷ مقابل باشگاه آ. ث. رم در فاصله کمتر از یک ماه تا آغاز جام جهانی، از تیم ملی دور کرد. محسن صفایی فراهانی پنج ساعت پس از بازی حکم اخراج او را اعلام کرد.

محسن صفایی فراهانی پنج ساعت پس از بازی دوستانه مقابل رم حکم اخراج ایویج را اعلام کرد

بیژن ذوالفقارنسب دستیار تومیسلاو ایویچ سال ۱۳۹۰ مدعی شد که "آقای ایویچ با آن شکست می‌خواست یوگسلاوی و آمریکا را فریب دهد" و همین‌طور "دلایل اخراج ایویچ سیاسی بود".

پس از او، باید به نام برانکو ایوانکوویچ اشاره کرد. او کامیاب‌ترین مربی کروات و بلوک شرق در فوتبال ایران است. آقای ایوانکوویچ همراه میروسلاو بلاژویچ به ایران آمد، ولی پس از جدایی او در تهران ماند و سرمربی تیم امید و تیم ملی ایران شد.

طی سال‌های حضورش به قهرمانی بازی‌های آسیایی بوسان، مقام سوم جام ملت‌های آسیا و صعود مستقیم به جام جهانی ۲۰۱۶ دست یافت.

او سال ۱۳۹۴ به ایران بازگشت و با پرسپولیس سه بار قهرمان لیگ، دو بار قهرمان سوپرجام، یک بار قهرمان جام حذفی و یک بار نایب قهرمان آسیا شد.

مربیان آلمانی؛ استقلال مشتری اول است

در نظر اول شاید باور کردنی نباشد، اما مربیان آلمانی مورد اقبال مدیران فوتبال ایران هستند.

هانس یورگن گده اولین مربی آلمانی بود که وارد فوتبال ایران شد. او سال ۱۳۷۲ به عنوان کمک مربی به پرسپولیس آمد. بعد از یک سال سرمربی این تیم شد. دوران سرمربی‌گری‌اش یک سال هم طول نکشید. باشگاه پرسپولیس و فدراسیون فوتبال برای انتقال او به تیم فوتبال المپیک توافق کردند. آقای گده، اما به عنوان سرمربی در تیم امید ناکام ماند.

یورگن گده دستیار و مدیرفنی تیم ملی ایران در سال ۱۳۷۷ بود. تیمی که هدایت آن را منصور پورحیدری برعهده داشت. آقای پورحیدری او را با خود به استقلال هم برد. جمله‌ای از مرحوم پورحیدری در مورد گده وجود دارد که می‌گوید: "او مانند محصولات آلمانی منظم، دقیق و مورد اعتماد کار می‌کند. "

او در باشگاه‌های آلومینیوم هرمزگان و ذوب‌آهن اصفهان هم سابقه دستیاری دارد.

رولند کوخ مرداد ۱۳۸۰ به استقلال آمد. علی فتح‌الله زاده او را "پایه‌گذار استقلال نوین" خواند. در کارنامه‌اش دستیاری در باشگاه‌های بزرگی مانند کلن، اشتوتگارت، بشیکتاش و بایرلورکوزن به چشم می‌خورد. آقای کوخ لیگ را به پایان نبرد و پس از شکست دو بر یک مقابل برق شیراز اخراج شد.

وینفرد شفر هم از آلمان و با سابقه مربی‌گری در اشتوتگارت، کارلسروهه، تیم ملی کامرون، تایلند و جامائیکا به ایران آمد. قرارداد او مهر ۹۶ با استقلال به امضا رسید، اما پس از دو سال مربی‌گری در این تیم و در فاصله ۳ هفته مانده به پایان لیگ اخراج شد.

اریش روته‌مولر، نه فقط یک مربی که بیشتر به عنوان مدرس فیفا شناخته می‌شود. حد فاصل سال‌های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ او کمک مربی و مدیرتیم آنالیز تیم ملی آلمان بود. او جز این که سال ۱۳۸۷ دستیار علی دایی در تیم ملی شد، دو سال هم در استقلال روی نیمکت و به عنوان کمک مربی نشست.

راینر زوبل مربی نام‌داری در فوتبال آلمان نبود. نهایت افتخارش نشستن روی نیمکت تیم‌های بن‌یاس و اشتوتگارت آلمان محسوب می‌شد. سال ۱۳۸۳ به پرسپولیس آمد و پس از ناکامی فنی و البته اختلاف نظر با علی پروین از این تیم جدا شد.

باشگاه استقلال در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ خورشیدی، مهم‌ترین مشتری مربیان آلمانی بود. مردانی که نتیجه نگرفتند، اما زیرساخت فنی باشگاه را پی ریزی کردند.

برزیل و پرتغال؛ شباهت‌های فنی دو سرزمین

پرسپولیس پای مربیان پرتغالی را به فوتبال ایران باز کرد. اول بار سال ۱۳۸۶ نلو وینگادا را به تهران آورد. بعد در سال ۱۳۹۱ سراغ مربی نام‌داری مانند مانوئل ژوزه با سابقه مربی‌گری در اسپورتینگ، بنفیکا، الاهلی مصر، الاتحاد عربستان و تیم ملی آنگولا رفت. با هر دو هم ناکام ماند.

اما شهیرترین مربی پرتغالی که بار سفر به ایران را بست، کارلوس کی‌روش بود. او سال ۱۳۹۰ به ایران آمد و به عنوان سرمربی تیم ملی ایران دو بار پیاپی به جام جهانی صعود کرد.

دو بار در جام ملت‌های آسیا ناکام ماند و سال ۱۳۹۷ از ایران رفت. نظم تاکتیکی، نتیجه‌گرایی و پافشاری روی اصول تیمی، مهم‌ترین شاخصه‌های سرمربی سابق رئال مادرید، تیم ملی آفریقای جنوبی و کمک مربی الکس فرگوسن در باشگاه منچستریونایتد بود.

در این میان مربیان برزیلی که از نظر سبک مربی‌گری هم به پرتغالی‌ها نزدیک هستند گهگداری مسافر ایران شده‌اند. بهترین خاطره‌ها از والدیر ویرا به جا مانده که سال ۱۳۷۶ برای مربی‌گری در تیم امید عازم ایران شد، اما جای محمد مایلی‌کهن را گرفت و سرمربی تیمی شد که مقابل استرالیا به جام جهانی ۱۹۹۸ صعود کرد. آدمار براگا (۱۳۷۹ در تیم ملی) و جوروان ویرا (۱۳۸۶ در سپاهان) دیگر نام‌هایی هستند که از کشور برزیل در فوتبال ایران حاضر شدند.

یک شوروی و یک دنیا؛ تنظیم ناموزون جغرافیا

ایران از همسایه شمالی هم بی‌نصیب نماند. ایوان کونوف از شوروی سابق، از فروردین تا آخر اسفند سال ۱۳۵۵ با حقوق ماهیانه ده هزار تومان سرمربی پرسپولیس شد. پیش از او، اما هم‌وطنش ایگور نتو از سال ۱۳۴۸ به عنوان دستیار و از سال ۱۳۴۹ به مدت یک سال به عنوان سرمربی روی نیمکت تیم ملی ایران نشسته بود.

لئونید بیلفسکی سال ۱۳۷۳ به استقلال آمد. کسی نفهمید چرا آمده و کسی هم نفهمید چرا رفت. یوگنی سکوموروخوف را، اما استقلالی‌ها به خوبی به یاد دارند. مربی اهل روسیه که ۱۳۷۲ و ۱۳۷۸ سرمربی این تیم شد.

فوتبال ایران در این بین مربیانی مانند آری‌هان از هلند در پرسپولیس، مصطفی دنیزلی از ترکیه در پرسپولیس و حالا تراکتورسازی، آندره‌آ استراماچونی از ایتالیا در استقلال، گابریل کالدرون آرژانتینی و مارک ویلموتس بلژیکی را در تیم ملی ایران تجربه کرده است.

گستردگی این جغرافیا برخلاف آن‌چه تصور می‌شود چندان پهناور نیست. به نظر می‌رسد روابط سیاسی و همین طور قیمت مربیان بلوک شرق، هم‌چنان در انتخاب‌های مربیان حرف اول را می‌زند.

منبع: بی بی سی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین