کد خبر: ۲۳۷۰۶۸
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۴
مثلاً دوستی نقل می‌کرد که من تا همین چند سال پیش هم نمی‌دانستم «فر بهمنی» یعنی چه. برخی کلمات خوب ننشسته‌اند یا زمانی که از شهیدان حرف زده‌ می‌شود آدم احساس می‌کند موسیقی دارد به خواب می‌رود. یا مثلاً کشور ما کشور امام رضاست و شما در این سرود اسمی از حضرت رضا(ع) نمی‌شنوید.
 از اواسط دوران قاجار بود که ضرورت داشتن سرودی ملی حس شد اما این سرودها و مارش‌ها به تمامی هویت یک سرود ملی را نداشتند. سرودهای نخستین، در واقع، مارش‌هایی شاهانه(و البته اغلب نیز ساخته فرنگی ها) بودند که از دوران ناصرالدین شاه تا احمدشاه نواخته و اجرا می‌شدند اما نبود رسانه‌های جمعی این سرودها را نه آنچنان معروف کرد و نه همه‌گیر. بعد از روی کارآمدن پهلوی‌ها، رضا شاه که قصد سفر به ترکیه داشت متوجه شد که سرودی که در این مناسبت رسمی و بین‌المللی نواخته و اجرا شود وجود ندارد؛ بنابراین، پیش از سفر یک مجموعه سه‌گانه تهیه و همراه با آن عازم دیدار با آتاتورک شد. سرود ملی کشور ما پس از انقلاب براساس شعری از ابوالقاسم حالت با مطلع «شد جمهوری اسلامی به پا» و موسیقی محمد بیگلری‌پور ساخته شد اما سال 1371 به‌دلیل برخی شباهت‌های این سرود، به سرود شاهنشاهی و وجود برخی نکات دیگر، سرودی دیگر جایگزین این سرود شد که همچنان نیز سرود ملی کشور ماست. «سر زد از افق» را ساعد باقری نوشت و آهنگ آن را حسن ریاحی ساخت. حالا، علیرضا قزوه، شاعر و مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری پیشنهاد داده که این سرود یا عوض یا بازسرایی شود. او در گفت‌و‌گو با «ایران» از سرود ملی ایران و دلایلش برای طرح این پیشنهاد می‌گوید.

 پیشنهاد داده‌ بودید که سرود ملی ایران عوض یا بازسرایی شود. چه عیب‌ها و مشکلاتی را متوجه سرود ملی می‌دانید؟

قبل از هرچیز باید دوباره تأکید کنم که همه دوستان برای ساخت این آهنگ و این شعر واقعاً زحمت کشیده‌اند و باید بخوبی از آنها تجلیل شود. چند نکته اما درباره سرود ملی حتماً باید لحاظ شود که فکر می‌کنم در این سرود به آن توجه نشده است. مثلاً اینکه سرودهای ملی باید ورد زبان شوند و حتی بچه‌ها هم سریع آن را حفظ کنند چه برسد به جوان‌ها و اقشار سنی دیگر. از طرفی دیگر جای حماسه در این شعر و آهنگ آنچنان به چشم نمی‌آید آن هم در کشوری که مهد حماسه است. متأسفانه سرود ملی ما سخت است و به لحاظ شعری و آهنگی جاهایی با گنگی و ابهام و حتی رخوت رو‌به‌روست. مثلاً دوستی نقل می‌کرد که من تا همین چند سال پیش هم نمی‌دانستم «فر بهمنی» یعنی چه. برخی کلمات خوب ننشسته‌اند یا زمانی که از شهیدان حرف زده‌ می‌شود آدم احساس می‌کند موسیقی دارد به خواب می‌رود. یا مثلاً کشور ما کشور امام رضاست و شما در این سرود اسمی از حضرت رضا(ع) نمی‌شنوید.

 فکر می‌کنید این کار را باید چه نهاد یا جریانی انجام دهد؟

اینجا دیگر نام ایران وسط است و همه زیر لوای این پرچم مقدس زندگی می‌کنیم. من اتفاقاً می‌گویم برای شعر باید صدای قومیت‌ها و اقلیت‌های دینی هم شنیده شود و آنها هم در این اجماع حضور داشته باشند. هر کسی یک کلمه بنویسد و این کلمات دست به دست ‌هم بدهند تا شعری شاداب، حماسی، انقلابی و آیینه دار تمام ظرفیت‌های قومی و اقلیتی کشور ایران باشد از زرتشتی‌ها و ارمنی‌ها و کردها و عرب‌ها و همه و همه... حتی سرودش را هم می‌توانند چهره‌های مطرحی مثل آقای ناظری و شجریان و... با هم و به‌صورت گروهی بخوانند یا هر کسی سطری و.... این طور حق مطلب ادا می‌شود؛ اینکه هر کسی با هر سلیقه‌ای به‌نام و خاطر ایران اختلاف‌ها را کنار بگذارد و برای ایران کاری کند تا اثری فصیح، بلیغ، ساده، همه فهم، شاداب و حماسی و ملی و مذهبی را در قامت سرودی ملی داشته باشیم.

منبع:روزنامه ایران

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین