این پرخاشگری و عصبانیت، نتیجه نگاه بازیکنان پرسپولیس به نیمکت است. وقتی در هفته اول بیآنکه اشتباه بزرگ و قابل توجهی از سوی داور اتفاق افتاده باشد، علی دایی در کنفرانس چنان علیه داوری حرف میزند که انگار مقصر پیروز نشدن پرسپولیس داور بوده، بازیکن پرسپولیس هم به خودش حق میدهد که در زمین مقابل داور عربده بکشد و با دست به سینه او بزند. وقتی علی دایی ۹۰ دقیقه کنار زمین بالا و پایین میپرد و سر یک اوت دستی با داور، کمک داور و از همه بیشتر با داور چهارم کلنجار میرود و جر و بحث میکند، بازیکنان پرسپولیس هم که همواره نگاهشان به نیمکت است آن رفتاری را از خود بروز میدهند که از پیام صادقیان دیدیم.
پرسپولیس ۲ هفته اول را با ناکامی پشت سر گذاشته اما مساله مهم ۲ بازی ابتدایی این تیم، اخراج کفشگری و بعد پیام صادقیان است. در هر دو صحنه هم بازیکنان پرسپولیس تصمیم داور را برنمیتابند و به آن اعتراض دارند، درست مثل علی دایی که همواره به داور مسابقه اعتراض دارد و از او طلبکار است.
پرسپولیس باید از دو هفته اول درسهایی گرفته باشد؛ این نکته که نگاه بازیکنان به نیمکت است، میتواند نقطه اتکای یک تیم باشد و علی دایی باید از این خصلت خود به شکل دیگری بهره بگیرد نه اینکه واکنشهایش به بهانهای برای هرج و مرج در بازی این تیم بدل گردد. علی دایی نیازمند بازنگری در شیوه مربیگری خود است و تا زمانی که واکنشهای عصبی از سمت نیمکت به داخل زمین سرایت میکند، باید باز هم منتظر اتفاقهای مشابهی باشد و هر لحظه این امکان وجود دارد که یکی مثل صادقیان از کوره در برود و وقتی مقابل تیم خوب و یکدست فولاد به لحاظ فنی کم میآورد، تمام کمبودها و ناتوانیهای فنیاش را در یک سوت – درست یا غلط – بر سر داور خالی کند.
پرسپولیس با این عصبانیت راه به جایی نمیبرد؛ تا زمانی که آستانه تحمل علی دایی آنقدر پایین است که بر سر یک خطا یا یک اوت دستی ساده تمرکزش را از دست میدهد و با داور گلاویز میشود، بازی آرام و با برنامهای از پرسپولیس نخواهیم دید. پرسپولیس باید با ذهنی آرام اما پرهیجان بازی کند اما این هیجان به معنای عصبانیتی نیست که از علی دایی میبینیم. دایی با چهره کاریزماتیکی که دارد، خیلی خوب میتواند بازیکنانش را در زمین به جلو و عقب حرکت دهد. مشکل اینجاست که دایی آنقدر عصبانی میشود که مدیریت بازی از دستش خارج میشود.
دایی باید برای این بحران راهحل تازهای بیندیشد و پیش از هر چیز به خودش نگاه کند و به این فکر کند که چرا بازیکنانش تا این حد عصبی و خشن هستند و لجامگسیخته به داور حمله میبرند. اگر دایی بپذیرد که صادقیان محصول یک مربی عصبی است، آن وقت راهحل لازم برای خروج از بحران را هم پیدا خواهد کرد؛ مساله اینجاست که دایی قبول کند که مقصر اصلی خود اوست.