کد خبر: ۲۳۷۸۹۸
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۰
در سینمای ایران، هم مصداق دارد و هم ندارد. در طول چهاردهه بازیگرانی داشته‌ایم که بالاترین دستمزد را طلب می‌کردند و تهیه‌کنندگان با رغبت این مبالغ هنگفت را می‌پرداختند چون سود گیشه چند‌برابر هزینه دستمزد آقای سوپراستار بود.
در سینمای ایران، هم مصداق دارد و هم ندارد. در طول چهاردهه بازیگرانی داشته‌ایم که بالاترین دستمزد را طلب می‌کردند و تهیه‌کنندگان با رغبت این مبالغ هنگفت را می‌پرداختند چون سود گیشه چند‌برابر هزینه دستمزد آقای سوپراستار بود.

در نظام عرضه و تقاضا و در سینمایی که به شکل طبیعی جریان دارد، دستمزدها براساس عرف بازار تعیین می‌شود و عرف بازار چیزی جز خواست تماشاگر نیست؛ تماشاگری که حاضر است برای تماشای بازیگر محبوبش بلیت بخرد و تا زمانی که تعداد چنین تماشاگرانی بالا و تضمین‌کننده سود اقتصادی است، طبیعی است که دستمزدها هم بالا باشد؛ هرچند در سینمای ایران بازیگرانی داشته‌ایم که بدون محبوبیت چشمگیر و تماشاگران پرتعداد بالاترین دستمزدها را دریافت کرده‌اند.

در چنین مواردی یا پای سرمایه دولتی در‌میان بوده و یا سرمایه مشکوکی از بخش به‌ظاهر خصوصی وارد عرصه تولید شده است. آنچه پیش‌رو دارید مروری است بر تعدادی از نام‌های محبوب این چهاردهه که در چرخه اقتصادی سینمای ایران نقش مهم و تاثیرگذاری ایفا کرده‌اند.
فرامرز قریبیان؛ حرفه‌ای
با شمایل مردانه‌اش در طیفی متنوع از فیلم‌های اکشن از نوع تاریخی- مذهبی مثل «سفیر» (فریبرز صالح) تا جنگی مانند «کانی‌مانگا» (سیف‌الله داد) ظاهر شد و بسیار هم محبوب و پرطرفدار بود. در تعدادی از پرتماشاگرترین فیلم‌های دهه 60، فرامرز قریبیان به‌عنوان بازیگر اصلی ظاهر شده است. از فیلم‌های حماسی جنگی چون «پایگاه جهنمی» (اکبر صادقی) و کانی‌مانگا گرفته تا اکشن شهری مانند «سناتور» (مهدی صباغ‌زاده) و حتی ملودرام خانوادگی‌ای مثل «گمشده» (مهدی صباغ‌زاده). قریبیان در دورانی که وزارت ارشاد حساسیت ویژه‌ای روی دستمزد بازیگران داشت، بازیگری پرطرفدار و تعیین‌کننده در گیشه بود.
وقتی فیلمبرداری «مرگ پلنگ» (فریبرز صالح) طولانی شد قریبیان پس از پایان قراردادش خواهان تمدید و دریافت دستمزد برای قرارداد تازه شد. اتفاقی که امروز طبیعی به‌نظر می‌رسد در دهه 60 باعث شکایت تهیه‌کننده به ارشاد و در‌نهایت یک‌سال ممنوع‌الکاری برای یکی از بی‌حاشیه‌ترین بازیگران تاریخ سینمای ایران شد. فرامرز قریبیان از اواسط دهه 60 تا اواسط دهه70، پرکار، موفق و محبوب بود و دستمزد بالایی هم می‌گرفت. در دورانی که هزینه تمام‌شده یک فیلم سینمایی بین 4 تا 5 میلیون تومان بود قریبیان دستمزد یک‌میلیون تومانی هم گرفته است.
جمشید هاشم‌پور؛ آخرین قهرمان اکشن
با سابقه بازی در نقش‌های کوتاه منفی در سینمای قبل از انقلاب، در دهه60 با بازی در نقش زینال بندری در فیلم «تاراج» (ایرج قادری) قامتی ستاره‌گون یافت. با نام هنری جمشید آریا با سری تراشیده و اندامی ورزیده توانست بر اریکه سلطنت سینمای اکشن بنشیند. با چهره‌ای پرصلابت و سمپاتیک می‌توانست نقش‌های منفی را دلپذیر بازی کند. تماشاگر فیلم‌های مردانه دهه60 هیچ بازیگری را به اندازه جمشید آریا دوست نداشت.
تهیه‌کنندگان برای همکاری با او سر و دست می‌شکستند ولی ارشاد ابتدا بازی با سر تراشیده را ممنوع کرد و بعد هم مدتی جلوی فعالیتش را گرفت. جمشید آریا ممنوع‌الکار شد و مدتی بعد با ظاهر متعارف جمشید هاشم‌پور به میدان آمد. حالا سال‌هاست که جمشید آریا و تیپ زینال بندری به خاطره‌ها پیوسته‌اند ولی هاشم‌پور این سال‌ها با تمام کم‌کاری‌ها و گوشه‌گیری‌هایش همچنان خوش‌قریحه و خلاق است.
اکبر عبدی ؛ قند مکرر
«وقتی تهیه‌کننده پولدار می‌شود چرا من حقم را نگیرم؟»؛ این مشهورترین اظهارنظر اکبرعبدی در دهه60 است. او وقتی که به جرم درخواست دستمزد بالا از سوی وزارت ارشاد ممنوع‌الکار شد، در گپی کوتاه با ماهنامه فیلم، از تهیه‌کننده‌ای گفت که می‌خواست در فیلمی او را قنداق کند و پستانک در دهانش بگذارد. عبدی برای بازی در این فیلم دستمزدی 5میلیون تومانی طلب کرده بود که با معیارهای سینمای ایران در انتهای دهه60 خیلی بالا محسوب می‌شد.
بعد هم ارشاد وارد ماجرا شده و اکبر عبدی را ممنوع‌الکار کرده بود. عبدی از اوایل دهه60 به سینما آمد و از همان ابتدا هم بازیگر گرانی بود؛ بازیگر گرانی که تهیه‌کننده می‌دانست پولی که بابت دستمزد به او می‌دهد برایش سود اقتصادی به‌همراه دارد. البته دستمزد بالای عبدی مربوط به فیلم‌های تجاری‌اش بود و او برای بازی در «اجاره‌نشین‌ها» (داریوش مهرجویی)، «ای ایران» (ناصر تقوایی)‌و «ناصرالدین شاه آکتور سینما» (محسن مخملباف) دستمزد زیادی نگرفت. بازیگر پرطرفدار دهه60 با تمام فرازونشیب‌هایش در دهه‌های 70 و 80 نیز توانست همچنان محبوب بماند و بالاترین دستمزدها را بگیرد.
خسرو شکیبایی؛ آداب بی‌قراری
وقتی شاه‌نقش زندگی‌اش، حمید هامون را بازی کرد 45 سالگی را پشت‌سر گذاشته بود، نزدیک به یک‌دهه سابقه فعالیت بازیگری در سینما داشت و سابقه کارش در تئاتر به ابتدای دهه40 و فعالیتش در دوبله به اواخر این دهه بازمی‌گشت.
از همان اولین نمایش‌های «هامون» (داریوش مهرجویی) در هشتمین جشنواره فیلم فجر تا نزدیک به 20سال بعد، یعنی روزی که مردم به آرامگاه ابدی بدرقه‌اش کردند، محبوب قلب‌ها بود. خسرو شکیبایی با آن آشفتگی‌ها، دویدن‌ها و نرسیدن‌هایش، کاراکتر تازه‌ای را به سینماروها معرفی کرد. در دهه70 حضور شکیبایی در هر فیلمی یک اتفاق مهم بود. پیشنهادهایش فراوان و دستمزدش هم بالا بود. یکی از 3بازیگر سینمای ایران بود که بالاترین دستمزدها را دریافت می‌کرد.
ابوالفضل پورعرب؛ جوان اول دهه70
در اولین گام با «عروس» (بهروز افخمی) آمد و به همه اطمینان داد که ستاره‌ای تازه متولد شده است. ابوالفضل پورعرب با بازی در یکی از مهم‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران که نقطه پایانی به یک دوران و منادی دورانی تازه بود نشان داد، هم قابلیت و استعداد قابل‌توجهی دارد و هم می‌تواند ستاره‌ای پولساز باشد. پورعرب عاشق شد، عینک دودی به چشم زد، سوار موتور شد، در خیابان‌های تهران به تعقیب و گریز پرداخت و ستاره محبوب سینماروها لقب گرفت.
در نیمه اول دهه70، پورعرب به همراه جمشید هاشم‌پور بالاترین دستمزد را میان بازیگران سینما می‌گرفت. در روزگاری که متوسط پرداخت دستمزد به بازیگران حدود 2میلیون تومان بود پورعرب مثل هاشم‌پور دستمزد 8میلیونی می‌گرفت. ستاره اقبالش از ابتدای دهه80 رو به افول گذاشت و به تدریج به حاشیه رفت و روزگار هم با او خوب تا نکرد.
پرویز پرستویی؛ ستاره- بازیگر
پرویز پرستویی هر قدر در دهه60 قدر ندید و کوشش‌هایش به‌ندرت دیده شد، در دهه70 توانست اوج بگیرد و قابلیت‌هایش را به نمایش بگذارد. کمال تبریزی بعد از دیدن بازی فوق‌العاده پرستویی در «آدم برفی» او را برای حضور در «لیلی با من است» انتخاب کرد.
این کمدی جنگی سنجیده، پرستویی را به بازیگری محبوب تبدیل کرد و کمی بعد با «آژانس شیشه‌ای» (ابراهیم حاتمی‌کیا) اسطوره حاج‌کاظم شکل گرفت. پرستویی در دوران اوجش به شکل قهرمان، هم کمدین درخشانی بود (در سلسله همکاری‌هایش با محمدرضا هنرمند در «مرد عوضی» و «مومیای3» ) و هم به قهرمان تراژیک حاتمی‌کیا معنا و مفهوم می‌بخشید. در نیمه دوم دهه70، پرستویی با فاصله، محبوب‌ترین بازیگر مرد سینمای ایران بود و البته پولسازترین‌شان. 400میلیون تومان، دستمزد پرستویی برای یکی‌دو فیلم آخرش بوده است.
بهرام رادان ؛ 2 خط موازی
میان بازیگران جوانی که در ابتدای دهه80 به میدان آمدند، بهرام رادان شاید از معدود چهره‌هایی باشد که از میان ضعیف‌ترین نمونه‌های سینمای تجاری به میدان آمد ولی خیلی زود، چهره شد، در فیلم‌های کارگردان‌های مهم بازی کرد، استعدادش را به نمایش گذاشت، 2 بار سیمرغ گرفت، منتقدان ستایش‌اش کردند و... .
بازیگر جوان فیلم پرفروش ولی نکوهش‌شده «شور عشق» (نادر مقدس) خیلی زود با کارگردان‌های شاخصی چون مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، رخشان بنی‌اعتماد و بهروز افخمی همکاری کرد. بهرام رادان خیلی بازیگر تعیین‌کننده‌ای در رقم زدن سرنوشت اقتصادی فیلم‌ها نبوده ولی وزن و اعتبارش غیرقابل انکار است؛ اعتباری که باعث می‌شود دستمزدش از 400میلیون تومان کمتر نباشد.
امین حیایی؛ سرخوشی تمام‌نشدنی
از بهترین استعدادهای بازیگری سینمای ایران که زمانی معروف بود و در فیلم‌های بد هم خوب بازی می‌کند، پس از سال‌ها در حاشیه ماندن و بازی در نقش‌های کم‌اهمیت، در دهه 80 ستاره اقبالش ظهور کرد. هیچ بازیگری در دهه 80 به اندازه حیایی پولساز نبود. ستاره‌محوری سینمای بدنه که در این دهه سراغ ژانر کمدی رفت و امین حیایی حکم گنجینه‌ را برای سازندگان فیلم‌های طنزآمیز داشت.
حیایی در دوران اوجش یکی از گران‌ترین بازیگران سینمای ایران بود. در انتهای دهه 80 دستمزدی رویایی برای بازی در «قلاده‌های طلا» (ابوالقاسم طالبی) گرفت و بعد از آن دچار افول شد. حالا و در میانسالی، حیایی گزیده‌کارتر شده و درخشش خیره‌کننده‌اش در «شعله‌ور» (حمید نعمت‌‌الله) نشان می‌دهد که پس از 25سال هنوز هم برگ‌های رونکرده‌ای در عرصه بازیگری دارد.
محمدرضا گلزار ؛ آقای سوپراستار
تا سال‌ها از معدود بازیگران سینمای ایران بود که تماشاگر فرصت تماشایش را در هر فیلمی و با هر کیفیتی از دست نمی‌داد. به تعبیری گلزار تنها کسی بود که کاملا با معیارهای ستاره پولساز انطباق داشت. استعدادش در فیلم تلخ «بوتیک» (حمید نعمت‌الله) نمایان شد ولی او باز هم به بازی در فیلم‌های تجاری پرداخت و تا آستانه همکاری با مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، ابراهیم حاتمی‌کیا و بهرام بیضایی پیش رفت ولی به شکل عجیبی این اتفاق برایش رخ نداد.
دستمزد 23میلیون تومانی برای« توفیق اجباری» در سال 85 در زمان خود یک رکورد محسوب می‌شد و چند سال بعد برای بازی در «دموکراسی تو روز روشن» (علی عطشانی)، برای 3روز فیلمبرداری 90میلیون‌تومان دستمزد گرفت. همچنان که اولین بازیگر سینمای ایران بود که دستمزد 200‌میلیونی گرفت.
حامد بهداد؛ فصل اعتراض
بعد از گرفتن نقش اول در فیلم جوانانه «آخر بازی» (همایون اسعدیان)، با حضور تاثیرگذارش در «بوتیک» (حمید نعمت‌الله) بازی‌‌ای انفجاری را به‌نمایش گذاشت و پس از آن در نقش‌های مکمل معمولا بیشتر از بازیگر اصلی دیده می‌شد. حامد بهداد به‌عنوان استعدادی ناب به سینما آمد و جنسی از عصیان و اعتراض را به نمایش گذاشت که برای تماشاگر جذاب بود.
با اینکه اغراق و تکرار خیلی زود از راه رسید ولی بهداد همچنان محبوب ماند و در اوایل دهه 90، بهترین نقش‌ها برایش نوشته شدند و شاخص‌ترین کارگردان‌ها به همکاری با او علاقه نشان دادند. باوجود از راه رسیدن رقبایی تازه‌نفس چون نوید محمدزاده و امیر جدیدی، بهداد همچنان جایگاهش را حفظ کرده و دستمزدش در این سال‌ها بین 400 تا 450میلیون تومان در نوسان بوده و البته او برای بازی در نقش‌های دلخواهش در آثار کارگردانان شاخص، با رقم‌های کمتر هم جلوی دوربین می‌رود.
نوید محمدزاده؛ عصیانگر نسل تازه
همه‌چیز از بهمن 1392 شروع شد؛ از اولین نمایش فیلم «عصبانی نیستم» (رضا درمیشیان) در سی و دومین جشنواره فیلم فجر. عصبانی نیستم سال‌ها در محاق ماند ولی محمدزاده از فیلمی به فیلمی دیگر رفت و با «لانتوری» (رضا درمیشیان)، «ابد و یک روز» (سعید روستایی) و «بدون تاریخ، بدون امضاء» (وحید جلیلوند) از فجر و خانه سینما و ونیز جایزه گرفت و در گیشه هم به توفیق رسید.
به‌این ترتیب بازیگری که سال‌ها در عرصه تئاتر درخشیده و دیده نشده بود، در کمتر از 4‌سال در سینما به اوج شهرت رسید. حالا محمدزاده می‌تواند در تعیین سرنوشت اقتصادی فیلم‌ها نقش‌آفرین باشد و مثلا به فروش بالای فیلم سیاه و سفید و غیرمتعارفی چون «خفگی» (فریدون جیرانی) کمک کند؛ بازیگری که در اوج قرار دارد و دستمزدش هم حدود 350میلیون تومان است.
رضا عطاران؛ بمب گیشه
گران‌ترین بازیگر حال حاضر سینمای ایران در 12سال 30میلیون تماشاگر جذب سالن‌های سینما کرده است. در دهه 90 هیچ نامی به اندازه رضا عطاران تضمین‌کننده گیشه نبوده است. عطاران در تلویزیون چهره شد و جنس متفاوتی از طنز را وارد سریال‌ها کرد. پس از اینکه در اواخر دهه 80 با تلویزیون به مشکل خورد و سریال‌سازی را رها کرد با تمرکز بیشتر، به بازیگری در سینما پرداخت و با حضور دلنشین‌اش، هم در کمدی‌های تجاری بازی کرد و هم در فیلم‌های متفاوتی از کارگردان‌هایی چون عبدالرضا کاهانی. همه رکوردهای گیشه 3سال اخیر را فیلم‌های عطاران شکسته‌اند.
16میلیارد تومان برای «من سالوادور نیستم» (منوچهر هادی) در اکران 95، 21میلیارد تومان برای «نهنگ عنبر2» (سامان مقدم) در اکران 96 و حالا نزدیک به 40میلیارد تومان برای «هزار پا» (ابوالحسن داودی) در اکران 97. عطاران برای بازی در هزارپا 300میلیون‌تومان دستمزد به‌همراه 10درصد از مالکیت فیلم را دریافت کرد و ظاهرا در کمدی تازه‌اش سهمش از مالکیت فیلم بالاتر رفته.
شهاب حسینی؛ بوی خوش موفقیت
چه کسی فکر می‌کرد بازیگر جوان سریال «پلیس جوان» (سیروس مقدم) روزگاری در 2فیلم برنده اسکار بازی کند و از جشنواره کن جایزه بهترین بازیگر را ببرد؟ شهاب حسینی از فیلم «درباره الی» (اصغر فرهادی) به‌این سو رشدی را تجربه کرد که شاید با هیچ بازیگری در این سال‌ها قابل مقایسه نباشد.
3 همکاری با اصغر فرهادی در درباره الی، «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» دستاوردهای زیادی برای شهاب حسینی فراهم آورد. او از بهترین بازیگران یک‌دهه اخیر سینمای ایران است با کارنامه‌ای پرافتخار و محبوبیتی فراگیر.
البته هر فیلمی هم با بازی او به موفقیت در گیشه نمی‌رسد. همان‌طور که در زمان فروش چندمیلیاردی فروشنده فیلم «سایه‌های موازی» (اصغر نعیمی) با بازی حسینی تماشاگر پرتعدادی نیافت. اعتبار و محبوبیت او آن‌قدر هست که یکی از 3بازیگر بسیار گران سینمای امروز ایران باشد و ظاهرا برای فیلم یک کارگردان فیلم اولی، 600 میلیون تومان دستمزد گرفته است.

منبع : همشهری
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین