کد خبر: ۲۶۲۴۶۴
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۰:۲۵
با وجود پیش‌بینی WHO که افسردگی دومین بیماری ناتوان‌کننده در سال ۲۰۲۰ خواهد بود، همچنان باورهای غلط و کج فهمی‌های زیادی درخصوص این بیماری وجود دارد.
 با وجود پیش‌بینی WHO که افسردگی دومین بیماری ناتوان‌کننده در سال ۲۰۲۰ خواهد بود، همچنان باورهای غلط و کج فهمی‌های زیادی درخصوص این بیماری وجود دارد.

به گزارش خبرآنلاین، تشخیص این که کسی به افسردگی مبتلاست گاهی بسیار سخت است، زیرا بسیاری از این افراد در ظاهر مشکلی ندارند و مانند همه به فعالیت‌های روزانه‌شان مشغلوند. گاهی حتی نزدیکان و پزشک فرد هم نمی‌توانند مشکل او را تشخیص دهند.

تقریبا همه افراد پس از مشکلاتی مانند مرگ عزیزان، طلاق و یا از دست دادن شغلشان، دچار اندوه دوره‌ای می‌شوند اما متأسفانه این مسائل را با یک متخصص در میان نمی‌گذارند و در ادامه دچار اختلالات در نظم خواب و اشتها می‌شوند. مهم‌ترین دلیل ادامه پیدا کردن ناراحتی‌های عمیق و حاد شدن افسردگی‌هایی که با مراجعه به موقع به راحتی درمان می‌شوند، باورهای غلطی است که در این زمینه همه‌گیر شده.

۱. افسردگی وجود خارجی ندارد، همه ما تا حدودی افسرده هستیم!

بسیاری از مردم عقیده دارند که افسردگی همان اندوه است و انسان هر از چندگاهی آن را تجربه می‌کند. این عقیده به شدت غلط است. افسردگی و اندوه دو مقوله کاملا متفاوتند و از نظر هیجانی، مدت زمان و اثراتی که بر زندگی روزمره می‌گذارند، زمین تا آسمان فرق دارند.

اندوه یک احساس گذرا و موقتی است که از احساسات مثبت جلوگیری نکرده و زندگی روزمره را مختل نمی‌کند. درحالی که افسردگی می‌تواند کارایی، روحیه و مزاج فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.

برای اطمینان از افسرده بودن یک شخص، باید علائم این بیماری بیش از دو هفته، در بیشتر روزها و بیشتر ساعت‌ها تجربه شوند.

اندوه و بی‌حوصلگی، تنها علائم محدودی از بیماری افسردگی هستند (در کنار آن بی‌علاقه بودن نسبت به فعالیت‌های روزانه، کاهش انرژی، احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه، تغییر برنامه خواب و اشتها، کاهش تمرکز و فکر کردن به مرگ بخصوص خودکشی از دیگر علائم افسردگی است).

۲. افسردگی فقط مربوط به حالات ذهنی است و ریشه بیولوژیکی ندارد.

اشتباه دیگری که درمورد افسردگی شایع است، دخیل ندانستن محیط زندگی و تغذیه در بروز بیماریست. سابقه ژنتیکی و اتفاقاتی که در طول زندگی رخ می‌دهد، نقش بسیار مهمی در ابتلا به افسردگی دارند زیرا مقدار مشخصی از ژن‌های انتقال‌دهنده سروتونین، برای بروز علائم این بیماری اهمیت دارد.

علاوه بر تمام این‌ها، افسردگی نه تنها ذهن، بلکه جسم انسان را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. کسانی که به افسردگی مبتلا هستند، تغییرات مختلفی را در زندگی روزمره و عادت‌هایشان تجربه می‌کنند: بعضی‌ها دچار افزایش یا کاهش شدید اشتها روبرو می‌شوند، برخی دیگر تغییرات برنامه خواب را تجربه می‌کنند، ممکن است دچار کم‌خوابی شوند، یا برعکس، مدت زمان بیشتری بخوابند. این بدان معین است که افسردگی در اشخاص مختلف، با علائم گوناگونی بروز پیدا می‌کند.

۳. افسردگی با خلاقیت و حساسیت رابطه متقابل دارد.

از آنجا که بسیاری از هنرمندان، دانشمندان و موزیسین‌ها از اختلالات روحی رنج می‌بردند، ممکن است عده‌ای عقیده داشته باشند که افراد باهوش و خلاق بیشتر به افسردگی دچار می‌شوند. اما همین که بسیاری از افراد خلاق، باهوش و حساس به افسردگی مبتلا نمی‌شوند، دلیلی کافی برای رد این نظریه است و البته علاوه بر این بسیاری از کسانی که افسرده شده‌اند، انسان‌های خلاقی نیستند.

۴. افسردگی به دلیل اتفاقات خاصی رخ می‌دهد.

اتفاقات خاصی در برخی برهه‌های زمانی ممکن است موجب ابتلا به افسردگی شوند، مانند از دست دادن عزیزان یا مشکلاتی که برای سلامتی به وجود می‌آید.

همانطور که در موارد قبل هم اشاره کردیم، عوامل خارجی، تغذیه و محیط زندگی هم بر ابتلا به افسردگی اثر دارد و نمی‌توان یک دلیل شاخص و تنها برای این بیماری پیدا کرد.

۵. اگر از داروهای ضدافسردگی استفاده کنیم، تا آخر عمر در دامشان خواهیم افتاد.

استفاده از داروهای ضدافسردگی ممکن است برای خیلی از مردم ترسناک بوده و با عوارض جانبی همراه باشد. اما تمام این داروها برای بیماری وابستگی مادام‌العمر ایجاد نمی‌کند. اگر به افسردگی مبتلا شده‌اید، بسته به حساسیت شرایط، ممکن است روانپزشک برایتان دارو تجویز کند. در بیشتر موارد، دارو درمانی و جلسات روانشناسی به طور همزمان تجویز می‌شوند.

۶. کودکان و جوانان دچار افسردگی و بیماری‌های روحی نمی‌شوند.

بر اساس گزارش CDC (مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری) ۳/۲ درصد از افرادی که در سنین ۳ تا ۱۷ قرار دارند، دچار افسردگی می‌شوند. این آمار برای اضطراب فراگیر ۷/۱ درصد و برای اختلالات و مشکلات رفتاری به ۷/۴ می‌رسد.

۷۰درصد بیماری‌های روحی که بزرگسالان به آن مبتلا هستند، در کودکی آغاز می‌شود مثل: افسردگی، اختلالاتی که در غذا خوردن به وجود می‌آید، وسواس و اختلال اضطراب فراگیر.

خبر خوب این است که اگر در کودکی بیماری تشخیص داده شود، به احتمال ۷۹درصد با چند جلسه مراجعه به روانشناس یا روانپزشک، درمان خواهد شد.

۷. اگر کودکی از سلامت روحی و روانی برخوردار نیست، والدینش مقصرند!

مشکلات و اختلالاتی که برای کودکان اتفاق می‌افتد، ممکن است ریشه در مسائل بیولوژیکی یا محیط زندگی و یا ترکیبی از هر دو داشته باشد. پس نمی‌توان والدین را مقصر صددرصدی این مشکلات دانست.

۸. کسانی که دچار مشکلات روحی می‌شوند، "روانی" هستند و رفتارهای پرخطر و پرخاشگرانه دارند، به همین جهت باید تحت نظر باشند.

بیشتر کسانی که دچار بیماری‌های روحی می‌شوند، همزمان با استرس و افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنند. آنها اغلب زندگی‌های نرمالی دارند اما احساس و رفتاری که دارند، زندگی روزمره‌شان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

۹. افسردگی نوعی نقص شخصیتی است و کسانی که به آن مبتلا هستند کافیست فقط خودشان را از این منجلاب بیرون بکشند.

محققان عقیده دارند، افسردگی به علت تغییرات شیمیایی در عملکرد مغز اتفاق می‌افتد و باید حتما با جلسات مشاوره تخصصی همراه با دارو درمان شود.

۱۰. کار زیاد درمانی برای افسردگی است

یکی از راه‌حل‌هایی که زمینه علمی ندارد و متأسفانه مورد استقبال قرار می‌گیرد، کار زیاد برای درمان افسردگیست. در واقع کار بیش از نشانه‌ای از افسردگی بالینی بخصوص در مردان است.

حتما توجه داشته باشید که اگر علائم اولیه را در اطرافیان و نزدیکانتان مشاهده کردید، فرد را ترغیب کنید به روانشناس مراجعه کند تا هرچه زودتر روند درمانش آغاز شود.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین