|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۵
گفت‌وگو با پرستار سارقی که انگشتر گرانقیمت را از شکمش خارج کردند ‏
کد خبر: ۲۶۲۴۳۶
تاریخ انتشار: ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۷:۵۷
زیور که حدودا ٦ سالی می‌شود پرستاری می‌کند، برای به‌دست آوردن پول زیاد، تبدیل به ‏یک سارق شد. این پرستار خصوصی از طریق سایت‌های اینترنتی مشتری‌های خود را پیدا ‏می‌کرد و از وقتی تصمیم گرفت سرقت کند، به سراغ بیماران ثروتمند می‌رفت. جیب آنها را ‏خالی می‌کرد و دستمزد پرستاری‌اش را هم می‌گرفت. او که هرگز تصورش را هم نمی‌کرد ‏دستگیر شود، در گفت‌وگو با «شهروند» ماجرای دزدی‌هایش را روایت کرد:
  پیرزن مبتلا به ام اس هرگز تصورش را هم نمی‌کرد که انگشتر برلیان گرانقیمتش، ‏در شکم پرستارش پیدا شود. پرستار جوانی که در چند ماه اخیر تصمیم گرفت یک شبه ره ‏صد ساله را طی کند و به پول هنگفتی برسد. او برای رسیدن به این هدف خود، مبتلایان به ‏بیماری‌های خاص را انتخاب کرد و در قالب پرستاری از پیرزن و پیرمردهای ناتوان دست به ‏سرقت‌های سریالی زد. زیور در آخرین سرقت خود انگشتر برلیان گرانقیمت یک پیرزن ‏ساکن آمریکا را بلعید. پزشکان با تلاش بسیار توانستند این انگشتر را از بدن پرستار سارق ‏خارج کرده و به مالباخته برگردانند.‏



از چند وقت پیش بود که زیور ٣٥ ساله تحت نظر ماموران کلانتری قرار گرفت. از آنجایی که ‏بیمارهای یک بیمارستان در محدوده کلانتری ١٠٩ بهارستان گزارش سرقت‌های سریالی را ‏مطرح کردند بلافاصله مأموران این کلانتری موضوع را در دستور کار خود قرار دادند. با ‏توجه به حساسیت این ماجرا، تیمی ویژه از مأموران کلانتری، تجسس‌های خود را در این ‏رابطه آغاز کردند و در بررسی‌های خود به زنی ۳۵ ساله که پرستار خصوصی بود، مظنون ‏شدند‎.‎‏ این زن از چند بیمار مبتلا به ام‌اس در این بیمارستان پرستاری می‌کرد و دقیقا ‏شکایت‌ها نیز از سوی بیماران مبتلا به ام‌اس که پرستارشان همین زن بود، صورت گرفت. ‏با مشخص شدن این موضوعات، آموزش‌های لازم به نیروهای حراست مستقر در بیمارستان ‏داده و قرار شد که هروقت این پرستار دوباره به بیمارستان مراجعه کرد، ماموران او را ‏تحت نظر قرار دهند. در نهایت هنگامی که متهم پس از چند روز بار دیگر در بیمارستان ‏حاضر شد توسط مأموران حراست تحت نظر قرار گرفت. او در همان روز از سه زن بیمار ‏سرقت کرد و وقتی متوجه ماموران شد، سعی کرد با تغییر پوشش از بیمارستان فرار کند، ‏ولی موفق به فرار نشد و از سوی ماموران کلانتری دستگیر شد. زیور در بازجویی‌های ‏انجام شده به سرقت‌هایش اعتراف کرد و گفت که اموال سرقتی شامل یک ساعت، یک ‏انگشتر و مقداری پول نقد را در یکی از اتاق‌های بیمارستان پنهان کرده است. مأموران با ‏راهنمایی خود متهم در محل اعلامی حاضر شده و بعد از کشف اموال، آنها را به مالباختگان ‏پس دادند‎.‎‏ در این میان یک نفر از مالباختگان که زنی ساکن آمریکا بود و به تازگی برای ‏زندگی به ایران بازگشته بود مدعی شد یک انگشتر برلیان گرانقیمتش که توسط متهم دزدیده ‏شده، در میان اموال نیست. به همین دلیل متهم دوباره تحت بازجویی قرار گرفت و اعتراف ‏کرد که انگشتر را به دلیل ارزش بالایش بلعیده است. وی دوباره به بیمارستان اعزام و تحت ‏بررسی قرار گرفت. در ادامه با یک آزمایش رادیولوژی مشخص شد انگشتر در شکم متهم ‏است و تیم پزشکی در نهایت با معاینات مختلف این انگشتر را از شکم متهم خارج کرده و به ‏صاحب آن پس دادند‎.‎
سرهنگ کیومرث حسنوند رئیس کلانتری ١٠٩ بهارستان با اعلام این خبر گفت: این فرد پس از تشکیل پرونده با سه شاکی ‏به دادسرا معرفی شد. ‏

بدون مدرک پرستاری، در سایت دیوار پرستار شدم

زیور که حدودا ٦ سالی می‌شود پرستاری می‌کند، برای به‌دست آوردن پول زیاد، تبدیل به ‏یک سارق شد. این پرستار خصوصی از طریق سایت‌های اینترنتی مشتری‌های خود را پیدا ‏می‌کرد و از وقتی تصمیم گرفت سرقت کند، به سراغ بیماران ثروتمند می‌رفت. جیب آنها را ‏خالی می‌کرد و دستمزد پرستاری‌اش را هم می‌گرفت. او که هرگز تصورش را هم نمی‌کرد ‏دستگیر شود، در گفت‌وگو با «شهروند» ماجرای دزدی‌هایش را روایت کرد:
  چند وقت است که سرقت می‌کنی؟
از چند ماه پیش شروع کردم. ‏
 چرا؟
می‌خواستم به پول زیاد برسم. البته تفریح هم بود. اول برای تفریح این کار را کردم، ولی بعد ‏از آن هدفم سرقت طلا بود و می‌خواستم یک شبه به پول هنگفتی دست پیدا کنم. ‏
 وضع مالی بدی داری؟
نه اتفاقا وضع مالی‌ام بد نیست. اما خب آدم در هر شرایطی باشد باز هم دوست دارد که پول ‏به دست آورد. ‏
 چی شد که به یک سارق تبدیل شدی؟
من حدودا ٦ سالی می‌شود که پرستار زنان و مردان سالخورده هستم. از کسانی که قدرت ‏تحرک ندارند مثل مبتلایان به ام اس نگهداری می‌کنم. این شغل من بود. از طریق سایت ‏دیوار و بقیه سایت‌ها شماره تلفنم را آگهی کردم و به خانه‌های مردم برای پرستاری می‌رفتم. ‏کم‌کم هم کارم گرفت و شماره‌ام در بیمارستان‌ها دست به دست چرخید. دیگر در بیمارستان‌ها هم کار می‌کردم. در این میان با پیرزن و پیرمردهای زیادی آشنا شدم که پول و ثروت ‏داشتند. همین مسأله وسوسه‌ام کرد و فکر سرقت را به سرم انداخت. ‏
  فقط در بیمارستان‌ها سرقت می‌کردی؟
بله، در خانه‌ها سرقت نمی‌کردم. در بیمارستان چون محیط باز بود و همه رفت‌وآمد می‌کردند راحت‌تر می‌شد سرقت کرد. اگر در خانه دزدی می‌کردم به راحتی مرا شناسایی می‌‏کردند. ‏
 اولین بار است که دستگیر می‌شوی؟
بله، من هیچ‌وقت خلاف نکرده بودم. ‏
  از چند نفر با همین روش دزدی کردی؟
یادم نیست. ولی تعدادشان زیاد نبود. ‏
  چرا انگشتر برلیان را بلعیدی؟
آن روز در بیمارستان به سراغ کیف بیمارانم رفتم. ساعت و طلا و پول نقد پیدا کردم. این ‏انگشتر متعلق به یکی از بیمارانم بود که در آمریکا زندگی می‌کرد و به تازگی به کشور آمده ‏بود. خیلی هم ثروتمند بود. وقتی انگشتر برلیان را دیدم آن را هم برداشتم. زمانی‌که متوجه ‏حضور ماموران در بیمارستان شدم، بلافاصله اموال سرقتی را در یک سوراخ کنار شوفاژ ‏پنهان کردم. اما انگشتر را دلم نیامد که آنجا بگذارم. به فکرم رسید آن را ببلعم. گفتم آن را پیدا ‏نمی‌کنند و بعدا می‌توانم با این انگشتر به پول خوبی برسم. ولی همه چیز لو رفت و من ‏مجبور شدم هم جای اموال را در کنار شوفاژ و هم جای انگشتر را لو بدهم.‏
  درس خوانده‌ای؟
بله، لیسانس دارم. اما لیسانسم ارتباطی با پرستاری ندارد. من خودم این شغل را دوست داشتم و ‏دلم می‌خواست که از بیماران نگهداری کنم. ‏
  ازدواج کردی؟
نه. مجردم. پدر و مادرم هم فوت کرده‌اند و من همراه برادرم زندگی می‌کنم.‏

منبع:روزنامه شهروند

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین