|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۵
بازخوانی آرای مقام معظم رهبری پیرامون لزوم وحدت شیعه و سنی
کد خبر: ۲۲۷۸۲
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۲
ریشه فقهی سلفی ها به قرن دوم هجری باز می گردد. نخستین پیوند آنان با ساختار سیاست و قدرت با پایه گذاری حکومت آل سعود شکل گرفت و با اعلام تشکیل جبهه جهانی اسلام برای جهاد با یهودیان و صلیبیان به رهبری بن لادن و وقایع یازده سپتامبر کارکرد مبارزاتی و جهادی یافت.
این جریان در سال های اخیر با رویکرد تکفیری و متهم کردن سایر مسلمانان به ناخالصی و عدول از اسلام حقیقی، رشد و شدت خاصی یافته است. آنچه مسلم است وجود چنین جریانی که با تکفیر دیگر مسلمانان و بویژه شیعیان، خود را برحق می داند، بزرگترین و مهمترین ابزار و مستمسک برای دشمنان اسلام در جهت ایجاد تفرقه و اختلاف افکنی در صفوف مسلمین است. در سال های اخیر گروه های تروریستی با اندیشه سلفی جهادی و تکفیری در سوریه و به تازگی در عراق، آتش فتنه و جنایت و مسلمان کشی را با نام اسلام و دفاع از اسلام اصیل، بر پا کرده اند. این در حالی است که دستان نه چندان پنهان استکبار و صهیونیزم جهانی در حمایت از آنان، از هویت و ماهیت اصلی سلفی ها که همانا ابزاری برای تفرق و جدایی و دشمنی میان مسلمانان است؛ پرده بر می دارد. در این میان آنچه در این مهلکه فتنه انگیز ضروری و بایسته است؛ بصیرت و بینش عمیق و موشکافانه نسبت به چنین جریانی است تا با پرهیز از دامن زدن به اختلافات، حیله و دام دشمنان اسلام را برای رخنه در صفوف مسلمین ناکام گذارد. رهنمودهای ژرف نگرانه مقام معظم رهبری در شناخت عوامل و دسایس اصلی این تفرقه افکنی از این رو قابل تأمل است.

«تکفیر» اصطلاحی است در علم کلام و فقه به معنای نسبت کفر و شرک به مسلمان دادن؛ و تکفیری مسلمانی است که دیگر مسلمانان را متهم به ارتداد و انحراف از اسلام اصیل می کند و با صدور حکم ارتداد بر مجازات آنان از جمله اعدام، رأساً اقدام می کند.

تفرقه در ادبیات اسلامی در مقابل وحدت و اتحاد و به معنای پراکنده کردن و جدا جدا نمودن آمده است. عبارت قرآنی«ان هذه امتکم امه واحده....» از نظر اغلب مسلمانان امر به اجتماع و اتحاد مسلمانان و نهی از تفرقه و فرقه فرقه شدن مسلمانان می کند. نکته قابل توجه آنکه تفرقه با اختلاف تفاوتی اساسی دارد. چنانچه اختلاف پدیده ای طبیعی و اجتناب ناپذیر است اما تفرقه امری غیر طبیعی و اجتناب پذیر است. به گونه ای که مسلمانان با وجود داشتن یک دین و ایمان به خدای یکتا و پیامبر اسلام و کتاب و قبله ای واحد، یکدیگر را گمراه و اهل باطل پنداشته و تکفیر نمایند. پیامبر اکرم(ص) با تعبیر

«ید واحده علی من سواهم» مسلمانان را به اتحاد و یکپارچگی در برابر دشمنان دعوت نموده است و در غیر این صورت است که فتنه و آشوب اجتماع آنان را در بر خواهد گرفت. اعتصام و تمسک به حبل الله و ریسمان الهی بر اساس نص صریح خداوند تنها راه مقابله با تفرقه در جماعت مسلمین است. ریسمانی که مصداق عینی آن «قرآن کریم» است که رمز وحدت مسلمانان جهان است: «فیکم بکتاب الله».

اما آنچه مسلم است دور شدن از کتاب و ریسمان الهی موجبات قرار گرفتن در مسیر اهداف و منافع دشمنان کتاب خدا و دین راستین الهی را فراهم می آورد. آن چنان که امروز دنیای اسلام با چنین فتنه ای با برنامه ریزی و مدیریت استکبار جهانی و ایادی آن در منطقه خاورمیانه همچون رژیم غاصب صهیونیست دست به گریبان است. رشد جریان تکفیری در سال های اخیر با قرائت متحجرانه از سنت نبوی و برداشت های ظاهری از آیات قرآن و اتهام تکفیر و تحریف اسلام به دیگر مسلمانان بویژه شیعیان را باید سناریوی جدید نظام سلطه برای در هم شکستن اتحاد مسلمانان و تفرقه افکنی میان آنان به شمار آورد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی با شناخت عمیق از مدیریت جهانی چنین جریانی، برای رخنه در اجتماع مسلمین و ایجاد فساد و فتنه انگیزی میان آنها برای نیل به منافع و اهداف جبهه استکبار، در بیانات خود در مناسبت ها و زمان های مختلف، به واکاوی و ریشه یابی این تفرقه افکنی می پردازند.



*اسلام تکفیری در مقابل اسلام اصولگرا

حضرت آیت الله خامنه ای، ریشه اصلی چنین جریانی را نحوه مقابله دشمنان با اسلام و بهره گیری آنان از پوشش اسلام برای حذف و تقابل با اسلام می دانند. حضرت امام خمینی(ره) نیز با تعبیر <اسلام امریکایی> در مقابل <اسلام ناب محمدی> به پذیرش ولایت دشمنان دین و همراهی با طواغیت و تمسک ظاهری به اسلام از سوی دولت های مسلمان اشاره می کنند و این اسلام را مغایر با اسلام حقیقی و ناب بر می شمارند؛ چراکه اسلام امریکایی در راستای اهداف و منافع امریکا و صهیونیزم جهانی است. مقام معظم رهبری با تأکید بر این مسأله می فرمایند: «آنچه مسلم است، اینان در جهت کلی قطعاً 180 درجه در جهت مخالف اسلام حرکت می کنند. اسلام همراهی با دشمنان دین را، ولایت دشمنان دین را، ولایت مستکبرین را جزو چیزهایی دانسته است که مؤمن باید از آن بر کنار باشد» (8/4/93)

ایشان اسلام تکفیری را نیز چون اسلام لاییک در ذیل اسلام امریکایی و اسلام در راستای منافع دشمنان دین و در مقابل اسلام راستین به شمار آورده و می فرمایند: «دو الگوی «اسلام تکفیری» و «اسلام لاییک» از سوی غرب به شما پیشنهاد شده و خواهد شد تا الگوی «اسلام اصولگرای معتدل و عقلانی» در میان انقلاب های منطقه تقویت نشود. کلمات را دوباره و به دقت تعریف کنید.» ایشان با ترسیم ابعاد اسلام تکفیری و اصولگرا به باز تعریف مفاهیم در این چارچوب می پردازند: «دموکرات بودن» اگر به معنای مردمی بودن و انتخابات آزاد در چارچوب اصول انقلاب هاست، همه دموکرات باشید و اگر به معنای افتادن به دام لیبرال دموکراسی درجه دوم و تقلیدی باشد، هیچ یک دموکرات نباشید. «سلفی گری» اگر به معنای اصولگرایی در کتاب و سنت و وفاداری به ارزش های اصیل و مبارزه با خرافات و انحرافات و احیای شریعت و نفی غربزدگی باشد، همگی سلفی باشید و اگر به معنای تعصب و تحجر و خشونت میان ادیان یا مذاهب اسلامی ترجمه شود، با نوگرایی و سماحت و عقلانیت - که ارکان تفکر و تمدن اسلامی اند - سازگار نخواهد بود و خود باعث ترویج سکولاریزم و بی دینی خواهد شد. » ایشان تأکید می کنند که به چنین اسلامی که با دامن زدن به جنگ های قبیله ای و مذهبی، اشداء با مؤمنین و رحماء با کفار است نباید اعتماد کرد؛ چراکه آن همان اسلام امریکایی و انگلیسی است که مسلمانان را به دام سرمایه داری غرب و مصرف زدگی و انحطاط اخلاقی می کشاند (14/11/1390)



*اختلاف افکنی: سیاست استعماری استکبار

در بررسی و ریشه یابی ایجاد چنین اختلافی میان گروه های مسلمان آنچه اهمیت دارد توجه به سیاست کهنه استعمار در قرون اخیر است. رهبر معظم انقلاب با نظر به نقش آفرینی دشمنان اسلام در شکل دهی و دامن زدن به اختلافات عقیدتی، آن را سیاست کهنه و قدیمی استعمار بویژه انگلیسی ها در سده های اخیر برمی شمارند. به طوری که اختلاف افکنی میان شیعه و سنی و سایر فرق و طوایف اسلامی ابزار آنان برای سلطه و انحراف افکار و اذهان مسلمین از دشمن اصلی آنها یعنی اسرائیل است: «امروز در دنیای اسلام برای اینکه دستگاه های استکباری به هدف های استکباری خودشان برسند، برای اینکه مشکلات خودشان را پوشیده و مخفی نگهدارند، در میان مسلمانان اختلاف ایجاد می کنند؛ شیعه هراسی به وجود می آورند، برای اینکه رژیم غاصب صهیونیستی را محفوظ نگهدارند، برای اینکه تضادهایی که سیاست های استکباری را در این منطقه به شکست کشانده است، به نحوی حل کنند؛ راه آن را در این می بینند که بین مسلمانان اختلاف بیندازند. خب، این را باید دید، این را باید فهمید. »(6/3/93)

ایشان در بیاناتی دیگر ضعف اسرائیل در مقابل یک میلیارد و نیم مسلمان را عاملی برای دست یازیدن دشمن به ابزار تفرقه برمی شمارند: «دشمن صهیونیستی در مقابل یک میلیارد و نیم مسلمان عددی نیست؛ به حساب نمی‏آید. اختلاف در دنیای اسلام ـ این ضعفی که در درون دنیای اسلام است ـ موجب می شود که دشمن ضعیف بتواند راه خود را پیدا کند، یارگیری کند، از بین برادران مسلمان دشمن برای خود یارگیری کند.»(15/4/88)

ایشان ترویج افراطی گری انحرافی به نام اسلام و به نام دین و شریعت و ایجاد جریان های تکفیری در جهان اسلام را یک« مژده » برای دشمنان اسلام و استکبار می دانند؛ چرا که «به جای توجه مسلمانان به واقعیت خبیث رژیم صهیونیستی، توجه ها را به جای دیگری معطوف می کنند.»(29/10/92)

دشمنان اسلام با طراحی و پی ریزی چنین توطئه ای، اختلافات عقیدتی مسلمانان را به ستیزه گری، دشمنی و کشمکش بدل می نمایند؛ چرا که «آنان خوب فهمیدند که اگر در دنیای اسلام مذاهب اسلامی گریبان یکدیگر را بگیرند و کشمکش با همدیگر را شروع کنند، رژیم غاصب صهیونیست نفس راحتی خواهد کشید.»(20/6/92) بدین سان «امپراتوران کفر و نفاق به رهبری امریکا و اسرائیل می خواهند معادله جهاد و مقاومت را تبدیل به طرح تکفیر و ترور فرزندان اسلام نموده و در یک کلام، جنگ شیعه - سنی را به مثابه دلمشغولی ملت های مسلمان بر جهان اسلام تحمیل کنند و به خیال خود از این راه بر تمامی مقدرات مادی و معنوی جهان اسلام مسلط شوند.» (24/4/91)

تحریک شیعه و سنی به بدگویی و تهمت و تقابل با یکدیگر با ابزارهای ارتباط جمعی و سرمایه گذاری مالی غرب در این راستا، خود گویای منافعی است که این اختلاف و تفرقه مسلمین، نصیب جبهه استکبار می کند: «عامل این جنگ مسلمان با مسلمان، کسانی هستند که از پول دست نشاندگان مستکبرین استفاده می کنند. آنها با بزرگ نمایی دستگاه های تبلیغاتی دشمن، اسلام را در چشم افکار عمومی دنیا زشت جلوه می دهند؛ وقتی تلویزیون ها یک آدمی را نشان می دهند که به نام اسلام، جگر یک انسانی را می جود، درباره اسلام چه فکر می کنند؟ دشمنان اسلام برنامه ریزی کردند؛ اینها چیزهایی نیست که دفعتاً به وجود بیاید، اینها چیزهای خلق الساعه نیست؛ اینها چیزهایی است که درباره آن مدت ها برنامه ریزی شده است، پشت سر اینها سیاست هست، پشت سر اینها پول هست، دستگاه های جاسوسی پشت سر این جور کارها هستند.» (29/10/92) قرار دادن رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی با حمایت مالی غرب در اختیار این گروه های افراطی در همین راستا صورت می گیرد:

« وسایل ارتباط جمعی و رسانه در اختیار این ها می گذارند؛ در کجا؟ در امریکا! در کجا؟ در لندن! آن تشیعی که از لندن و از امریکا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیع به درد شیعه نمی خورد» (20/6/92)

از نظر حضرت آیت الله خامنه ای، اینها نه شیعه و نه سنی هستند بلکه صرفاً به دنبال آتش افروزی و ایجاد درگیری و پیشبرد خواست و اهداف دشمنان اسلام هستند. ایشان، دشمنان اصلی اسلام را نه تکفیری ها و سلفی ها و گروه های افراطی، بلکه تحریک کنندگان و حامیان مالی و تسلیحاتی آنان می دانند: «اما دشمن اصلی، آن کسی است که اینها را تحریک می کند، آن کسی است که پول در اختیارشان می گذارد، آن کسی است که وقتی انگیزه آنها اندکی ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزه دار می کند؛ دشمن اصلی، آن کسی است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل و ملت مظلوم ایران می افشاند؛ اینها آن دست پنهان سرویس های امنیتی و اطلاعاتی است. لذا ما مکرر گفته ایم این گروه های بی عقلی را که به نام سلفی گری، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهوری اسلامی مقابله می کنند، دشمن اصلی نمی دانیم؛ فریب خورده می دانیم؛ دشمن اصلی آن دشمن پشت پرده است، آن دست نه چندان پنهانی است که از آستین سرویس های امنیتی بیرون می آید و گریبان مسلمانان را می گیرد و آنها را به جان هم می اندازد.» (14/3/93)

جریان تکفیری بی شک با جدایی و تفرقی که میان گروه های اسلامی ایجاد می کند، عامل و ابزار مهمی برای مقابله با موج بیداری اسلامی و تحت الشعاع قرار دادن آن است. رهبر انقلاب با توجه به این نکته می فرمایند: «امروز یکی از خطرناک ترین چیزهایی که نهضت بیداری اسلامی را تهدید می کند، اختلاف افکنی و تبدیل این نهضت ها به معارضه های خونین فرقه ای و مذهبی و قومی و ملی است. این توطئه هم اکنون از سوی سرویس های جاسوسی غرب و صهیونیزم، با کمک دلارهای نفتی و سیاستمداران خودفروخته، از شرق آسیا تا شمال آفریقا و بویژه در منطقه عربی، با جد و اهتمام دنبال می شود و پولی که می توانست در خدمت بهروزی خلق خدا باشد، خرج تهدید و تکفیر و ترور و بمب گذاری و ریختن خون مسلمانان و برافروختن آتش کینه های درازمدت می گردد.» (9/2/92)

گردانندگان و ایادی غربی جریان تکفیر، علاوه بر پوشش نهادن بر موج بیداری اسلامی، هرگونه کشمکش و جنگ داخلی کشورهای اسلامی را نزاع عقیدتی و جنگ میان شیعه و سنی وانمود می کنند. آن چنان که در سوریه، لبنان، عراق و بحرین و لیبی، پاکستان جریانات معارض را مزورانه به جنگ عقیدتی شیعه و سنی پیوند زده اند: « تبلیغات غرب و رسانه های منطقه ای وابسته و مزدور، جنگ ویرانگر در سوریه را نزاع شیعه و سنی وانمود می کنند و حاشیه امنی برای صهیونیست ها و دشمنان مقاومت در سوریه و لبنان پدید می آورد. این در حالی است که دو طرف نزاع در سوریه، نه سنی و شیعه، بلکه طرفداران مقاومت ضدصهیونیستی و مخالفان آنند. نه دولت سوریه یک دولت شیعی و نه معارضه سکولار و ضد اسلام آن یک گروه سنی اند. تنها هنر گردانندگان این سناریوی فاجعه آمیز آن است که توانسته اند از احساسات مذهبی ساده اندیشان در این آتش افروزی مهلک استفاده کنند. این موج تبلیغات در مورد بحرین نیز به گونه ای دیگر به دروغ و فریب سرگرم است. در بحرین، اکثریتی مظلوم که سال های متمادی است از حق رأی و دیگر حقوق اساسی یک ملت، محرومند، به مطالبه حق خود برخاسته اند. آیا چون این اکثریت مظلوم شیعه اند و حکومت جبار سکولار، متظاهر به سنی گری است، باید این را نزاع شیعه و سنی دانست؟ استعمارگران اروپایی و امریکایی و همپیاله های آنان در منطقه البته می خواهند چنین وانمود کنند، ولی آیا این حقیقت است؟» (9/2/92)



*اتحاد کلمه تنها راه نجات

در میان آتش فتنه و آشوب و تفرقه افکنی دنیای استعمار و استکبار، آنچه اهداف شوم آنان را متزلزل و منافع شان را ناکام می گذارد بی شک وحدت مسلمین است: «امروز تنها راهی که دنیای اسلام برای حفظ منافع ملت های اسلامی دارد، اتحاد کلمه بر محور اسلام است؛ «نه» گفتن به اهداف و مطامع استعماری دشمنان و مستکبران است. هدف استکبار، محو هویت ملی و دینی در دنیای اسلام و بویژه در خاورمیانه است. مقابله با این هدف، با اتحاد بیشتر، با همبستگی بیشتر، با تمسک به اسلام، با ترویج اسلام و با ایستادن در مقابل زیاده خواهی های امریکا و مستکبران عملی است و لاغیر.» (11/6/84)

مهمترین محور اتحادبخش و جمع کننده از نظر رهبر انقلاب اسلامی در میان مسلمانان، « مرجعیت» است بویژه در عراق با تحکیم موضع مرجعیت و نقش گردآوری کننده علما پیرامون اسلام، دام تفرقه افکنانه دشمنان ناکام می ماند. (26/1/83) ایشان پیش از این نیز در حوادث ده سال پیش عراق، اوضاع کنونی این کشور را پیش بینی نموده و گروه های مختلف اسلامی را به وحدت حول محور اسلام برای پرهیز از پراکندگی و تفرق دعوت نمودند: «به ملت مؤمن و غیور عراق یادآوری می کنم که تنها راه سربلندی ملت و نجات کشور از شر نقشه های خطرناک استکبار و صهیونیزم، وحدت کلمه آنان در زیر پرچم پرافتخار اسلام است و امروز آنان می توانند با تمسک به این ریسمان مستحکم الهی آینده ای را برای کشور خود و نسل های بعدی رقم بزنند که در آن عراق اسلامی و مستقل همچون ستاره درخشانی در دنیای اسلام نمایان گردد. بزرگان و نخبگان دینی و سیاسی عراق تنها با تمسک به اسلام و وحدت کلمه خواهند توانست وظیفه بزرگی را که در این روزگار استثنایی بر عهده دارند انجام دهند و امید است که در این راه ثابت قدم و موفق

باشند.»(7/6/82)

با ترسیم چنین الگویی از صف بندی دشمنان اسلام، از سوی مقام معظم رهبری، جایگاه جریان تکفیری و حامیان منطقه ای آنها در میان کشورهای مسلمان بخوبی روشن و آشکار می گردد؛ چرا که از نظر ایشان: « امروز هر حنجره ای که به وحدت دنیای اسلام دعوت کند، حنجره الهی است، ناطق من الله است. هر حنجره ای و زبانی که ملت های مسلمان را، مذاهب اسلامی را، طوایف گوناگون اسلامی را به دشمنی با یکدیگر تحریک کند و عصبیت ها را علیه یکدیگر تحریک کند، ناطق من الشیطان است. «من اصغی الی ناطق فقد عبده فان کان النّاطق عن الله فقد عبد الله و ان کان النّاطق ینطق عن لسان ابلیس فقد عبد ابلیس». آنهایی که از زبان ابلیس حرف می زنند، خودشان و مستمعین خودشان را به طرف جهنم می برند؛ خودشان را هم دچار هلاکت می کنند. «أ لم تر الی الذّین بدّلوا نعمت الله کفرا و احلّوا قومهم دار البوار. جهنّم یصلونها و بئس القرار»؛ «یقدم قومه یوم القیامه فأوردهم النّار»، که درباره فرعون است.» (18/3/92) بدین سان دنیای اسلام امروز بیش از پیش و بیش از هر چیز به اتحاد و یکپارچگی و دوری از تفرقه و پراکندگی محتاج است تا اجتماع صفوف مسلمانان، لرزه به پیکره و هیمنه دشمنان اسلام و در رأس آنان رژیم صهیونیستی بیفکند.
منبع: روزنامه ایران
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین