|
|
امروز: چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۲:۲۹
کد خبر: ۲۲۰۴۷۴
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۲
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام منشا اصلی وضع موجود را فقدان مدیران با تجربه در حوزه اجرایی دانست و تاکید کرد: «ما شعار شایسته سالاری را داده‌ایم و می‌دهیم ولی بدان عمل نمی‌کنیم و عمدۀ گرفتاری‌های کنونی ما از آن سرچشمه می‌گیرد»
   میرسلیم گفت:جمهوری اسلامی دوام و قوام خود را مرهون مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم و حضور یکپارچۀ آنها در صحنه است. آمریکا همین مشارکت سیاسی اجتماعی و یکپارچگی میهنی را هدف توطئه ها و حملات خود قرارداده است.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام منشا اصلی وضع موجود را فقدان مدیران با تجربه در حوزه اجرایی دانست و تاکید کرد: «ما شعار شایسته سالاری را داده‌ایم و می‌دهیم ولی بدان عمل نمی‌کنیم و عمدۀ گرفتاری‌های کنونی ما از آن سرچشمه می‌گیرد»

 اهم سخنان وی به شرح زیر است:

*در این که شرایط کنونی بویژه از نظر اقتصادی فشار زیادی به مردم بویژه گروه‌های کم درآمد و متوسط اجتماعی وارد می کند شکی نیست اما بکارگیری واژه بحران نامناسب است، زیرا واژه بحران حکایت از بن بست و در اختیار نداشتن راه حل می کند. به نظر من برای مشکلات موجود کشور که البته ابعاد گسترده ای پیدا کرده است، راه حل وجود دارد ولی فرصت‌ها محدود است و نباید از دست برود. از دست دادن فرصتها یعنی نزدیک شدن به بحران.

*منشأ اصلی وضع موجود، در مواردی فقدان مدیریت و در بیشتر موارد سوء مدیریت است و هر سه قوه در مورد آن مسئولیت دارند. بسیاری از مدیران کنونی فاقد تجربۀ مفید اجرایی هستند یا در سمت‌هایی قرار دارند که مناسب با ظرفیت و سواد و تجربۀ آنها نیست. دقت بفرمایید یک معلم شایسته ممکن است بتواند ۴۰ نفر دانش آموز را راهنمایی کند و موفق باشد ولی معلوم نیست در ادارۀ یک سازمان فرهنگی و آموزشی مدیریت موفقی داشته باشد. یک مهندس خوب ممکن است بتواند از پس طراحی محصول یا ابزار مورد نیاز جامعه برآید ولی لزوما مدیر موفقی برای کارخانه نیست. یک پزشک متخصص ممکن است در تشخیص و درمان بیماران حوزۀ تخصصی اش موفق باشد ولی این اثبات نمی کند که می تواند وزیر خوبی هم باشد. یک فقیه ممکن است بتواند مدرس خوبی در حوزه های علمیه باشد ولی لزوما قاضی و دادستان و سیاستمدار موفقی نیست. یک حقوقدان ممکن است بتواند وکیل موفقی در دادگستری باشد ولی لزوما نمایندۀ موفقی در مجلس شورای اسلامی یا در شوراهای شهر نیست.

*جمهوری اسلامی دوام و قوام خود را مرهون مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم و حضور یکپارچۀ آنها در صحنه است. آمریکا همین مشارکت سیاسی اجتماعی و یکپارچگی میهنی را هدف توطئه ها و حملات خود قرارداده است و سعی می کند با اعمال فشارهای مختلف اقتصادی، مردم را بستوه آورد تا دست از پشتیبانی حکومتی که به دست خود مردم برپا شده است بردارند و در نتیجه نظام را به خیال خام خود به سمت فروپاشی سوق دهد. برای دستیابی به این هدف کارشناسان متعددی با پشتیبانی مالی قوی و ابزارهای رسانه ای جدید شب و روز مشغول فتنه برانگیزی هستند. از این فتنه ها نباید غافل شد ولی اصالت را باید به اصلاح و تقویت درونی خودمان بدهیم.

*مشکلات موجود جنبه اقتصادی دارد و بیشتر متوجه معیشت مردم است. گرانی و تورم فشار زیادی بر گروه‌های کم درآمد وارد می کند و کمر بسیاری از سرپرستان خانواده را شکسته است. با تبلیغ اینکه تورم تک رقمی است مشکل مردم حل نمی شود. باید آماردرمانی‌ها را کرده و مردم را نفهم و نادان تلقی نکنیم. ادامۀ این روش باعث جدایی مردم از دولت می شود و این خواستۀ دشمنان ماست. دولت باید با مردم صادق و رو راست باشد تا اعتماد عمومی را از دست ندهد. مشکلات موجود جنبۀ اجتماعی هم دارد. بیکاری به یأس نسل جدید می انجامد و سرمنشأ تباهی‌های فراوان می شود؛ تضعیف خانواده آلودگی‌ها و فحشا را رواج می دهد و سلامت اجتماعی را مختل می کند. تشدید اعتیاد به دخانیات و مسکرات و مواد مخدر بنیۀ جوانان را برباد می دهد که آیندۀ کشور بدان وابسته است. برخی از مشکلات هم جنبۀ قضایی دارد. فساد و رشوه و تبعیض. انکار آنها مشکل را برطرف نمی کند و ممکن است امنیت اجتماعی را مختل کند.

*راهبرد اصلی دولت یازدهم و سپس دولت دوازدهم این بود که با مذاکره با آمریکا به تفاهم نائل شوند تا آمریکا دست از شرارت خود بردارد و کشور بتواند به روال قبل، فعالیت و پیشرفت کند و مثلا با فروش نفت و استفاده از واردات، نوعی رفاه اجتماعی را پدیدار سازد و رضایت عمومی را جلب کند. تجربۀ قبل از انقلاب اسلامی و روند خباثت‌های آمریکا و هم پیمانانش بویژه بعد از پیروزی انقلاب نشان داد که حساب باز کردن روی حسن نیت آمریکا افسانه و خوابی بیش نیست. راه حل سازش با توجه به سوابق مبرهن تاریخی مردود است و هر قدم عقب‌نشینی در مقابل آمریکا موجب تشدید یورش او می شود. از این نظر حیف شد که پنج سال فرصت‌های طلایی اخیر خود را از دست دادیم و کشور را برای تحقق آرزوهای خام برجام، در شرایط رکود تورمی معطل نگهداشتیم.

*راه حل مقاومت تنها راه حل معقول و منطقی و نجات بخش است که البته سختی‌های خود را دارد ولی نشاط و طراوتی که به لطف خدا و خشنودی از وعده های او همراه آن است، تحمل آن را آسان و دورنمای پیروزی را درخشان می کند.

*خوب است برای روشن شدن موضوع به چند زمینۀ اصلی راه حل مقاومت بدون ورود در جزئیات اشاره کنم.

۱- زمینۀ اقتصادی: زندگی روزمره مردم را باید اهمیت داد و در قدم اول به تأمین کالاهای ضروری پرداخت آن هم بوفور. قدم دوم توزیع مناسب و عادلانه با همکاری اصناف است. قدم سوم مقابلۀ جدی با اسراف و احتکار است. قدم چهارم چاره جویی مشکل مسکن و اجاره بها است. توجه داشته باشید که خورد و خوراک و مسکن در کشور ما، نزدیک ۵۰% هزینه های خانوار را در برمی گیرد. در قدم پنجم نیازمندی‌های پوشاک باید برطرف شود و راه آن جلوگیری از قاچاق و واردات از ترکیه است که صنایع نساجی ما را فلج کرده است. این قدم ضمن رفع نیاز، به رونق گرفتن اشتغال هم کمک می کند. قدم ششم مدیریت انرژی و آب و صرفه جویی در این دو زمینه است. قدم هفتم رونق دادن به تولیدات صنعتی و کشاورزی با استفاده از عواید قانون هدفمندی یارانه ها است. توجه به سرنوشت بنگاه‌های اقتصادی کوچک و مطالبات آنها و دیون آنها از این لحاظ بسیار اهمیت دارد. این راهکارهای اقتصادی نیازمند دولتی مقتدر و هماهنگ است که از پشتوانۀ اعتماد عمومی برخوردار باشد.
۲- در زمینۀ اجتماعی: سستی خانواده(دیرشدن ازدواج، افزایش طلاق) مفاسد متعددی را آفریده است. راه‌حل‌های مناسب برای تقویت بنیان خانواده وجود دارد که به کمک خود مردم بخش اعظم آن قابل پیاده کردن است. رسیدگی بی رحمانه به عوامل رواج اعتیاد به دخانیات و مواد مخدر و مسکر سلامت آیندۀ نسل جوان امروز را تضمین می کند. ما هنوز در مراحل ابتدایی مبارزه با قاچاق این موادیم.
۳- در زمینۀ فرهنگی: هنوز قانون گریزی و تضعیف مبانی اعتقاد چاره جویی نشده است و در حالی که تخلفات و جرائم بیداد می کند کار درخورتوجهی در رده های مختلف آموزشی و پیشگیری انجام نداده ایم. تضعیف فرهنگ یعنی تضعیف هویت و تضعیف هویت یعنی آسیب پذیری.

۴- در زمینۀ سیاسی: هنوز مانند بسیاری از کشورهای عقب مانده، در کشور ما رقیب سیاسی دشمن تلقی می شود در حالی که در مردم سالاری دینی رقیب سیاسی یعنی مایه اصلاح نواقص و ابزاری برای اصلاح. اکثریت نباید اقلیت را سرکوب کند باید او را متقاعد کند یا متقاعد شود و این یعنی تعامل با رقبای سیاسی و احترام متقابل. نتیجۀ درست آن می تواند ضمن فراهم آوردن عملی و واقعی زمینه های همدلی و انسجام بدون تنگ نظری، کما هو حقه، مسابقه‌ای در خیر رساندن به میهن اسلامی باشد.

این‌ها سرفصل‌هایی است که اگر دولت محترم ارادۀ تحول اصلاح داشته باشد می تواند سرلوحۀ اقدامات خودش قرار دهد و ما آماده ایم جزئیات اجرائی آن را نیز در اختیارشان قرار دهیم.


منبع: مهر
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین