کد خبر: ۲۵۵۹۶۴
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۶:۰۶
در روزهای اخیر که مشغول آماده سازی نهایی خاطرات روزشمار سال 1375 آیت الله هاشمی رفسنجانی برای رونمایی و انتشار در نمایشگاه کتاب 1398 هستم در بخشی از خاطرات به موردی برخوردم که مرتبط با این خاطره دکتر مهرپور بود.
 محسن هاشمی در یادداشتی اختصاصی در «انتخاب» به بیان «عملگرایی» و «سبک تصمیم گیری» آیت الله هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام پرداخت.

در ادامه متن کامل این یادداشت را می خوانیم:

حضور در همایش علمی "تقنین در جمهوری اسلامی " که به همت انجمن اندیشه و قلم در دیماه گذشته و در آستانه دومین سالگرد رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی در دانشگاه مفید قم و با سخنرانی شخصیتهای علمی و حقوقی کشور برگزار شد، این فرصت را فراهم کرد تا با روایتهایی متفاوت از چالشهای تقنین در نظام جمهوری اسلامی در 4 دهه گذشته آشنا شوم.

یکی از سخنرانان این همایش ، جناب آقای دکتر مهرپور از حقوقدانان برجسته کشور و حقوقدان سابق شورای نگهبان بود که در سخنان مبسوطی، جایگاه مجمع تشخیص مصلحت و مجلس شورای اسلامی را در فرایند تقنین بررسی کرد.

وقتی آیت الله هاشمی گفت «مجمع دیگر قانونی را مستقیما وضع نمی کند»

ایشان در بخشی از سخنان خود با ذکر نمونه ای جالب از انتقادی علمی به عملکرد آیت الله هاشمی رفسنجانی که بعنوان رییس جمهور وقت ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را در دوره 1368 تا 1376 برعهده داشته اند، پرداخت که با توجه به ماهیت علمی و لحن صریح سخنان ایشان آن بخش را عینا نقل می کنم:

"مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شد و همانطور که این روزها بحث است و اینجا هم صحبت شده است و من وارد چالش ها نمی خواهم بشوم فقط به گذشته برمی گردم و نگاه می کنم و مربوط هم می شود به دوران مدیریت آقای هاشمی همان وقت ها هم این بحث صحبت بود و امام آن اجازه ای که داده بودند البته آن زمانی بود که صرفا "به دستور امام مجمع تشکیل شد و آمد در قانون اساسی و ملاک قانون اساسی بود اصل 112 و وظایف مجمع تعیین کرده بود. در ارتباط با قانون همان مسئله ی حل اختلاف و همان بگوییم تشخیص مصلحت در مواقعی که بین مجلس و شورای نگهبان در مورد مصوبه ای اختلاف است این بر عهده ی مجمع گذاشته شده بود و طبیعتا قانونگذاری در قانون اساسی بر عهده ی مجمع واگذار نشده بود و تاکید امام هم این بود که نباید قوه ای در عرض قوای دیگر باشد و اما آن اجازه ای که امام داده بودند بعدا برداشتند و فرمودند مجمع مصوباتی که داشته است تا حالا مبادام المسرع به قوت خود باقی است ولی از این به بعد همان کار اصلی خودش را انجام می دهد و تفسیر قوانین سیر عالی و قانونی خودش را طبق قانون اساسی می گذراند و بنابراین آن اجازه هم از سوی امام نبود ولی عملا در همان موقع مجمع تشخیص مصلحت نظام قانونگذاری می کرد من در سال 71 مقاله ای نوشتم در رابطه با مجمع تشخیص مصلحت نظام و شاید جزو اولین نوشته هایی بود که آن موقع در ارتباط با مجمع و تشکیلش و سیر وظایفش و همه این ترتیبات را آورده بودند و به یک مسئله ای که در آنجا پرداختم این مسئله بود که آیا مجمع می تواند قانونگذاری بکند یا نه و آنجا ما مفصلا بحث کردیم که از لحاظ قانون اساسی وجهی برای اینکه مجمع بتواند قانون وضع کند وجود ندارد و اگر چیزی هم بوده یک اجازه ای موقتی بوده است که امام در موقعیت ولایی خودش داده بوده و بعد هم آن را گرفته است و از لحاظ حقوقی محملی ندارد اما من آن موقع حساس کردم سال 71 که عرض کردم مقاله را منتشر کرده بودم نوشته بودم من احضار کرده بودم از آن موقع یعنی از سال 66 بگویم از اولین زمانی که به دستور امام تشکیل شد تا آن موقع سال 71 مثلا فرض کنید پنج سال گذشته بود پنجاه تا مصوبه داشت مجمع و از این پنجاه تا مصوبه 14 مصوبه اش مربوط به حل اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان بود و بقیه اش قانون بود، تصمیمات قانون بود. و ما گفتیم خب این ها درست نیست یعنی بیش از دو سوم تصمیات مجمع قانون گذاری است در حالی که نمی خواند اصلا با موازین قانون و من این را نوشتم آنجا و این مقاله منتشر شد و برخی ها از دفتر رئیس جمهور به من زنگ زدند و یادم نیست یکی از دوستان با بنده تماس گرفتند و گفتند شما مقاله ای نوشته اید راجع به مجمع و به نظر آقای رئیس جمهور رسیده است و نمی دانم تحلیلش چی بوده است و یک جوری حالت انتقاد آمیز تقریبا بود و بعد آمد پشت تلفن و توضیح دادم نظر حقوقی ما است و به هر حال نوشته ایم و گفتند حالا یک وقتی را تعیین می کنیم که شما بیایید با آقای رئیس جمهور ملاقات کنید و راجع به این صحبت کنید .

 خوشبختانه همانطور که می گویم آقای هاشمی یکی از خصوصیاتشان این بود که هم تحمل داشت و هم منطقی بود بعدها ایشان صحبت کرده بود و گفته بودند که دیگر مجمع قانونی را مستقیما وضع نمی کند و اگر مواردی مصوبه ی ابتدایی مجمع باشد که حالت قانون داشته باشد جزو مواردی است که به عنوان معضل اسلام از سوی رهبری ارجاع می شود به مجمع و از آن بابت می آییم تصمیم می گیریم که طبق بند 8 اصل 110 قانون اساسی که حل معضل اسلام که از صورت عادی قابل حل نیست و از طریق رهبری حل می شود از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام و انصافا هم در طول این سالیان من نمی دانم شاید دو، سه مورد بوده است که تحت این عنوان در زمان آقای هاشمی به مجمع و چیزی را تصویب کرده باشند و دیگر چیزی را حضورا نداشتند و ایشان به قول فرموده ی خودشان هم تا آنجایی که من پیگیری می کردم عمل کرد و حالا دیگر که در جریان کارها نیستم"

در روزهای اخیر که مشغول آماده سازی نهایی خاطرات روزشمار سال 1375 آیت الله هاشمی رفسنجانی برای رونمایی و انتشار در نمایشگاه کتاب 1398 هستم در بخشی از خاطرات به موردی برخوردم که مرتبط با این خاطره دکتر مهرپور بود.

ایشان در خاطرات روز ششم اردیبهشت سال 1375 خود نوشته اند:

"مجمع تشخیص مصلحت نظام جلسه داشت. به دو دستور رسیدیم و هر دو را خارج از محدوده کار مجمع دانستیم"

این عبارت کوتاه نشان می دهد که مدتی پس از انتشار مقاله یک حقوق دان در نشریه ای علمی در انتقاد از عملکرد مجمع تشخیص مصلحت نظام، رییس جمهور که عهده دار ریاست مجمع بوده اند، پس از مطالعه این انتقاد آن را پذیرفته و همانگونه که در خاطرات ایشان آمده است و حقوقدان منتقد نیز تصریح کرده است، عملکرد یکی از بالاترین نهادهای نظام جمهوری اسلامی را منطبق با قانون نموده است.

عملگرایی آیت الله هاشمی رفسنجانی به حدی بوده است که حتی نیازی به گفتگوی حضوری با نویسنده مقاله نیز احساس نکرده و این انتقاد را در عمل اعمال نموده است.

این نمونه نشان می دهد که محوریت عقلانیت در سبک تصمیم گیری و عملکرد مسئولان تا چه اندازه می تواند قابلیت اصلاح پذیری وبهبود نگرش ، ذهنیت وسطح کیفی تصمیمات آنها را فراهم سازد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین