در این میان هیلاری کلینتون وزیرخارجه سابق آمریکا که مدتی است برای انتخابات ریاست جمهوری این کشور خیز برداشته است، تلاش دارد با اظهارات متفاوت در امور سیاسی- اقتصادی و به طورکلی مسائل کلان کشور شیوه خود را متفاوت از رییسجمهور فعلی آمریکا نشان دهند و در این فضا سازی رسانهای از جمهوریخواهان عقب نماند. به عنوان مثال وی در ارتباط با مسائلی از جمله آزادی اعضای طالبان به دستور دولت اوباما، جاسوسی دستگاه امنیتی امریکا، تحریم کوبا، انتقاد از مدیریت اوباما در برقراری ارتباط با سایرین و ... تلاش دارد تا خط مشی خود را از رئیس جمهور هم حزب خودش متمایز نشان دهد.
هیلاری کلینتون که به دلیل بیماری در سال 2012 وزارت امور خارجه را به جان کری سپرد، در طول ماههای اخیر حضور پررنگ تری در فضاهای رسانهای یافته است. یکی از مهمترین مسائلی که خانم کلینتون اخیرا بدان بیشتر پرداخته است مساله مذاکرات هستهای با ایران بوده است، موضوعی وی سعی داشته است تا در آن رویکردی متفاوت از رویکرد اوباما را به نمایش بگذارد.
همانطور که میدانیم ایران و شش قدرت جهانی در آذر 1392 (نوامبر 2013) توافق موقت ژنو را امضا نمودند. تحت این توافقنامه ایران با توقف راهاندازی سانترفیوژهای جدید و گسترش برنامه غنیسازی اورانیوم در مقابل رفع بخش عمدهای از تحریمهای وضع شده علیه آن کشور موافقت کرد. این قرارداد به عنوان ایستگاهی مهم در مسیر دستیابی به توافق جامع و نهایی هستهای قلمداد شده بود.
با این حال، علیرغم موافقت رییسجمهوری امریکا درباره این موضوع "هیلاری کلینتون" در مراسمی با حضور نمایندگان بهودی و حامی اسرائیل کنگره امریکا در ماه مارس گذشته درباره شانس دستیابی به توافق جامع هسته ای ابراز "تردید" کرد. وی بخش اعظمی از سخنرانی خود را به رابطه آمریکا و اسراییل و نظرات خود در اینباره اختصاص داد و به پیمان نا گسستنی بین واشنگتن و تل آویو و تعهد آمریکا به تامین امنیت اسراییل اشاره کرد.
وزیر خارجه سابق آمریکا برای نشان دادن اهمیتی که به دغدغه لابیهای صهیونیستی قائل است ایران را در گذشته ناقض تعهدات خود خوانده است و این اظهارات زمانی به شکلی کامل رنگ و لعاب اسرائیلی می گیرد که بیان میدارد آمریکا نباید با ایران وارد یک معامله بد شود. وی با تکرار حرف های بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل "به توافق نرسیدن را بهتر از رسیدن به یک توافق بد"اعلام کرده بود.
اما اوج اختلاف دیدگاه او با تیم مذاکره کننده هستهای آمریکا آنجایی است که وی تحت هیچ شرایط غنیسازی اورانیوم توسط جمهوی اسلامی ایران را نمیپذیرد. هیلاری در یادداشتی در هفته نامه آمریکایی ویکلی استاندارد اعلام کرد که در کمپین مخالفان با غنیسازی ایران است و تصریح کرد: من همیشه در کمپینی بودهام که ایران حق غنیسازی ندارد.
وی در یادداشت خود با اشاره به تأکید ایران به حق غنیسازیاش نوشت: "برخلاف ادعای ایران، چنین چیزی بعنوان حق غنیسازی وجود ندارد. این کاملاً بی اساس است. چنین حقی وجود ندارد. من کاملاً به این قضیه واقف هستم که به هیچ عنوان یکی از اعضای میز مذاکره نیستم اما فکر میکنم که مهم است که یک سیگنال به تمامی آنهایی که آنجا هستند ارسال شود که تا زمانیکه مجموعه روشنی از محدودیتها بر ایران وجود نداشته باشد، توافقی نمیتواند حاصل شود... اولویت باید بر این باشد که هیچ غنیسازی صورت نگیرد. غنیسازی صفر باعث میشود خیال همه راحت شود."
این دیدگاه وی نشان دهنده آن است که در مذاکرات هستهای با ایران عملیات غنیسازی صفر یا در نهایت عملیات غنیسازی محدود را ترجیح میدهد در حالی که کاخ سفید و وزارت خارجه علائمی دال بر پذیرفتن نیاز ایران به غنی سازی برای تامین نیازهای داخلی ارسال میکنند.
دغدغه بدست آوردن کرسی ریاست جمهوری که قرار است انتخابات آن در سال ۲۰۱۶ برگزار شود برای هیلاری کلینتون به حدی است که به نظر میرسد افکار عمومی در مقایسه با جلب آراء گروههای ذینفوذ آمریکایی وزن کمتری در نظر وی داشته باشد. بر اساس نتایج یک نظرسنجی که از سوی نهاد برنامه مشاوره عمومی و مرکز مطالعات بین المللی و امنیتی دانشگاه مریلند در ایالات متحده آمریکا انجام شده نشان داده شده۶۱ درصد از مردم آمریکا خواهان توافق هستهای واشنگتن با ایران هستند و تداوم عملکرد کنونی کاخ سفید را در این مورد میپسندند.
به هر ترتیب علی رغم آنکه هنوز معلوم نشده هیلاری کلینتون گزینه نهایی دموکراتها برای انتخابات باشدوی تمایل دارد از اوباما فاصله بگیرد همان طور که بسیاری از نامزدهای دیگر دموکرات که قصد شرکت در انتخابات را دارند، چنین رویهای را در پیش گرفتهاند؛ زیرا نمیخواهند شکستهای اوباما به آنها نسبت داده شود. اما در مورد کلینتون میتوان با قاطعیت گفت که وی نسبت به سیاستهای جاری مذاکرات هستهای کاخ سفید صرفا تلاش دارد تا "ژست متفاوت سیاسی"از خود به نمایش بگذارد؛ چرا که این خود کلینتون بود که مذاکرات هستهای را به جریان انداخت. وی به همراه اوباما بر سر یک استراتژی دوگانه به توافق رسیده بود؛ به این معنی که تحریمهای سختتر و پایدارتر را در نظر بگیرند؛ در عین حال درهای مسیر دیپلماسی را باز بگذارند. به تعبیر مقالهای که در همین موضوع واشنگتن پست چندی پیش منتشر کرد باید گفت:کلینتون در صورت رئیس جمهور شدن میدانست که راهحل جایگزین مذاکرات احتمالاجنگی بود که یا به دست اسرائیل صورت میگرفت یا آمریکا. پس قبل از آنکه به زور متوسل شود به همین میزان زمان صرف میکرد تا اطمینان یابد که تمام احتمالات دیگر مورد بررسی قرار گرفتهاند. پس وی نیز به احتمال زیاد همین امتیازات را به ایران میداد همانگونه که تیم مذاکره کننده کنونی آمریکا داده است. بدین ترتیب همه این مسائل موجب می شود که مواضع کلینتون را نسبت به مذکرات هسته ای،مواضعی نه چندان جدی بدانیم!