|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۵
کد خبر: ۲۲۴۰۰۶
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۷:۵۹
یکی از رئیس‌جمهوری دفاع می‌کند؛ دیگری از او تقدیر می‌کند؛ آن یکی دولت را تهدید می‌کند؛ و فرمانده بعدی به ارائه راهکارهای دیپلماتیک به رئیس دولت و مسئول اجرای قانون اساسی بسنده می‌کند؛ در آخر هم از میان این فرماندهان یکی سعی می‌کند راهبردهای اقتصادی ـ جنگی به دولت ارائه دهد.
 این روزها از گوشه و کنار سپهر سیاست ایران صداهای فراوانی بلند است. صداهایی که مخاطب بسیاری از آن‌ها دولت بوده و هر کدام سعی می‌کنند نقدی، پیشنهادی یا حتی دخالتی در امور دولت داشته باشند. در میان تمام این صداها به نظر می‌رسد موضع‌گیری‌ها، تحلیل‌ها و اظهارنظرهای فرماندهان ارشد و نیمه‌ارشد نظامی در عرصه‌های گوناگونی سیاسی، دیپلماسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بیش از بقیه به گوش می‌رسد.

یکی از رئیس‌جمهوری دفاع می‌کند؛ دیگری از او تقدیر می‌کند؛ آن یکی دولت را تهدید می‌کند؛ و فرمانده بعدی به ارائه راهکارهای دیپلماتیک به رئیس دولت و مسئول اجرای قانون اساسی بسنده می‌کند؛ در آخر هم از میان این فرماندهان یکی سعی می‌کند راهبردهای اقتصادی ـ جنگی به دولت ارائه دهد.

اما چرا فرماندهان نظامی در این ایام به فکر حضور در عرصه اجتماعی و رسانه افتاده‌اند؟ در مراسم مختلف ـ با بهانه و بی‌بهانه ـ دولت، مجلس، مردم و حتی رئیس ایالات متحده را مخاطب قرار می‌دهند و هر بار در کسوتی تازه در می‌آیند. یک روز دیپلمات می‌شوند، روز دیگر کارشناس اقتصادی و فردای بعدی تحلیل‌گر مسائل داخلی و امنیتی در کشور.

گرچه در اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دفاع از نظام جمهوری اسلامی به عنوان یکی از وظایف اصلی این نهاد انقلابی عنوان شده است، لیکن تاکنون سابقه نداشته که چنین حجم بالا و متنوعی از حضور فرماندهان سپاه در عرصه‌های سیاسی مشاهده شود. این موضوع نشان می‌دهد که کشور در شرایط خاصی قرار گرفته و فرماندهان سعی دارند تا در صحنه سیاست هم به بازیگرانی با نقش‌های کلیدی تبدیل شوند.

مطالعه تاریخ جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که تبار حضور سپاه پاسداران در چنین رویدادها و صحنه‌هایی سابقه‌ای طولانی داشته و شاید همزمان با تشکیل سپاه باشد. هر چند تفاوت‌های آشکاری میان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال‌های پیش از جنگ، جنگ و پس از جنگ وجود دارد، اما این نقش همواره برای آن وجود داشته و به فراخور شرایط سیاسی کم و زیاد شده است. البته در طول تاریخ جمهوری اسلامی هرگز این حضور تا این حد نمود بیرونی نداشته و هیچ وقت از لایه‌های با طبقه‌بندی‌ محرمانه در نهاد قدرت بیرون نیامده است.

اقداماتی که در حوزه امنیت ملی، دفاع از کیان انقلاب، حفظ شعائر و آرمان‌های انقلابی و... توسط سپاه پاسداران انجام می‌شد، همیشه در پوششی امنیتی قرار داشت و راهی به بیرون پیدا نمی‌کرد. حالا اما موضوع اصلی بر سر این است که چرا این‌بار نوع بازی بازیگران عرصه امنیت انقلاب به کلی دگرگون شده و با یک تغییر مشی آشکار حضوری جدی در عرصه اجتماعی پیدا کرده‌اند.

از نامه سردار سلیمانی و چند تن از فرماندهان عالی‌رتبه سپاه به سیدمحمد خاتمی در سال 1381 که بگذریم، ماجرای حضور دوباره فرماندهان نظامی در سطح رسانه‌ای باز هم از فرمانده سپاه قدس آغاز شد. از زمانی که وی به عنوان قهرمان مبارزه با داعش در نامه‌ای به رهبری انقلاب اعلام کرد کار داعش تمام شد، تا مخاطب قرار دادن رئیس ایالات متحده آمریکا کمی بیشتر از یک سال گذشت. او که در جمع سپاهیان همدان سخنرانی می‌کرد، پس از مجادله کلامی روسای جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، دونالد ترامپ را مخاطب قرار داد و گفت: «از آن چه فکر کنید به شما نزدیکتریم، یادتان باشد طرف حساب شما من هستم و نیروی سپاه قدس، نه تمام نیروهای مسلح، شما که می‌دانید توان ایران در جنگ نامتقارن چقدر است. شما پس از حمله به افغانستان و بارها شکست از طالبان برای صلح و گفت‌وگو التماس کردید و اکنون برای ما خط و نشان می‌کشید؟

آقای ترامپ قمارباز به شما می‌گویم از آنچه که شما فکر می‌کنید ما به شما نزدیک‌تریم. هیچ شبی نیست که ما بخوابیم و به شما فکر نکنیم، ما ملت شهادت و امام حسین(ع) هستیم و حوادث سختی را پشت سر گذاشته‌ایم.

این را بدانید اگر جنگی اتفاق بیفتد این نابودی همه امکانات شما و پیروزی ما است که پایان جنگ را رقم خواهد زد؛ پس شما جنگ را شروع کنید باقی ماجرا با ما.»

سلیمانی با چنین ادبیاتی، سطح یک مجادله دیپلماتیک را به طور کلی دگرگون کرد و ابعاد تازه‌ای برای آن ساخت. وجوهی که به طور مسلم روندها را از شکل فرآیند دیپلماتیک به نوع دیگری از منازع و موازنه قدرت تبدیل خواهد کرد. تا جایی که چندی پس از این اظهارنظر شایعه‌ای مبنی بر تذکر رهبر انقلاب به سردار سلیمانی مطرح شد. البته این شایعه روز گذشته توسط رسانه‌های اصولگرا تکذیب شد.

پیشتر از او و در ایام انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم سردار باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح هم اظهارات مشابهی داشت. او در سخنانی گفته بود: «خوب نیست مقام مسئولی نمایش اقتدار ملت در قدرت موشکی را که به برکت خون شهیدان حاصل شده و موجب بازدارندگی در برابر تهدیدات دشمنان است به مسئله کوچکی همچون برجام ربط دهد. این در حالی است که برابر متن سند برجام و اعلام وزیر امور خارجه، در این سند هیچ اشاره‌ای به مسئله موشکی نشده و حتی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در برجام بارها بر تاثیر اساسی قدرت دفاعی و بازدارنده کشور در پیشبرد مذاکرات تاکید و تصریح داشته‌اند.» موضوع این اظهارنظر و کوچک خواندن برجام از سوی یک مقام نظامی که براساس ماده 40 قانون اساسی نباید به مسائل سیاسی ورود کند، ابهام‌های متعددی را برای ناظران ایجاد می‌کند. سرلشگر باقری البته بعدها و در جریان منازعه لفظی روحانی و ترامپ به دفاع از رئیس‌جمهوری پرداخته و گفته بود: «باید خدا را شکر کرد که دشمنان ما از احمق‌ها آفریده شده‌اند... دشمنان به ویژه آمریکا که مراکز استقرار و منافع او در دسترس قدرت آشکار و پنهان دفاعی جمهوری اسلامی ایران است با دم شیر بازی نکنند که با پاسخ محکم، غیر قابل تصور، پشیمان کننده و در سطح بسیار وسیع در منطقه و جهان مواجه خواهند شد. جمهوری اسلامی ایران همواره پرچمدار صلح و ثبات و آرامش در منطقه بوده و با ارتباط مناسب، دوستانه و برادرانه با کشورهای همجوار توان بازدارندگی و اقتدار دفاعی خود را برای کمک به استقرار و استمرار صلح و دفع هرگونه تجاوز از هر نوع قرار داده است. ایران به عنوان قدرت مسلط در خلیج فارس و تنگه هرمز همواره ضامن امنیت کشتیرانی در این آبراه حیاتی و اقتصاد جهانی بوده و قدرت اعمال هر تدبیری در این منطقه را نیز دارا می‌باشد.» حمایت سرلشگر باقری از حسن روحانی در این بیانیه نشان از موضع پررنگ سیاسی این فرمانده نظامی در امور دیپلماتیک داشت.
از دیگر سو، طی روزهای اخیر هم محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در «دلنوشته‌»ای رئیس‌جمهوری را مخاطب قرار داده و در آن به گفتار روحانی در ایام انتخابات انتقاداتی وارد کرده است. جعفری خطاب به روحانی نوشته است: «حمایت‌های بی‌نظیر و گسترده دلسوزان انقلاب در هفته اخیر از جنابعالی، نباید مانع اقدامات انقلابی شما در کنترل قیمت‌ها و جلوگیری از افزایش سرسام‌آور قیمت ارز و سکه، در شرایط جنگ اقتصادی با دشمنان بشود. چرا با آن قهر و غضبی که در شما سراغ داریم و در رقابت‌های انتخاباتی و یا با مخالفین خود بعضا به کار می‌بردید، با نارسایی‌ها و سوءمدیریت‌های بخش اقتصادی دولت برخورد نمی‌کنید!؟

اتخاذ تصمیمات مهم در شرایط سخت امروز کشور برای مقابله با فشارهای اقتصادی دشمنان نیاز به عزم و اراده‌ای انقلابی و قاطعیت در برخورد با کم‌تحرکی و ضعف برخی مدیران دارد تا مردم به مدیریت همراه با تدبیر دولت شما امیدوار شوند.» لحن، محتوا و ماهیت این بیانیه بیش از آن‌که نشان دهد نویسنده آن یک فرمانده ارشد نظامی است، یک سیاستمدار یا دبیرکل حزب را در ذهن تداعی می‌کند. به نظر می‌رسد فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بنا دارد در قامت یک سیاست‌پیشه توصیه‌هایی به اداره و راهبری دولت داشته باشد و به طور ضمنی از برخوردهای جناحی رئیس‌جمهوری در ایام انتخابات هم انتقاد کند. گویی جعفری سعی کرده است از همراهان و هم‌فکران و هم‌حزبی‌هایش دلجویی کند.

تمام این‌ها در حالی است که دستور صریح امام خمینی (ره) بر عدم دخالت نیروهای نظامی در امور سیاسی وجود دارد. ایشان فرموده‌اند: «به‌ همه این قوا و به فرماندهان این قوا که این افراد در هیچ ‌یک از احزاب سیاسی، در هیچ ‌‏یک از گروه‌ ها وارد نشوند. اگر ارتش یا سپاه پاسداران یا سایر قوای مسلحه در حزب وارد بشود، آن روز باید فاتحه آن ارتش را خواند. در حزب وارد نشوید، در گروه‌‌ها وارد نشوید اصلا. تکلیف الهی - شرعی همه شما این است که یا بروید حزب یا بیایید ارتش و سپاه باشید.» امام به این طریق نیروهای مسلح را از جهت‌گیری و ورود به مسائل سیاسی منع کرده بودند. افزون بر آن اصول متعدد قانون اساسی از جمله ١۴٣، ١۴٨و ١۵٠ نیز ضمن احصای وظایف نیروهای مسلح که اهم آن پاسداری از مرزهای کشور و حفظ نظم و امنیت است، اشاره‌ای به امکان حضور نظامیان در جریانات سیاسی و ازجمله انتخابات نشده است. مثلا اصل یکصد و چهل‌ و‌ سوم قانون اساسی در مقام بیان وظیفه ذاتی ارتش جمهوری اسلامی اعلام می‌‌دارد: «ارتش جمهوری اسلامی ایران پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی کشور را برعهده دارد».

مضاف بر آن در قوانین نیروهای مسلح عضویت در احزاب و مداخله در امور سیاسی در جریانات موجود نیز منع و حتی جرم‌انگاری شده است. البته قطعا جهت اجرای انتخابات و برقراری نظم، حضور نیروهای نظامی و انتظامی لازم است، ولی این حضور باید فقط در همین چارچوب و بدون جهت‌‌گیری حزبی و سیاسی باشد.

مستند به ماده ۴٠ قانون مجازات نیروهای مسلح، هرگونه عضویت یا مداخله در امور سیاسی، احزاب و... جرم بوده و مجرم به ۶ماه تا دو‌سال حبس محکوم خواهد شد. ماده ۴٧ اساسنامه سپاه پاسداران نیز نیروهای سپاه را تابع مقام ولایت فقیه دانسته و هرگونه گرایش سیاسی به احزاب و جریان‌‌های سیاسی یا ایفای نقش خود سپاه به ‌عنوان حزب سیاسی را منع کرده و بر حفظ استقلال سپاه از جریان سیاسی تاکید کرده است. تمام این موارد مفید این معناست که نیروهای مسلح اعم از نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج حق هیچ‌گونه دخالت در امور سیاسی و حزبی و انتخاباتی را نداشته و باید به وظیفه اصلی مصرح خود در قانون اساسی و اساسنامه‌‌های خود بپردازند و این قبیل مداخله‌‌ها می‌تواند جرم بوده و باعث مجازات مرتکب یا مرتکبان شود.

از سوی دیگر رئیس‌جمهوری، پس از رهبر انقلاب عالی‌ترین شخصیت سیاسی کشور محسوب شده و ضامن اجرای بدون تنازل قانون اساسی است. لذا باید منتظر ماند و مشاهده کرد که آیا این دخالت‌ها و اعلام مواضع ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر؟

منبع: ابتکار
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین