دنیای اقتصاد نوشت: بازی بزرگ هفته بیستوهفتم لیگ برتر در حالی در ورزشگاه آزادی بین پرسپولیس و سپاهان برگزار شد که هواداران ۲ تیم استقبال بسیار خوبی از این مسابقه به عمل آورده بودند. حضور جمعیتی به مراتب بیشتر از ظرفیت اصلی ورزشگاه باعث شده بود حتی روی راهپلههای طبقه اول و دوم هم پر از تماشاگر باشد. این همه شوق و انرژی میتوانست یک روز خوب برای فوتبال ایران بسازد؛ اما اتفاقی که افتاد غیر از این بود. بازی دو تیم بیشتر از آنکه کیفیت فنی داشته باشد، تحت تأثیر حساسیتهای بسیار بالای مسابقه بود و به شکلی نزدیک، نفسگیر، فیزیکی و پربرخورد دنبال میشد.
پرسپولیس میدانست که نباید در این بازی بازنده باشد. بنابراین شاگردان برانکو با چاشنی احتیاط بیشتر در صدد مدیریت بازی بودند. اگر سپاهان این مسابقه را میبرد، به فاصله دو امتیازی سرخپوشان میرسید. این در حالی است که تفاضل گل تیم اصفهانی بهتر است و آنها در سه بازی آخر باید به مصاف ماشینسازی، پدیده و استقلال خوزستان بروند. به این ترتیب پرسپولیس در صورت باخت به سپاهان، ممکن بود در همان بازی چهارشنبه برابر تراکتورسازی صدر جدول را از دست بدهد و البته خطر استقلال هم بهعنوان دیگر تعقیبکننده، پابرجا باقی میماند. پس احتیاط قرمزها قابل هضم بود؛ اما انتظار میرفت سپاهان نمایش تهاجمیتری داشته باشد که این اتفاق رخ نداد. در نهایت بازی دو تیم بدون رد و بدل شدن گل به پایان رسید؛ اما آنچه در نهایت باقی ماند، فوجی از صندلیهای شکسته، سر و صورتهای زخمی و فحش و نفرت و تهدید بود.
مگر جنگ است؟
خبرنگاران مستقر در ورزشگاه آزادی از ساعاتی پیش از بازی خبرهای مربوط به درگیری هواداران دو تیم را مخابره کردند؛ تنشی که از فحاشی شروع شد، به پرتاب سنگ انجامید و سرانجام با شکسته شدن صندلیهای ضلع جنوبی استادیوم توسط هواداران سپاهان به اوج رسید. بر اساس اطلاعرسانی رئیس اورژانس تهران، بازی برگزار شده بین پرسپولیس و سپاهان ۲۹۶ مصدوم داشته که کار ۴۰ نفر آنها به بیمارستان کشیده است. همچنین یک نفر از تماشاگران این بازی هم فوت کرده که ظاهراً دلیل مرگ او، ربطی به درگیریها نداشته است. البته پیکر این تماشاگر متوفی به پزشک قانونی تحویل شده و بررسیها در مورد مرگ او ادامه دارد. توجه کنید لطفاً: آنچه میخوانید گزارش حاشیهای از یک بازی «فوتبال» است؛ آن هم مسابقهای در لیگ ایران که شاید بین ۳۰ لیگ برتر دنیا هم جایی نداشته باشد. این فینال جامجهانی نیست. این الکلاسیکوی اسپانیا با پشتوانهای از یک تاریخ پر از کدورت و نفرت نیست. این حتی دربی گلاسکوی اسکاتلند با رگههای مذهبی نیست. این صرفاً یک بازی باشگاهی در لیگ ایران است که تازه شاید مهمترین مسابقه کشور هم نباشد؛ اما واقعاً این همه خشم و خشونت از کجا میآید؟ آیا فوتبال عامل این جنگ و جدلهاست یا صرفاً بستری برای پیاده شدن هیجانات کاذب و عصبانیت انباشته شهروندان تلقی میشود؟
تازه قول هم میدهند!
وضعیت فوتبال ایران از مرز هشدار گذشته و رسماً وارد محدوده بحران شده است. در گذشته اگر اتفاق بدی در ورزشگاهها میافتاد، باز حداقل عوامل تیمها و ناظران بیرونی ابراز تأسف ظاهری میکردند و جمله کلیشهای «امیدواریم فضای ورزشگاهها سالم شود» را به زبان میآوردند. امروز اما از همین مقدار هم خبری نیست. نهتنها کسی شرمنده به نظر نمیرسد، بلکه بازیکنان و مدیران آشکارا وعده میدهند که «نوبت ما هم میرسد!» بهطور قطع میتوان اظهارنظر حیرتانگیز سیاوش یزدانی در پایان بازی با پرسپولیس را بهعنوان سرآغاز فصلی جدید از خشونت در فوتبال ایران تعریف کرد؛ جایی که مدافع سپاهان در میکسدزون ورزشگاه آزادی گفت: «پرسپولیسیها برای بازی حذفی با سپاهان به اصفهان نیایند، چون خون به پا میشود!» باشگاه پرسپولیس بلافاصله به خاطر این اظهارات بینظیر و ساختارشکنانه شکایت کرد و یزدانی صبح دیروز مجبور شد حرفهایش را اصلاح کند، درست مثل سرپرست باشگاه سپاهان که ابتدا موضع تندی داشت؛ اما دیروز آرامتر شده بود. خشونت اما همچنان در فضای غیررسمیتر جاری است؛ مثل مجری شبکه استانی اصفهان که در حاشیه بازی ذوبآهن و تراکتورسازی برای پرسپولیسیها خط و نشان میکشد یا برخی فنپیجهای هواداری تراکتورسازی که مدتهاست وعده تسویهحساب با سرخهای تهرانی در بازی همین چهارشنبه را میدهند. دیروز مدیرعامل پرسپولیس در نامهای خطاب به فدراسیون بابت «تأمین جانی» تیم در دو بازی تبریز و اصفهان (حذفی) ابراز نگرانی کرده بود. خانمها، آقایان، این روی زشت فوتبال ایران است.