مانیفست احمدینژاد هم به عنوان محور عملیاتی این پروژه فتنهانگیز کاملا روشن بود. اول ایجاد دو قطبی ملت-حکومت برای جدایی حداکثری خواست مردم از نظام، دوم القای فساد فراگیر در جمهوری اسلامی از ابتدای تاسیس تا امروز، سوم غرق شدن کشور در اختلافات داخلی با ترویج تهمت و دروغ و افشاگری از جایگاه ریاست جمهوری که نقطه اوج آن در مناظرات ۸۸ بود.
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم محمد محمودی/ دبیر پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی نوشت:سوال مجلس شورای اسلامی از رئیسجمهور در شرایط امروز کشور به نفع کیست؟ به نفع مردم و نظام و اقتصاد و اتحاد ملی؟ یا به نفع دونالد ترامپ، بنیامین نتانیاهو، حجتیهایها و احمدینژاد؟ برای پاسخ به این سوال، باید کمی به عقب برگردیم، تا هم ریشه طرح سوال از روحانی را بیشتر درک کنیم هم تبار سوال کنندگان را بهتر بشناسیم. محمود احمدینژاد از نگاه آیتا... هاشمی اصلیترین محور انحراف انقلاب بود، به شکلی که از نگاه رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، کلیدیترین بنیانهای جمهوری اسلامی در حوزههای مختلف اخلاق، اقتصاد، اعتقاد، اتحاد و حتی اقتدار آن از سال ۸۴ با برنامهریزی شوم جریان انحرافی پلهبهپله مورد هجوم قرار گرفت تا آرزوی ۷۰ ساله حجتیهایها برای «شکست خمینی» بعد از سالها خاموشی و انزوا، جان تازهای بگیرد تا بهزعم خود بتوانند یکی از مهمترین موانع مهم ظهور را -از سال ۴۲ تا امروز- بالاخره از سر راه بردارند! مانیفست احمدینژاد هم به عنوان محور عملیاتی این پروژه فتنهانگیز کاملا روشن بود. اول ایجاد دو قطبی ملت-حکومت برای جدایی حداکثری خواست مردم از نظام، دوم القای فساد فراگیر در جمهوری اسلامی از ابتدای تاسیس تا امروز، سوم غرق شدن کشور در اختلافات داخلی با ترویج تهمت و دروغ و افشاگری از جایگاه ریاست جمهوری که نقطه اوج آن در مناظرات ۸۸ بود و چهارم ترویج اسلام ایرانی برای گسترش کینه بین ایران و کشورهای اسلامی به همراه توجیه جنایت تاریخی هولوکاست برای ایجاد فضای مظلومنمایی برای اسرائیل و ایرانهراسی گسترده در دنیا. فراموش نشود که هدف نهایی تمام این راهکارهای خبیث -همانطور که آیتا... هاشمی در نامه تاریخی سال ۸۸ به آنها اشاره کرده بود- زیر سوال بردن مدیریت اصل انقلاب بوده و هست. حال اگر نگاهی به ترکیب اسامی نمایندگان امضا کننده سوال از رئیسجمهور در مجلس شورای اسلامی بیندازید خواهید دید جمع زیادی از آنها در سالهای ریاست جمهوری احمدینژاد یا در خارج مجلس حامی پروپاقرص وی بودهاند و یا در مجلس، چنان پای او ایستادند که تا آخر تلاش کردند که هیچ سوالی از وی مطرح نشود! چرا؟ چرایش را در پاسخ به سوال مطرح شده در همین مقال باید پیدا کرد؟
که اگر دوران ریاست جمهوری احمدینژاد مایه برکت برای اسلام و انقلاب و نظام و مردم شد، سوال نمایندگان حامی وی هم امروز از روحانی همینگونه خواهد شد؟ فراموش نکنیم این جریان اصلا کاری به اشخاص و نهادها ندارد، چون آنها همه بهانه بوده و هستند، از مناظرات ۸۸ گرفته تا ماجرای پخش فیلم فاضل لاریجانی و همین استیضاح اخیر وزیر کار در مجلس و صدها مثال دیگر، هدف آنها تنها یک چیز است، در جمهوری اسلامی تا میتوانیم باید آبروریزی کنیم، از هر طرف که باشد به نفع ماست. به خاطر همین هم نگارنده معتقد است اگر امروز درست نگاه کنیم هم امضای احمدینژاد پای سوال از روحانی در مجلس است و هم مهر تایید انجمن حجتیه! به نظر شما اینگونه نیست؟
ارسال نظر