زن معتاد در منجلاب فساد

 زنی که بعد از گرفتار شدن در دام اعتیاد تن به هر کاری داده و در منجلاب فساد فرو رفته بود داستان زندگی‌اش را برای مشاور پلیس این طور تعریف کرد:

در یک خانواده فقیر و جرم خیز بزرگ شدم، یک خواهر و چهار برادر دارم. 9 ساله بودم که پدرم در اثر بیماری از دنیا رفت و ما با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کردیم. هیچ منبع درآمدی نداشتیم. از وقتی یادم می آید از مادر، برادر کوچک و بزرگ گرفته، همه اعتیاد داشتند و همه نوع مواد که گیرشان می آمد مانند تریاک، شیره، کراک، هروئین، کریستال و این اواخر شیشه و .. مصرف کرده و برایشان هم فرقی نمی کرد.

برادرانم را می دیدم که برای تأمین مواد مخدرشان، دست به هرکاری از جمله سرقت لوازم خودرو، سرقت لوازم منزل و ... می زدند و هر کدام چندین فقره سوء سابقه و زندان داشتند. آنها یکی پس از دیگری در سن جوانی به خاطر مصرف زیاد مواد مخدر سنکوب کرده و از دنیا رفتند و فقط یک برادرم دارم که او هم کارتن خواب و بشدت بیمار است و هرچند می دانم سرنوشت او نیز مانند بقیه است.

سیزده سالم بود که من نیز مانند دیگر اعضای خانواده، خود را در دام اعتیاد گرفتار دیده و خیلی زود تبدیل به یک معتاد حرفه ای شدم. اوایل تریاک و بعد مصرف کننده کراک، هروئین، کریستال و شیشه شدم. به جای اینکه از سرنوشت اسف بار آنها درس عبرت بگیرم، من نیز یکی از آنان شدم و از آنجائیکه نه سرپناه درستی داشتم و نه حامی دلسوزی، برای تأمین مواد مصرفی ام تن به هر کاری زدم تا آنجا که عفت و پاکدامنی ام را از دست داده و به عنوان یک زن خیابانی کارتن خواب توسط پلیس دستگیر و زیر نظر بهزیستی برای ترک به کمپ ترک اعتیاد سپرده شدم. یک سال طول کشید تا به طور کامل پاک شدم.

اما سرنوشت من به اینجا ختم نشد و مادرم مرا به زور به عقد مردی که 25 سال از خودم بزرگتر بود درآورد و حاصل این ازدواج یک فرزند دختر است، شوهرم آدم سالم و پاکی بود اما از آنجایی که زمینه فساد و آسیب را داشتم در اثر رفت و آمد با خانواده ام و مصرف بی پروای مواد مخدر با آنها این بار شروع به مصرف شیشه کردم ....

اکنون 6 سال است که شیشه مصرف می کنم و توان ترک آن را نیز ندارم و شوهرم قصد دارد مرا طلاق داده و فرزندم را از من بگیرد.


نظر کارشناس

خانواده نخستین کانونـی است که فرد در آن قدم نهاده، رشد می کند و شخصیتـش تحت تأثیر رفتارهای والدین و سایر اعضای خانواده شکل می گیرد.

انتظارِ داشتن فرزندانی سالم و عاری از هر گونه آسیب در گرو داشتن خانواده سالم و پاک است چرا که با وضعیت نامناسب و جرم خیز خانواده، قطعاً فرزندانی با داشتن زمینه جرم و آسیب، قدم در جامعه می گذارند.


از جمله آسیب های اجتماعی که مستقیماً کانون خانواده را مورد هدف قرار می دهد، مسئله اعتیاد است، محیط مسموم، سابقه اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر در هر یک از اعضای خانواده زمینه بروز آسیب و گرایش سایر اعضاء را فراهم می نماید.

در کیس فوق عوامل گرایش به اعتیاد را این گونه می توان برشمرد: فقر اقتصادی و فرهنگی خانواده، پایین بودن سطح تحصیلات، ضعف در روابط عاطفی خانواده، خانواده ناسالم و جرم خیز، داشتن زمینه و سابقه مصرف مواد مخدر در خانواده توسط همه اعضاء، ناتوانی در مهارت های زندگی و اجتماعی به ویژه مهارت نه گفتن و ..