35 سال
اختلافات عمیق و مناقشات بینالمللی میتواند هر موضوع سادهای را به
مسالهای پیچیده و تیتر داغ روزنامههای دنیا تبدیل کند. این روزها
دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی در ژنو مشغول مذاکرات دوجانبه در مورد
پرونده هستهای ایران و مسایل منطقهای هستند. اما اختلافات دیرینه، هنوز
حرف اول را در نگاه و برداشت رسانههای جهان در مورد روابط دو کشور میزند.
همین موضوع باعث شد خبر فرود یک هواپیمای آمریکایی در بندرعباس، به سرعت
به «تیتر یک» اکثر رسانههای دنیا تبدیل شود و تعابیر و تحلیلهای مختلفی
را بهدنبال بیاورد. روابط ایران و آمریکا پس از پیروزی انقلاب ایران
همواره در برزخی از دشمنیهای آشکار و سوءتفاهمهای پیچیده گرفتار بوده
است؛ حوالی نیمهشب روز جمعه 14 شهریور، هواپیمایی اماراتی که سرنشینان آن
حدود صدپیمانکار آمریکایی بودند در فرودگاه بندرعباس فرود آمد. این هواپیما
که متعلق به شرکت اماراتی «فلایدوبی» و در اجاره نیروهای ائتلاف
بینالمللی تحترهبری آمریکا در افغانستان بود، پرواز خود را از پایگاه
نظامی «بگرام» در شمال کابل آغاز کرده بود. «بگرام»، بزرگترین پایگاه
نظامی آمریکا در افغانستان است. هواپیمای یادشده عازم دوبی در امارات متحده
عربی بود. بر اساس گزارشها حدود یکصد آمریکایی و احتمالا دو شهروند
کانادایی سوار این هواپیما بودهاند. این هواپیما در ساعت 18:57 روز جمعه
در فرودگاه بندرعباس به زمین نشسته و پس از انجام هماهنگیهای لازم و
مذاکره صورتگرفته با شرکت فرودگاهها، مشکلات آن حل شده، اما شرکت «فلای
دوبی» یک بویینگ737 را بهعنوان هواپیمای جایگزین به بندرعباس فرستاده و
مسافران این هواپیما در ساعت 2:42 بامداد شنبه، ایران را بهمقصد دوبی ترک
کردند. پایگاه هوایی «بگرام» در نزدیکی شهر باستانی «بگرام» قرار دارد.
تاریخچه ایجاد این پایگاه نظامی به دوران «جنگ سرد» آمریکا و اتحاد جماهیر
شوروی باز میگردد. آمریکا در پی حمله به افغانستان در سال ۲۰۰۱ به
راهاندازی یک مرکز بازداشت موقت در این پایگاه نظامی اقدام کرد که تا سال
۱۳۸۷ حدود ۶۳۰ زندانی را در خود جای داده بود. در اولین گزارشها روزنامه
«واشنگتنپست» مدعی شد که جتهای جنگنده ایرانی این هواپیما را «وادار به
فرود» کردهاند. این روزنامه از قول یک مقام آمریکایی ادعا کرد ایران، این
هواپیما را وادار به فرود کرده و جتهای جنگنده ایران این هواپیما را تا
فرودگاه نظامی بندرعباس همراهی کردهاند. هرچند در همین گزارش، به نقل از
برخی دیگر از مقامهایی آمریکایی گفته شده بود هواپیما به اختیار خود در
بندرعباس به زمین نشسته است. اما حدود چهارساعت بعد، وزارت خارجه آمریکا
از عزیمت این هواپیما به سوی مقصد اولیهاش و فرود در دوبی خبر داد و ادعای
روزنامه واشنگتنپست را تکذیب کرد. خبرگزاری رویترز نیز از قول یک مقام
آمریکایی در اینباره نوشت: این هواپیما با چند ساعت تاخیر پروازش را از
«بگرام» آغاز کرده ولی چون برنامه پروازیاش را بهروز نکرده بود، مسوولان
مراقبت پرواز در ایران انتظار نداشتند آن را در آسمان ببینند و به همین
خاطر از آن خواستند راهی را که آمده باز گردد و به افغانستان برود اما چون
سوخت کافی برای بازگشت نداشت، در بندرعباس فرود آمد. «تسنیم» نیز به نقل از
یک مقام آگاه در ارتش خبر تعقیبوگریز هواپیمای اجارهای آمریکایی در
آسمان ایران توسط جنگندههای ارتش را تکذیب کرد. او افزود: «این هواپیما پس
از فرود نیاز به سوختگیری داشته که در فرودگاه بندرعباس این کار انجام
شده است.» همچنین یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا که نخواست نام او فاش
شود به روزنامه «نیویورکتایمز» گفت که این اتفاق، نه یک حادثه سیاسی بزرگ
بلکه یک مشکل اداری کوچک بین دو کشور بوده است. «ماری هارف»، سخنگوی وزارت
خارجه آمریکا نیز از همه طرفین بابت تلاشهایشان در سالم بهمقصدرسیدن
مسافران هواپیما تشکر کرد. در این میان، اما روایت استاندار هرمزگان از
ماجرا در نوع خود جالبتوجه است. «جاسم جادری» تعداد سرنشینیان هواپیما را
«۱۴۰نفر که ۱۱۰نفر آنها آمریکایی بودند» ذکر کرد و گفت: «وقتی این هواپیما
وارد حریم هوایی ایران میشود، نیروهای ویژه از این هواپیما سوال میکنند و
مشخصات را میخواهند و وقتی خدمه هواپیما مشخصات خود را ارایه میکنند،
متوجه میشوند این اطلاعات در سامانه وجود ندارد.» به گفته او «خدمه این
هواپیما خودشان را با مشخصات دیگری معرفی میکنند، از این جهت نیروهای ما
مشکوک میشوند و مجددا مشخصات آنها را درخواست میکنند، ولی متاسفانه بازهم
اطلاعات نادرست میدهند.» جادری افزوده: «با مقامات بالا هماهنگ شد، چون
این هواپیما اطلاعات نادرست داده است، بنا شد از آن بخواهیم تا فرود بیاید و
اطلاعات بیشتری به ما بدهد، ولی هواپیمای مذکور مقاومت میکند، از این جهت
نیروهای ما مجبور میشوند در اولین فرودگاه که فرودگاه بندرعباس است،
آنرا بنشانند.»
او ادامه داد: «وقتی هواپیما فرود آمد و با خلبان مذاکره کردیم، خودش به اشتباهش اقرار کرد و وقتی موضوع از نظر ما فیصله پیدا کرد، به آنها گفته شد میتوانید پرواز کنید و بروید، ولی گروه پرواز گفت؛ مدتزمان پروازی ما (که حدود هفت الی هشتساعت است) به اتمام رسیده و باید گروه دیگری بیاید و هواپیما را منتقل کند. در این فاصله زمانی، کل خدمات از قبیل سوخت هواپیما، تخلیه فاضلاب هواپیما، پذیرایی از سرنشینان، اکسیژن و... در کمال احترام انجام میشود، شام هم به آنها دادیم. از آنها خواستیم تا زمانی که گروه پروازی جدید میآید پایین بیایند تا از آنها پذیرایی کنیم که قبول نکردند، حتی یکی از سرنشینان که دچار عارضه قلبی شده بود، دکتر آوردیم تا وی را معالجه کند و وقتی از او خواستیم که برای نوار قلبی پیاده شود، متاسفانه همکاری نکرد.» جادری ادامه داد: «گروه پروازی جدید از امارات رسید و حدود3 بامداد اجازه پرواز داده شد. جالب اینکه مسافران این هواپیما تحتعنوان مسافران شخصی بودند، ولی اینگونه نبود، بلکه نیروهای نظامی با لباس شخصی بودند. لباس شخصی پوشیده بودند اما پوتین به پا داشتند. این نیروها متعلق به نیروهای ناتو بود و گروه پروازی هم آمریکایی بود.» جادری معتقد است: «متاسفانه خودشان باعث شدند تا این اتفاق بیفتد، ضمن اینکه اشتباهشان را پذیرفتند، صورتجلسه شده و امضا هم کردند و گفتند که اشتباه از طرف ما بوده که اطلاعات درست ندادیم. ضمن اینکه من با دبیر شورایعالی امنیت ملی، سردار باقری و هواپیمایی کشور مرتبا در تماس و هماهنگ بودیم و اجازه ندادیم هیچیک از نیروهای نظامی ما نزدیک هواپیما شوند. رفتار ما کاملا انسانی بود و با کمال احترام از آنها خواهش کردیم تا بیایند استراحت کنند، ولی چون ریگی در کفششان بود، حتی حاضر نبودند از هواپیما پیاده شوند.» گفتنی است در موارد مشابهی از مناقشه بر سر پروازهای عبوری از آسمان ایران، از جمله ششسال پیش، یکپرواز عازم افغانستان در ایران فرود آمد که برخی منابع ایرانی ابتدا گزارش داده بودند حامل نیروهای نظامی آمریکا بوده و «حریم هوایی ایران را نقض کرده بود.» آنزمان «فارس» گزارش داد که یکفروند هواپیمای آمریکایی، پس از نقض حریم هوایی ایران وادار به فرود شده است. قرارگاه مرکزی آمریکا در خاورمیانه و آسیای مرکزی (سنتکام) این گزارش را رد کرد. پس از آن یکمقام نیروهای مسلح ایران گفت که آن هواپیما یک فروند جت فالکون بوده و قصد داشته با اسم پرواز نظامی، از آسمان ایران عبور کند. او گفت که سرنشینان این هواپیما، آمریکایی نبودهاند و «پس از آنکه عدم سوءنیت آنان به اثبات رسید»، ایران به هواپیما اجازه داد پروازش را از سر بگیرد و از آسمان ایران خارج شود.
رویدادی که سوءتفاهم نشد
تا همین یکسال پیش و قبل از آنکه حسن روحانی بهعنوان رییسجمهور انتخاب شود، اتفاقاتی از این دست و حتی کوچکتر از آن، شاید میتوانست به منشا اختلافاتی بزرگ تبدیل شود. درواقع، یک سوءتفاهم میتوانست به مناقشات سختی میان دو کشور بینجامد. کم نبودهاند اتفاقاتی از این دست که در دولت محمود احمدینژاد پس از روزها و ماهها اختلاف بینتیجه ماندهاند، مانند ماجرای ملوانان انگلیسی که ابتدا به جاسوسی متهم شدند و پس از دو هفته در کاخ نیاوران از دست رییس دولت سابق هدیه گرفتند و با سلام و صلوات و کت و شلوار نو راهی کشورشان شدند. حسن روحانی رییسجمهوری ایران از ابتدای آغازبهکار خود، وعده داده بود که تنش دیپلماسی ایران و آمریکا را مهار خواهد کرد و بیشترین انرژی دولت یازدهم را به حل بحران پرونده هستهای ایران معطوف کرد و روابط ایران با بسیاری از کشورهای جهان و منطقه را بهبود بخشید.
«نیویورکتایمز» در گزارش خود با نقل جملهای از «ولی رضا نصر»، مشاور سابق اوباما و رییس دانشکده مطالعات بینالمللی دانشگاه «جانهاپکینز» مینویسد: «این یکتصمیم هوشیارانه توسط هر دو طرف بود، برای آنکه مطمئن باشند چنین اتفاقاتی باعث نمیشود کنترل همهچیز از دست خارج شود.»
او ادامه داد: «وقتی هواپیما فرود آمد و با خلبان مذاکره کردیم، خودش به اشتباهش اقرار کرد و وقتی موضوع از نظر ما فیصله پیدا کرد، به آنها گفته شد میتوانید پرواز کنید و بروید، ولی گروه پرواز گفت؛ مدتزمان پروازی ما (که حدود هفت الی هشتساعت است) به اتمام رسیده و باید گروه دیگری بیاید و هواپیما را منتقل کند. در این فاصله زمانی، کل خدمات از قبیل سوخت هواپیما، تخلیه فاضلاب هواپیما، پذیرایی از سرنشینان، اکسیژن و... در کمال احترام انجام میشود، شام هم به آنها دادیم. از آنها خواستیم تا زمانی که گروه پروازی جدید میآید پایین بیایند تا از آنها پذیرایی کنیم که قبول نکردند، حتی یکی از سرنشینان که دچار عارضه قلبی شده بود، دکتر آوردیم تا وی را معالجه کند و وقتی از او خواستیم که برای نوار قلبی پیاده شود، متاسفانه همکاری نکرد.» جادری ادامه داد: «گروه پروازی جدید از امارات رسید و حدود3 بامداد اجازه پرواز داده شد. جالب اینکه مسافران این هواپیما تحتعنوان مسافران شخصی بودند، ولی اینگونه نبود، بلکه نیروهای نظامی با لباس شخصی بودند. لباس شخصی پوشیده بودند اما پوتین به پا داشتند. این نیروها متعلق به نیروهای ناتو بود و گروه پروازی هم آمریکایی بود.» جادری معتقد است: «متاسفانه خودشان باعث شدند تا این اتفاق بیفتد، ضمن اینکه اشتباهشان را پذیرفتند، صورتجلسه شده و امضا هم کردند و گفتند که اشتباه از طرف ما بوده که اطلاعات درست ندادیم. ضمن اینکه من با دبیر شورایعالی امنیت ملی، سردار باقری و هواپیمایی کشور مرتبا در تماس و هماهنگ بودیم و اجازه ندادیم هیچیک از نیروهای نظامی ما نزدیک هواپیما شوند. رفتار ما کاملا انسانی بود و با کمال احترام از آنها خواهش کردیم تا بیایند استراحت کنند، ولی چون ریگی در کفششان بود، حتی حاضر نبودند از هواپیما پیاده شوند.» گفتنی است در موارد مشابهی از مناقشه بر سر پروازهای عبوری از آسمان ایران، از جمله ششسال پیش، یکپرواز عازم افغانستان در ایران فرود آمد که برخی منابع ایرانی ابتدا گزارش داده بودند حامل نیروهای نظامی آمریکا بوده و «حریم هوایی ایران را نقض کرده بود.» آنزمان «فارس» گزارش داد که یکفروند هواپیمای آمریکایی، پس از نقض حریم هوایی ایران وادار به فرود شده است. قرارگاه مرکزی آمریکا در خاورمیانه و آسیای مرکزی (سنتکام) این گزارش را رد کرد. پس از آن یکمقام نیروهای مسلح ایران گفت که آن هواپیما یک فروند جت فالکون بوده و قصد داشته با اسم پرواز نظامی، از آسمان ایران عبور کند. او گفت که سرنشینان این هواپیما، آمریکایی نبودهاند و «پس از آنکه عدم سوءنیت آنان به اثبات رسید»، ایران به هواپیما اجازه داد پروازش را از سر بگیرد و از آسمان ایران خارج شود.
رویدادی که سوءتفاهم نشد
تا همین یکسال پیش و قبل از آنکه حسن روحانی بهعنوان رییسجمهور انتخاب شود، اتفاقاتی از این دست و حتی کوچکتر از آن، شاید میتوانست به منشا اختلافاتی بزرگ تبدیل شود. درواقع، یک سوءتفاهم میتوانست به مناقشات سختی میان دو کشور بینجامد. کم نبودهاند اتفاقاتی از این دست که در دولت محمود احمدینژاد پس از روزها و ماهها اختلاف بینتیجه ماندهاند، مانند ماجرای ملوانان انگلیسی که ابتدا به جاسوسی متهم شدند و پس از دو هفته در کاخ نیاوران از دست رییس دولت سابق هدیه گرفتند و با سلام و صلوات و کت و شلوار نو راهی کشورشان شدند. حسن روحانی رییسجمهوری ایران از ابتدای آغازبهکار خود، وعده داده بود که تنش دیپلماسی ایران و آمریکا را مهار خواهد کرد و بیشترین انرژی دولت یازدهم را به حل بحران پرونده هستهای ایران معطوف کرد و روابط ایران با بسیاری از کشورهای جهان و منطقه را بهبود بخشید.
«نیویورکتایمز» در گزارش خود با نقل جملهای از «ولی رضا نصر»، مشاور سابق اوباما و رییس دانشکده مطالعات بینالمللی دانشگاه «جانهاپکینز» مینویسد: «این یکتصمیم هوشیارانه توسط هر دو طرف بود، برای آنکه مطمئن باشند چنین اتفاقاتی باعث نمیشود کنترل همهچیز از دست خارج شود.»
منبع: شرق
ارسال نظر