کد خبر: ۲۵۹۰۷۰
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۷
«خیابان لاله‌زار یکی از خیابان‌های قدیمی تهران است که از گذشته تا امروز رنگ‌های متفاوتی به خود دیده است. باغی در شمال تهران که در دو قرن پیش عمارت کلاه فرنگی فتحعلی شاه قاجار در آن بنا شده بود، اما با گذشت زمان و آمدن پادشاهان جدید علاقه به این باغ هم کم شد.
 تئاتر «نصر» یکی از قدیمی‌ترین تماشاخانه‌های تهران است که از گذشته تا امروز ماجراهای زیادی را پشت سر گذاشته. بعد از گذشت سه دهه متروک ماندن این بنای تاریخی، حالا که رویای موزه شدنش به واقعیت نزدیک شده است، ایده پردازی جوان به روایتی جدید از تئاتر "نصر" در دل لاله‌زار پرداخته است.

 «خیابان لاله‌زار یکی از خیابان‌های قدیمی تهران است که از گذشته تا امروز رنگ‌های متفاوتی به خود دیده است. باغی در شمال تهران که در دو قرن پیش عمارت کلاه فرنگی فتحعلی شاه قاجار در آن بنا شده بود، اما با گذشت زمان و آمدن پادشاهان جدید علاقه به این باغ هم کم شد.

هرچه تهران بزرگ‌تر باغ لاله‌زار در دل آن کوچک‌تر شد و کم کم خیابان‌ها در اطراف آن پدیدار شدند. لاله‌زار در قلب تهران قرار گرفت اما همچنان منطقه‌ای محبوب و خوش آب‌وهوا بود.

ناصرالدین شاه نخستین باغ وحش تهران را در ضلع غربی این باغ، بنا کرد اما یک دهه قبل از فروش آن جای این باغ وحش یک کمپانی هلندی عمارتی دو طبقه به نام "تپق" را تأسیس کردند، "تپق" فروشگاهی بود که در آن از لباس تا اسلحه که در اروپا مُد بود، فروخته می‌شد.

این باغ مرگ و زندگی‌های زیادی را به خود دیده است، از مرگ دردانه دختر ناصرالدین شاه که منجر به فروخته شدن و تبدیل این باغ به عمارت‌های کوچک‌تر و کوچه و خیابان شد تا گذران زندگی یکی از همسران شاه در یکی از عمارت‌های آن.

سرنوشت لاله‌زار منتهی به تولد عمارت‌های کوچک نشد. جنگ جهانی اول و تحولات بین‌المللی سیل اروپاییان را روانه ایران کرد و آن‌ها بیشتر در اطراف لاله‌زار رفت و آمد داشتند، همین اتفاق موجب ظهور کلوپ‌ها، کافه قنادی‌ها، هتل و عکاس‌خانه و هرچیزی که نماینده سبک زندگی اروپایی بود، در لاله‌زار شد.

در همان دوران بود که یک مهاجر قفقازی به نام باقر خان «گراند هتل» را تأسیس کرد. این هتل مجلل تا دو دهه میزبان مهمانان عالی رتبه خارجی بود اما نکته مهم این هتل سالن بزرگ نمایش‌اش بود که در آن برنامه‌های پر سروصدایی اجرا شد.

این سالن نمایش به ابتکار علی وکیلی که در تأسیس سینما در ایران نقش مهمی داشت، به شکل سالن چند طبقه و بیضی شکل بازسازی شد. بدین شکل "گراند سینما" در سال ۱۳۰۴ متولد شد، اما طولی نکشید که یکی از اولین سالن‌های سینما دوباره سالن نمایش شد و از بسیاری از نمایش‌های مشهور وقت از جمله "خسرو و شیرین" میزبانی کرد. آن سال‌ها، سال‌های رشد انفجاری تئاتر و سینمای ایران بود.

در دورانی که خیابان‌های تهران را چاه‌های نفت رشد می‌دادند و ویترین‌های پر زرق و برق اروپایی باغ‌های توت و انگور را آهسته به حاشیه می‌راندند، سید علی خان نصر همراه با تعدادی از بزرگان تئاتر تهران هنرستان هنرپیشگی را در خیابان لاله‌زار تأسیس کرد. همچنین سالن نمایش "گراند هتل" را اجاره و در این محل "تماشاخانه تهران" را تأسیس کرد. در آن زمان باب جدیدی از نمایش‌های ایرانی به روی مردم گشوده شد که با همکاری عبدالحسین نوشین شکوفا شد.

لاله‌زار در آن دوره به قلب تپنده کافه‌ها تبدیل شده بود و سینماها و دفتر روزنامه‌های مشهور و آتلیه هنرمندان برجسته در آن جای داشتند. در این دوران پُر رونق بود که "نصر" از تماشاخانه تهران رفت و احمد دهقان مدیر این تماشاخانه شد. "گراند هتل" از سال ۱۳۲۵ تعطیل و ساختمان آن در اختیار "تماشاخانه تهران" و مجله "مصور تهران" قرار گرفت. این مجله با مدیریت دهقان به نشریه پرطرفدار آن زمان تبدیل شد و "تماشاخانه تهران" با اجرای نمایش‌های قابل توجه به عنوان مهم‌ترین مرکز نمایش تئاتر بر سر زبان‌ها افتاد.

با گذران روزهای درخشان و پر رونق "تماشاخانه تهران" و مجله "مصور تهران"، احمد دهقان توانست پله‌های ترقی را طی کند و به وکالت مجلس برسد و بسیار صاحب نفوذ شود. همین موضوع موجب شده او در سال ۱۳۲۹ در دفتر کارش که در طبقه بالا ساختمان تماشاخانه تهران بود، ترور شود. شاید این یکی دیگر از مرگ‌های تلخی بود که لاله‌زار شاهد آن شد.

از اواسط دهه ۱۳۳۰ بود که دوران افول لاله‌زار آغاز شد. در سال‌های پایانی تماشاخانه تهران در حریق سوخت و برادران والا که دوستان دهقان بودند، بعد از او کار این تماشاخانه و مجله مصور تهران را ادامه می‌دادند، تصمیم گرفتند جای این تماشاخانه سینما بسازند اما انگار تماشاخانه بودن بیشتر برازنده این ساختمان بود و جوانی به نام "شروان" صاحبان تماشاخانه را راضی به بازسازی آن کرد.

افتتاح سالن بعد از بازسازی با فوت سید علی خان نصر همراه شد و به همین مناسبت نام آن به تئاتر نصر تغییر کرد. تئاتر نصر در سال ۱۳۴۱ با اجرای موفقی در حضور محمدرضا شاه و فرح بازگشایی شد. افول مدنیت در لاله‌زار چنان رو به رشد بود که این تماشاخانه را هم تحت تأثیر قرار داده بود.

در دهه ۵۰ با تحول فعالیت‌های جاری در لاله‌زار، نام این خیابان اغلب تهرانی‌ها را به یاد فسق و فجور می‌انداخت. در نهایت در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷ تعدادی از مأموران ساواک با لباس شخصی به لاله‌زار ریختند و بسیاری از کافه‌ها، تئاترها و سینماها را غارت و تخریب کردند تا آتش خشم مردم ناراضی را خاموش کنند.

در روزهایی که خانه‌ها قصه خود را به تیرآهن و بتنی می‌فروختند و صاحب‌خانه را آواره شهر می‌کردند و مردمانی که سایه خود را هم نمی‌شناختند چه برسد به همسایگان، مغازه‌های الکتریکی و لوستر فروشی‌ها ساکنان اصلی لاله‌زار شدند. چهره لاله‌زار به کلی تغییر کرد و اثری از گذشته پرماجرای این خیابان باقی نماند.

تا دهه ۱۳۶۰ تئاتر نصر به زور خود را سرپا نگاه داشته بود. در پاییز سال ۶۷ نمایشی با الهام از جنگ تحمیلی توسط عزت‌اله مهرآوران در این تماشاخانه اجرا شد که آخرین پرده‌های تئاتر نصر بود. بعدها نیز چند نمایش پراکنده در این تماشاخانه اجرا شد تا سرانجام کارش به جایی کشید که درهایش برای مدتی نامعلوم بسته شد و تئاتر نصر تا امروز متروک ماند».

این سرگذشت لاله‌زار و تئاتر نصر است که این روزها علی شاکری با همکاری گروهی از هنرمندان آن را روایت می‌کند.

برای این اجرا روی صحنه سالن نمایش تئاتر نصر پنج ردیف صندلی چیده شده است که هر ردیف طویل و مرتفع‌تر از ردیف پایینی خود است. این چیدمان نمایش‌دهنده پنج لایه تاریخی خیابان لاله‌زار و تئاتر نصر هستند. صدای هنرمندانی چون پرویز پرستویی، رضا کیانیان، غزل شاکری، گلاب آدینه، صابر ابر و … در سالن پخش می‌شود که هرکدام داستان‌ها و سرگذشت لاله‌زار را در مقطع زمانی تعریف می‌کنند.

سازمان زیباسازی شهر تهران با همکاری "شیار" استودیو و در آستانه روز جهانی بناها و محوطه‌های تاریخی اجرای پرفورمنس‌های محدودی را در تئاتر برگزار می‌کند. علی شاکری _معمار جوانی است که از ۱۶ اسفندماه با گروهش در تئاتر نصر مستقر شدند تا سرگذشت این تماشاخانه را قبل از مرمت و تبدیل شدن به موزه تئاتر برای مردمان شهرشان روایت کنند.

این معمار جوان که سعی می‌کند با رفتن به سراغ معماری‌های قدیمی به جست‌وجوی داستان‌ها و سرگذشت آن‌ها برود. در پروژه قبلی خود نیز سرگذشت ساکنان خانه‌ای در کوچه مینو پلاک ۶ را روایت کرد.

او معتقد است هنگام جست‌وجو و پژوهش در بنا هیچ چیزی نباید دور ریخته شود چراکه همه آن‌ها اسنادی مربوط به گذشته بناست و این موضوع را می‌شود در بازدید از تئاتر نصر متوجه شد که با چه وسواس و سلیقه‌ای اسناد از نخاله‌ها جدا شده‌اند و در بخش‌هایی از ساختمان برای تماشای بازدیدکنندگان قرار گرفته‌اند. اعضای تیمش هم به این باور رسیده‌اند و مراقب هستند که بازدیدکنندگان با احتیاط این اسناد را تماشا کنند.

افرادی از نسل‌های متفاوت از اولین تماشاخانه تهران بازدید می‌کنند که در بین آن‌ها مردهای مسنی وجود دارند که گذشته تئاتر نصر را به یاد دارند و با حضور در این پرفورمنس از خاطرات خود می‌گویند.

در یکی از این بازدیدها پیرمردی عصا به دست در صف بود که در سن سیزده سالگی ساختمان تئاتر نصر را بازسازی کرده است یا مرد مسن دیگری به آنجا آمده بود که در گذشته مقابل این تماشاخانه برای مردمی که از تئاتر بیرون می‌آمدند، آواز می‌خوانده است.

شاکری که تمام سعی‌اش این است که نگاه مردم را به گذشته و آینده شهر خود باز کند، پای خاطرات این ساختمان قدیمی اشک می‌ریزد و می‌گوید «دلیل این بغض و اشک خوشحالی است. خوشحالی‌ام از حضور مردم در اینجاست و معتقدم که این همراهی مردم شهر و مسئولان در کنار هم است که می‌تواند تغییر ایجاد کند و از دل هیچ جلسه‌ای اتفاقی نمی‌افتد.»

گروه "شیار" استودیو تلاش کرده‌اند که تمام اتفاقات رنگ و بوی گذشته را بدهد. آن‌ها بلیط‌های این اجرا را هم شبیه بلیط‌های آن زمان درست کرده‌اند و به مردم می‌دهند.

این اجرا تا ۳۱ فروردین ماه هر روز ساعت ۱۱ صبح و پنج‌شنبه و جمعه در دو سانس ۱۱ و ۱۶ برپاست.
منبع: ایسنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین