کد خبر: ۲۳۳۸۴۳
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۷ - ۰۵:۲۰
هنوز هیچ چیز تایید نشده است، امیدهای باقی مانده برای پدیدار شده دوباره جمال خاشقجی با بالا رفتن این احتمال که شاهزاده بن سلمان، ولیعهد عربستان، دستور قتل او را صادر کرده است، کمرنگ تر می شود.
دیپلماسی ایرانی: هنوز هیچ چیز تایید نشده است، امیدهای باقی مانده برای پدیدار شده دوباره جمال خاشقجی با بالا رفتن این احتمال که شاهزاده بن سلمان، ولیعهد عربستان، دستور قتل او را صادر کرده است، کمرنگ تر می شود.

اگر او مرده باشد، قتل او هتک حرمت از حمایت های ایالات متحده از خاندان سلطنتی و عملی شنیع است. خاشقجی نه تنها صدایی مسئول و مسالمت آمیز بود، بلکه به عنوان ساکن ایالات متحده، تحت حمایت غیر رسمی (دو فاکتو) ایالات متحده قرار داشت. ربودن او در خاک ترکیه – یکی از متحدان ناتو – تنها بی شرمی دسیسه سعودی علیه وی را بیشتر به رخ می کشد. جان حناح، خبرنگار فارین پالیسی ماه گذشته در خصوص دو شخصیتی بودن بن سلمان و گام های اشتباه او که بر برنامه اصلاحات قابل تحسین او سایه افکنده هشدار داده بود. خشونت اخیر که بن سلمان از خود نشان داد تایید می کند که او بیش از آنکه اصلاح طلب باشد یک مستبد است. چه کاخ سفید ترامپ قبول کند یا نه، ناپدید شدن خاشقجی یک بی رحمی تمام عیار، یک تراژدی و سیلی تحقیر آمیزی به صورت ایالات متحده است.

چالش پیش روی ایالات متحده این است که چطور با خشم مناسب پاسخ دهد و چطور از ابزار تلافی جویانه موثر علیه ریاض بهره گیرد، بدون آنکه تمام رابطه ایالات متحده و سعودی را برهم بزند و به بسیاری دیگر از منافع منطقه ای ایالات متحده لطمه وارد کند.

شوربختانه؛ اعتبار و اهرم فشارهای دولت ترامپ همین حالا به دلیل حمایت معنوی بی قید و شرط از جنگ سعودی در یمن، سرباز زدن از محکوم کردن بسیاری دیگر از اعمال سرکوب گرانه سعودی علیه حقوق بشر، و ناکامی در ایستادن کنار متحدان کانادایی پس از واکنش هیستیریک بن سلمان به خاطر واکنش معتدل اوتاوا علیه وبلاگ نویس اصلاح طلب حامی حقوق زنان؛ از دست رفته است. همان زمان خاشقجی در واشنگتن پست نوشته بود: "راه بهتری برای خاندان سلطنتی وجود دارد تا از نقدهای غرب حذر کند. صرفا فعالین حقوق بشر را آزاد کند، و دستگیری های غیر ضروری که به تصویر سعودی لطمه می زند را پایان ببخشد." سکوت ایالات متحده در خصوص چنان رفتاری احتمالا محمد بن سلمان را جسور کرد و به این فکر انداخت که بدون ترس از مجازات می تواند علیه خاشقجی هم دست به عمل بزند.

یک خردورزی کهنه و سنتی می گوید که ایالات متحده نمی تواند همزمان پای کرامت انسانی بایستد و همچنین با متحدان مستبد خود که با آنها منافع مشترک دارد روابط با ثباتی برقرار کند، اما نمونه های بسیار زیادی از گذشته وجود دارد که خلاف این را می گوید. دولت ریگان اتحاد و شراکت خود با کشورهایی همچون کره جنوبی، فیلیپین، تایوان و چین را حفظ کرد و همزمان آنها را – گاه خاموش و گاه با صدای بلند – تشویق به حرکت در راه گذار به دموکراتیک می کرد.

خود عربستان را در نظر بگیرید. سال 2004 زمانی که من در وزارت امور خارجه دولت جورج دابلیو بوش کار می کردم، ایالات متحده عربستان سعودی را به دلیل عدم تحمل مذهبی فراگیر و اذیت و آزار آنها، "کشوری با مشکل ویژه" نام گذاری کرد. این ماجرا باعث مشاجرات داخلی وسیعی در وزارت خانه شد، اداره امور شرق نزدیک همین حرف قابل پیش بینی را طوطی وار تکرار می کرد که تحریم یک متحد نزدیک نتیجه معکوس دارد و به دیگر منافع ایالات متحده لطمه می زند حال آن که به هیچ پیشرفتی در زمینه آزادی های مذهبی هم منجر نمی شود. اما با تصمیم دولت برای این نام گذاری، سعودی ها قدم های بی سر و صدا اما معناداری برداشتند، آزادی عمل بیشتری برای نیایش به تشکل های غیر مسلمان دادند و لحن تهمت های ضد مسیحی و ضد یهودی که در کتاب های درسی وجود داشت را تعدیل کردند. همزمان همکاری های مهم ایالات متحده و سعودی در زمینه هایی همچون مقابله با تروریسم؛ انرژی و امنیت منطقه ای ادامه داشت. (در جریان یکی از سفرهایم به ریاض در سال 2003 برای این دست مذاکرات با سعودی ها، خاشقجی را دیدم که آن زمان روزنامه نگاری با ذهنیت اصلاح طلبی بود.)

ایالات متحده باید به دنبال ابزارهای تلافی جویانه ای باشد که هزینه ای واقعی بر دوش ریاض بگذارد. گزینه هایی که می تواند مد نظر گرفته شود شامل اخراج سفیر عربستان برای مدتی، وضع ممنوعیت صدور ویزا برای مقامات ارشدی که در هدف قرار دادن خاشقجی نقش داشته اند و حتی معلق کردن یا کاهش فروش سلاح و دیگر همکاری های امنیتی با سعودی ها باشد.

هرچه نباشد خاشقجی فرای یک مرد بود، اما بازتابنده بهترین امیدها برای اصلاحات در عربستان سعودی و کنترل کننده قدرت و گستاخی ولیعهد بی پروای خاندان سلطنتی بود.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین