دزد خیابانی به خانه سهیلا رفت تا شب را با هم باشند...

صبح یکشنبه 30 تیرماه امسال پسر جوانی سراسیمه خود را به کلانتری 107 فلسطین رساند و از سرقت گوشی موبایلش از سوی 2 پسر جوان خبر داد و این در حالی بود که طعمه دزدان ادعا می کرد سرنخ مهمی از دزدان در اختیار دارد.

ماموران با توجه به سرنخی که طعمه دزدان در دست داشت پرونده را به دستور بازپرس علی وسیله ایردموسی از شعبه پنجم دادسرای ناحیه 34 در اختیار ماموران پایگاه سوم پلیس Police آگاهی تهران قرار دادند.

پسر جوان به کارآگاهان گفت: در خیابان شهید قرنی بودم که 2 پسرجوان سوار بر موتور پالس سفید گوشی موبایلم را قاپیدند که در همین لحظه با گوشی موبایل دیگری که همراهم بود از آنها فیلمبرداری کردم.

کارآگاهان در این مرحله فیلم فرار Escape دزدان را مورد بررسی قرار دادند که شماره پلاک موتور سارقان به دست آمد و با این سرنخ مشخص شد که صاحب موتور پالس یکی از سارقان فراری به نام حسن است.

بدین ترتیب حسن روز 5 تیرماه در عملیات غافلگیرانه پلیس دستگیر شد و وقتی دید راهی جز اعتراف پیش روی خود ندارد همدستش مسعود ساله را لو داد.

کارآگاهان که احتمال می دادند مسعود با اطلاع از دستگیری همدستش فراری شود با همکاری حسن یک قرار صوری را طراحی کردند.

حسن عصر 5 تیرماه در تماس تلفنی فکر می کرد که قرار است به دیدن یک دختر جوان به نام سهیلا برود تا شب را با هم خوشگذرانی کنند.

حسن سوار بر موتور و با لباس های شیکی که به تن داشت در محل قرار حاضر شد اما به جای دختر جوان مامور پلیسی را پیش روی خود دید و وقتی دید تحت محاصره پلیس است خود را تسلیم ماموران کرد و با لباس های شیکی به تن داشت به بازداشتگاه رفت.

گفتگو با سارقان حرفه ای
مسعود 22 ساله یکی از متهمان سابقه دار است که ادعا می کند به خاطر بدبختی و نیاز به پول مجبور به دزدی theft شده و زمانیکه برای دیدن دختر جوان به محل قرار رفته دستگیر شده است.

سابقه داری؟
3 بار.
از چند سالگی دزدی می کنی؟
از 18 سالگی سرقت می کنم.
اولین بار برای چه جرمی دستگیر شدی؟
اولین بار به عنوان مظنون به سرقت دستگیر شدم و 3 ماه زندان Prison بودم و پس از آزادی Freedom دیگر کسی به یک سابقه دار کار نداشت.
چرا دزدی؟
احتیاج به پول داشتم و مهمتر از آن وقتی در یک محله زندگی کنی که خلاف زیاد باشد ناخواسته با آنها همراه می شوی.
چرا سرکار نرفتی؟
در یک مغازه لاستیک فروشی کار می کردم اما به پول بیشتری نیاز داشتم.
ازدواج کردی؟
چندی پیش نامزد کردم.
همسرت می داند دزدی می کنی؟
نه، ولی مدتی بود که به رفتارهایم شک کرده بود.
به نظرت همسرت حاضر به ادامه زندگی با تو هست؟
بله، چون می داند به خاطر بدبختی و مشکلاتی که دارم دزدی کردم.
چه مشکلاتی؟
6 ماهه بودم که پدرم فوت کرد و یتیم بزرگ شدم و مادرم به سختی و با پول حلال بزرگ کرد ولی دیگر نمی توانست کار کند و من برای تامین هزینه های زندگی به پول نیاز داشتم به همین خاطر دزدی کردم.
خواهر و برادر داری؟
یک خواهر بزرگتر از خودم دارم که همه زندگی ام است و در این مدت که دستگیر شدم حالم خراب است و دلتنگش هستم.
کی از زندان آزاد شدی؟
6 ماه پیش.
پس از آزادی دوباره دزدی کردی؟
بله.
چه نقشی در سرقت ها داری؟
در خیابان گوشی موبایل را از طعمه هایمان که همگی مرد بودند می قاپیدم و سپس سوار بر موتور پا به فرار می گذاشتم.
مسعود را از کجا می شناسی؟
بچه محل هستیم.
تا کی می خواهید دزدی کنید؟
توبه کردم، بعد از آزادی دنبال کار حلال می روم و دزدی نمی کنم.
خانواده ات از کارهای تو خسته نشدند؟
مادرم خیلی کارها برای من کرد اما وقتی آزاد می شوم همه چیز را فراموش می کنم و توبه کردم و دیگر دزدی نمی کنم.
جای خانواده ات بودی چه کار می کردی؟
اگر یک روز فرزندم دزدی کند دیگر او را به خانه راه نمی دهم.
حرف آخر؟
اشتباه من در زندگی این بود که بار اول دستگیر شدم باید توبه می کردم. یک میلیون پول حلال ارزشش از 10 میلیون تومان بیشتر است و دیگر دزدی نمی کنم.
سارق خوش گذران
حسن 23 ساله سارق جوانی است که به خاطر حسادت به زندگی دوستانش که دزدی می کنند پای در دنیای تبهکاری گذاشته اند.
سابقه داری؟
بله، 3 بار به خاطر گوشی قاپی دستگیر شدم.
شغل؟
قبل از اینکه دزدی کنم یک مغازه کافی نت داشتم.
چرا دزدی؟
بازار کارمان خوب نبود و حتی بعضی اوقات پول اجاره مغازه را از مادرم می گرفتم و این در حالی بود که دوستانم که دزد The Thief بودند وقتی به مغازه می آمدند می فهمیدم که یک روز دزدی آنها اندازه کل کارکرد من در یک ماه است به همین خاطر وسوسه شدم و دست به دزدی زدم.
از چند سالگی شروع به دزدی کردی؟
سال 93 تا الان همیشه در زندان بودم و فقط یک 5 ماه و یک 6 ماه آزاد بودم .
چرا بعد از آزادی دزدی می کنی؟
اول از همه باید پول شاکی هایم را پرداخت کنم و بعد از آن موضوع مهم این است که دیگر عادت به پول خرج کردن زیاد کردم و با روز 10 هزار تومان روزم شب نمی شود و حداقل روزی 200 هزار تومان هزینه خودم می کنم.
اعتیاد داری؟
نه
تا کی می خواهی دزدی کنی ؟
دیگر دزدی نمی کنم و توبه می کنم.
چطور می خواهی به خوش گذرانی هایت ادامه دهی؟
دزدی نمی کنم ولی کار خلاف دیگر انجام می دهم.
چه خلافی؟
مشروب و مواد مخدر Drugs می فروشم.
ازدواج کردی؟
نه، ولی قصد داشتم ازدواج کنم.
چطور همیشه در زندان بودی می خواستی ازدواج کنی؟
6 ماه آزاد بودم که در همان روزها تصمیم به ازدواج گرفتم اما دستگیر شدم.
یعنی می خواستی با زندگی یک دختر بازی کنی؟
قصد کرده بودیم اما امیدم نا امید شد، وقتی بیرون از زندان هستیم حواسمان به هیچ چیزی نیست به خاطر همین دوباره دزدی می کنیم.
با مسعود چطور آشنا شدی؟
بچه محل هستیم.
هیجان سرقت را دوست داری؟
اصلا هیجانی ندارد، وقتی دزدی می کنم از شدت ناراحتی و شرمندگی پشت خودم را نگاه نمی کنم و حتی شده بعضی ها قسم دادند که گوشی را پس بدهیم که با رها کردن گوشی موبایل به فرارمان ادامه دادیم.
فکر می کردی دستگیر شوی؟
نه، اصلا فکر نمی کردیم.
جای خانواده ات باشی چه کار می کنی؟
اگر من باشم که هیچ وقت فرزندم را به خانه راه نمی دهم.شرمنده خانواده ام هستم.
حرف آخر؟
با پول دزدی به هیچ جا نمی رسیم و آخر راه سرقت زندان است.
بنا به این گزارش، متهمان به دستور بازپرس علی وسیله ایردموسی از شعبه 5 دادسرای ناحیه 4 تهران برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار دارند.

منبع : رکنا