|
|
امروز: چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۶
کد خبر: ۲۴۱۵۸۹
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۶
امروز پایان مبارزه و لجبازی با عرصه اقتصاد است که باید درباره آن تصمیم گرفته شود. اگر کشوری بودیم که امکانات و بازار لازمش را نداشتیم، بحثی دیگر بود اما میلیون‌ها نفر تحصیلکرده در این کشور وجود دارند که اراده‌مند برای اصلاح اوضاع اقتصادی و اجتماعی هستند.
 «من معتقدم که اقتصاد ما همواره در دست اصولگرایان بوده است. حال این سوال مطرح است که آنها کجا توانستند عرصه اقتصاد را به درستی پیش برند؟»

تقی آزادارمکی، جامعه‌شناس، در گفت‌وگو با جماران یکی از راه‌های امیدوارسازی مردم این را «گفت‌وگوی صادقانه با آنها دانست. دوم این که باید «اقداماتی را که در توان و امکان حاکمیت است، انجام داد و نباید اجازه داد تا تراکمی از ثروت برای چند گروه در جامعه به وجود آید» و سومین راهکار این است که «تغییر رفتار در حوزه‌های اقتصادی و سیاسی اتفاق بیفتد.»

گزیده گفته‌های آزاد ارمکی را با هم می‌خوانیم:

- جامعه ما هیچگاه وضع بهتری نداشته و همواره این‌گونه بوده است. دلایل چنین وضعی نیز این است که ما در این کشور هیچگاه اقتصاد و نهادهای مدنی و نقش آنها را جدی نگرفته‌ایم. چالش و درگیری ما نیز با این مقولات همواره وجود داشته و هیچگاه اجازه رشد و اثرگذاری آن را نداده‌ایم. برای نمونه بلاتکلیفی جمهوری‌اسلامی در مواجهه با نظام بانکداری بحثی تازه نیست، بلکه بحثی قدیمی است؛ به نحوی که از همان روز اول بانکداری در ایران به سخره گرفته شد و حتی به عنوان مرکز رباخواری تلقی شد اما بعدها دیدیم که اصلی‌ترین نهادهای انقلابی خود وارد عرصه بانکداری شدند و حتی میزان بهره و سودی که برای سپرده‌گذاران در نظر می‌گیرند، بیشتر از سایر بانک‌هاست.

- همان افرادی که تا دیروز نظام بانکداری را مسخره می‌کردند و به آن اشکال می‌گرفتند و می‌گفتند که نظام بانکداری منشاء تولید ثروت نامشروع و رشوه است، امروز بانک‌ها را از دست ساحت رسمی گرفته و خود تبدیل به مرکز رسمی و سرمایه‌گذاری شدند. این در حالی است که همین بانک‌ها محور ایجاد اختلال و آسیب به حوزه اقتصادی کشور شدند.

- من معتقدم که اقتصاد ما همواره در دست اصولگرایان بوده است. حال این سوال مطرح است که آنها کجا توانستند عرصه اقتصاد را به درستی پیش برند؟ امروز ما کدام کالای ملی را تولید می‌کنیم؟ باید پرسید کدام کالای اساسی از سوی ما تولید می‌شود تا بتواند ما را روی پای خود نگه دارد؟ اگر ترکیه و چین مطابق اقتضای اقتصاد خودشان مجبور به مراوده تجاری با ایران نبودند، ما امروز حتی کفش استانداردی برای پوشیدن نداشتیم.

- نمی‌توان برای این که مردم را امیدوار کنیم، دوباره شعارهای انتزاعی سردهیم و مردم را دچار خیال‌پردازی کنیم. بلکه تنها با حل مشکلات آنهاست که می‌توان بارقه‌هایی از امید را دل آنها ایجاد کرد و این امری ممکن است و غیر ممکن نیست.

- امروز پایان مبارزه و لجبازی با عرصه اقتصاد است که باید درباره آن تصمیم گرفته شود. اگر کشوری بودیم که امکانات و بازار لازمش را نداشتیم، بحثی دیگر بود اما میلیون‌ها نفر تحصیلکرده در این کشور وجود دارند که اراده‌مند برای اصلاح اوضاع اقتصادی و اجتماعی هستند. ضمن اینکه آنها کنار نکشیدند و تلاش می‌کنند تا کاری انجام دهند. پس باید برای گرفتاری‌ها در هر سطحی که وجود دارند، تدبیری اندیشیده شود. در این بین عواملی مانند خوش‌بینی و بدبینی، امید و ناامیدی وجود دارند. نمی‌توان الکی به مردم گفت امید داشته باشند یا این که شاد باشند یا نمی‌توان از فردی که غم دارد خواست که بخندد، بلکه باید شرایط خشنود شدن برایش فراهم شود. جامعه حاضر است هزینه این شرایط را بپردازد ولی باید به آن گفته شود که چه کار کند. بنابراین، به نظر من این عاملی دستوری نیست و باید شرایطش فراهم شود.



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین