کد خبر: ۲۵۳۶۵۰
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۰
در پاسخ به عزیزانی که می‌گویند نیما جوابگو نیست، باید بگوییم که نیما مشکلاتی داشته است و روز به روز مشکلات کمتر می شود. حالا شما که حاضر نیستید با نیما عمل کنید، یک جایگزینی را پیشنهاد دهید. وقتی رییس بانک مرکزی شما را دعوت می‌کند و با کمال تواضع در حالی که از نظر حاکمیتی، رییس بانک مرکزی با توجه به قوانین مرتبط قادر است احکامی را صادر کند که می‌تواند بسیار برای شما محدود کننده باشد، برای کسانی که مشکل و مانع در راه سیاست‌های ارزی ایجاد می‌کنند.
 ما در جنگ اقتصادی هستیم. همه باید همکاری کنند، هر کسی امکانی در اختیار دارد، باید مسئولانه به هموطن خود خدمت کند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید به نقل از بانک پاسارگاد، دکتر مجید قاسمی مدیرعامل بانک‌پاسارگاد در مراسم نهمین دوره جایزه ملی مدیریت مالی ایران و دوازدهمین کنفرانس حسابداران و مدیران مالی که در تاریخ 6 اسفند 1397 در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی برگزار شد، ضمن اشاره به شرایط کنونی اقتصادی کشور گفت: امروز وضعیت اقتصاد کشور به‌گونه‌ای است که سؤالات زیادی در خصوص شرایط کنونی اقتصاد و آینده‌ی آن برای بنگاه‌های اقتصادی و غیراقتصادی به دلیل تأثیرپذیری بالای آنها ایجاد شده‌است. مهم‌ترین بحثی که فکر می‌کنم در این شرایط باید به آن توجه شود سیاست ارزی کشور است. به‌ویژه در شرایطی که می‌بینید بانک‌مرکزی جمهوری اسلامی ایران برای اتخاذ تصمیمات اقتصادی یا تجاری کشور چگونه تحت‌فشار قرار می‌گیرد و سیاست ارزی کشور که باید مستظهر به سیاست‌های تجاری و سیاست‌های تولید ملی باشد، به ‌نوعی اینگونه تضعیف می‌شود. از طرفی این پدیده‌ی منحوس بدون انتقال ارز، ارز متقاضی و برات بدون تعهد وارد حوزه تجارت کشور شده‌است بعد از اتمام جنگ تحمیلی بگونه‌ای که هرگونه امکانی را برای برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری منسجم ارزی مختل می‌کند و به‌طوریکه همین اخیرا ریاست محترم سازمان توسعه تجارت اعلام کردند از حدود 33 میلیارد دلار صادراتی که در همین دوره‌ی کوتاه یک سال گذشته انجام شده‌است، فقط 7 میلیارد دلار ارز وارد کشور شده‌است.



مقررات همه کشورها ناظر بر این است که عایدات صادرات باید به کشور برگردد. صادرکننده باید نشان دهد که چگونه صادر کرده و چگونه آنچه که حاصل شده‌است را وارد کشور کرده‌است. در کشور چیزی ایجاد شده ‌است به نام بدون انتقال بدون ارز که در مقاطع مختلف هم نام آن را عوض می‌کنیم. یا ارز متقاضی و برات بدون تعهد. این‌ها از کجا تأمین می‌شود؟ بنده یک گزارشی را مطالعه کردم که متأسفانه تجهیزات پزشکی در همین چارچوب بدون انتقال ارز با دلار 33 هزار تومان وارد شده است. آیا این قابل انجام است؟ آیا می‌شود خدمات اولیه و ضروری مردم را ارایه کرد؟ حتی مواردی داریم که دلار با قیمت بیشتری برای بعضی از تجهیزات لوکسی که در کشور استفاده می‌شود، از محل بدون انتقال ارز وارد شده‌ است. بدون انتقال ارز به چه معناست؟ مگر به غیر از ارزی است که ما مرتب مجبور می‌شدیم به بازار تزریق کنیم برای آنکه جلوی فشار وارده به ارزش پول ملی از طریق بدون انتقال ارز را بگیریم؟ بدون انتقال ارز نوعی ابزار برای پولشویی است. بدون انتقال ارز، متأسفانه نوعی ابزار است برای خروج ارز غیرمجاز، اگر به آن قاچاق ارز نگوییم. چرا ما باید چنین عارضه بیماری‌زایی را در اقتصاد خود تحمل کنیم؟ بعد هم از بانک مرکزی انتظار داشته ‌باشیم که بتواند بازار را کنترل کند. رییس کل بانک مرکزی آخر هفته گذشته یک یادداشتی نوشتند که آنچه به عنوان مبادلات ارزی در دولت تصویب شده‌است، دلیل همین فشار بر نرخ ارز است. بانک‌مرکزی که باید مغز متفکر صاحب اختیار باشد برای آنکه بتواند بازار را تنظیم کند، با محظوراتی تحت فشار است که ما از آن این انتظار را داریم. در دوره‌ی مدیریت قبلی هم متأسفانه هر چه در وزارت صمت مهر ارز مبادله‌ای می‌خورد در بانک مرکزی می‌آمد و تبدیل به بدون انتقال ارز می‌شد. الان عزیز فرهیخته‌ای در بانک‌مرکزی که اقتصاد خوانده‌ است می‌داند چه می‌خواهد و ما باید به او کمک کنیم. بیشترین ضربه‌‌ی این نوسانات ارزی به بخش مالی بنگاه‌ها برمی‌گردد و نمی‌توان حتی برای ماه آتی برنامه‌ریزی کرد.

در وضعیتی که در حال حاضر وجود دارد و فشارهایی که هست موجب می‌شود وضعیت سیاست ارزی نتواند مطلوب محسوب شود. نظریه‌ای به نام سه گانه ناممکن یا سه گانه منحوس یا غیرمقدس وجود دارد و از اواخر سال 1990 به عنوان تئوری حاکم بر تعیین اقتصاد پولی کشورها نقش بازی می‌کند. براین اساس، از این سه مورد، بیشتر از دو مورد را نمی‌توان انتخاب کرد و امکان انتخاب هر سه نیست؛ یک اینکه پول مستقل ملی داشته باشیم یعنی ریال داشته باشیم یا نه، برخی کشورها از پول ملی شان صرفنظر کرده اند مثلاً با دلار یا یورو یا پوند کار می‌کنند و ممکن است کشوری این انتخاب را داشته باشد، دوم، ثبات ارزش برابری پول ملی در برابر ارزهای خارجی و سوم آزادی ورودی و خروجی ارز. از این سه مورد، نمی‌توانیم پول مستقل ملی نداشته باشیم و با این شرایطی که داریم و به‌خصوص با بحث‌های تحریم، اتفاقا ضرورت داشتن پول ملی مستقل بیشتر احساس می‌شود. در حال حاضر ما با بعضی کشورها قرار می‌گذاریم که با ریال خودمان یا با پول آنها مبادلات تجاری را انجام بدهیم ، به دلیل اینکه در تحریم‌ها اجازه نداریم از طریق دلار عمل کنیم. همین‌طور در خصوص یورو نیز، اروپایی که این همه تظاهر به همکاری می‌کند، محدودیت‌های جدی داریم. نکته دوم از دو مورد باقیمانده که یکی ثبات ارزش پول ملی و بحث دیگر آزادی ورود و خروج ارز است، آیا می‌توانیم آن را تأمین کنیم و آیا شرایط ما چنین امکانی را فراهم می‌کند، بنابراین این مورد را نیز نمی‌توانیم انجام دهیم. بنابراین از دوتای باقیمانده فقط می‌توانیم ثبات را انتخاب کنیم.

در پاسخ به عزیزانی که می‌گویند نیما جوابگو نیست، باید بگوییم که نیما مشکلاتی داشته است و روز به روز مشکلات کمتر می شود. حالا شما که حاضر نیستید با نیما عمل کنید، یک جایگزینی را پیشنهاد دهید. وقتی رییس بانک مرکزی شما را دعوت می‌کند و با کمال تواضع در حالی که از نظر حاکمیتی، رییس بانک مرکزی با توجه به قوانین مرتبط قادر است احکامی را صادر کند که می‌تواند بسیار برای شما محدود کننده باشد، برای کسانی که مشکل و مانع در راه سیاست‌های ارزی ایجاد می‌کنند. از شما خواهش می‌کند اگر ارز می‌خواهید بیاورید بیاورید، کالا می‌خواهید بیاورید بیاورید. نیازهای کشور را در زمان جنگ یادتان باشد ما یک صابون‌سازی در خرمشهر داشتیم، اولین هفته آن صابون‌سازی را بمباران کردند. ما حتی در خصوص مواد شوینده در کشور کمبود داشتیم. من نمی‌گویم که آن روزها باید تکرار شود، ما در جنگ اقتصادی هستیم. همه باید همکاری کنند هر کسی از امکانی بهره مند می شود و در اختیارش قرار می گیرد باید مسئولانه پاسخگو باشد. برای اینکه به هم وطن خودش خدمت کند. بنابراین می‌ماند داشتن پول ملی مستقل و ثبات ارزش برابری پول ملی، این اقتصاد پولی حاکم بر کشورهاست، بیش از نود درصد کشورها پولشان تثبیت شده است. یورو ارز تثبیتی است کسی شاید باور نکند یورو شناور نیست تثبیت شده است، به مجموعه سبدی از چند ارز. حرف من این است که شما نگاه کنید ثروت و دارایی کویت، قطر، عربستان، امارات، کشورهای دیگر اردن، کشورهای داخل حوزه‌ی یورو با همدیگر، همه پولشان تثبیتی است؛ چرا ما از این واقعیت علمی و اقتصادی این گونه روی‌گردان هستیم و نسبت به آن رویکرد مثبت نشان نمی‌دهیم و به بانک مرکزی کمک نمی‌کنیم که بتواند این شرایط سخت را پشت سر بگذارد؟

شما می‌بینید علی‌رغم اینکه نیروی انتظامی نیز وارد شده و برخی برخوردهای انتظامی هم صورت گرفته باز هم به رغم همه‌ی تلاش‌هایی که بانک مرکزی می‌کند، با برخی از نوسانات مواجه می شویم، اتفاقی که برای بنگاه‌های اقتصادی ما می‌افتد در این رابطه جالب است. ما از نظر صاحبان کسب و کار و فعالان اقتصادی هر روز می‌بینیم معادل ریالی هزینه ارزی بیشتر می‌شود.

کشور از طرفی با کمبود نقدینگی مواجه می شود. در این چند ماه گذشته ریاست کل محترم بانک مرکزی خیلی تلاش داشتند که بانک ها را برای رفع کمبود نقدینگی بنگاه های اقتصادی به نحوی هدایتشان بکنند که این کمبود برطرف شود. اتفاقی که می افتد به این ترتیب است که به دلیل بالا رفتن قیمت ارز، نیاز به نقدینگی بیشتر می شود از طرفی تقاضا به دلیل اینکه قیمت تمام شده می رود بالا، نمی تواند عرضه کالاها و خدمات را جذب نماید. گردش مالی بنگاه ها باز هم روز به روز بیشتر به امکانات بانکی وابسته می شود. یک بنگاه اقتصادی باید بتواند نیازهای خودش را از طریق مبادلات تجاری خودش، تولید و فروش محصول خودش تامین بکند.در اثر فشار به بانکها، شرایط آنها هم با چالش های جدی مواجه می شود.



چرا نیاز به نقدینگی بیشتر پیدا می کند؟ برای اینکه؛ 1- ارزی که در اختیارش قرار می‌گیرد با قیمت گران است، از طرف دیگر تقاضایی که باید این را بخرد جواب نمی دهد و توانش را ندارد. نتیجه اش می شود تشدید رکود! پس باید ریال تزریق شود که تقاضا را احیا کند، بنابراین باز نتیجه افزایش نقدینگی است. مساله افزایش نرخ ارز و تضعیف ارزش پول ملی یک دور باطلی است. مدیران مالی ما با مشکلات متعددی مواجه اند و از انبوهی از مشکلاتی که به محیط کلان اقتصاد کشور و عملکرد تصمیم های اقتصادی مربوط می شود.

از طرفی ما انتظار داریم که بنگاه‌ها شفافیت مالی داشته باشند. از طرفی به دلیل این نوسانات، این شفافیت به سهولت قابل انجام نیست. نوساناتی که روزمره اتفاق می افتد. یک بنگاه مالی که در بورس هست بر روی تابلو هست اعلام می‌کند که وضع من اینطوری است، با یک تصمیم اقتصادی به این ترتیب تمام این ها خنثی می شود. با توجه به اینکه در اقتصاد قیمت پیچیده ترین و مرموزترین پدیده اقتصادی است، وقتی قیمت یک کالا بالا می رود به دلیل ارتباط منطقی قیمت ها با همدیگر یا خاصیت ظروف مرتبطه قیمت‌ها، همه قیمت ها تحت تاثیر قرار می گیرند. آیا واقعا می‌شود این‌طور اقتصاد را مدیریت کرد؟ به نظر من ما باید همه به صحنه بیاییم و کمک کنیم به ویژه کمک به بانک مرکزی و از آن طرف هم انصافا فشاری که مدیران مالی ما دارند قابل درک است و من امیدوارم که حداقل در پایان این نشست بیانیه ای صادر شود که این فغان و فریاد مدیران مالی برای اینکه بتوانند بنگاه خودشان را اداره بکنند به نوعی برای مسئولین عزیز کشور بازگو شود. لازم است تأکید بکنم که برای اجتناب از خطر درگیری در فساد حتما از فناوری اطلاعات استفاده کنیم. در بخش مالی بسیار بسیار ضروری است و برای اینکه بتوانیم در بحث نقدینگی هم، (خود همین هم یک فشار نقدینگی به بنگاه‌ها می‌آورد که بتوانند خودشان را به روز نگه دارند و هزینه خواهد داشت) امیدواریم که بتوانند آن را مدیریت کنند و شفافیت بنگاه شان را به رغم همه فشارها حفظ کنند و این دوره را انشاالله با همت و کمک و هم قدمی و همیاری همه عزیزانی که در بنگاه‌های اقتصادی نقش دارند بتوانیم پشت سر بگذاریم با موفقیت انشاالله و السلام علیکم و رحمة الله...


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین