کد خبر: ۲۲۴۶۴۶
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۱
آنچه تاكنون از رويكرد ديپلماسي دونالد ترامپ ديده‌ايم، او به دنبال محتواي مذاكرات نيست. ترامپ در مورد كره شمالي نشان داد كه ميزان بازتاب رسانه‌اي مذاكرات براي او بسيار مهم‌تر از محتوا و نتايج مذاكرات است.
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم سيد علي خرم نوشت:

در آستانه بازگشت تحريم‌هاي امريكا محمد جواد ظريف، وزير امورخارجه بار ديگر از بي‌اعتمادي ايران و جهان به دونالد ترامپ سخن گفت. همزمان اتحاديه اروپا هم قوانين مسدودساز خود عليه تحريم‌هاي امريكا را از امروز اجرايي مي‌كند. اين اقدام اروپا هر چند بخشي از منافع ايران را تامين مي‌كند، اما دو مشكل اصلي را حل نمي‌كند، يكي رويكرد خصمانه دولت امريكا عليه ايران و ديگري اصل وجود تحريم‌هاي امريكا. عبور از شرايط كنوني، نيازمند يك راه‌حل منطقي و هوشمندانه براي تبديل كردن بازي ديپلماتيك امريكا به يك بازي است كه برد ايران در آن تضمين شده‌باشد. در طول روزهاي گذشته استدلال‌هاي مختلفي بيان شده است كه چرا بايد در مقابل پيشنهادهاي مذاكره دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا، با احتياط برخورد كرد و نگراني‌هاي زيادي در مورد دام‌هاي پهن شده در اين مسير از سوي كارشناسان بيان شده است. شايد يكي از نكات مغفول مانده در برخي تحليل‌ها، امكان بهره‌برداري حداكثري از شرايط موجود به روش ديپلماتيك باشد. در واقع به نظر مي‌رسد كه تحليلگران، با يك كاسه كردن همه مشكلات ديپلماتيك كنوني، در قالب يك رويكرد، انتخاب دستگاه ديپلماسي ايران را ميان استمرار استراتژي حفظ برجام با استفاده از اروپا يا مذاكره با امريكا يا حتي احياي نگاه به شرق قرار مي‌دهند. به اعتقاد من چنين رويكردي غلط است. بايد توجه داشت كه دستگاه ديپلماسي مي‌تواند براي رسيدن به حداكثر منافع ممكن از شرايط موجود، چندين تاكتيك همزمان را در گفت‌وگوهاي بين‌المللي در پيش بگيرد. به اعتقاد من چهار راهكار اساسي وجود دارد تا دولت جمهوري اسلامي ايران بتواند شرايط موجود را به بهترين شكل مديريت كند. اين چهار راهكار شامل مديريت مشكلات اقتصادي كشور در داخل، تلاش براي بي‌اثر كردن تحريم‌هاي خارجي، استمرار گفت‌وگو با اتحاديه اروپا و چين و روسيه براي حفظ برجام و همزمان تلاش براي بي‌اثر كردن رفتارهاي خصمانه دولت امريكا در برابر ايران است. اين چهار راهكار هيچ‌يك منافاتي با ديگري ندارد و پيگيري يكي به معناي تعطيل كردن ديگري نيست. موضوعي كه در ادامه اين نوشته مي‌خواهم به آن بپردازم، مساله نحوه اجراي راهكار چهارم است.

 چماق سنگين، هويج بي‌مزه

بايد گفت كه ترامپ از يك طرف سياست چماق و هويج خود را تاكنون پياده كرده است و بدون اينكه قصد تحسين و تمجيد از او داشته‌باشيم، توانسته به نتيجه خوبي برسد. از يك طرف فقط با اعلام تحريم و نه اجراي آن، بازار ايران و مردم ايران واكنش تندي از خودشان نشان دادند. همزمان او اعلام كرده است كه آمادگي مذاكره بدون پيش‌شرط با ايران را دارد. به هر تقدير، موقعيت اقتصادي امريكا در جهان امروز، باعث مي‌شود تا اين كشور با استفاده از ابزار دلار و قدرت اقتصادي خود بتواند، كشورهاي كوچك‌تر جهان را آزار دهد و باعث ايجاد آشفتگي و به‌هم‌ريختگي در اقتصاد ديگر كشورها شود. در همين روزهاي گذشته شاهد بوديم كه ارزش پول ملي تركيه، فقط با اظهارات دونالد ترامپ در مورد تحريم اين كشور سقوط كرد. همزمان وقتي دونالد ترامپ ادعا مي‌كند آماده مذاكره بدون پيش‌شرط با ايران است، بازار ارز و طلا در ايران واكنش مثبت نشان مي‌دهند.

آنچه تاكنون از رويكرد ديپلماسي دونالد ترامپ ديده‌ايم، او به دنبال محتواي مذاكرات نيست. ترامپ در مورد كره شمالي نشان داد كه ميزان بازتاب رسانه‌اي مذاكرات براي او بسيار مهم‌تر از محتوا و نتايج مذاكرات است.

همزمان اين مذاكرات بدون اينكه دستاورد مشخصي در مورد لغو تحريم‌هاي كره‌شمالي از يك طرف و كنار گذاشتن برنامه هسته‌اي اين كشور از سوي ديگر داشته ‌باشد، يك نمايش پربيننده تلويزيوني براي ترامپ ايجاد كرده است كه مي‌تواند از آن به عنوان نتيجه رويكرد ديپلماتيك خودش و يك موفقيت سياسي بهره‌برداري كند.

در عين حال اين مذاكرات هر چند براي كره شمالي، لغو تحريم‌ها را در پي نداشت، اما اندكي باعث كاهش فشار بر اين كشور شد تا جايي كه روسيه و چين در نامه‌اي رسمي از شوراي امنيت سازمان ملل متحد خواهان لغو تحريم‌هاي اين كشور شدند. حال بايد ديد چگونه مي‌توان از اين روحيه دونالد ترامپ بيشترين بهره‌برداري سياسي را برد.

 
پليس بد، پليس بدتر

پيشنهاد مذاكره از سوي دونالد ترامپ در پست‌هاي توييتري او، توانسته تا حد زيادي سررشته روايت تحولات ديپلماتيك ميان تهران و واشنگتن را در اختيار او قرار دهد. اكنون نگاه‌هاي جهانيان به دستگاه ديپلماسي ايران است؛ يكسره رد كردن پيشنهاد ترامپ، چيزي جز پيامد منفي براي ايران در پي نخواهد داشت.

تصادفا امريكايي‌ها با يك تاكتيك بسيار برنامه‌ريزي شده در حال تلاش هستند تا ايران را به عنوان طرف بد ماجرا معرفي كنند. اگر تصور مي‌كنيم كه دونالد ترامپ با پاره كردن برجام، نقش پليس بد را برعهده گرفته ‌باشد، نقش مايك پومپئو، وزير خارجه او، پليس بدتر است.

در واقع اظهارات و عملكرد پومپئو در طول هفته‌هاي گذشته، به‌خصوص شرط‌گذاري‌هاي او بلافاصله بعد از پيشنهاد مذاكره بدون پيش‌شرط رييس‌جمهور امريكا، هر دو منولوگ‌هايي از يك سناريو است. پومپئو قصد دارد با رويكرد منفي خود ايراني‌ها را به امريكا بدبين كند و مقام‌هاي ايران را به سمت رد كردن هر چه محكم‌تر پيشنهاد امريكا سوق بدهد.

شايد نتيجه منطقي عملكرد امريكايي‌ها با سيگنال‌هاي متناقض‌شان، استحكام وحدت در ايران باشد، اما سوال اينجاست كه تا چه اندازه وحدت ظاهري و در صورت لازم است؟ وحدت عميق و باطني مقام‌ها و جناح‌هاي سياسي قطعا در همه راهكارها و استراتژي‌هاي ديپلماتيك براي تامين منافع ملي موثر است، اما شايد در ظاهر و در مقابل ديگران، گاهي نياز نمايش حداكثري وحدت وجود نداشته ‌باشد.

سياست امريكا امروز اين است كه با اظهارات متناقض و دو دوزه، دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي را در كنار گروه‌هاي غرب‌هراس قرار دهد تا در راستا نشان دادن وحدت، تمامي سطوح حاكميت ايران، يكصدا خواست امريكا براي مذاكره را رد كنند.

امريكايي‌ها در اين مسير مي‌خواهند به ديگران ثابت كنند كه به گفته پومپئو «چيزي به نام ميانه‌رو در جمهوري اسلامي» وجود ندارد. انتخاب چنين رويكردي در مقابل امريكا، در شرايط كنوني به يك نقض غرض براي جمهوري اسلامي تبديل مي‌شود.

در شرايطي كه ما با برجام و اصرار به اجراي آن در ديدگاه جهانيان به عنوان كشوري پيرو منطق گفت‌وگو و مناظره معرفي شده‌ايم، اكنون رد يكسره مذاكره با امريكا، مي‌تواند ما را به طرف بد ماجرا بدل كند. محمدجواد ظريف، وزير امورخارجه و ديگر سياستگذاران جمهوري اسلامي ايران بايد به‌شدت هشيار باشند كه بازي نخورند.

 
نسخه‌برداري از روي دست متقلب

هوشياري دستگاه ديپلماسي به اين معنا نيست كه يكسره پذيراي پيشنهادها يا ادعاهاي طرف مقابل باشد. بلوف زدن، ظاهرسازي، پنهان كردن كارت‌ها و تقلب كردن، شايد مجموعه‌اي از كارآمدترين شيوه‌هاي قماربازي باشند كه بخشي از اصلي‌ترين منبع درآمد رييس‌جمهور امريكاست.

اما اين روش‌ها در مذاكرات ديپلماتيك هم تاكتيك‌هاي كارآمدي هستند، تاكتيك‌هايي كه دستگاه ديپلماسي امريكا آنها را به خوبي به كار گرفته است. ايراني‌ها هم اما مي‌توانند اين شيوه بازي را ياد بگيرند.

به عنوان كسي كه سال‌ها تدريس روش مذاكره كرده‌ام، يكي از ايرادات اساسي كه به عملكرد دستگاه ديپلماسي وارد است اين بود كه همواره تمامي مطالبات و نتايج نهايي مورد نظر از يك مذاكره را پيشاپيش علنا بيان مي‌كنند. چنين كاري را در فن مذاكره، سوزاندن خواسته‌ها مي‌دانند. عملا وقتي كه يك طرف تمامي خواسته‌هاي خود را قبلا عينا و دقيقا قبل از مذاكره بيان كرده‌باشد، پاي ميز مذاكره هم دست خود را خالي كرده و هم طرف مقابل ادعا مي‌كند كه آنچه شنيده است مواضع اعلاني بود و حالا قرار است در مورد مواضع اعمالي صحبت كند.

ايراني‌ها بايد سعي كنند دست خود را از چشم طرف مقابل پنهان كنند. همزمان حفظ ظاهر در برابر پيشنهادهاي طرف مقابل مهم‌ترين روش براي فريب دادن طرف مذاكره است. هيچ كس انتظار ندارد ايران دفعتا به سوي پيشنهاد دونالد ترامپ برود، اما ديپلماسي هوشمندانه، مي‌تواند پيشنهاد ترامپ براي مذاكره با تهران را به يك بازي بدل كند كه تماما منافع ايران را تامين كند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین