کد خبر: ۲۳۲۰۵
تاریخ انتشار: ۰۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۲
در شأن شورای نگهبان و حتی خود حضرت آقای خزعلی نیست که به افراد مختلف تندی کند. اینکه دیگر روشن است که روی منبر و یا هر جای حرام است به مسلمانی نسبت کمونیستی داد. بر فرض که ایشان بگوید من نسبت ندادم ولی این را که معترفند که گفته اند:می گویند،آقای سلامتی کمونیست است.
 عبدالرحیم اباذری* - چهارشنبه هفته گذشته - 29 مرداد 93 - استیضاح وزیر علوم در مجلس شورای اسلامی مطرح شد،نمایندگان موافق ومخالف حرف های خود را بیان داشتند. موافقین  گفتند به خاطر دفاع از ارزش های انقلاب ونظام ومنافع مردم ،این موضع را اتخاذ کردند. سرانجام مجلس به استیضاح وزیر علوم رای مثبت داد و او را از قطار دولت یازدهم پیاده کرد.

تا اینجای ماجرا مشکلی وجود نداشت ، چرا که نمایندگان در ظاهر به تشخیص و وظیفه قانونی خود عمل کردند و رئیس جمهور نیز گفت :به نظر مجلس احترام قائل است و کسی حق ندارد از این کار عصبانی شود.
 اما در این میان بعضی اظهار نظرهای پراکنده از بعضی نمایندگان تندرو و سایر افراد خارج از مجلس به گوش رسید که جای تامل وتاسف داشت.اینها با اظهاراتی تأمل برانگیز وزیر علوم را به  غرب زدگی و حتی سکولاریسم متهم کردند، بخصوص فرد محترمی که چند عنوان حوزوی نیز به همراه دارد طی مصاحبه ای با یکی از خبر گزاری ها گفت : «وزیر علوم یک آدم لاابالی است!»

همان طوری که می دانید واژه «لاابالی» از یک لای نافیه وفعل مضارع متکلم وحده ترکیب یافته و در زبان عربی به معنای «نمی ترسم و باکی ندارم » به کار می رود. این واژه وقتی به فرهنگ فارسی می آید  معنای «بی بند وبار ، بی غیرت ، بی دین و بی عار» به خود می گیرد و بعید به نظر می رسد که گوینده محترم به معانی آن توجه نداشته باشد.

متاسفانه این گونه اتهام زنی ها در ایران ریشه تاریخی دارد و در حکومت های مختلف وجود داشته است. وقتی  کسی را می خواستند از صحنه خارج کنند از این نوع مسائل به وی می چسباندند و او را از سر راه بر می داشتند و گاهی نیز سر به نیستش  می کردند.نمونه های بسیاری می توان در این مورد ذکر کرد اما به خاطر این که مقاله طولانی نشود ، توضیح و تفصیل آن به وقت دیگر و به مقاله دیگر ارجاع داده می شود.

همین قدر خوانندگان عزیز بدانند دامنه اتهام زنی ها ونسبت دادن های ناروا به قدری وسیع بوده که بعضی از علمای بزرگ ومصلحان تاریخ به عدم ختنه (با عرض پوزش) و غیرمسلمانی متهم شدند و تأسف بار تر این که همه نیز باورشان آمده و از اطراف آنان پراکنده گشتند.

چنانکه از آغاز تشکیل جمهوری اسلامی ایران نیز، کم و بیش شاهد این گونه ماجراهای تأسف بار از سوی برخی افراطیون  و محافل تندرو نسبت به اشخاص محترم  بودیم که نقطه اوج آن در هشت سال حاکمیت جریان افراطی و انحرافی خود را نشان داد و هم اکنون هم شاهد پس مانده ها وپس لرزه های آن فرهنگ غلط در جامعه خودمان  هستیم.

حال سوال این است که برخورد بنیان گذار  نظام جمهوری اسلامی ایران ،حضرت امام خمینی (ره)، درباره این گونه مسائل غیر اخلاقی چگونه بود؟ جواب این سوال را در سیره عملی آن بزرگ مرد تاریخ باید جستجو کرد.

در دهه شصت یک عده ای از جوانان مذهبیِ نا آگاه  و بعضی نظامیان تندرو، اسلحه و فرصت به دستشان افتاده بود؛ آنها به بهانه ها و اتهامات واهی وارد منازل مردم می شدند ، دستگیر و زندانی وشکنجه شان می کردند و حکم مصادره اموال  مردم را صادر می نمودند.
امام طی واکنشی صریح و قاطع آنها را به «کرم های فاسد» تشبیه کردند که از داخل ، میوه را به فساد می کشانند. سپس از مسؤولین خواستند جلسه تشکیل دهند ودر این مورد چاره جویی اساسی نمایند. بعد از این جلسه بود که آن فرمان تاریخی هشت ماده ای را صادر کردند و تا حدود زیادی مانع از این کارهای غیر اخلاقی شدند.(صحیفه امام ،ج11، ص312)

در مقطع دیگر هنگامی که بعضی روحانیون  مقدس مآب با ژست تقدس ، علمای مبارز و مجاهد را تهمت بی دینی و وابستگی به اجانب می زدند، امام ضمن توصیف آنان به «مارهای خوش خط وخال» و «بی هنران دیروز ومدعیان امروز» به طلاب جوان هشدار  دادند که مواظب حرکت های فریبنده آنان باشند وهرگز از ظاهر غلط اندازشان غفلت نورزند.(همان ، ج21 ، ص278 )

از همه مهم تر، نمونه بارز دیگری است که می تواند ارتباط قوی تری با بحث ما در این مقاله داشته باشد،این که در دوره دوم مجلس شورای اسلامی ،وقتی یکی از اعضای محترم شورای نگهبان به یکی از نمایندگان مجلس اتهام «کمونیست» می زند،امام امت طی نامه ای خطاب به فقهای شورا چنین می نویسند:
 
« بسمه تعالی»
«حضرات  فقهای محترم شورای نگهبان -دامت افاضاتهم-»
«با سلام وآرزوی موفقیت برای شما و تمامی آنانی که قلبشان برای پیروزی اسلام می تپد. گاهی دیده می شود که بعضی از آقایان محترم در مسائلی وارد می شوند که موجب وهن شورای نگهبان است . فقهای محترم باید توجه داشته باشند که نباید در مسائلی  که مورد درگیری هست وارد بشوند. از باب مثال در شان شورای نگهبان  و حتی خود حضرت آقای خزعلی نیست که به افراد مختلف تندی کند. اینکه دیگر روشن است که روی منبر ویا هر جای حرام است به مسلمانی نسبت «کمونیستی» داد. بر فرض که ایشان بگوید من نسبت ندادم ولی این را که معترفند که گفته اند:  می گویند ،آقای سلامتی کمونیست است.آیا این توهین و گناه بزرگ از شخصی که عضو شورای نگهبان است آن هم به مسلمانی که نماینده مردم تهران است،شرعا  چه صورتی دارد؟

 مادامی که شما اینگونه عمل می کنید بازهم توقع دارید جوانان انقلابی تند ،احترام شما را بگیرند؟  آیا شخصی که می آید نزد فقهای شورای نگهبان ومی گوید:اگر گناهی هم کرده ام توبه می کنم،راه درستی را  رفته است یا کسی که روی منبر این توبه را به عنوان ضعف یک نماینده نقل می کند؟

 بحث بر سر خوبی وبدی نمایندگان وسایر افراد نیست، بحث بر سر گناه  و کج رفتن است. همه باید توجه کنیم که آلت دست بازیگران سیاسی نشویم.  باید سعی شود آقایان به عنوان منبری پرخاشگری که تا این مرحله حاضر است پیش رود ؛معرفی نشوند. شما نگویید،آنها به ما بد می گویند وما با این صحبت ها جواب آنها را می دهیم. آنها که به شما بد می گویند،پست مقدس شورای نگهبان را ندارند . شما در مکانی نشسته اید که باید خیلی از مسائل را با سکوت و وزانت
 خویش حل کنید. حواستان  را جمع کنید که نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیه ای ها همه چیزتان را نابود کردند. من به شما آقایان علاقمندم ولی لازم می دانم گاهی که مسئله ای  را می بینم تذکر بدهم.
 والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته - روح الله الموسوی الخمینی. » (همان ،ج21  ،ص579)
 
متن نامه واضح است چندان نیازی به شرح ندارد ،اما برای کسانی که اندکی تغافل و تجاهل دارند ،توضیح و استنباط چند نکته از آن به شرح زیر شاید مناسب باشد:

1 – نه تنها تهمت زدن و نسبت دادن های ناروا توسط مسئولین وافراد متشخص به هر انسانی حرام است ،بلکه نقل آنها از قول دیگری هم جایز نیست.

2 – همه قوا و نهاد های قانونی و انقلابی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ،اعم از قوای سه گانه، شورای نگهبان ، مجمع تشخیص مصلحت،ارتش ، سپاه و بسیج ، بسیار محترم اند اما مشکل این است که بعضی افرادی که در این قوا و نهاد ها مسئولیت می پذیرند به وظایف قانونی خویش درست عمل نمی کنند. شاید عتاب امام در این نامه تاریخی نیز بیشتر از همین جهت است چرا که از این ناحیه ضربات بسیار شکننده ای بر پیکر نظام اسلامی وارد می آید. در این باره نمونه های فراوانی را می توان یادآوری کرد ولی فعلا به همین کلی گویی بسنده می گردد.

3 –  انتظار حضرت امام از کسانی که در نظام اسلامی مسئولیت های مهم بر عهده می گیرند، این است که  از شأن و منزلت آن مقام حراست کنند و حق ندارند با کسی و یا گروهی ولو مخالف در بیفتند. آنها باید سعی کنند خیلی از مسائل را  با سکوت و وزانت خویش حل و فصل نمایند.چرا که حرمت امامزاده در مرحله نخست بر عهده متولی آن است.
 
4 – بنا به تأکید امام، مسؤولان باید مواظب شیطنت های بازیگران سیاسی باشند و نباید از آنان بازی خورند. بعضی خبرگزاری های وابسته به برخی مراکز  وقتی اتفاقی می افتد فوری به سراغ شخصیت های تاثیر گذار می روند و با طرح سوالات و انجام مصاحبه ، آنها را به طور غیر مستقیم علیه شخص یا جریان خاص به حرف در می آورند و به موضع گیری های آنان جهت خاص و رنگ ویژه می دهند.

به عبارت ساده تر به جای «خبر گزاری» و«خبر رسانی»، کار غیر اخلاقی «خبر گذاری» و«خبرسازی» می کنند. بولتن های خبریِ به اصطلاح (محرمانه) راه می اندازند که مخاطبان خیال می کنند هر آنچه در آن بولتن آمده وحی مُنزل است. در حالی که مواردی از آن اصلا واقعیت ندارد و تنها برای کانالیزه و همراه کردن افراد تهیه و تنظیم شده است.

5 – امام امت در این نامه تاریخی به همه مسؤولان هشدار می دهند و می فرمایند حواس تان جمع باشد این گونه به همدیگر نسبت های ناروا ندهید و یکدیگر را کنار نزنید.اگر این کار را بکنید یک مرتبه متوجه خواهید شد افراد وگروه های انحرافی و از جمله انجمن حجتیه ای ها بر شما مسلط شدند وهمه چیزتان را نابود کردند.

 این پیشگویی امام در واقع به وقوع پیوست. در هشت سال حاکمیت جریان افراطی وانحرافی به وضوح شاهد این قلع وقمع ها بودیم.  اینها وقتی آمدند همه اصلاح طلبان را به حاشیه راندند، کلاه بزرگی هم بر سر اصول گرایان گذاشتند و هر دو گروه را از تاثیر گذاری بازداشتند. با این که  یک سال از انقراض حاکمیت اینان می گذرد، هنوز هم هر دو گروه اصلاح طلب واصولگرا در حالت اغما  و کما به سر می برند و معلوم نیست در آینده چه سرنوشتی نصیب آنان خواهند شد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین