|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۱
کد خبر: ۲۱۷۸۹۲
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۰
سریال‌های پخش شده در ماه مبارک رمضان عموما در دو دسته طبقه بندی می‌شود:کمدی و ملودرام.
 سریال‌های پخش شده در ماه مبارک رمضان عموما در دو دسته طبقه بندی می‌شود:کمدی و ملودرام.

بندرت می‌توان گونه‌های دیگری را مشاهده کرد که دلیل آن هم به علاقه فراوان مخاطبان به این دو گونه بازمی گردد. اما در ماه رمضان امسال شاهد حذف کمدی و پررنگ تر شدن ملودرام هستیم که جالب و کمی دور از انتظار به نظر می‌رسد. رهایم‌نکن، ساخته محمدمهدی عسگرپور یکی از آنهاست که این روزها در حال پخش از شبکه سه سیماست.

داستان یک خانواده
عسگرپور که خود فیلمنامه رهایم نکن را نوشته، برای شکل دادن قصه خود از یک فرمول آشنا و امتحان پس داده بهره گرفته که پیش از این سریال‌های زیادی از آن سود جسته‌اند. خلق یک خانواده چند نفری با محوریت یک بزرگ‌تر که هر یک داستانک‌های خاص خود را دارد. در مسیر حرکت داستان هم چند نقطه بحرانی به‌عنوان نقطه عطف قرار داده شده تا پیچ و خمی به آن داده شود.
برای مثال هم می‌توان به مرگ برادرزاده رسول تولایی در قسمت اول سریال به خاطر اعتیاد به مواد مخدر و عوارض آن اشاره کرد که شوکی به فیلمنامه در اول کار وارد کرده و قلاب خود را به مخاطب گیر می‌دهد. از لابه‌لای مراسم تدفین خواهرزاده رسول نیز پی به بخشی از شخصیت او و نگرانی همیشگی‌اش در حفظ آبرو می‌بریم که کمک زیادی به کامل شدن پازل این شخصیت می‌کند. نقش رسول در معیشت خواهران و تنها برادرش، نکته دیگری است که عسگرپور در همین یکی دو قسمت اول به آن اشاره کرده و اطلاعات خوبی به مخاطب نسبت به خانواده تولایی می‌دهد.

رهایم نکن و شخصیت‌هایی آشنا
هر یک از گونه‌های سینمایی نقشه‌ای را در اختیار فیلمنامه‌نویس قرار می‌دهد که در نقطه مهمی از آن نقشه، شخصیت‌پردازی قرار دارد. عنصری کلیدی که نقش مهمی در پیشبرد داستان و باوراندن فضای آن به مخاطب دارد. ملودرام‌های تلویزیونی در بعد شخصیت‌پردازی از فرمول‌های خاصی بهره می‌برند که تمرکز بیش از اندازه روی این کلیشه‌ها می‌تواند کلیت کار را به مخاطره بیندازد. عسگرپور در فیلمنامه رهایم نکن، شخصیت‌های زیادی خلق کرده که هریک از آنها در عین تعامل با یکدیگر، داستان مخصوص به خود را دارند. هسته مرکزی کار را رسول تولایی تشکیل می‌دهد که ستون یک خانواده سنتی است و به واسطه فاصله سنی‌اش با خواهر و برادرها همیشه حالت پدری برایشان داشته است. موضوعی که در سریال جراحت به کارگردانی همین کارگردان هم وجود داشته و حضور امین تارخ در هر دو نقش نیز این شباهت‌ها را بیشتر کرده است. غرور و یکدندگی را می‌توان جانمایه رسول به حساب آورد که نقشی مهم و کلیدی در به وجود آوردن نقاط عطف فیلمنامه رهایم نکن دارد.
برای مثال می‌توان به ماجرای از کارافتادگی شوهر‌خواهرش در حادثه‌ای در گاراژ اشاره کرد که در آن رسول با لجاجتی عجیب و باورنکردنی از شکایت شوهرخواهرش برای روال کاری بیمه جلوگیری کرده و خود چکی برای این کار می‌نویسد. موضوعی که به شکلی دیگر در رابطه او و پسرش(امیر) نیز تکرار شده و پسر را به جایی می‌رساند که برای تغییر کاربری گاراژ از شهره قوامی به عنوان اهرم استفاده کند. اما این شخصیت آشنا و تا حدودی تکراری، از لایه‌های درونی هم بهره‌گرفته که یکی از آنها فاصله نگرفتن از شهره و دیگری بازگشت به سمت عشق 30 سال پیش خود (آذر) است. تلاطم درونی شکل‌گرفته حاصل از مشکلات مختلفی است که سر راه رسول قرار دارد و به این شخصیت کیفیت بهتری بخشیده و مخاطب را به‌دنبال او می‌کشاند.
امیر تولایی را هم می‌توان نماینده بخشی از نسل جوان جامعه به حساب آورد که با پدرش فاصله فکری زیادی دارد که به همین‌دلیل قادر به درک او نیست. در عین حال نوعی سردرگمی هم در امیر به چشم می‌خورد که در نهایت به برهم زدن نامزدی‌اش با دختردایی خود ختم می‌شود. یحیی هم از همان نسل جوان است که درست نقطه مقابل امیر قرار گرفته و صداقت و روراستی دلپذیری دارد. آذر یکی از کار‌شده‌ترین شخصیت‌های این مجموعه تلویزیونی است که لایه‌های بیشتری نسبت به بقیه شخصیت‌های کار دارد. زنی در آستانه میانسالی که 30‌سال به عشق قدیمی خود، رسول پایبند بوده و با وجود زخمی که در گذشته از او خورده اما حاضر به بخشش و زندگی تازه با وی می‌شود. رابطه او با یحیی هم به‌عنوان خواهرزاده‌اش، خوب و طبیعی از کار درآمده که به باور مخاطبان خود می‌نشیند. عسگرپور در خلق شخصیت‌های دیگر نظیر دو خواهر و تنها برادر رسول و خواهرزاده او که حسابدار شرکتش هم هست، به سمت تیپ رفته و بیشتر به لایه‌های بیرونی آنها توجه نشان داده است. از میان آنها، تنها برادر رسول تا حدودی مستثنا بوده که داستان فرعی خوبی با مشارکت او و همسرش شکل گرفته و بار تنش حاکم بر داستان را بالا می‌برد.

انتخاب بازیگر:چالشی همیشگی در ملودرام‌های تلویزیونی
دایره نسبتا محدود بازیگران حرفه‌ای و شناخته شده برای مخاطب، کار انتخاب بازیگر را بخصوص برای سریال‌های تلویزیونی سخت کرده و گاه به انتخاب‌های یکسان رسانده است. اتفاقی که در رهایم نکن هم رخ داده و از این بابت آسیب‌های اندکی به کلیت کار وارد شده است. عسگرپور در کارگردانی رهایم نکن تلاش کرده تا بازیگرانی را برای کارش برگزیند که سابقه پرباری در این امر داشته و در کنار آنها از جوانان تازه کار هم بهره بگیرد. امین تارخ یکی از بازیگران خوب و کارنامه‌دار سینما و تلویزیون ایران به حساب می‌آید که نقش‌آفرینی‌های درخشانی از او گوشه ذهن مخاطبان آثارش به جا مانده است. اما انتخاب وی برای ایفای نقش رسول تولایی، تا حدودی مخاطب را به یاد نقش‌های چند سال اخیرش در سریال‌های جراحت و سایه‌بان می‌اندازد. به خصوص این‌که گریم یکسانی هم در آثار یاد شده داشته که همین امر وجوه تشابه را بیشتر کرده است. با این حال تارخ گاه لحظات درخشانی را رقم زده که برای مخاطب جذاب و تماشایی به نظر می‌رسد. انتخاب مارال فرجاد برای نقش شهره قوامی هم انتخاب نسبتا مناسبی بوده است. شخصیت زن اغواگری که از دل سینمای نوآر بیرون آمده توانسته بخوبی فراز و فرودهای خوبی را به داستان اثر بدهد. نیما شعبان‌نژاد نیز در نقش امیر، تلاش زیادی برای خارج شدن از قالب کمدی خندوانه‌ای به خرج داده و تا حدودی هم در این رابطه موفق بوده است. فریبا متخصص هم پس از مدتی غیبت در تلویزیون حضور دلپذیری در نقش آذر داشته و همبازی مناسبی برای تارخ در نقش رسول بوده است.

معمای رسول و مورد شهره قوامی
خلق معما برای جذاب‌تر شدن داستان و گسترش آن در عرض، ایده‌ای امتحان پس داده‌ در ملودرام‌های تلویزیونی با تعداد قسمت‌های بالاست. رهایم نکن هم از این فرمول به خوبی بهره گرفته و معماهایی با محوریت قهرمان خود خلق کرده است. اولین آنها مربوط به شهره(محبوبه)قوامی است که به عنوان مشاور املاک جهت مشارکت در ساخت گاراژ قدیمی رسول وارد داستان شده و به مرور برگ برنده خود را برای اخاذی از رسول رو می‌کند. راز مهمی که حول محور گاراژ چرخیده و کمال هم که در آسایشگاه سالمندان زندگی می‌کند، از آن خبر دارد و سرانجام در اعتراف رسول نزد آذر در جاده شمال فاش می‌شود. تصادف شهره با اتومبیل، به کما رفتن و درنهایت مرگش، نقطه عطف درخشانی را رقم زده و کلاف درهم داستان را وارد مرحله‌ای پیچیده‌تری می‌کند. درحقیقت از اینجا به بعد است که عیار فیلمنامه و گره‌ها شکل گرفته است که در آن تعیین‌کننده می‌تواند مخاطب را به‌دنبال خود کشانده یا از ادامه تماشای سریال منصرف کند.

منبع : جام جم
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین