کد خبر: ۲۴۶۷۱۷
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۷ - ۱۴:۴۸
حسن روحانی از همان اول هم اعتقادی نداشت که به نظرات دیگران اهمیتی قایل شوند.‌ خبر موثق دارم، هم مرحوم هاشمی‌ و هم آقای خاتمی مخالفت سرسختی با معرفی رحمانی فضلی برای عهده‌دار شدن وزارت کشور داشتند و به رییس‌جمهور پیغام داده بودند، از این انتخاب صرفنظر کنند که روحانی گوش نداد و وزارتخانه مهم کشور را به یک چهره اصولگرا سپرد.
  حسن روحانی در شرایطی ششمین سال دولت‌داری را در حال تجربه کردن است که تحلیلگران سیاسی متفق‌القول هستند، در انتخاب ۲۴ خرداد۹۲ نماینده یا گزینه آیت‌الله ردصلاحیت شده بود و فضایی که تحت‌تاثیر تصمیم شورای نگهبان درباره مرحوم هاشمی‌رفسنجانی به وجود آمد و البته حمایت سیدمحمد خاتمی اصلی‌ترین دلیل توفیق روحانی برای رسیدن به پاستور بود. با این حال نوع رفتار و تصمیم‌گیری های رییس‌جمهور مخصوصا در دو سال اخیر، موجب به‌وجود آمدن این ذهنیت شده است که «دولت اعتنایی به‌نظرات هاشمی و اصلاحات ندارد».

در همین خصوص به سراغ عبدالله ناصری رفتیم تا نظراتش را درباره رویکرد دولت و البته به‌طور مشخص رییس دولت تدبیر و امید بدانیم. شرح گفتگوی کوتاه عضو سابق شورای عالی اصلاحات ‌با «انتخاب» در زیر می‌آید:

حسن روحانی این روزها مورد نقد و سوال حامیان انتخاباتی خود قرار دارد.

طبیعی است، وقتی آقای رییس‌جمهور قرار و مدارها را فراموش کرده و توجهی به نگاه گروه‌هایی که در موفقیتش نقش داشتند، نشان نمی‌دهد، مورد سوال قرار بگیرد. آقای روحانی به خوبی می‌داند که فضای روزهای منتهی به انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری کمک شایانی کرد تا بتواند، ردای ریاست‌جمهوری را بر تن کند و طبق قانونی نانوشته باید خودش را مقید به این بداند که نظرات پایگاه رای هایش را مدنظر قرار بدهد. متاسفانه شاهد اینیم که نه تنها اینطور عمل نمی‌کند، بلکه نسبت به اظهارات آنچنانی و غیر مسوولانه اطرافیانش هم هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد.

رحلت آیت‌الله و محدودیت‌ها ی خااتمی چقدر در رویکرد روحانی اثر دارد؟

حسن روحانی از همان اول هم اعتقادی نداشت که به نظرات دیگران اهمیتی قایل شوند.‌ خبر موثق دارم، هم مرحوم هاشمی‌ و هم آقای خاتمی مخالفت سرسختی با معرفی رحمانی فضلی برای عهده‌دار شدن وزارت کشور داشتند و به رییس‌جمهور پیغام داده بودند، از این انتخاب صرفنظر کنند که روحانی گوش نداد و وزارتخانه مهم کشور را به یک چهره اصولگرا سپرد.

این نشان می‌دهد، نگاه روحانی به مسأله مهم توسعه سیاسی با آنچه در نظر مرحوم هاشمی‌رفسنجانی بود، تفاوت زیادی داشت. البته در حوزه سیاست خارجی هم همینطور است. همچنین روحانی برخلاف هاشمی که در هر حوزه مدیریت بسیار قوی بود و به همه امور دولتش نظارتی دقیق داشت، اشراف چندانی به زیر مجموعه خود ندارد. به‌طوریکه ریس دفترش متقاضی شکایت وزارت اطلاعات از آقای اسماعیل بخشی می‌شود. تا معلوم شود، اوضاع در دولت به قدری شلخته است که با وجود اعلام رسمی رییس‌جمهور به پیگیری حقوق شهروندی که اتفاقا این را افتخار دولتش می‌داند، طرح شکایت از جانب یکی از نزدیکان رییس‌جمهور اتفاق می‌افتد. ظاهرا آقای روحانی با علم بر اینکه روزهای دشواری پیش رو دارد، در نبود آقای هاشمی تمایل زیادی به کانون‌های قدرت پیدا کرده است و به همین جهت در موضع‌گیری، مواضعی را اتخاذ می‌کند که هیچ وجه اشتراکی با نظرات آیت‌الله مرحوم ندارد. به عنوان مثال حرف زدن از بستن تنگه هرمز به نوعی همصدایی با کیهان و تندروها بود.

خلأ هاشمی‌رفسنجانی در این نوع اظهارنظرها نقش دارد؟

اصلا اینطور نیست. در واقع برای آقای روحانی از همان اول، نظرات هاشمی و کسان دیگر خیلی اهمیت نداشت و به عقیده خودش تکیه می‌کرد ‌و‌ همچنان می‌کند. حتی در حیات آن مرحوم هم همین رویه را داشت. اما انکارناپذیر است که در نبود آقای هاشمی فاصله گرفتن روحانی از دیدگاه‌های آن مرحوم بیشتر شده است.

سوال این است، توقع حامیان روحانی از روحانی منطقی است یا نه؟

اگر اصلاح‌طلبان در سال ۹۲ نامزد تشکیلاتی خودشان را کنار نمی‌زدند و قرار بر اتلاف نمی‌گذاشتند، حتما صحنه انتخاب جور دیگری رقم می‌خورد. با این حال، آنها نه در سال ۹۲ و نه در سال ۹۶ هیچ توقعی مبنی بر سهم‌خواهی نداشتند و در این دو سال و چند ماهه باقی مانده هم قطعا نخواهند داشت. حرف و نقد اصلاح‌طلبان این است که تحرکات و تصمیم‌گیری های دولت برخلاف خواسته جامعه ای است که در‌ دو رفراندوم ۹۲ و ۹۶ به پای صندوق رای آمدند و از روحانی ‌انتظار اصلاح مسأله هایی را دارند که اصلاح‌شان مطالبه عموم است. تاکید دارم، اصلاح‌طلبان تا سال ۱۴۰۰ از روحانی حمایتی بدون سهم‌خواهی خواهند داشت و نظرات و انتقاداتی که به طور جدی طرح می‌کنند، فقط در راستای برآورده شدن‌ خواسته‌های به حق جامعه مدنی خواهد بود که این هزینه آقای روحانی در مدت زمان باقی مانده از دولتش را بالا خواهد برد.

آقای روحانی باید بداند، همه گروه‌ها و حتی تندروهای جبهه پایداری هم می‌دانند که پایگاه رای روحانی در کجا است و به همین دلیل، بر ایشان لازم است تا مطالبه عمومی را جدی بگیرد تا شاید از این طریق بتواند در سال ۱۴۰۰ با کارنامه قابل‌قبولی پاستور را ترک کند.
منبع: انتخاب
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین