|
|
امروز: يکشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۱:۰۵
کد خبر: ۲۶۳۳۷
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۷
مصباح؛ خود به تنهایی به یک ضلع جدید در مجموعه های مرجع اصولگرا تبدیل می شوند و مشخّص نمی شود که افزودن به این اضلاع چگونه با تاکتیک وحدت و جامعیّت همخوانی دارد؟
روزنامه مردم سالاری در سرمقاله خود به قلم احسان کیانی نوشت: روز شنبه همایش «همگرایی اصولگرایان» برگزار شد. سخنران ویژه همایش نیز آیت الله مصباح یزدی بود. پیش از او آقای تقوی(مأمور پیگیری وحدت اصولگرایان) تأکید کرد که گزارش های مربوط به این فعالیّت ها را به جامعه روحانیت، جامعه مدرّسین و آقای مصباح ارائه خواهد کرد. این سخن مشخّص کرد که با وجود عضویت آقای مصباح در جامعه مدرّسین به دبیری آیت الله یزدی؛ نظراتش در جمع بندی نظرات این نهاد دینی سیاسی جایی ندارد و پیش از این هم آیت الله یزدی نقل کرده بود که خودمحوری آقای مصباح در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، جامعه مدرّسین را تا مرز انشعاب پیش برد.

بنابراین آقای مصباح؛ خود به تنهایی به یک ضلع جدید در مجموعه های مرجع اصولگرا تبدیل می شوند و مشخّص نمی شود که افزودن به این اضلاع چگونه با تاکتیک وحدت و جامعیّت همخوانی دارد؟ شخصیّت های نسبتا برجسته اصولگرا که در این نشست حاضر بودند عبارت بودند از آیت الله موحدی کرمانی(دبیر جامعه روحانیت)؛ محمّدنبی حبیبی(دبیر هیئت های مؤتلفه)؛ حجت الاسلام آقاتهرانی(دبیر جبهه پایداری)؛ حسین فدایی(دبیر جمعیّت ایثارگران)؛ علیرضا زاکانی(دبیر جمعیّت رهپویان)؛ حجت الاسلام رجبی(عضو برجسته جامعه مدرّسین) و همچنین تنی چند از وزیران و معاونان دولت های نهم و دهم در کنار دو تن از نامزدهای ناکام اصولگرایان در ریاست جمهوری یازدهم یعنی آقایان حدّادعادل و جلیلی. به جز آقای موحدی کرمانی که در غیاب آیت الله مهدوی کنی، دبیری جامعه روحانیت را عهده دار شده اند؛ محور اتّحاد جریان های حاضر را یک چیز تشکیل می دهد: حمایت از احمدی نژاد.

درواقع باید گفت فصل مشترک این جمع حمایت از ریاست جمهوری احمدی نژاد در نهمین یا دهمین دوره ریاست جمهوری و همچنین حمایت از عملکرد کلّی دولت های نهم و دهم است. هرچند که پس از وقایع مربوط به عزل و سپس نصب دوباره آقای مصلحی(وزیر وقت اطّلاعات) برخی از این احزاب با تبیین گروهی تحت عنوان «جریان انحرافی» تلاش کردند راه پیشین خود را از دکتر احمدی نژاد جدا کنند و ساز دیگری بنوازند.

جالب این که غایب بزرگ این همایش نیز کسی نبود جز دکتر احمدی نژاد که خود روزی محور اتّحاد همگی این جریان ها بوده و این غیبت نشان گر وجود اختلافات سابق این جریان ها با آقای احمدی نژاد است. با این حال این همایش، غایبان دیگری نیز داشت که شاید مهم ترین آنان؛ محمدباقر قالیباف؛ دیگر نامزد ناکام اصولگرایان و شاید مهم ترین نامزد آنان در ریاست جمهوری یازدهم بود که شخصاً و بدون تعلّق خاطر حزبی؛ جریان اصولگرایان عملگرا را نمایندگی می کند. نکته دیگر این که به جز اعضای هیات های مؤتلفه و جامعه روحانیت که مدّتی است تصمیم گرفته اند به هر قیمتی توافق و ائتلافی میان جریان های اصولگرا رقم بزنند؛ دیگر جریان ها و شخصیّت های برجسته محافظه کار هم چون آقای باهنر(دبیر جبهه پیروان خطّ امام و رهبری)، علی لاریجانی و علی اکبر ولایتی در این همایش حضور نداشتند. این مسئله ناشی از همان محور اتّحاد یعنی دولت های احمدی نژاد است. زیرا این افراد از ابتدای تشکیل دولت اصول گرا در سال 1384 انتقادات اصلی و مهمّی به سیاست های کلّی آن در عرصه های اقتصادی و دیپلماتیک و حتّی سیاست داخلی داشته و در مواردی به تقابل صریح با احمدی نژاد و حامیانش رسیدند.

با این حال اصلاح طلبان و اعتدالگرایان باید به استقبال این وحدت بروند. زیرا وحدت جریان های حامی دولت های نهم و دهم این فرصت را به منتقدان این دولت ها می دهد که هم بتوانند ائتلاف بهتر و منطقی تری در مقابل آن ایجاد کنند و هم این که با یادآوری و بازخوانی اشتباهات و بحران های این دولت ها در عرصه های مختلف به خصوص اقتصاد و سیاست خارجی، مانع از فراموشی این مسائل از سوی مردم شوند و اصول گرایانِ هم گرا را وادار به پاسخ گویی در قبال حمایتشان از دولت سابق کنند تا نتوانند از گذشت زمان برای بازگشت دوباره به قدرت استفاده کنند. گویا فعلاً این جریان به این نتیجه رسیده که «هر وحدتی بهتر از عدم وحدت است!» امّا زمان ثابت خواهد کرد که چه چیزی از این وحدت عاید آنان خواهد شد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین