کد خبر: ۲۳۱۲۲۰
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۷ - ۱۲:۱۵
هدف اصلي در بیان این جملات، طرح خود و تخريب ديگران است و منافع ملي و اصول سياسي هيچ جايگاهي در ذهنيت اين فرد ندارد. هرچند اميد چنداني به تغيير خط‌مشي و اخلاق او وجود ندارد، با اين حال بايد از خدا بخواهيم و دعا كنيم كه اين اصلاح رفتاري رخ دهد.
 عقبگرد در فرهنگ سياسي به اصلي تغییرناپذیر در نزد برخي از افراد تبدیل شده است. کسانی كه جز قدرت‌پرستي چيز ديگري در سر ندارند. هنگامي كه حادثه تروريستي اهواز رخ داد، طبيعي‌ترين رفتار اين است كه سياستمداران و فعالان سياسي حادثه را محكوم كرده و با بازماندگان شهدا و نيز افراد مصدوم و مجروح ابراز همدردي كنند و از همه مهمتر اینکه بلافاصله پس از رخ‌دادن واقعه از ورود به جزييات و داوري‌كردن درباره اتفاقات خودداري كنند، زيرا در ابتداي كار مسأله اصلی جمع‌وجوركردن مشكل و عوارض آن است.

مثل دو خودرويي كه تصادف كرده‌‌اند و چند كشته و مجروح به جا گذاشته ‌است، در اين شرايط اظهارنظر درباره علت حادثه و مقصريابي و... امري بيهوده و نابخردانه است، بلكه بايد پيش از هر چيز مصدومان را به بيمارستان رساند و كشته‌ها را جمع كرد، سپس سر فرصت برای مقصريابي اقدام كرد، حتي اين كار نيز مستلزم وجود كارشناس و داشتن اطلاعات و حضور در صحنه است و هر كس نمي‌تواند داوري كند. بنابراين پس از جنايت تروريستي اهواز نيز انتظار مي‌رفت همه كساني كه مي‌توانند و شايسته است موضع‌گيري کنند، در اين مسير حركت مي‌كردند و همه نيز همين طور رفتار كردند. به جز احمدي‌نژاد كه مثل هميشه سازي برخلاف روال و منطق پذيرفته‌شده زد و در اين‌باره به داوري پرداخت و گفت: «غفلت غیرمسئولانه دستگاه‌ها و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در شناسایی و پیگیری بهنگام عوامل به‌وجودآورنده این فاجعه، نابخشودنی است و مسئولان ذیربط باید در قبال کوتاهی‌های خود پاسخگو باشند.»

اگر به دوره ٨ ساله ١٣٨٤ تا ١٣٩٢ يعني زمان مسئوليت وي مراجعه شود، ده‌ها عمليات تروريستي رخ داد كه طي آنها تعداد زيادي از هموطنان ما شهيد و مجروح شدند. اكنون اين پرسش طرح مي‌شود كه آيا در آن زمان وي در مورد هيچ‌كدام از آن اقدامات تروريستي چنين اظهارنظري كرده بود كه اكنون چنین سخن مي‌گويد؟ به علاوه اين اظهارنظر نشان‌دهنده آن است كه گوينده آن، داوري مشخصي كه مبتني‌بر اطلاعات دقيق درباره حادثه است، در اختيار دارد. آيا چنين اطلاعاتي ممكن است در ساعات اوليه در اختيار وي قرار گرفته باشد؟ به طوري كه داوري كاملي كند؟

به علاوه فرض كنيم كه برحسب احتمال ضعيف چنين داده‌هايي وجود داشته است، آيا عقل اقتضا نمي‌كرد كه دندان روي جگر گذاشته و اجازه داده شود كه در فرصت مناسب به اين مسأله پرداخته شود. مگر ممكن است كه يك نفر توان كافي براي درك چنين نکته ساده‌اي را نداشته باشد؟ كسي كه متوجه اين نكته ساده نيست، چگونه مي‌تواند درباره اصل این حادثه داوري و قضاوت كند؟ پاسخ‌ها روشن است، هدف اصلي در بیان این جملات، طرح خود و تخريب ديگران است و منافع ملي و اصول سياسي هيچ جايگاهي در ذهنيت اين فرد ندارد. هرچند اميد چنداني به تغيير خط‌مشي و اخلاق او وجود ندارد، با اين حال بايد از خدا بخواهيم و دعا كنيم كه اين اصلاح رفتاري رخ دهد.

منبع:روزنامه شهروند

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین