قربانزاده گفت: آقای رئیسی حرفی زده اند و گفته اند که آقای قالیباف نمی خواست کاندیدا شود، بالاخره این، یک جعبه سیاهی دارد؛ پس چه شد که آقای قالیباف در انتخابات حضور پیدا کرد؟
او ادامه داد: نکته اول اینکه باید از آقای رئیسی سوال شود که ادامه این جمله چیست؟ چون جمله ایشان ادامه دارد و می گویند وقتی قرار شد ایشان در انتخابات حضور پیدا کند، مثلا این اتفاق افتاد، باید تکلیف این موضوع روشن شود. ما هم تایید می کنیم که آقای قالیباف شخصا نمی خواست در انتخابات حضور پیدا کند و در واقع اتفاقاتی افتاد.
قربانزاده ادامه داد: نکته دوم درمورد این چیزی که درباره آرا گفته می شود و اینکه نظرسنجی ها باید تعیین کند، باید گفت افراد در عین حالی که محکم می گویند تا پایان هستند، بالاخره همه ملاحظات سیاسی و اقبال مردمی را نیز در نظر می گیرند. ما که مثل آمریکا دو کاندیدای حزبی نداریم که دو کاندیدا از ابتدا تا آخر با هم رقابت کنند. طبیعتا افراد بسته به انتساب شان به جریان های سیاسی، همه تحولات را تا لحظه آخر رصد می کنند. ولی اینکه اراده شان بر این است که کاندیدا باشند و پوششی نباشند، موضوع دیگری است.
او افزود: کاندیدای پوششی از ابتدا می داند که قطعا کنار می رود مانند آقای جهانگیری. اما کسی که اعلام می کند نظرسنجی ها را هم تا لحظه آخر ببینم، این یعنی پای کار هست ولی باید همه تحولات سیاسی را دنبال کند تا ببینید چه اتفاقی می افتد یعنی تناقضی با اینکه می گوید من تا لحظه آخر هستم، ندارد.
مشاور قالیباف ادامه داد: نکته سوم اینکه بالاخره همان طور که همه کارشناسان این را تحلیل می کنند و در نتیجه هم همین موضوع رقم خورد که لزوما با انصراف آقای قالیباف، آرای ایشان به سبد آقای رئیسی ریخته نمی شود. در واقع بخش عمده ای از سبد آقای قالیباف به سمت آقای روحانی رفت؛ و این نشان می دهد برای تصمیم گیری در مورد این که چه کسی باید کنار برود، عوامل مختلفی را باید ارزیابی کنیم و این اتفاق باعث شد که آقای روحانی بیشترین بهره را از کنار رفتن آقای قالیباف ببرد.
قربانزاده تصریح کرد: نکته چهارم در مورد اینکه چرا آقای قالیباف کنار رفت و این موضوع چه معادله ای داشت، باید گفت آن معادله این است که جریان اصولگرایی در هفته پایانی به دلیل فاصله ای که در نظرسنجی ها با آقای روحانی داشت، به یک شوک نیاز داشت. یعنی اگر با دست فرمان همان نظرسنجی ها جلو می رفت، معلوم بود که آقای روحانی رییس جمهور می شود. بنابراین قاعدتا باید شوکی وارد می شد و ما معتقد بودیم که با کنار رفتن آقای رئیسی به نفع آقای قالیباف، شوک بزرگتری رقم می خورد؛ زیرا این اتفاق همان سبد رای را حفظ می کند ضمنا قریب به اتفاق سبد آرای آقای رئیسی به سبد آرای آقای قالیباف می آمد و به سمت سبد آقای روحانی نمی رود.
او افزود: یعنی یک تحلیل تکنیکال سیاسی به ما می گفت با کنار رفتن آقای رئیسی، این شوک بزرگتر رقم می خورد؛ ولی در عمل آن چیزی که اتفاق افتاد، دیدیم که ایشان حضور دارند و این شوک هم نیاز است و طبیعتا آقای قالیباف انصراف دادند ولی خوب این شوک نتوانست تاثیر لازم را بگذارد.
او درباره جلساتی که بین رئیسی و قالیباف برای انصراف یکی از این دو به نفع دیگری تشکیل شده بود، گفت: حتما جلسه یا جلساتی برای انصراف یکی از کاندیداها بوده اما من اطلاعی از آن جلسه ندارم.
قربانزاده درباره اینکه با توجه به نتیجه نظرسنجی ها، آیا پیشنهادی برای کنار رفتن رئیسی به نفع قالیباف مطرح شده بود یا خیر، گفت: این جمله مهمی است؛ در هیچ نظرسنجی معتبری مانند نظرسنجی دانشگاه تهران که حتی دو روز قبل از رای گیری، نتیجه انتخابات را با 7 دهم درصد اختلاف پیش بینی کرده بود، و چند نظرسنجی مشابه دیگر، در طول انتخابات هیچ روزی نبود که کسی غیر از آقای قالیباف نزدیکترین کاندیدا به آقای روحانی باشد.
او در توضیح این موضوع گفت: نظرسنجی معتبر که می گوییم از آن جهت است که بالاخره نظرسنجی مراکز و نهادهای مختلف را که کنار هم بگذاریم، یک زمینه همگن استخراج می شود. در این بین یکی دو تا نظرسنجی خیلی عجیب و غریب هم داشتیم که کسی به آنها اعتنایی نمی کرد.
مشاور قالیباف درباره اینکه پس چرا در نهایت قالیباف کنار رفت و نه رئیسی، گفت: دو نکته وجود دارد؛ یکی ورود به انتخابات و دیگری انصراف. ورود انتخابات همان جعبه سیاهی است که می گوییم چرا اصلا آقای قالیباف در انتخابات حضور پیدا کرد؟ آقای قالیباف می دانست که وقتی زمین بازی در انتخابات از اقتصاد به سمت سیاست پیچید و بهترین کمپین انتخاباتی برای جریان اعتدال و دولت شد؛ چون از فضایی که باید درباره عملکرد اقتصادی چهارساله پاسخگویی داشته باشند به سمت منازعه ای رفت که مثلا اگر عده ای بیایند، در پیاده روها دیوار می کشند. قاعدتا ترکیب کاندیداها این اجازه را به آقای روحانی داد که زمین بازی را عوض کند. در این زمین آقای قالیباف شانس کمتری برای ابراز وجود، عرض اندام و مقابله با رقیب داشت.
او ادامه داد: بنابراین قبل از ثبت نام، وقتی مشخص شد که ترکیب کاندیداها به چه سمتی می رود، خود به خود کمپین سیاسی به سمت غلبه حوزه سیاست داخلی بر اقتصاد رفت؛ اقتصادی که مشکل اصلی مردم بود. پس با این اتفاق باید رفت و آن جعبه سیاه را کشف کرد.
قربانزاده افزود: نکته دوم اینکه باید شوکی وارد می شد و این شوک به پیشنهاد ما، با بررسی نظرسنجی ها و پیش بینی ریزش آرا و اینکه وقتی کسی انصراف می دهد، آرایش به کدام سمت می رود، پیش بینی این بود که اگر آقای قالیباف می ماند، اختلاف آرا کمتر بود و حتی پیش بینی می شد که به دور دوم برود ولی این اتفاق نیفتاد. اما باز هم ما منتظر بودیم که ببینیم این شوک می تواند اثر خود را بگذارد که این اتفاق هم نیفتاد.
قربانزاده درباره این جمله رئیسی که گفته بود قالیباف آمادگی داشت در ستاد بنده حاضر باشد، اظهار داشت: من این جمله را امروز از ایشان شنیدم و اطلاعی ندارم.
قربانزاده همچنین درباره توافقاتی که درباره همکاری ستادهای قالیباف و رئیسی پس از انصراف قالیباف شده بود و در عمل اجرایی نشد، گفت: رقیب در انتخابات رقیب است؛ به جز کاندیدای پوششی که معلوم است برای کمک می آید. آقای میرسلیم را هم که ملاحظه کنید می بینید که آمده بود تا ابراز وجودی کند و حداقل رایی را کسب کند. اگر مناظره اول را ببینید متوجه می شوید که آقای رئیسی هم برایش مهم است که با همه و افراد مختلف رقابت کند؛ طبیعی است که وقتی کسی با ستاد شخصی دو هفته و سه هفته این گونه پای کار می آید، همه را به چشم رقیب نگاه می کند.
مشاور قالیباف همچنین درباره مباحث این روزها پیرامون شورای وحدت و دیدار رئیسی، قالیباف، جلیلی و محسن رضایی گفت: اسم آن شورا را نمی دانم، در این که همفکری صورت می گیرد، تردیدی نیست. اما الان مردم به سطحی از دغدغه رسیده اند که برایشان حسن و حسین و چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب اهمیتی ندارد. وقتی ما قدرت خرید مردم را در 6 ماه به یک سوم تقلیل می دهیم، نباید توقع داشته باشیم بیایند و بگویند سینه چاک این جریان یا آن جریان هستیم.
او افزود: چرا مردم باید سینه چاک جریانی باشند که اگر در قدرت هست، که دارد وضعیت مردم را می بیند و اگر در قدرت نیست چرا مطالبه نمی کند که این وضعیت دارد به مردم فشار می آورد؟ ما با چالش ریزش جریان های سیاسی کشورمان مواجهیم، چه اصلاح طلب و چه اصولگرا. دولت مستقر با چالش جدی تری مواجه است که سرمایه های اجتماعی خود را از دست می دهد ولی این به این معنا نیست که جریان اصوگرایی جایگزین است.
قربانزاده گفت: قطعا اگر این ادامه یابد اینکه شب انتخابات یک اقتصاددان در لیست بیاوریم و بگوییم لیست مان انتخاباتی است، جوابگو نیست. یعنی از الان باید به دغدغه های مردم توجه شود.اگر این تغییر و تحول به وجود نیاید، و در بر همان پاشنه بچرخد، برای جریان اصلاح طلبی این خطر را دارد که اقبال مردمی را از دست بدهد و برای جریان اصولگرایی نیز این خطر را دارد که نمی تواند خودش را به عنوان جایگزین دولت مستقر مطرح کند.