|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۴
کد خبر: ۲۳۰۰۴۸
تاریخ انتشار: ۲۵ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۹
در پرتو این شناخت است که می‌توان دریافت شرایط کنونی جامعه ما و از همه مهم‌تر رفتار مسئولان کشور با یکدیگر و با مردم چقدر با فرهنگ حسینی مطابقت دارد، آن هم میان کسانی که هر یک خود را از دیگری به نهضت اباعبدالله نزدیک‌تر می‌داند ولی گاه به روش‌ها و اعمالی دست می‌یازند که باید در جبهه مقابل حسین(ع) مصادیق آن را یافت!
  جمهوری اسلامی نوشت: «در این شب‌ها و ایام باید پاسخ این سوالات را داد بخصوص برای نسل جوان، جامعه‌شناسی مدینه و کوفه یک ضرورت است، به‌ویژه مردم کوفه یعنی دسته آخر امت اسلامی که به امام خود پشت کرده و او را به شهادت رساندند.»

روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی که توسط احمد حسینی نوشته شده است، آورد:

در این ایام که جهان تشیع و آزادگی در عزای شهادت حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) سوگوار است، فرصت مغتنمی پدید آمده که با تحلیل نهضت حسینی انحرافات به‌وجود آمده در جهان اسلام به‌درستی شناخته شود و همانگونه که واقعه کربلا اسلام و دین پیامبر خاتم(ص) را زنده نگه داشت، در پرتو این شناخت انقلاب اسلامی ایران که وامدار آن حرکت حماسی و داعیه‌دار ادامه آن و نجات انسان‌هاست را از خطر انحراف و اعوجاج و شرایط ناخوشایند کنونی حفظ نمود.

در این زمینه نخستین پرسش آن است که چگونه چند دهه پس از استقرار حکومت پیامبر اسلام، فرزندان و یاران فداکار نهضت او در شرایطی قرار می‌گیرند که باید بین ذلت و بیعت با یک جریان انحرافی یا مرگ و تبعید و انزوا یکی را انتخاب کنند؟ چگونه حسین نوه آن پیامبر و فرزند امیرالمومنین مجبور می‌شود خائفا یترقب شهر و دیار خود مدینه را ترک نماید و عازم کربلا شود. او چرا از مردم شهر جد خود فرار کرد؟ چرا حج را نیمه تمام گذاشت و در راه کوفه به اجبار در سرزمینی فرود آمد که وقتی نام آن را شنید به خدای متعال پناه آورد؟ چرا حتی وقتی فرمود من مایل به جنگ نیستم بگذارید برگردم، به سختی مانع شدند و او را میان بیعت با یزید که بنام اسلام بر تخت قدرت نشسته بود و شهادت در این راه مجبور به انتخاب کردند؟

در این شب‌ها و ایام باید پاسخ این سوالات را داد بخصوص برای نسل جوان، جامعه‌شناسی مدینه و کوفه یک ضرورت است، به‌ویژه مردم کوفه یعنی دسته آخر امت اسلامی که به امام خود پشت کرده و او را به شهادت رساندند. در پرتو این شناخت است که می‌توان دریافت شرایط کنونی جامعه ما و از همه مهم‌تر رفتار مسئولان کشور با یکدیگر و با مردم چقدر با فرهنگ حسینی مطابقت دارد، آن هم میان کسانی که هر یک خود را از دیگری به نهضت اباعبدالله نزدیک‌تر می‌داند ولی گاه به روش‌ها و اعمالی دست می‌یازند که باید در جبهه مقابل حسین(ع) مصادیق آن را یافت!

راه انداختن دسته‌جات و کارناوال‌هایی بنام حسین و بیان مطالبی که هیچ ربطی به آن نهضت ندارد و حتی روضه‌ها و مداحی‌های دروغ و جهت‌دار طی سال‌های اخیر به اندازه کافی به فلسفه و هدف نهضت عاشورا لطمه زده است دیگر کافی است. و چه لطمه‌ای بالاتر از انشقاق بیشتر در صفوف فرق اسلامی که ناشی از به انحراف بردن عزاداری حسینی است، یعنی عاملی که باید موجب وحدت جهان اسلام شود برعکس عمل می‌کند و با ادامه این رویکرد چیزی نمی‌گذرد که از کربلا و عاشورا پوستینی وارونه باقی خواهد ماند و از آن همه حماسه و یادمان شگفت‌انگیز و انسان‌ساز، تنها سینه‌زنی و زنجیرکوبی و گریه‌های بی‌هدف چند روزه می‌ماند و بس، چیزی که در رژیم شاه هم بود و سرور و سالار شهیدان از آن کاملا بی‌نیاز است. آری ادامه سرفرازانه انقلاب امام‌خمینی(ره) در گرو شناخت همه جانبه و بروزسازی اهداف نهضت و قیام مقتدای او و تحلیل درست آن است، آنچه که متاسفانه امسال هم کمتر مشاهده می‌شود و در تریبون‌های بزرگی مثل صداوسیما هم نشانی از این جهت‌گیری که نیست هیچ، بلکه بهره‌جویی سیاسی و جناحی از این مقدس‌ترین اعتقاد مردم و طرح مباحث تاریخی ضعیف و بی‌پایه که موجب اعتراض و انتقاد علمای بنام گردیده، و پخش مجموعه‌های نمایشی تکراری همچنان جریان دارد. ادامه بحث ان‌شاءالله به فرصتی دیگر موکول می‌گردد چون در این مقال سعی شد از آنچه باید بیان شود سخن به میان آید از اخلاق و رفتار و مرام و فلسفه و هدف حسینی و در مجالی دیگر باید به بحث تاثرآور آنچه این شب‌ها نقل این مجالس و محافل است پرداخت.

 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین