با آثار و گفتاری از حمیدرضا جلایی پور، هادی خانیکی، محمدعطریانفر، موسی غنی نژاد، محمود سریع القلم، مسعود نیلی، صادق زیباکلام و ... [حداکثر ۱۰ نام دیگر].
این جمله، عنوان مشابه و مشترک نشریات ظاهرا متکثری
همانند اندیشه پویا، مهرنامه، نسیم بیداری، چشمانداز ایران، ایران فردا،
صدا و ... است که هر هفته یا هر ماه، مهمان دکه های روزنامه فروشی می شوند.
همین رویه در مورد نشریات اقتصادی یا هنری نیز، البته با غلظت کمتر برقرار است.
رویه تعدد ظاهری و چهره های مشترک، اگرچه در نشریات اصلاح طلب قاعده غالب است و به دلیل غلبه آنها در دکه های روزنامه فروشی، بیشتر در ذوق می زند، در نشریات اصولگرا نیز کمابیش دیده می شود. پنجره و مثلث نیز تا حدودی از این عارضه رنج می برند. هرچند، تعداد کمتر این نشریات، چرخش چهره های تکراری را با فاصله بیشتر و عذاب کمتر همراه کرده است.
پرس و جوی خبرنگار الف از چندین دکه روزنامه فروشی در مناطق مختلف تهران نیز نشان می دهد که بخش قابل توجهی از برخی از این نشریات نیز در نهایت برگشت می شوند و هیچ گاه مهمان منازل مخاطبان احتمالی نمی شوند.
سوالی که مطرح است این که با وجود محتوای تقریبا یکسان، درآمد نامتناسب آگهی (منبع درآمد) ها با هزینه ها و میزان برگشتی گاه بالای این نشریات، چه استراتژی یا انگیزه ای از بابت اقتصاد نشر برای آنها در پیش گرفته شده است که برای ادامه مسیر مصمم هستند.
آیا نشریات جناحی صرفا برای تغییر آرایش دکه و موج سازی روانی منتشر می شوند؟ آیا هدف اول این نشریات، مخاطبان به اصطلاح روی جلدی هستند که صبح به صبح صرفا به تماشای دکه های مطبوعاتی می نشینند؟ آیا برخی از نشریات بدون توجه به فروش، صرفا به عنوان وسیله ای برای ارتزاق از منابع مالی مدیران اصلی منتشر می شوند؟ چرا به جای ایجاد نشریات الکترونیکی که در گروه مخاطب مورد نظر نشریات سیاسی و روشنفکری، ضریب نفوذ بیشتری دارد، وسیله نشری انتخاب می شود که هزینه بیشتری بر تامین کنندگان مالی تحمیل می کند؟ آیا اقتصاد نشر بر فروش و آگهی متکی نیست و عوامل دیگری در آن دخالت دارد؟
به فهرست سوالات فوق می توان موارد دیگری نیز اضافه کرد. این سوالات و مواردی از این دست، ضرورت شفافیت بیشتر مسئولین نشریات سیاسی، اقتصادی و هنری جناحی با مخاطبان خود را ضروری تر می سازد.
منبع: الف
همین رویه در مورد نشریات اقتصادی یا هنری نیز، البته با غلظت کمتر برقرار است.
رویه تعدد ظاهری و چهره های مشترک، اگرچه در نشریات اصلاح طلب قاعده غالب است و به دلیل غلبه آنها در دکه های روزنامه فروشی، بیشتر در ذوق می زند، در نشریات اصولگرا نیز کمابیش دیده می شود. پنجره و مثلث نیز تا حدودی از این عارضه رنج می برند. هرچند، تعداد کمتر این نشریات، چرخش چهره های تکراری را با فاصله بیشتر و عذاب کمتر همراه کرده است.
پرس و جوی خبرنگار الف از چندین دکه روزنامه فروشی در مناطق مختلف تهران نیز نشان می دهد که بخش قابل توجهی از برخی از این نشریات نیز در نهایت برگشت می شوند و هیچ گاه مهمان منازل مخاطبان احتمالی نمی شوند.
سوالی که مطرح است این که با وجود محتوای تقریبا یکسان، درآمد نامتناسب آگهی (منبع درآمد) ها با هزینه ها و میزان برگشتی گاه بالای این نشریات، چه استراتژی یا انگیزه ای از بابت اقتصاد نشر برای آنها در پیش گرفته شده است که برای ادامه مسیر مصمم هستند.
آیا نشریات جناحی صرفا برای تغییر آرایش دکه و موج سازی روانی منتشر می شوند؟ آیا هدف اول این نشریات، مخاطبان به اصطلاح روی جلدی هستند که صبح به صبح صرفا به تماشای دکه های مطبوعاتی می نشینند؟ آیا برخی از نشریات بدون توجه به فروش، صرفا به عنوان وسیله ای برای ارتزاق از منابع مالی مدیران اصلی منتشر می شوند؟ چرا به جای ایجاد نشریات الکترونیکی که در گروه مخاطب مورد نظر نشریات سیاسی و روشنفکری، ضریب نفوذ بیشتری دارد، وسیله نشری انتخاب می شود که هزینه بیشتری بر تامین کنندگان مالی تحمیل می کند؟ آیا اقتصاد نشر بر فروش و آگهی متکی نیست و عوامل دیگری در آن دخالت دارد؟
به فهرست سوالات فوق می توان موارد دیگری نیز اضافه کرد. این سوالات و مواردی از این دست، ضرورت شفافیت بیشتر مسئولین نشریات سیاسی، اقتصادی و هنری جناحی با مخاطبان خود را ضروری تر می سازد.
منبع: الف
ارسال نظر