|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۹
کد خبر: ۲۴۹۲۸
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۶
غلامحسین کرباسچی می‌گوید: آقای جنتی (دبیر شورای نگهبان) درباره مسائل اقتصادی و فساد اداری بسیار حساس هستند اما هرگز ندیدیم درباره فسادهای کلان بی‌سابقه‌ای که در دولت احمدی‌نژاد اتفاق افتاد حرفی بزنند یا در خطبه‌هایشان احساساتی شوند و اشکی بریزند.

 گزیده ای از گفتگوی روزنامه ابرار با کرباسچی  را در زیر می‌خوانید:

    شاید مهم‌ترین مساله‌ای که درباره عملکرد دولت می‌توان به آن اشاره کرد این است که در این یک سال گذشته وضعیت کشور نسبت به گذشته در هیچ زمینه‌ای بدتر نشده است.

     قطعاً وضعیت اقتصاد بهتر شده است. یعنی از نظر تورم و کنترل نقدینگی و رفتن به سمت اشتغالزایی و خروج از رکود امروز وضع ما نسبت به یک سال قبل بهتر شده است

     طبیعی است عامه مردم این انتظار را دارند که بهبود وضعیت اقتصادی به معنای ارزان شدن همه‌چیز است اما این انتظار در کوتاه‌مدت واقعی نمی‌تواند باشد. مردم باید به شکل مقایسه‌ای اوضاع اقتصادی را ارزیابی کنند. قطعاً سرعت گرانی به اندازه قبل نیست. ممکن است جنسی‌گران شود اما نه به اندازه‌ای که در دو سال گذشته‌گران شد.

     شرایط رکود به دلیل تعطیلی حدود 50 درصد از صنایع و کارخانه‌های کشور در این هشت سال است اما اگر الان وضع را با یک سال قبل آن مقایسه کنیم که تولید رو به افول بوده می‌بینیم که الان تلاش به سمت افزایش تولید و بیرون آمدن از رکود است. درباره تورم هم رشد قیمت‌ها مثل سابق نیست.

     در سیاست خارجی روابط ما با دنیا رو به بدتر شدن نرفته است. ممکن است همه تحریم‌ها به یکباره لغو نشده باشند اما شرایط رو به بهتر شدن است. مذاکرات هسته‌ای با همه فراز و فرود خود به خوبی به سمت توافق پیش می‌رود.

     تاحدودی به توافق هسته‌ای رسیده‌ایم. بخشی از تحریم‌ها مثل قطعات هواپیما و این‌ها حل شده است و بخشی از دارایی‌های ایران آزاد شده و مذاکرات همچنان ادامه دارد. گمان نمی‌کنم اراده رسیدن به توافق در این دولت از بین برود. به‌هرحال اگر در این فاصله تعیین‌شده تا آذرماه هم به آنچه ایران می‌خواهد دسترسی پیدا نکنیم، بالاخره این دولت میز مذاکره را ترک نخواهد کرد. گمان نمی‌کنم دنیا هم گزینه دیگری در مقابل ایران داشته باشد.

     این دولت یک‌سری مخالف دارد. تکلیف اسرائیل روشن است چون نمی‌خواهد ایران از انزوا در بیاید و تحریم‌ها برداشته شود اما به اعتقاد من دولت درباره مخالفان توافق در داخل تا این لحظه خیلی نجابت کرده است.

     کسانی که با آوردن آقای احمدی‌نژاد در این هشت سال و رساندن کشور در دیپلماسی خارجی به شرایط امروز نقش اساسی را داشتند امروز نمی‌توانند از دولتی که آمده و مسائل را تا حدودی حل کرده طلبکاری کنند که چرا نتوانسته مشکلات را صددرصد حل کند. اینها توان کاری خود و محصول آن را نشان داده‌اند که در این هشت سال چه چیزی را با زدن بر طبل مخالفت و یک‌دندگی برای کشور به بار آوردند. قبل از دولت احمدی‌نژاد قطعنامه‌ای علیه ما صادر نشده بود و تحریم‌های اینچنینی نداشتیم. حتی تحریم‌های زمان جنگ هم تا این اندازه نبود.

    دولت قبل محصول فعالیت سیاسی جناح‌هایی بود که امروز با دولت مخالفت می‌کنند. اگر دولت و مسئولان دولتی نجابت می‌کنند و عملکرد آنها را به رُخشان نمی‌کشند دیگر قرار نیست که آنها طلبکارانه با دولت مواجه شوند.

     تا جایی که من می‌دانم دولت در زمینه اقتصادی و در زمینه اداره کشور روند کار خود را موکول به مذاکرات بین‌المللی نکرده است. حتماً نتیجه مذاکرات در اقتصاد کشور و کار دولت و برداشتن تحریم‌ها و باز شدن دست دولت تأثیر‌گذار است اما برنامه دولت مبتنی بر این نیست.

     روزی اعلام کردند قطعنامه‌ها کاغذپاره است و کاری نمی‌توانند بکنند و بعد هم که آثار سوءمدیریت‌ها نمایان شد اعلام کردند که اینها اثر قطعنامه‌هاست. من خودم معتقدم نه این حرف اول و نه حرف دوم هیچ‌یک درست نبودند. یعنی قطعنامه‌های سازمان ملل تأثیر‌گذار هستند اما بحران اقتصادی و مالی کشور محصول ندانم‌کاری‌ها و ضعف مدیریتی است که در دولت گذشته حاکم بود.

     حتماً همه فعالیت‌های سیاسی علیه و له دولت بر افکار عمومی تأثیر دارد، منتها به نظر من مجموعه دریافت‌های ملی و برآیند آن این نیست که فکر کنیم با صدای یک نفر یا ده نفر در مجلس قضاوت‌های مردم شکل می‌گیرد.

     دولت و همین‌طور اصلاح‌طلبان این جو آرامشی را که بعد از توفان‌های تبلیغاتی و سیاسی هشت‌ساله ایجاد شده است مغتنم می‌شمارند و می‌خواهند مردم در آرامش فکری باشند؛ به همین دلیل هم در مقام مقابله و پاسخگویی برنمی‌آیند. این آرامش هم در اقتصاد و هم در سیاست و فرهنگ و هم در آرامش مردم تأثیر تعیین‌کننده‌ای دارد. اگر بنا باشد حرفی زده شود و فرصتی داده شود حرف برای گفتن خیلی زیاد است؛ حرف‌هایی که هنوز گفته نشده و اگر گفته شود خیلی از مسائل باز می‌شود و آن‌وقت این توفان‌های تبلیغاتی دیگر تاثیرگذار نخواهد بود.

     مسأله سلامت با زندگی تمام افراد کشور مرتبط است و تا قبل از استقرار این دولت بیماری و بیمارستان تبدیل به بحرانی برای آنها شده بود اما الان دولت موفق شده است این گرفتاری‌های بهداشت و درمان را از نقطه بحران اقتصادی تبدیل به بحران ساده کند تا فرد تنها دغدغه بیماری‌اش را داشته باشد و این کار هنرمندانه‌ای است.

     دولت اگر بخواهد سیاست داخلی را قبل از حل سایر مسائل مردم در اولویت کاری خود قرار دهد باید هزینه زیادی را بپردازد. دولتی که بتواند مسأله اقتصاد و رفاه مردم و سیاست خارجی و بعد مسائل اجتماعی و فرهنگی را برای مردم بهبود ببخشد، در سیاست داخلی هم جایگاه قوی‌تری پیدا می‌کند. گمان می‌کنم دولت اشتباه نکرده است که به جای پرداختن به مسائل سیاسی که بُردش در بین اقشار ویژه‌ای در احزاب و گروه‌های سیاسی بیشتر است سایر مسائل فراگیرتر را در دستور کار خود قرار داده است. البته عده‌ای هستند که مخالف دیدگاه‌های دولت هستند و در جهت اهداف دولت سنگ‌اندازی می‌کنند. طبیعی است که دولت باید در عزل و نصب‌ها با این عده برخورد کند.

     نمی‌توان نادیده گرفت که در گذشته حضور اصلاح‌طلبان در پست‌های اجرایی بیشتر بود. همین کسانی که الان به عنوان چهره‌های اصلی اصلاح‌طلب شناخته می‌شوند آن موقع وزیر و نماینده مجلس و مدیر بوده و جایگاه‌های سیاسی و اجرایی داشتند.

     اغلب افرادی که ما آنها را به عنوان اصلاح‌طلب می‌شناسیم در موضعی نیستند که بخواهند حمایت عملی داشته باشند و برای دولت کار کنند. به‌هرحال در گوشه‌ای هستند و البته حمایت‌های سیاسی خود را از این دولت دارند. خود آقای خاتمی و شخصیت‌های دیگر اصلاح‌طلب یا آقای هاشمی که شخصیتی فراتر از اصلاح‌طلبان دارد حمایت کامل خودشان را در سخنرانی‌ها و حرف‌هایی که با مردم می‌زنند از دولت دارند؛ منتها پست اجرایی یا تریبون مجلس را در اختیار ندارند که بخواهند بیش از این حمایتی از دولت داشته باشند.

    اصلاح‌طلبان به این نکته رسیده‌اند که به جای جنجال‌برانگیزی سیاسی بهتر است که به سمت عقل و اعتدال و عملکرد منطقی بروند. شاید در گذشته خیلی از این میتینگ‌های سیاسی و به هم ریختن آرامش جامعه در مقابل رقیب‌های سیاسی خودش یکی از عواملی بود که به فرسایش جایگاه تبلیغاتی و سیاسی کمک می‌کرد. عموم مردم علاقه‌مند نیستند که تمام دوران چهارساله یک جریان سیاسی حاکم به جنگ و دعوای سیاسی در صحن جامعه بگذرد. آنها آرامش فکری و روانی و حل مسائل و مشکلاتشان را می‌خواهند.

     اصلاح‌طلبان خیلی هم اصرار ندارند که دولت را وارد چالشی کنند که طرف مقابل رقابت سیاسی خود با اصلاح‌طلبان را به سمت رویارویی با دولت ببرد. دولت به‌هرحال مشی اعتدالی و عقل‌گرایی دارد و ما اصلاح‌طلبان هم همواره طالب عقل و اعتدال بوده و هستیم. ما نمی‌خواهیم بگوییم این دولت مال ماست. ما می‌گوییم هر دولتی که روی کار بیاید و وظایف خود را به درستی پیش ببرد باید از آن حمایت کرد و این دولت وظایف خود را به خوبی انجام می‌دهد.

     بهار فعالیت احزاب در ایران موقع انتخابات است. احزاب اصلاح‌طلب وابسته و همراه جریان اجتماعی اصلاحات هستند و همراه با آن حرکت می‌کنند و این جریان زنده‌ای است. برخی از احزاب اصلاح‌طلب گرفتاری‌هایی دارند و در این مدت تضییقاتی برایشان فراهم شده و برخی از آنها هم که تضییقات آنچنانی نداشتند، گرفتاری‌ها و مشکلات دیگری دارند. برخی از احزاب اصلاح‌طلب در همین فاصله جلسات و اجتماعات و کنگره‌هایی داشته‌اند اما خیلی گسترده نبوده است.

    اصلاح‌طلبان کم‌کم فعال شده‌اند. خود وزارت کشور تاکنون احزاب مختلف را چند بار دور هم جمع کرده است اما ما دولتی را پشت سر گذاشتیم که در هشت سال گذشته ضد احزاب بوده است.

     بعد از جو امنیتی که حاکم بود زمان لازم است تا احزاب دوباره فعال شوند. احزاب هنوز یادشان نرفته که وقتی می‌خواستند در جایی جمع شوند اولین دغدغه‌شان این بود که تلفن‌های همراهشان را بیرون جلسه بگذارند تا اگر کسی در این جلسه صحبت کرد فردا مؤاخذه نشود. به هرحال چند سال در کشور چنین فضایی حاکم بود و تا پاک شدن ذهنیت‌ها از چنین فضایی زمان لازم است.

     هنوز هم گاهی می‌بینیم در جلساتی که دور هم جمع می‌شویم دوستان اولین کاری که انجام می‌دهند این است که موبایل‌هایشان را از جلسه بیرون می‌برند. خب این یعنی این‌که هنوز فضای امنیتی در کشور حاکم است. اگرنه، در جلسات احزاب که کسی حرف خلاف منافع ملی نمی‌زند.

     خیلی روی این مکانیزم (مکانیزم رسیدن وحدت در بین اصلاح‌طلبان) کار شده و اصلاح‌طلبان در بحث‌های طولانی و جلسات مفصل به اینجا رسیده‌اند و محصول یک‌شبه‌ای نبوده است. ان‌شاءالله برای انتخابات مجلس فهرست واحد و خوبی درخواهد آمد اما هنوز زود است که درباره این مکانیزم صحبت کنیم.

     اگر اصلاح‌طلبان به این نتیجه برسند که فضای افراطی شرایط کشور را تهدید می‌کند که به نفع هیچ طیفی نیست، آن وقت برای طرد مجموعه افراطی که از دید اصلاح‌طلبان با منافع ملی تضاد دارد ممکن است تن به ائتلاف هم بدهند. اصلاح‌طلبان اگر احساس کنند کشور در شرایطی قرار دارد که باید مجموعه افراد معتدل و عقلگرا دور هم بنشینند و مسائل کشور را به نفع منافع ملی حل کنند، حتما به ائتلاف هم فکر می‌کنند.

     آقای جنتی (دبیر شورای نگهبان) شخصیت قابل احترامی به دلیل سن و سال و سابقه طولانی‌شان دارند اما به‌هرحال باری بر دوش ایشان است که بدون این‌که ابراز کند سنگینی این بار را تحمل می‌کند. این بار مسئولیت هزینه‌ای است که ایشان برای دفاع از احمدی‌نژاد داده است. یادمان نرفته خطبه‌هایی که ایشان در آنها از خدا و پیغمبر و امام زمان برای توجیه کارهای آن دولت - که بعد‌ها معلوم شد چه فجایعی را به بار آورده - استفاده کردند.

     آقای جنتی درباره مسائل اقتصادی و فساد اداری بسیار حساس هستند اما ما هرگز از ایشان ندیدیم درباره فسادهای کلان بی‌سابقه‌ای که در دولت احمدی‌نژاد اتفاق افتاد و هنوز هم همه آنها رو نشده است حرفی بزنند یا در خطبه‌هایشان احساساتی شوند و اشکی بریزند. ایشان از ابتدای کارش در شورای نگهبان همین عقاید را داشته است و هر گاه هم که به نظرشان رسیده کسانی باید ردصلاحیت شوند، ردصلاحیت کرده‌اند اما باز هم شرایط کشور همان چیزی است که ایشان امروز می‌بینید. به اعتقاد من اراده ملی و اراده نظام تابع قضاوت یک نفر در شورای نگهبان نیست. وقتی اراده ملی در کشور شکل بگیرد افراد چندان نقش تعیین‌کننده‌ای در آن نخواهند داشت.

     به اعتقاد من دولت و به‌خصوص شخص آقای روحانی این توانایی را دارد که یک گفتمان نیکو و مبتنی بر حکمت را درباره مسائل جهانی ارائه و دنبال کند و با منطق معقول و با کلمات فاخر با دنیا سخن بگوید و نه با کلمات توهین‌آمیزی که از سوی دولتمردان ما در گذشته وجود داشت و به دنبال آن دشمنانی برای خودمان در جهان پدید ‌آوردیم.

     این می‌تواند یکی از اولویت‌های ایران قرار بگیرد که هم در داخل و هم در منطقه منادی حرف منطقی و اعتدال و حل بحران‌ها و خشونت‌ها باشد. به اعتقاد من آقای روحانی در این زمینه به‌خصوص با رفتار متین و گفتار فاخرشان می‌توانند اثرگذار باشند.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین