کد خبر: ۲۴۵۳۰۹
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۲
اینک چهلمین سالگرد افتتاح روابط دو کشور ؛ عهدنامه ای است سرلوحه تمامی کشورهای جهان. عهدنامه ای که گواهی می دهد همه کشورهای جهان با هر نوع تاریخ، فرهنگ و نظام سیاسی می توانند در راه نیل به آرمان هایی والا با هم کار کنند.
جیمی کارتر رئیس جمهوری چهار دهه قبل آمریکا در یادداشتی روز دوشنبه در واشنگتن پست نوشت: بشریت و استقرار صلح در جهان، نیازمند همکاری متقابل آمریکا و چین است.

سی و نهمین رئیس جمهور آمریکا در این یادداشت آورده است:
'دنگ شیائو پینگ' رهبر وقت چین و من 40 سال پیس با امضاء یک پیمان؛ روابط دو کشور را عادی سازی کرده و پایان سه دهه خصومت میان دو کشور را اعلام کردیم.
از همان زمان، عصر صلح در شرق آسیا و حوزه پاسیفیک (اقیانوس آرام) آغاز شد.
رشد فوق العاده و تماشایی اقتصاد چین به انضمام ملحق شدن مداوم او به اقتصاد بزرگ آمریکا این قدرت را به دو کشور داد تا هردو با هم موتورهای محرک رشد و موفقیت و پیشرفت جهان باشند.
از آن هنگام به این سو؛ مبادلات علمی و فرهنگی میان دو کشور شکوفا شد. آمریکا مقصد اصلی هم پژوهشگران چینی شد و هم توریست های چینی.
اینک چهلمین سالگرد افتتاح روابط دو کشور ؛ عهدنامه ای است سرلوحه تمامی کشورهای جهان. عهدنامه ای که گواهی می دهد همه کشورهای جهان با هر نوع تاریخ، فرهنگ و نظام سیاسی می توانند در راه نیل به آرمان هایی والا با هم کار کنند.
اما متاسفانه امروز آن رابطه بسیار مهم و حیاتی؛ در معرض خطر است.من این روزها می شنوم که نخبگان چین می گویند؛ آمریکا برای بی ثبات شدن چین؛ 'شیطنت' می کند.
من این روزها از زبان نخبگان نگران آمریکایی هم می شنوم که می گویند؛ چین هنوز یک دمکراسی نیست. و چین تهدیدی علیه منش و مرام و سنت زندگی آمریکایی است.
دولت آمریکا گزارش می دهد که تمام تلاش چین این است که برتری جایگاه جهانی آمریکا را به چالش بکشاند و، چین دارد نقشه می کشد آمریکا را از آسیا بیرون کرده و نفوذش را در سایر کشورها در کل جهان کمرنگ کند.
با این حساب؛ اینطور که از روند جریانات سیاسی فیمابین دو کشور می گذرد، وقوع یک 'جنگ سرد مدرن' میان دو کشور، غیرقابل اجتناب است.
در این برهه حساس از تاریخ جهان؛ هر نوع سوء تفاهم؛ هر نوع سوء محاسبه و هر نوع کوتاهی در عمل کردن به تعهدات و قواعد حاکم میان دو کشور در زمینه هایی نظیر 'تنگه تایوان' و 'دریای چین جنوبی، بالقوه حامل این خطر است که به یک درگیری نظامی منتهی شود. آنجاست که؛ یک فاجعه در بعد جهانی اتفاق خواهد افتاد.
در حقیقت آنچه که رابطه میان دو کشور را چالشی تر از قبل کرده، اعمال تعرفه 200 میلیارد دلاری آمریکا بر روی کالاهای چینی و اقدام تلافی جویانه چین در مورد صدور تعرفه بر روی کالاهای آمریکایی است. این گونه موضع گیری ها؛ بر رابطه میان دو کشور آسیب وارد آورده است.
توافق بر سر یک مکث 90 روزه در افزایش تعرفه ها؛ که در اجلاس سران 'گروه 20' در آرژانتین حاصل آمد، نشان می دهد که می شود در زمینه تجارت آمریکا - چین به یک توافق دائمی رسید.
اکنون ما برای ساختن بنا بر روی این پیشرفتی که حاصل آمده است و ترمیم روابط آمریکا - چین؛ چه کاری می توانیم انجام دهیم؟
نخست آنکه، باید تمامی گلایه های دیرینه تجاری آمریکا از چین، بسرعت و به نحوی موثر رفع و رجوع شود. این گلایه ها متنوع اند از قبیل: عدم موازنه تجاری، سرقت معنوی، انتقال به زور تکنولوژی، موانع ظالمانه بر سر راه سرمایه گذاری و عملیات های تجاری آمریکا در چین.
هیچ کشوری حق ندارد به بهانه 'حفظ امنیت ملی' جلوی فعالیت تجاری مشروع سایر کشورها را بگیرد. البته که چین برای رشد و نوآوری اقتصادی اش نیاز به رقابت دارد. البته که چین نیاز به یک رابطه منصفانه و متقابل دارد.
در نظر گرفتن این حق برای چین، تنها راهی است که هردو کشور بتوانند در حوزه اقتصادی قوی باشند.
دوم آنکه؛ آمریکا باید مشخصا اعلام کند؛ همانطور که چین حق ندارد در امور داخلی آمریکا دخالت کند، واشنگتن هم حق ندارد به چین دیکته کند چگونه بر مردمش حکمرانی کند و یا چگونه رهبرانش را انتخاب نماید.
البته طبیعی است. حتی کشورهایی هم که رابطه بسیار نزدیکی با هم دارند، امکان دارد بارها و بارها از همدیگر انتقاد کنند. اما نکته ظریف در این بحث این است که این انتقاد کردن نباید به یک دستور مبدل شود. بلکه این انتقادها باید رهنمون به یک خیابان دو طرفه برای یک گفت وگوی آزاد و باز باشد.
به حق؛ باید بابت این رشد پایدار؛ این توانایی در از بین بردن فقر فراگیر در کشور؛ و این همکاری برای امکان رشد و پیشرفت سایر کشورها به چین تبریک گفت.
البته، در عین حال هرگز نمی توان از یک سری نارسایی هایی که در چین در زمینه های مختلف وجود دارد از جمله؛ سانسور اینترنت، سیاستها در قبال اقیت ها و محدودیت های دینی که در چین وجود دارد هم نمی توان بی تفاوت ماند. لازم است تمام این موارد ضبط بشود و مورد انتقاد قرار بگیرد.
اگر یک چنین رویکردی از جانب هر دو کشور اتخاذ شود؛ می تواند تضمین دهد که آمریکا و چین هردو در مورد حل بعضی از رام نشدنی ترین مشکلات جهان با هم کار می کنند.
به رغم تنش های در سایر زمینه ها، باید توجه داشت که موضوع مهم خلع سلاح در شبه جزیره کره نیاز مبرم به حمایت چین دارد.
کمک چین در زمینه بازسازی خاورمیانه و شمال آفریقا در دوران بعد از نبردهای جاری در این منطقه هم بسیار حیاتی است. این کمک می تواند در زمینه های مبارزه با تروریسم و افراط گرایی و میانجیگری در سایر مناقشات بین المللی باشد.
آمریکا باید به 'توافق پاریس' بازگردد و با چین بر سر موضوعات زیست محیطی و تغییرات آب و هوایی کار کند. چالش حماسی گرمایش کره زمین، مشارکت هردو کشور را می طلبد. اما به اعتقاد من؛ آسانترین عرصه برای همکاری دو جانبه دو کشور؛ همچنان قاره آفریقا است.
هردو کشور امروز فعالانه در آفریقا حضور دارند و در زمینه های مبارزه با تنوعی از بیماری ها، ساختن زیرساخت ها و محافظت از صلح در این قاره همکاری می کنند. اگرچه این دو کشور در برخی موضوعات با یکدیگر همکاری دارند اما هردو کشور دیگری را متهم می کند که به این علت به آفریقا آمده تا قاره را غارت یا در سیاست های این منطقه دستکاری کند.
مسلم است که آفریقایی ها نیز همچون میلیاردها انسان دیگر در سراسر جهان دوست ندارند به زور از هریک از این دو جانبداری کنند. آفریقایی ها از کشورهایی استقبال می کنند که با جمع آوری منابع؛ انتقال تخصص ها و طراحی برنامه هایی برای کمک های تکمیلی؛ با هم اشتراک مساعی داشته باشند.
آمریکا و چین می توانند با همکاری با آفریقایی ها به آنها کمک کنند بر این حس بی اعتمادی به خود غلبه کنند. این حرکت؛ به ساختن از نوی رابطه حیاتی میان دو کشور هم کمک شایان توجهی می نماید.
در سال 1979، 'دنگ شیائو پینگ' و من، پیشتاز آرمان صلح بودیم.
شکی نیست که امروز جهان؛ جهان دیگری است. اما به هر حال 'صلح'؛ یک آرمان ازلی و ابدی است.
رهبران دو کشور باید بصیرتی نو، شهامتی نو و ابتکار عملی نو در قبال فرصتها و چالشها به خرج دهند.
به اعتقاد من، دو کشور باید به این اعتقاد راسخ ما ایمان بیاورند که؛ آمریکا و چین باید هردو با هم آینده خود را بسازند. هم برای خودشان و هم برای بشریت.

منبع: ایرنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین