|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۰:۴۳
کد خبر: ۲۳۱۷۸۱
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۵
ترامپ از فرصت سخنرانی در سازمان ملل استفاده کرد تا جنگ روانی را به داخل ایران بکشاند و مردم را نسبت به مسئولان جمهوری اسلامی ناامید کند. نکته دیگر اینکه ترامپ درحال زمینه سازی برای تحریم‌های آمریکا علیه ایران است و سخنان وی در سازمان ملل به شکلی بود که مسئولان جمهوری اسلامی را مقصر اصلی تحریم‌های آینده آمریکا معرفی کند.
 در شرایطی که دونالد ترامپ با برعهده گرفتن ریاست شورای امنیت سازمان ملل تلاش می‌کرد سخنرانی حسن روحانی در سازمان ملل را تحت تاثیر قرار دهد اما با مواضع منطقی و اصولی حسن روحانی در مقابل سخنرانی نامنظم دونالد ترامپ، ورق برگشت و ایران را برنده بازی چالش برانگیز آمریکا در سازمان ملل متحد کرد. افکار عمومی که از مدت‌ها قبل درپی دانستن مواضع رئیس‌جمهور ایران و آمریکا بود مشاهده کرد که حسن روحانی که اصول و فنون دیپلماسی را به خوبی می‌داند، با چنان صلابت و منطقی سخنرانی کرد که جای هیچ ‌حرف و حدیثی باقی نگذاشت. در مقابل سخنرانی ترامپ با واکنش تمسخرآمیز حاضران همراه شد و ترامپ که خود را از پیش برنده می‌پنداشت، قافیه را باخت. نکته دیگر اینکه اغلب رهبران کشورهای جهان با حمایت از برجام، خروج آمریکا از این توافق را اتفاقی برخلاف مصلحت جهان ارزیابی کردند و به تعهد ایران در این زمینه با احترام یاد کردند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی اتفاقات رخ داده در اجلاس سالانه سازمان ملل «آرمان» با رامین مهمان‌پرست، سخنگوی سابق وزارت امور خارجه و سفیر ایران در لهستان و لیتوانی گفت‌وگو کرده که در ادامه می‌خوانید.

چرا دونالد ترامپ در سخنرانی‌اش در سازمان ملل برخلاف روند جهانی شدن سخن گفت و روی ناسیونالیسم آمریکایی تاکید کرد؟ آیا ایالات متحده آمریکا دچار دگردیسی در استراتژی بین‌المللی خود شده است؟

در شرایط کنونی ما شاهد تغییرات جدیدی در سطح بین‌المللی هستیم که شاخصه اصلی آن «ملی‌گرایی» است و در برخی از کشورهای غربی ترویج شده است. نمونه بارز این مساله انگلستان بود که با تاکید بر «ملی گرایی» از اتحادیه اروپا خارج شد. در نتیجه با یک تغییر بزرگ و توازن جدید در عرصه بین‌المللی مواجه هستیم که پیامدهای مهمی به‌همراه خواهد داشت. در این شرایط بسیاری از کشورها دنبال این هستند که در این دوران گذار جایگاه خود را در معادلات بین‌المللی تثبیت کنند. آقای ترامپ دارای یک شخصیت ویژه است که عرف بین‌المللی را رعایت نمی‌کند و دارای چارچوب اخلاقی نیست. وی احساس می‌کند چون آمریکا از زور و قدرت برخوردار است می‌توان برای منافع آمریکا دست به هر کاری زد و به هر شکل و شیوه‌ای رفتار کرد. به همین دلیل وی فرد قابل اعتماد و قابل پیش‌بینی نیست و خود را به هیچ‌تعهدی پایبند نمی‌داند. رفتار ترامپ تنها درباره ایران و توافق هسته‌ای به این شکل نیست و بلکه وی همین رفتار را با اتحادیه اروپا و دیگر کشورهای جهانی نیز انجام می‌دهد. به‌عنوان مثال خروج آمریکا از «معاهده پاریس» و همچنین برخورد با «سازمان تجارت جهانی» از خود نشان داده است. در نتیجه نمی‌توان رفتار آقای ترامپ را در قالب یک دولت مسئول و متعهد تحلیل و بررسی کرد. ترامپ به‌دلیل سابقه غیراخلاقی که در گذشته داشته نمی‌تواند خود را با هیچ ‌نظمی تطبیق بدهد و به همین دلیل به‌صورت فردی و لحظه‌ای رفتار می‌کند. در نتیجه سخنرانی وی در سازمان ملل هیچ ‌محتوای جدیدی نداشت و تنها در راستای اقدامات گذشته وی قابل ارزیابی است.

آقای روحانی در سازمان ملل عنوان کردند که گفت‌وگو را از همین جا آغاز می‌کنم و نیاز به گرفتن عکس دو نفره نیست. آیا سخن ایشان به منزله باز شدن باب گفت‌وگو با آمریکا به‌صورت غیررسمی است؟ تحلیل شما از سخنرانی آقای روحانی در سازمان ملل چیست؟ آیا ایشان سخنرانی موفقی داشتند؟

ما باید از فرصت حضور در مجامع بین‌المللی برای ارائه دیدگاه‌های خود استفاده کنیم. این در حالی است که سازمان ملل یکی از بهترین و پرمخاطب‌ترین این مجامع است که از طریق آن می‌توان دیدگاه‌های خود را به افکار عمومی جهان انتقال داد. به همین دلیل نیز آقای روحانی به خوبی از این فرصت استفاده کردند و حقانیت و پایبندی ایران به تعهدات بین‌المللی را نشان دادند. با این وجود سخنرانی آقای روحانی را می‌توان از دو جنبه مورد تحلیل و بررسی قرار داد. نخست اینکه آقای روحانی به‌صراحت و شفافیت و بدون هیچ‌واسطه‌ای دیدگاه‌های جمهوری اسلامی را درباره مسائل مختلف جهانی بازگو کردند تا افکار عمومی جهان درباره این دیدگاه‌های سازنده قضاوت کنند. آقای روحانی با بیان دیدگاه‌های خود به افکار عمومی جهان نشان دادند که چه کشور به تعهدات بین‌المللی پایبند است و آن را محترم می‌داند و در مقابل چه کشوری تعهدات بین‌المللی را به هم می‌زند و خود را فراقانونی تصور می‌کند. جنبه دوم در بعد اجرایی اعلام مواضع و تدوین راهکارهایی بود که ایران در عرصه بین‌المللی در برابر مسائل مختلف اتخاذ می‌کند. در اجلاس سالانه سازمان ملل رهبران کشورهای مختلف شرکت می‌کند و به همین دلیل این اجلاس فرصتی است که با رهبران کشورهای مختلف در زمینه‌های گوناگون رایزنی و گفت‌وگو صورت بگیرد. خوشبختانه این اتفاق امسال نیز رخ داد و آقای روحانی به‌عنوان رئیس‌جمهور با رهبران کشورهای مختلف دیدار و گفت‌وگو داشتند. از سوی دیگر آقای ظریف و مسئولان وزارت امور خارجه نیز دیدارهای گسترده‌ای با همتایان خود داشتند. با این وجود نقطه عطف سخنان آقای روحانی در سخنرانی خود در سازمان ملل زمانی بود که ایشان اعلام کردند من مذاکره را از همین نقطه و در سازمان ملل آغاز می‌کنم و نیاز به عکس دو نفره نیست. سخن ایشان در این زمینه نشان می‌دهد که ایران همواره برای مذاکره و گفت‌وگو آمادگی دارد. نمونه بارز آن نیز توافق برجام است که ایران به خوبی سعه صدر و حسن نیت خود را به کشورهای غربی نشان داده و در نتیجه یک دستاورد مهم بین‌المللی به دست آمده است. با این وجود دولت آقای ترامپ توافقی را که دولت قبلی امضا کرده را نقض کرده و نسبت به یک توافق مهم بین‌المللی متعهد نبوده است. اگر قرار باشد هر دولتی که روی کار می‌آید دستاوردهای دولت قبلی را نقض کند نشان می‌دهد که دولت کنونی آمریکا نیز قابل اعتماد نیست و ممکن است دولت بعدی توافقات و مذاکرات این دولت را نیز نقض کند. آقای روحانی در سازمان ملل به‌صراحت عنوان کرد که ایران اهل گفت‌وگو و مذاکره است و در هر زمان و مکانی که فرصت گفت‌وگوی برابر و عادلانه وجود داشته باشد ایران حاضر به مذاکره خواهد بود. آقای روحانی در سازمان ملل عنوان کردند که مذکرات از همان جایی که متوقف شد باید ادامه پیدا کند. این سخن نشان می‌دهد که ما در گذشته مذاکره کرده‌ایم و حسن نیت خود را به جهان نشان داده‌ایم. با این وجود این ایالات متحده آمریکا بوده که توافق و مذاکرات را نقض کرده و به‌صورت یکجانبه از برجام خارج شده است. به همین دلیل نیز اگر این کشور خواهان مذاکره است باید دوباره به عقب برگردد و خود را به برجام متعهد بداند. بدون شک برجام یک الگو و یک راهکار منطقی و عقلایی برای حل مشکلات و مناقشات بین‌المللی است. به همین دلیل نیز با پیروی از مشی که کشورهای مختلف در برجام در پیش گرفتند می‌توان نسبت به حل مسائل و مشکلات دیگر جهانی نیز امیدوار بود. این درحالی است که طرفین توافق باید خود را به اجرا کردن آن متعهد بدانند و از نقض آن خودداری کنند.

اگر به‌صورت تطبیقی سخنرانی و مواضع اتخاذ شده آقای روحانی و دونالد ترامپ را با هم مقایسه کنید فکر می‌کنید افکار عمومی جهان چه قضاوتی درباره هر دو سخنرانی داشتند؟مواضع آقای روحانی و ترامپ در چه نقاطی دارای همپوشانی بود و در چه زمینه‌هایی شکاف احساس می‌شد؟

آقای ترامپ حرف جدیدی در سازمان ملل عنوان نکرد و همچنان از روش‌های همیشگی خود استفاده می‌کند. وی فاقد نزاکت بین‌المللی است و احساس می‌کند چون می‌تواند زور بگوید لازم نیست خود را به قواعد بین‌المللی متعهد بداند. ترامپ از فرصت سخنرانی در سازمان ملل استفاده کرد تا جنگ روانی را به داخل ایران بکشاند و مردم را نسبت به مسئولان جمهوری اسلامی ناامید کند. نکته دیگر اینکه ترامپ درحال زمینه سازی برای تحریم‌های آمریکا علیه ایران است و سخنان وی در سازمان ملل به شکلی بود که مسئولان جمهوری اسلامی را مقصر اصلی تحریم‌های آینده آمریکا معرفی کند. به‌نظر می‌رسد تیمی که از نظر فکری ترامپ را همراهی می‌کنند تصمیم گرفته‌اند که با بازی با افکار عمومی مردم ایران و جنگ روانی شرایط را برای تصمیم‌گیری مسئولان سخت کنند. به همین دلیل مردم ایران باید نسبت به این استراتژی هشیار باشند و در دام این جنگ روانی نیفتند. از سوی دیگر آقای روحانی تلاش کردند مواضع ملت ایران را به‌صراحت و بدون واسطه با مردم جهان مطرح کنند. ایشان تاکید زیادی روی برجام و ضرورت تعهد طرفین به این توافق داشتند و تلاش کردند کشورهای اروپایی را نسبت به بدعهدی آمریکا و پیامدهایی که این اتفاق برای معادلات بین‌المللی دارد آگاه کنند. آقای روحانی به‌صورت شفاف عنوان کردند که حل مناقشات بین‌المللی تنها باید از مسیر دیپلماسی و مذاکره صورت بگیرد و هر راهی به جز این راه منسوخ و غیرقابل قبول خواهد بود. ایران به خوبی رویکرد مسالمت‌جویانه و حسن نیت خود را در توافق برجام نشان داد. به همین دلیل نیز بود که این توافق شکل گرفت و به یک دستاورد مهم بین‌المللی تبدیل شد. در نتیجه در شرایط کنونی نیز نه برخورد نظامی و نه تحریم نمی‌تواند به حل مناقشه ایران و آمریکا کمک کند، بلکه شرایط را پیچیده‌تر می‌کند.

در علم سیاست مفهوم «دشمن» واقعی نیست، بلکه نوعی رفتار است که به مرور زمان می‌تواند دستخوش تغییر شود. چرا مناقشه ایران و آمریکا 40 سال به طول انجامیده است؟ آیا زمان تجدیدنظر در این مساله در هر دو طرف فرا نرسیده است؟

در محله نخست باید رفتار ابرقدرت‌ها در مقابل کشورهای مستقلی که از نظر نظامی و اقتصادی با آنها در یک سطح نیستند را تحلیل کرد. تا زمانی که یک کشور مستقل از داخلی و در سطح منطقه دارای اقتدار و توانایی کافی نباشد رفتار ابرقدرت‌ها براساس منافع آنها طراحی خواهد شد. به همین دلیل نیز بود که دونالد ترامپ عنوان کرد که برای ما تنها منافع ایالات متحده آمریکا دارای اهمیت است و اگر کسی خواسته دیگری دارد باید هزینه آن را خودش پرداخت کند. به همین دلیل نیز اگر ما دارای اقتدار نباشیم و ابزار اقتدار را در اختیار نداشته باشیم نتیجه این رویکرد در مقابله با ابرقدرت‌ها به سود کشور نخواهد بود. بدون شک ابرقدرت‌ها تلاش می‌کنند از ابزارهای قدرت خود به سود منافع خود استفاده کنند. در نتیجه زمانی ما می‌توانیم به سمت حل مناقشه بین‌المللی با کشوری که با آن تنش داشته‌ایم حرکت کنیم که در ابتدا اختلافات داخلی در کشور را مرتفع کنیم و به قدرتی دست پیدا کنیم که کسی نتواند از وضعیت اقتصادی کشور به‌عنوان یک نقطه ضعف به سود خود استفاده کند. نکته دیگر اینکه طرف مقابل باید رفتاری از خود نشان بدهد که نسبت به گذشته متفاوت باشد و رفتار امروز این کشور با رویکرد 40‌ساله گذشته متفاوت شده است. در طول 40 سال گذشته مردم و مسئولان جمهوری اسلامی رفتاری از آمریکا مشاهده کرده‌اند که نسبت به این کشور بی‌اعتماد شده‌اند. این مساله در قضیه برجام نیز وجود داشت و کسانی که به آمریکا بی‌اعتماد بودند مشاهده کردند که این کشور همچنان رویکرد گذشته را دنبال می‌کند و قصد تجدیدنظر در این زمینه را ندارد. امروز دونالد ترامپ و نزدیکان ایشان از مخالفان جمهوری اسلامی و از منافقان بی‌آبرو که دست به جنایت‌های بیشماری زده‌اند به‌صورت علنی دفاع می‌کنند. در نتیجه تا زمانی که این رفتار در طرف مقابل وجود دارد نمی‌توان نسبت به تجدیدنظر در این زمینه خوشبین بود. تجدیدنظر در این زمینه نیازمند حسن نیت و تغییر رفتار خصمانه به رفتار عقلایی و دوستانه است.

با آغاز تحریم‌های آمریکا علیه ایران چه چشم اندازی نسبت به وضعیت معیشتی مردم کشور مشاهده می‌کنید؟ آیا می‌توان روی قول کشورهای اروپایی مبنی بر قائل شدن شرایط ویژه برای مراودات بانکی ایران در سطح بین‌المللی در دوران تحریم‌ها حساب کرد؟

وضعیتی که امروز در داخل کشور شاهد آن هستیم متأثر از جنگ روانی است که آمریکا آغاز کرده و به‌نظر می‌رسد80‌درصد اتفاقاتی که باید در کشور بر اثر این جنگ روانی رخ می‌داده، تاکنون اتفاق افتاده و شرایط در آینده سخت‌تر نخواهد شد. اگر ما در ساختار اداری و اقتصادی کشور دست به یک تحول بزرگ بزنیم که زمینه قدرتمند شدن بخش خصوصی را فراهم کنیم ضعف‌ها و ضربه پذیری خود را کاهش می‌دهیم. اگر قرار است به آمریکا اجازه ندهیم که از وضعیت اقتصادی کشور به سود خود استفاده کند باید یک اصلاحات بزرگ اقتصادی و اداری را در کشور اجرا کنیم.

در چنین شرایطی است که می‌توان نسبت به آینده و بهبود وضعیت مردم و تقویت بخش خصوصی امیدوار بود. بدون شک اگر این اتفاق رخ بدهد دیگر نیاز نیست که ما سرمایه ناشی از فروش منابع نفتی و گازی خود را صرف تامین هزینه‌های جاری کشور کنیم. در شرایط کنونی تکیه بیش از اندازه ایران به فروش نفت خود دلیلی برای این مساله شده که کشورهای دیگر نفت ایران را تحریم کنند تا به اقتصاد کشور فشار وارد شود. در زمینه رویکرد کشورهای اروپایی نیز باید عنوان کنم ما باید منتظر بمانیم و مشاهده کنیم که آیا کشورهای اروپایی به همان شکل که مدعی هستند که هویت مستقلی از آمریکا دارند آیا به معنای واقعی این هویت مستقل را در آینده نشان خواهند داد. این مساله مستلزم گذر زمان و نشان دادن کشورهای اروپایی است. کشورهای اروپایی باید خود را از زیر سیطره آمریکا خارج کنند و به وعده‌هایی که در شرایط کنونی به ایران داده‌اند در آینده عمل کنند. بدون شک رفتار کشورهای اروپایی در دوران تحریم‌ها هم مورد قضاوت مردم ایران قرار خواهد گرفت و هم اینکه افکار عمومی جهان درباره رویکرد این کشورها و حسن نیت ایران قضاوت خواهند کرد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین