کد خبر: ۲۲۶۱۱۴
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۲
«هر سال که می‌گذرد، رقابت‌ها به دلیل بالا رفتن سطح کمی و کیفی آش‌های طبخ شده در این جشنواره نیز بالاتر می‌رود و خوشبختانه امسال شاهد رقابت تنگاتنگی بین آشپزهای حاضر در این جشنواره بودیم که در نهایت و بعد از داوری 55 آش ار 45 گروه که بسیار سخت بود و به کمک دو نفر از همکارانم انجام شد، توانستیم به جمع‌بندی نهایی برسیم.
سیزدهمین جشنواره ملی آش ایرانی در زنجان با معرفی نفرات برگزیده از سوی داوران به کار خود پایان داد تا یک سال دیگر به عمر این جشنواره که امروزه به برندی برای زنجان تبدیل شده است، افزوده شود.

 سیزده سال است که از عمر جشنواره غذایی آش ایرانی در زنجان می‌گذرد. شاید در روزهای اول کمتر کسی به ذهنش خطور می‌کرد که این جشنواره «آش‌خوران» در زنجان، روزی به محلی برای رقابت ایرانیانی باشند که در طول سال لحظه‌شماری می‌کنند تا در محل ائل‌داغی زنجان با جلب رضایت داوران سخت‌گیر، برای خود جایگاهی کسب کنند، جایگاهی که سالیان سال از آن‌ها به‌عنوان آشپزی که صاحب عنوان شده است، یاد خواهد شد.

از سال 84 که این جشنواره کلید خورد، به جز سالی که به دلیل شیوع وبا، زنجانی‌ها و سایر علاقه‌مندان به این جشنواره غذایی از حضور در آن محروم شدند، هر سال شاهد برگزاری منظم آن در زنجان هستیم و این یعنی همتی که از روز اول برگزاری این جشنواره وجود داشت، امروز به عادتی ملی و البته طاقت‌فرسا که هر مدیری را از پای درمی‌آورد، تبدیل شده است اما گویا یحیی رحمتی، مدیرکل میراث‌فرهنگی، صنایع‌ دستی و گردشگری استان زنجان خیال ندارد به این زودی‌ها میدان را خالی کند.

رکورد آش‌خوران شکسته شد

کم‌کم آماده می‌شدم تا برای تهیه گزارش میدانی از مراسم اختتامیه سیزدهمین جشنواره ملی آش ایرانی، خود را به محل برگزاری این جشنواره برسانم. تا نیمه‌های راه دغدغه‌ای مرا به خود مشغول نمی‌کرد و مدام در ذهنم با تیتر این گزارش کلنجار می‌رفتم که ناخودآگاه عبارت «آش با جاش تمام شد» به ذهنم خطور کرد، در همین حین بود که آرامش خیابان‌های زنجان نیز تمام شد و من به ناگاه خود را در میان انبوه خودروهایی که قصد داشتند خود را در کورسی نابرابر به ائل‌داغی برسانند، گرفتار دیدم.

جشنواره ملی آش ایرانی هر چقدر پخته‌تر، ملی‌تر و برندتر می‌شد، نبود زیرساخت‌هایی که بتواند چنین جشنواره‌ای را در دل خود جای دهد نیز بیش از سال‌های گذشته به چشم‌می‌آمد. هنوز به میانه‌های راه نرسیده بودم که حرکت خودروها به دلیل ترافیک سنگین و جاده‌ای که ظرفیت این‌همه خودرو را نداشت، متوقف شد. قبل از اینکه بوی آش‌های بار گذاشته شده به مشامم برسد، بوی صفحه کلاج و لنت ترمزها بود که حکایت از راهی طولانی برای رسیدن به جشنواره سیزدهم را به من می‌داد.

به هر زحمتی بود با خودرویی که سن آن بزرگ‌تر از جشنواره آش بود، خود را به پارکینگ محل برگزاری مسابقه دیگ‌های آش رساندم اما تا چشم کار می‌کرد پارکینگ بزرگ ائل‌داغی مملو از خودروهایی بود که علاقه‌مندان به این جشنواره را زودتر از من که کلی نقشه برای مراسم اختتامیه داشتیم، به این محل کشانده بود. حال باید در بین انبوه جمعیت به دنبال کلیدواژه‌های گزارشم می‌گشتم، کلیدواژه‌هایی که بتوانند این حضور بی‌سابقه و رکوردشکنی آش‌خوران را در جشنواره سیزدهم به تصویر بکشد.

سومین اجتماع بزرگ زنجانی‌ها با طعم جشنواره

اگر پاریس را به عنوان عروس اروپا، لندن را به خاطر باران‌هایش، هلند را به خاطر گل‌هایش و ... می‌شناسند، زنجان را به خاطر مردمانش خواهند شناخت، مردمانی که این روزها محل زندگی خود را به برندهای مختلف مزین کرده‌اند و این حاکی از یک مشارکت اجتماعی مطلوب و همراهی همیشگی در بخش‌های مختلف و لایه‌های گوناگون جامعه بوده است، لایه‌هایی که می‌توان در بین آن‌ها هم از اشک‌هایی که برای اهل‌بیت (ع) می‌ریزند صحبت کرد و هم از لبخندهایی که حاکی از «میزبانی مهربان» است، سخن به میان آورد.

روزهای هشتم و یازدهم محرم جزو ایامی است که در تقویم ما زنجانی‌ها جزو روزهای خاص به‌شمار می‌رود و همین خاص بودن این دو روز باعث شده است که از زنجان به عنوان پایتخت شور و شعور حسینی یاد شود اما قصه همین جا تمام نمی‌شود؛ چرا که این شور و شعور حسینی فقط یک روی سکه است تا همگان گمان نبرند که سهم زنجانی‌ها فقط گریه ـ از نوع مقدس‌ترین‌اش ـ است و آن روی سکه نیز شادترین مردمان این خطه پهناور هستند تا پاداش خود را به عنوان میزبان مهربان دریافت کنند.

بی‌تردید در سال‌های آینده از 26 مردادماه به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین اجتماعات مردم استان زنجان یاد خواهد شد، روزی که پهنه گسترده ائل‌داغی، جایی برای سوزن انداختن نداشت و هیچ قلمی نمی‌تواند این حضور را آن‌گونه که در شأن مردم زنجان است به رشته تحریر دربیاورد و سهم من نیز از این حضور فقط بسنده کردن به این چند سطر بود تا بهانه‌ای برای بها دادن به گزارشم باشد، بهانه‌ای که به مسئولان خاطرنشان کرد اگر در مسیر خدمت‌رسانی به مردم باشند، مردم نیز آن‌ها را به بهترین شکل همراهی خواهند کرد.

قضاوت داوران هر سال سخت‌تر می‌شود

همین که بتوانم در بین انبوه جمعیت، ذهن خود را متمرکز کنم، کاری بس شاهانه بود. اینجا همان جایی است که علی‌رغم ازدحام جمعیت، آرامش خاصی به انسان دست می‌دهد. گویی سفری چند ساعته به همه جای ایران کرده‌ای. حضور نمایندگانی از همه استان‌ها، زنجان را میزبان مهربان ایران کرده بود و زنجانی‌ها نیز این رسم میزبانی را خوب به جای آورده و مدام به سیاه‌چادرهایی که در فواصل مختلف برپا شده بود سر می‌زدند تا ایران‌گردی خود را در چند ساعت تکمیل کنند.

مشکل امروز رسانه‌ها بحث سوژه‌یابی است ام اینجا انبار سوژه بود و من مانده بودم با این‌همه سوژه ناب، چگونه خود را به چند خط ناقابل قانع کنم اما چاره‌ای نیست چون قرار است همه این شور و نشاط زندگی را هنرمندانه و در قالب چند خط محصور کنم تا شاید بتوانم حق مطلب را برای آیندگان ادا کرده باشم، به همین خاطر به سراغ یکی از داوران این جشنواره رفتم که خود را مهیای حضور در مراسم اختتامیه می‌کرد، چند قدمی با «سیما شیرازی» همراه شدم تا شاید از چند و چون داوری‌ها مطلع شوم.

جالب است، همه داوران در هر عرصه‌ای که باشند از وضعیت‌شان راضی نیستند اما نارضایتی این داور به خاطر سخت بودن شرایط قضاوت در این جشنواره بود که اظهار می‌کرد: «هر سال که می‌گذرد، رقابت‌ها به دلیل بالا رفتن سطح کمی و کیفی آش‌های طبخ شده در این جشنواره نیز بالاتر می‌رود و خوشبختانه امسال شاهد رقابت تنگاتنگی بین آشپزهای حاضر در این جشنواره بودیم که در نهایت و بعد از داوری 55 آش ار 45 گروه که بسیار سخت بود و به کمک دو نفر از همکارانم انجام شد، توانستیم به جمع‌بندی نهایی برسیم.

جشنواره آش مثل ملیله مال زنجانی‌ها است

پیدا کردن مدیرکل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان در مراسم اختتامیه، سخت‌تر از پیدا کردن یک سوزن در انبار کاه بود اما مرد شماره یک این روزهای زنجان به واسطه برگزاری دو جشنواره غذایی به فاصله چند ماه که از عمر اولی (جشنواره اکو) چهار سال و از عمر دومی (جشنواره ملی آش ایرانی) سیزده سال می‌گذرد، رخ‌نما شد و گویی هه دنیا را به من داده بودند چون برای ادامه گزارشم، دچار کمبود واژه شده بودم و یحیی رحمتی کلیددار صندوقچه واژگانم برای جان دادن به ادامه راهم بود.

وقتی چهره خسته اما بشاش و پرنشاط وی را دیدم، بی‌اختیار صحبت‌های «مسیح‌الله معصومی» شهردار زنجان در مراسم افتتاحیه که اظهار کرده بود «برگزاری جشنواره در چنین سطحی، آن‌هم سیزده سال مداوم، کار بسیار طاقت‌فرسایی است» به ذهنم خطور کرد اما رحمتی از کاری که کرده بود راضی به نظر می‌رسید و صحبت‌های کوتاهش حاکی از آن بود که می‌خواستم به همه ثابت کنم که زنجانی‌ها به همان اندازه که در ارادت به اهل‌بیت (ع) همراه هستند، در میزبانی از شادی مردم ایران نیز پای کارند.

حضور 120 هزار نفر به صورت روزانه در این جشنواره، برپایی 196 غرفه، استقبال همه استان‌ها در غرفه‌های صنایع‌دستی، رقابت بیش از 22 استان در بخش مسابقه آش، برگزاری شب‌های فرهنگی، رتبه دوم کشوری در برگزاری غرفه صنایع‌دستی از نظر وسعت و تعداد، بزرگ‌ترین جشنواره غذایی کشور و ... همه آمار بود که دوست نداشت در اختیار من بگذارد و خلاصه کلامش در کمتر از یک دقیقه‌ای که باهم هم‌کلام شدیم این بود که امروز زنجانی‌ها همشهری خود را سربلند کردند و نشان دادند که جشنواره آش هم مثل ملیله، مال زنجانی‌ها است.

نمایشگاه صنایع‌ دستی؛ یار دیرین جشنواره ملی آش

حضور همه استان‌ها در بخش صنایع‌دستی که یار دیرین جشنواره ملی آش ایرانی در زنجان است، امسال بیش از سال‌های چذشته خودنمایی می‌کرد. بی‌شک، برگزاری جشنواره‌هایی چون جشنواره ملی آش ایرانی که سیزده سال است به میزبانی زنجان برگزار می‌شود، فرصت بسیار مغتنمی است تا بتوان از این ظرفیت برای معرفی صنایع‌دستی استان بهره‌مند شد، فرصتی که امسال بیش از سال‌های گذشته به آن ارج نهاده شد و مردم زنجان توانستند بدون سفر به دور ایران، صنایع‌دستی اقوام مختلف را خریداری کنند.

«حمایت از کالای ایرانی» را می‌شد به عینه در این جشنواره لمس کرد. خبری از مغازه‌ها و پاساژهای شیک نبود و همه اجناس خلاصه می‌شد در هنر دستان هنرمندان ایرانی. نمایشگاه تخصصی صنایع‌دستی را باید یار دیرین جشنواره ملی آش ایرانی دانست که هم‌پای این جشنواره و همراه مردم زنجان، میزبان مهربانی برای همگان بوده است، همراهی که این روزها بیش از همه برای تحقق شعار سال به همراهی مسئولان نیاز دارد تا مرهمی برای دستان رنجور هنرمندان این عرصه باشد.

روز آخر بود و همه به دنبال رسیدن به سهمی ارزنده در ساعات پایانی جشنواره سیزدهم و من نیز که واژه‌هایم در این اثنی به هم گره خورده بودند، در عین ناامیدی توانستم سهم خود را از یکی از هنرمندان صنایع‌دستی استان‌های شمالی کشور بگیرم. وی حضور مردم زنجان در این جشنواره را بی‌نظیر عنوان کرده و با یادآوری اینکه زنجانی‌ها به معنای واقعی کلمه میزبان مهربان هستند، به یک نکته مهم اشاره می‌کند و آن اینکه «امروز صنایع‌دستی کشور به یک نوآوری نیاز دارد و بس».

آش با جاش تمام شد اما گردشگر ماند

بدون اغراق باید گفت که تجربه برگزاری بیش از یک دهه جشنواره ملی آش ایرانی، زنجان را به یکی از استان‌های برند در برگزاری جشنواره‌های حوزه غذا در کشور تبدیل کرده و آمار حاکی از آن است که استان زنجان در حوزه برگزاری جشنواره‌های مختلف، پیشرو بوده و امروز که به دقایق پایانی سیزدهمین جشنواره ملی آش ایرانی در زنجان می‌رسیم، استقبال بی‌نظیر مردم زنجان حاکی از آن است که بنای برگزاری این جشنواره در زنجان، بنای درستی بوده است.

احیای سنن ایرانی در حوزه غذا را نیز باید یکی از دستاوردهای مهم جشنواره آش قلمداد کرد و رویکرد اصلی که این جشنواره در پیش گرفته، احیای سفره‌های ایرانی است؛ چرا که در جامعه صنعتی و گرایش افراد به فست‌فودها، فرهنگ سفره‌های ایرانی کم‌کم دارد از بین می‌رود و امروز سفره ایرانی در جشنواره ایرانی اختصاص به آشی داشت که همه ما زنجانی‌ها آن را خوردیم تا آش سیزدهم نیز به کار خود پایان دهد، آشی که خوردیم اما دهن‌مان نسوخت اما دل‌مان چرا!

این آش نیز با جاش تمام شد. مردم کم‌کم بساط خود را برای آغاز هفته‌ای بانشاط جمع می‌کنند. من نیز بساط ناچیز خود را که خودکار و دفترچه یادداشت است، به کناری می‌گذارم تا کمی به آرامش روزهایی فکر کنم که از این جشنواره حرف‌های زیادی در رسانه‌ها بر زبان خواهند آورد. درست است که آش با جاش تمام شد اما سخن آخر مدیرکل‌میراث‌فرهنگی استان زنجان می‌تواند پایان‌بخش خوبی برای این گزارش باشد: «هدفم افزایش گردشگر نیست، ماندگاری گردشگر است و امروز گردشگر ماند تا آش با جاش تمام شود».
منبع: ایسنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین