کد خبر: ۲۲۹۴۹۵
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۲
معلم دامغانی در کسوت رئیس فرهنگستان هنر راحت بود، از همان دی 88 تا همین مرداد 96؛ در این مدت یا فرهنگستان هنر با افول جدی برنامه‌ها و رویدادها روبه‌رو شده بود یا اینکه فعالیت‌هایش را رسانه‌ای نمی‌کرد؛ کافی است در گوگل یا حتی سایت این نهاد اندکی وقت بگذارید و برنامه‌های این چند سال را مرور کنید.
 روزنامه ایران نوشت: علی معلم‌دامغانی، شنبه با ریاست فرهنگستان هنر خداحافظی کرد اما شاید کمتر کسی فکر می‌کرد شاعر پرآوازه انقلاب که برخی اشعارش همچنان میان اهل فرهنگ زمزمه می‌شود، در سال پایانی حضورش در فرهنگستان هنر با تندترین موضع گیری‌ها از سوی جامعه هنرمندان روبه‌رو شود.

تابستان و پاییز سال گذشته، آقای شاعر ناگهان جنجالی به پا کرد که هم جبران همه هشت سال سکوتش در مسند فرهنگستان هنر شد، هم در سابقه مدیریت هنری کشور کاملاً بی‌سابقه بود؛ او بی‌توجه به جایگاه حقوقی اش، هر روز تیترهای جنجالی درباره فساد در جامعه تجسمی به‌رسانه‌ها می‌داد و در وب سایت رسمی فرهنگستان نامه‌هایی عجیب با لحن‌هایی غریب درباره بزرگان هنرهای تجسمی منتشر می‌کرد. او آنقدر بر این رویه اصرار ورزید تا اینکه 600 هنرمند به ستوه آمدند و در نامه اعتراضی به رئیس‌جمهوری خواهان برخورد با او شدند.

هشت سال یک طرف و این یک سال یک طرف

معلم دامغانی در کسوت رئیس فرهنگستان هنر راحت بود، از همان دی 88 تا همین مرداد 96؛ در این مدت یا فرهنگستان هنر با افول جدی برنامه‌ها و رویدادها روبه‌رو شده بود یا اینکه فعالیت‌هایش را رسانه‌ای نمی‌کرد؛ کافی است در گوگل یا حتی سایت این نهاد اندکی وقت بگذارید و برنامه‌های این چند سال را مرور کنید.

البته در این مدت چشمه جوشان شعر استاد به راه بود و اشعار و گاه یادداشت‌هایش به مناسبت‌های مختلف در سایت فرهنگستان هنر منتشر می‌شد؛ حتی دو سرویس«سوگ سرودها» و «آرزوی اهل فرهنگ» به این مهم اختصاص یافته و استاد تقریباً هیچ رخدادی را بی‌نصیب نگذاشته اند؛ از سوگ زنده یاد عزت‌الله انتظامی تا شعر برای ملکه ریاضی جهان که هم‌اکنون نیز در سایت قابل مشاهده است.

درباره آن هشت سال، دو چهره صاحبنام عضو پیوسته فرهنگستان که نخواستند نام‌شان گفته شود، می‌گویند حتی یک جلسه با آقای رئیس برگزار نکردند؛ گویا اعضای پیوسته چنان از کم تحرک شدن فرهنگستان هنر گلایه‌مند بودند که در پایان دوره چهار ساله رئیس و در بدو کار دولت یازدهم، از رئیس جمهوری روحانی خواهان تغییر علی معلم دامغانی می‌شوند که بنا به هر دلیلی دولت موافقت نمی‌کند؛ اما در پایان دوره دوم چهار ساله که حدود یک سال پیش بود، درست بهمن ماه وقتی در مراسمی غیررسمی اعضای پیوسته در مکانی غیر از فرهنگستان گردهم می‌آیند، پیرو جنجال آفرینی‌های عجیب و غریب علی معلم در زمینه تجسمی، با تأکید مؤکد خواهان عزل او می‌شوند که در نهایت این امر نیمه شهریور امسال محقق شد.

رئیس فرهنگستان هنر یازدهم مرداد وارد شد

چهارشنبه یازدهم مرداد ماه 96، علی معلم دامغانی بعد از هشت سال سکوت برای دو ماه ناگهان به تیتر یک صفحات هنری رسانه‌ها بدل شد؛ او در اقدامی بی‌سابقه پیامی روی وب سایت این مجموعه قرار داد و مدعی شد:«500 تابلوی بدون شناسنامه و سند به خزانه فرهنگستان تحمیل شده است...» او به حتم با آگاهی کامل از بار معنایی کلمات نوشت:«عجالتاً مال، مال‌الله است.» و جالب‌تر اینکه در وب سایت فرهنگستان هنر، زیر پیام رئیس، فهرست‌هایی مشتمل بر همه این 500 تابلو، از مشخصات آثار گرفته تا همه فروشندگان و حتی تاریخ فروش نیز منتشر شد که مایه تعجب دوچندان بود. جامعه تجسمی سال‌ها می‌دانست گنجینه هنری بانک پاسارگاد که از آن به موزه بانک پاسارگاد هم یاد می‌شود در طبقه بالایی مؤسسه صبا، وابسته به فرهنگستان هنر نگهداری می‌شد و اتفاقاً شمار آثارش حدود 500 تابلوست، از این‌رو موجی از ناباوری شکل گرفت که علی معلم این مطلب را نمی‌داند؟! حتی یک جست‌و‌جوی ساده در اینترنت می‌توانست نشان دهد که دوازدهم اسفند 1393 در مؤسسه صبا(زیر نظر فرهنگستان هنر) بخش تازه خریداری شده این گنجینه در حضور وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی جنتی، به نمایش درآمد و کتاب آن در یک مجلد نفیس منتشر شد.

علی معلم دامغانی

اهالی هنر می‌دانستند بیش از یک دهه است بانک پاسارگاد بابت اشغال این فضا به مؤسسه صبا اجاره پرداخت می‌کند و این زمزمه هر روز بلندتر شنیده می‌شد که آیا صاحبخانه قصد کرده، اموال مستأجر را صاحب شود؟ و چرا صاحبخانه بعد از یک دهه ناگهان متوجه شده اموال مستأجر مال‌الله است؟! گفته می‌شد برخی هنرمندان به دیدار معلم دامغانی رفتند و به او گفتند همان فهرستی که در وب سایت‌تان منتشر کردید، اتفاقاً شناسنامه اصالت این آثار است و معلوم می‌کند بانک پاسارگاد توسط شرکت زیرنظرش پارس آریان، از این فروشندگان کارها را خریده است... اما آقای رئیس حرفش همان بود، که بود. جامعه تجسمی از اقدام غریب فرهنگستان هنر شوکه شد و بدرستی تشخیص داد اگر سکوت کند، دیگر سرمایه‌گذاران بزرگ عرصه هنر با دیدن سرنوشت موزه بانک پاسارگاد ممکن است پا پس بکشند؛ ابتدا 10 چهره شناخته شده مانند نصرالله افجه‌ای، لیلی گلستان، علی شیرازی و... هفده مرداد ماه در متنی توأم با احترام گواهی دادند این آثار به بانک پاسارگاد تعلق دارد، اما در کمال حیرت معلم دامغانی در مصاحبه‌ای همه این 10 نفر را شریک دزد خواند! بعدتر آیدین آغداشلو، پرویز تناولی، علیرضا سمیع‌آذر، حسین پاکدل، علی اکبر امین تفرشی، غلامرضا نامی و چند نام دیگر... یک به یک از طریق رسانه به او توضیح دادند اشتباه می‌کند و عجیب که رئیس سر حوصله برای هر یک از این نام‌های شناخته شده روی سربرگ فرهنگستان جوابیه‌هایی می‌نوشت که گاه از دایره ادب خارج بود و آن را در وب سایت مجموعه فرهنگستان منتشر می‌کرد.

معلم دامغانی دوازدهم شهریور سال گذشته، کار را یکسره کرد و در گفت‌و‌گو با «روزنامه ابتکار» که در صفحه نخست هم تیتر شد، اعلام کرد:«اینجا همه فاسدند؛ هنرمند فاسد، گالری‌دار برای فساد گالری ایجاد کرده، خبرنگار فاسد، بانک فاسد است...»

طبیعی بود کاسه صبر خانواده تجسمی لبریز شود، پنجم مهر ماه انجمن هنرمندان نقاش در بیانیه‌ای اعلام کرد:«با ابراز تأسف از لحن نامناسب رئیس فرهنگستان هنر نسبت به هنرمندان، استفاده از چنین لحن ناشایستی از سوی مدیری که خود مسئول یک نهاد فرهیخته هنری است دور از‌ شأن جامعه هنری ایران است.»

و سرانجام پانزدهم مهرماه سال گذشته 600 هنرمند که در میان‌شان نام‌های بزرگان تجسمی به وفور به چشم می‌خورد در بخش‌هایی از نامه‌ای اعتراضی به رئیس جمهوری نوشتند: «ایشان در پاسخ به اظهارنظر مؤدبانه هنرمندان، آنان را بارها فاسد خوانده، بزرگی از هنر ایران را مالخر می‌خواند و به استاد بزرگوار دیگری می‌نویسد:«فضولی نکن» و به رسانه‌ها می‌گوید: اینجا همه فاسدند.»

پس از این نامه، علی معلم دامغانی تقریباً سکوت پیشه کرد، بانک پاسارگاد از طریق شکایت به قوه قضائیه باز پس‌گیری موزه‌اش را پی گرفت و جامعه هنری چشم به راه واکنش رئیس جمهوری و دولت ماند؛ هرازگاهی شایعاتی به گوش می‌رسید که رئیس فرهنگستان هنر بزودی تغییر خواهد کرد اما گفته می‌شد این اتفاق به روشن شدن پرونده 500 تابلوی نقاشی پیوند خورده است؛ درباره سرنوشت دادگاه هم خبرهای غیررسمی منتشر شده اما اکنون که معلم چند روزی است دیگر رئیس فرهنگستان هنر نیست، گمانه‌هایی مطرح است که پایان دوره کاری او یک سال پیش بود و رفتن او در این روزها در اثر هیاهوهای فصل داغ سال گذشته است.

به یقین صحیح نیست دوره مدیریت 9 ساله یک نهاد را با یک سال اخیر سنجید اما خبرهای آن هشت سال و خبرهای حاشیه ساز این یک سال، چنان در هم تنیده شده است که هر گزارشی را خواه ناخواه تحت تأثیر خود قرار می‌دهد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین