|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۲
کد خبر: ۲۵۳۸۳۰
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۲
جست‌وجو در پیشینه موضع‌گیری‌های ظریف پیرامون مسائل منطقه‌ای از جمله رابطه راهبردی و همکاری‌های نظامی ایران و سوریه نشان می‌دهد که سخنان او هیچ گاه کوچک‌ترین تباینی با رویکردهای کلان نظام جمهوری اسلامی و دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب نداشته است و بالعکس او همواره از سیاست‌های منطقه‌ای کشور با قوی‌ترین ادبیات دیپلماتیک دفاع کرده است.
 از دقایقی پس از انتشار خبر اعلام استعفای محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان تا قریب به ۳۰ ساعت بعد که اعلام شد این استعفا از سوی روحانی پذیرفته نشده است و شخص ظریف با انتشار پست اینستاگرامی دیگری باقی ماندنش را در مقام مسئولیت دستگاه دیپلماسی اعلام کرد، مواجهه با این موضوع با طیف متفاوتی از واکنش‌ها همراه شد.

 «ایران» در ادامه نوشت: یک سر این طیف با ابراز تأسف از آنچه کاسه صبر ظریف را سرریز کرده بود خواستار باقی ماندنش بر مسند وزارت بودند و پایان حضور او در دولت را خسرانی بزرگ برای منافع ملی ارزیابی کردند. اما درست در نقطه مقابل، طیف اقلیتی بودند که نه تنها از این استعفا استقبال کردند که در شباهتی غیرقابل باور، واکنش امثال نخست وزیر اسرائیل و «از دستش راحت شدیم» او را به زبان دیگری تکرار کردند.

پس از پایان ماجرای استعفا نیز همین دوگانه به نحو دیگری ادامه یافت. اگر چه طیف گسترده‌ای از مردم و نخبگان سیاسی از ختم به خیر شدن ماجرا ابراز خوشحالی می‌کردند اما سمت دیگری  که از استعفای ظریف با گل و شیرینی استقبال کرده بودند این بار با بهانه دیگری به بهره‌گیری از موضوع استعفا برای ادامه تعارض‌هایشان با او پرداختند و این بار معترض اصل استعفا و چند و چونش شدند. آنها در مواضع خود سعی در القای این امر داشتند که این استعفا به دلیل به حاشیه‌راندن اخبار مربوط به سفر غیرمترقبه بشار اسد رئیس جمهوری سوریه به تهران و دیدارهای او با مقام‌های عالی جمهوری اسلامی اقدامی قابل سرزنش و شماتت است. بر اساس همین رویکرد بود که یک روز پس از پایان ماجرای استعفا ۱۵ نماینده مجلس در تذکری ظریف را به زیر سؤال بردن و به حاشیه راندن دستاوردهای سفر اسد به تهران متهم کرده و خطاب به او نوشتند: «توجه به دستاوردهای مربوط به پیروزی بزرگ جبهه مقاومت می‌توانست علاوه بر پیامدهای مثبت امنیتی و دفاعی، رونق اقتصادی کشور و شکست تحریم‌ها را به دنبال داشته باشد که جنابعالی به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی نه تنها از آن استفاده نکردید بلکه ضربه‌ای سنگین به منافع ملی زدید».

قرار دادن استعفای ظریف در برابر سفر رئیس جمهوری سوریه به ایران و القای این برداشت که وزیر امور خارجه با نفس برگزاری این سفر مخالفت داشته یا هر اتهام دیگری از این دست به ظریف در حالی است که وزیر امور خارجه دولت روحانی، خود در پیامکی که بلافاصله در پاسخ به یک خبرنگار درباره چرایی استعفایش ارسال کرد، نوشت: «بعد از عکس‌های ملاقات‌های امروز، دیگر جواد ظریف به عنوان وزیر خارجه در جهان اعتباری ندارد.» و بعد ابراز امیدواری کرد که استعفایش «تلنگری برای بازگشت وزارت امور خارجه به جایگاه قانونی‌اش در روابط خارجی» باشد. این اظهارات ظریف صراحتاً مشخص کرد که دلیل استعفایش نه مخالفت با حضور میهمان سوری در تهران که نحوه برگزاری ملاقات‌ها و حضور نداشتن وزیر امور خارجه کشور بویژه در دیدار دو رئیس جمهوری بوده است، آن هم نه از منظر امری شخصی بلکه از دیدگاه ضرورت حفظ جایگاه بین‌المللی یک مقام حقوقی جمهوری اسلامی ایران که اتفاقاً این روزها پرونده‌های مهم و متعددی را برای پیگیری در عرصه دیپلماسی بین‌المللی روی میز دارد.

در حقیقت استعفا و گلایه وزیر خارجه متوجه برخی ناهماهنگی‌ها درون دولت بود. ظریف از جمله معدود چهره‌هایی است که میزان تقیدش به آداب و پروتکل‌های دیپلماتیک زبان‌زد خاص و عام است و شاید یکی از دلایل موفقیت او در انجام مسئولیت وزارت امور خارجه، به ثمر رساندن مذاکرات و نیز محبوبیت ملی و بین‌المللی‌اش را باید در همین میزان تقید جست‌وجو کرد. از چنین فرد مقیدی عجیب نیست اگر در مواجهه با نادیده‌گرفتن یکی از ابتدایی‌ترین اصول میزبانی یک مقام خارجی در کشور، خواه او رئیس جمهور سوریه باشد یا هر کشور دیگری چنین معترض شود. کما اینکه شاید به باور او نیز اهمیت حضور بشار اسد در ایران بر ضرورت حضور رئیس دستگاه دیپلماسی کشور می‌‌افزوده است.

متن گلایه‌آمیز تاییدشده و نشده استعفایی نیز که در برخی رسانه‌ها منتشر شد، مؤید آن است که انتقاد ظریف بیش از هر چیز به ناهماهنگی‌های درونی رخ‌داده در دولت است و اگر نیم‌نگاهی نیز به موازی‌کاری‌های مخل دیگر نهادها در سیاست خارجی کشور دارد و از خدشه به اعتبار وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین‌المللی گلایه می‌کند، به مثل احترام مسجد است که برعهده متولی است!

قرار دادن استعفای ظریف در مقابل جریان مقاومت نیز از مغالطه‌های دیگری است که از سوی معدودی مطرح می‌شود. جست‌وجو در پیشینه موضع‌گیری‌های ظریف پیرامون مسائل منطقه‌ای از جمله رابطه راهبردی و همکاری‌های نظامی ایران و سوریه نشان می‌دهد که سخنان او هیچ گاه کوچک‌ترین تباینی با رویکردهای کلان نظام جمهوری اسلامی و دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب نداشته است و بالعکس او همواره از سیاست‌های منطقه‌ای کشور با قوی‌ترین ادبیات دیپلماتیک دفاع کرده است.

وزیر امور خارجه‌ای که در دوران مسئولیتش تاکنون با بیشترین و بدترین هجمه‌های جریان‌های افراطی در کشور مواجه بوده و امروز موضوع استعفایش چنین برخورد دوگانه‌ای را در مخالفان بر می‌انگیزد، همان کسی است که مقام معظم رهبری از او با تعابیری همچون فرزند انقلاب، امین، غیور، شجاع و متدین، خستگی‌ناپذیر، باوجدان، صاحب احساس مسئولیت و دوست عزیز یاد کرده است؛ تعابیری که شاید کمتر سابقه داشته است به طور ویژه در مورد وزیر کابینه دیگری به کار رفته باشد.

با این اوصاف، دوگانه‌سازی و جعل واقعیت علیه این دیپلمات در تراز انقلاب اسلامی که ایران به توانایی او برای کاستن از تنش‌های بین‌المللی و منطقه‌ای دل بسته است، اقدامی نیست که بتوان آن را با ادعای حفاظت از منافع ملی و حتی تعلق خاطر به پیروزی محور مقاومت پیوند داد. برای دفاع از نقش مؤثر شخصیتی چون ظریف در جبهه مقاومت همین یک جمله نتانیاهو که «از دستش راحت شدیم» کافی است.



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین