برخی از کارشناسان میگویند که قیمت اصلی دلار 9 تا 10 هزار تومان است اما من چنین چیزی را نمیپذیرم. قیمت دلار چیزی است که شاهدش هستیم و چه بسا در روزهای دیگر فراتر از این باشد. با توجه به اینکه آمریکا در آبان ماه نفت ایران را مورد هدف قرار میدهد مسلما دلارهایی که از طریق نفت عاید ما میشد به سختی به دست خواهد آمد.
این روزها شاهد تلاطم در بازار ارز ایران هستیم. صبح یک روز قیمت دلار یک چیز است و ظهر همان روز چیز دیگر! از یک طرف قیمت دلار صعود میکند و از طرف دیگر اقتصاد کشور سیر نزولی را در پیش میگیرد. در این میان هم از گوشه و کنار زمزمههایی را میشنویم که این روند همچنان ادامه خواهد داشت و این سوال پیش میآید که اگر پساندازهایمان را در خرید دلار سرمایهگذاری کنیم سود میکنیم یا خیر؟
بالا رفتن سرسامآور قیمتها بحث داغ هر محفلی شده است. چندی پیش ویدئویی از حسین راغفر، استاد دانشگاه و اقتصاددان منتشر شد که در آن گفته شده بود بانکها و موسسات مالی حداقل 100 هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی و هزاران میلیارد تومان به مردم بدهکار است. اما موضوع به همین جا ختم نشد و راغفر اظهار کرد: «دولت و مجلس تصمیم گرفتهاند که با گران کردن ارز بودجه برای پرداخت بدهیهایشان را تامین کنند». درخصوص این مسئله با ابراهیم نکو، نماینده مجلس و دبیر دوره نهم کمیسیون اقتصادی مجلس گفتوگو کردهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
طبق صحبتهای حسین راغفر با افزایش روزافزون قیمت دلار تاثیر ثانویهایی که افزایش قیمت ارز از لحاظ روانی، اقتصادی و حتی سیاسی میگذارد، چنین کاری از سوی دولت درست است یا خیر؟
در مواقعی که اقتصاد با بحرانهای متعددی مواجه باشد، دولت و مردم هر دو درگیر این موضوع میشوند. یعنی مردم از یکسو با کاستیها و فشارهای اقتصادی درگیر خواهند بود و از سویی دیگر دولت، هم در جهت تامین خواستههای مردم و هم مشکلات سازمانی خودش با مسئله دست و پنجه نرم میکند این موضوع بعید به نظر نمیرسد. با توجه به اینکه یک کارشناسان اقتصادی خوب کشور در این خصوص مطالبی بیان کرده است، من هم این موضوع را رد نمیکنم و قطعا وقتی دولت در این شرایط با بحرانهایی مواجه میشود و مشکلات مختلفی به دنبال تحریمهای اعمال شده توسط آمریکا بر سر راه کشور قرار میگیرد، مجبور است برای برخی از کمبودها و کاستیها اینچنین عمل کند.
تزریق ارز به بازار در شرایطی که نرخ ارز به صورت نجومی بالا رفته است و پخش کردن آن با کمی کمتر از نرخ بازار آزاد، ناخواسته این باور را در ذهن مردم شکل میدهد که دولت خود کاسبکار شده است. به عبارتی مردم دولت را به شکل کاسب نگاه میکنند و اینگونه در ذهن تداعی میشود که دولت تصمیم دارد با استفاده از این وسیله، کاستیها و جای خالیها را پر کند، اما عوارض این حرکت در مقایسه با حل یک مشکل بسیار خطرناکتر است. اگر دولت فکر کند که میتواند با این موضوع قسمتی از بدهیهای جاری خودش را پرداخت کند باید بداند که در آینده نه چندان دور شاهد بحرانهای بدتر خواهد بود. تنها راهحل این است که از چنین اقدام و عملکردهایی بهطور جدی خودداری کند چون وقتی دولت دلار را به قیمت بازار آزاد به جامعه تزریق میکند این یک نوع رسمیت بخشیدن به وضع موجود است که اگر این رویه ادامه پیدا کند و جلوی این افسارگسیختگی در بازار گرفته نشود چالشهای جدیدی در جامعه بهوجود میآید و باعث میشود که مردم رویگردان شوند و این رویگردانی موجب قهر کامل میشود که میتواند مسائل ناگواری را به دنبال داشته باشد. وقتی دلار توسط دولت نزدیک به نرخ بازار آزاد به فروش میرسد مطمئنا بر روی افزایش قیمت اجناس دیگر هم اثر میگذارد و الان نیز شاهد افزایش قیمت نجومی کالاها هستیم. در این بحرانها سفرههای مردم در حال جمع شدن است و کار از کوچک شدن سفرهها گذشته! قطعا در چنین شرایطی مردم هیچ عذری را از سوی دولت نمیپذیرند و این میتواند برای دولت گران تمام شود. در صورت نارضایتی جامعه، دولت متضرر اصلی خواهد بود.
برخی از کارشناسان معتقد هستند که روند افزایش قیمت دلار همچنان ادامه خواهد داشت. آیا میتوان تحلیل کرد که در این شرایط بازار به کدام سمت میرود؟
برخی از کارشناسان میگویند که قیمت اصلی دلار 9 تا 10 هزار تومان است اما من چنین چیزی را نمیپذیرم. قیمت دلار چیزی است که شاهدش هستیم و چه بسا در روزهای دیگر فراتر از این باشد. با توجه به اینکه آمریکا در آبان ماه نفت ایران را مورد هدف قرار میدهد مسلما دلارهایی که از طریق نفت عاید ما میشد به سختی به دست خواهد آمد. شرایط فعلی بازار علائمی است که نشان میدهد تا آبان ماه افزایش قیمت دلار را خواهیم داشت. اگر دولت بازار را رها کند و کنترل را تا آبان ماه به تعویق بیندازد میتواند مصیبتبار باشد و زندگی قشر ضعیف را به نابودی بکشاند. اگر قرار است اقدامی صورت بگیرد باید از همین زمان به فکر آن باشیم. به عنوان مثال رئیس بانک مرکزی قولهایی را داده بود و دلار را ناموس خودش معرفی کرده بود. باید امروز از این ناموس به شدت دفاع کند و اجازه ندهد که در دست دلالان بازیچه قرار بگیرد. قطعا با برنامهریزی صحیح و گام به گام فشارها کمتر خواهد شد و کنترل کردنش راحتتر خواهد بود.
در این بازار آشفته مردم برای تامین کالاهای اساسی باید چه کنند؟
با تمام علاقهای که به دولت دارم، انتقاداتی هم دارم. در وضعیت این روزها باید بگویم که تیم اقتصادی دولت بهگونهای حرکت میکنند که مردم را تشویق به انبار کردن کالاها میکند! به عبارتی دیگر عدم نظارت کافی، فقدان کنترل و ورود تجار خارجی برای بهرهبرداری از بازار آشفته در حال حاضر، مردم نگران را به سمت انبار کردن کالاهای ضروری سوق میدهد! اما من معتقد هستم که این کار بیهوده است و باید تفهیم شود که خرید مازاد چیزی جز ضرر ندارد و انبار کردن نتیجهای جز افزایش قیمت و نایاب شدن کالاهای ضروری نخواهد داشت. از طرف دیگر تولیدکنندگان برای تولید هم به مشکل برخورد کردهاند در مورد وضعیت تولید در بازار فعلی و قیمت ارز باید بگویم وظیفه تولید بخشی به خود تولیدکنندگان برمیگردد و بخشی هم به کمکهای دولت مربوط میشود. دولت در چنین شرایطی باید از تولید ملی حمایت کند در این صورت است که نیاز جامعه تامین میشود و حمایت از تولید ملی میتواند بهطور موقت تا حدودی ضربهگیر تحریمها باشد.
بالا رفتن سرسامآور قیمتها بحث داغ هر محفلی شده است. چندی پیش ویدئویی از حسین راغفر، استاد دانشگاه و اقتصاددان منتشر شد که در آن گفته شده بود بانکها و موسسات مالی حداقل 100 هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی و هزاران میلیارد تومان به مردم بدهکار است. اما موضوع به همین جا ختم نشد و راغفر اظهار کرد: «دولت و مجلس تصمیم گرفتهاند که با گران کردن ارز بودجه برای پرداخت بدهیهایشان را تامین کنند». درخصوص این مسئله با ابراهیم نکو، نماینده مجلس و دبیر دوره نهم کمیسیون اقتصادی مجلس گفتوگو کردهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
طبق صحبتهای حسین راغفر با افزایش روزافزون قیمت دلار تاثیر ثانویهایی که افزایش قیمت ارز از لحاظ روانی، اقتصادی و حتی سیاسی میگذارد، چنین کاری از سوی دولت درست است یا خیر؟
در مواقعی که اقتصاد با بحرانهای متعددی مواجه باشد، دولت و مردم هر دو درگیر این موضوع میشوند. یعنی مردم از یکسو با کاستیها و فشارهای اقتصادی درگیر خواهند بود و از سویی دیگر دولت، هم در جهت تامین خواستههای مردم و هم مشکلات سازمانی خودش با مسئله دست و پنجه نرم میکند این موضوع بعید به نظر نمیرسد. با توجه به اینکه یک کارشناسان اقتصادی خوب کشور در این خصوص مطالبی بیان کرده است، من هم این موضوع را رد نمیکنم و قطعا وقتی دولت در این شرایط با بحرانهایی مواجه میشود و مشکلات مختلفی به دنبال تحریمهای اعمال شده توسط آمریکا بر سر راه کشور قرار میگیرد، مجبور است برای برخی از کمبودها و کاستیها اینچنین عمل کند.
تزریق ارز به بازار در شرایطی که نرخ ارز به صورت نجومی بالا رفته است و پخش کردن آن با کمی کمتر از نرخ بازار آزاد، ناخواسته این باور را در ذهن مردم شکل میدهد که دولت خود کاسبکار شده است. به عبارتی مردم دولت را به شکل کاسب نگاه میکنند و اینگونه در ذهن تداعی میشود که دولت تصمیم دارد با استفاده از این وسیله، کاستیها و جای خالیها را پر کند، اما عوارض این حرکت در مقایسه با حل یک مشکل بسیار خطرناکتر است. اگر دولت فکر کند که میتواند با این موضوع قسمتی از بدهیهای جاری خودش را پرداخت کند باید بداند که در آینده نه چندان دور شاهد بحرانهای بدتر خواهد بود. تنها راهحل این است که از چنین اقدام و عملکردهایی بهطور جدی خودداری کند چون وقتی دولت دلار را به قیمت بازار آزاد به جامعه تزریق میکند این یک نوع رسمیت بخشیدن به وضع موجود است که اگر این رویه ادامه پیدا کند و جلوی این افسارگسیختگی در بازار گرفته نشود چالشهای جدیدی در جامعه بهوجود میآید و باعث میشود که مردم رویگردان شوند و این رویگردانی موجب قهر کامل میشود که میتواند مسائل ناگواری را به دنبال داشته باشد. وقتی دلار توسط دولت نزدیک به نرخ بازار آزاد به فروش میرسد مطمئنا بر روی افزایش قیمت اجناس دیگر هم اثر میگذارد و الان نیز شاهد افزایش قیمت نجومی کالاها هستیم. در این بحرانها سفرههای مردم در حال جمع شدن است و کار از کوچک شدن سفرهها گذشته! قطعا در چنین شرایطی مردم هیچ عذری را از سوی دولت نمیپذیرند و این میتواند برای دولت گران تمام شود. در صورت نارضایتی جامعه، دولت متضرر اصلی خواهد بود.
برخی از کارشناسان معتقد هستند که روند افزایش قیمت دلار همچنان ادامه خواهد داشت. آیا میتوان تحلیل کرد که در این شرایط بازار به کدام سمت میرود؟
برخی از کارشناسان میگویند که قیمت اصلی دلار 9 تا 10 هزار تومان است اما من چنین چیزی را نمیپذیرم. قیمت دلار چیزی است که شاهدش هستیم و چه بسا در روزهای دیگر فراتر از این باشد. با توجه به اینکه آمریکا در آبان ماه نفت ایران را مورد هدف قرار میدهد مسلما دلارهایی که از طریق نفت عاید ما میشد به سختی به دست خواهد آمد. شرایط فعلی بازار علائمی است که نشان میدهد تا آبان ماه افزایش قیمت دلار را خواهیم داشت. اگر دولت بازار را رها کند و کنترل را تا آبان ماه به تعویق بیندازد میتواند مصیبتبار باشد و زندگی قشر ضعیف را به نابودی بکشاند. اگر قرار است اقدامی صورت بگیرد باید از همین زمان به فکر آن باشیم. به عنوان مثال رئیس بانک مرکزی قولهایی را داده بود و دلار را ناموس خودش معرفی کرده بود. باید امروز از این ناموس به شدت دفاع کند و اجازه ندهد که در دست دلالان بازیچه قرار بگیرد. قطعا با برنامهریزی صحیح و گام به گام فشارها کمتر خواهد شد و کنترل کردنش راحتتر خواهد بود.
در این بازار آشفته مردم برای تامین کالاهای اساسی باید چه کنند؟
با تمام علاقهای که به دولت دارم، انتقاداتی هم دارم. در وضعیت این روزها باید بگویم که تیم اقتصادی دولت بهگونهای حرکت میکنند که مردم را تشویق به انبار کردن کالاها میکند! به عبارتی دیگر عدم نظارت کافی، فقدان کنترل و ورود تجار خارجی برای بهرهبرداری از بازار آشفته در حال حاضر، مردم نگران را به سمت انبار کردن کالاهای ضروری سوق میدهد! اما من معتقد هستم که این کار بیهوده است و باید تفهیم شود که خرید مازاد چیزی جز ضرر ندارد و انبار کردن نتیجهای جز افزایش قیمت و نایاب شدن کالاهای ضروری نخواهد داشت. از طرف دیگر تولیدکنندگان برای تولید هم به مشکل برخورد کردهاند در مورد وضعیت تولید در بازار فعلی و قیمت ارز باید بگویم وظیفه تولید بخشی به خود تولیدکنندگان برمیگردد و بخشی هم به کمکهای دولت مربوط میشود. دولت در چنین شرایطی باید از تولید ملی حمایت کند در این صورت است که نیاز جامعه تامین میشود و حمایت از تولید ملی میتواند بهطور موقت تا حدودی ضربهگیر تحریمها باشد.
منبع: ابتکار
ارسال نظر