کد خبر: ۲۱۶۱۴۴
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۲
به اعتقاد شریفی‌مقدم یکی از عوامل افزایش خشونت پایین‌آمدن آستانه تحمل مردم است: «مردم این‌ روز‌ها به‌دلیل مشکلات اقتصادی، بی‌کاری و مسائل اجتماعی آستانه تحملشان پایین آمده و با ورود به بیمارستان با افزایش مشکلاتشان، کنترل خشم خود را از دست می‌دهند.
 در حال ارائه خدمات به بیمار بود که ناگهان مشت محکمی روی صورتش فرود آمد، هنوز از شدت مشت اول به خود نيامده بود که مشت دیگری روی صورتش نشست. دوشنبه گذشته بود که پرستار اورژانس بیمارستان هاشمی‌نژاد مشهد به نام سیدمهدی موسوی که مشغول ارائه خدمات پرستاری به بیمار بود، یک‌باره بدون هیچ درگیری یا درخواست اجابت‌نشده‌ای مورد ضرب‌وجرح بیمار قرار گرفت که منجر به شکستگی سینوس گونه و تیغه بینی و کبودی چشم و صورتش شد. خشونت علیه پرستاران و کادر درمانی در بیمارستان‌ها موضوع جدیدی نیست و شامل خشونت‌ها از نوع کلامی و فحش و ناسزا تا حمله فیزیکی نیز می‌شود.

هنوز یک هفته از ضرب‌وشتم پرستار ارومیه‌ای نگذشته بود که این پرستار در مشهد مورد خشونت فیزیکي قرار گرفت، خشونتی که به گفته دبیر کل خانه پرستار رو‌به‌افزایش است و از سال گذشته تاکنون 20 نفر از پرستاران کشور به علت شدت برخورد‌های فیزیکی حداقل یکی از اعضای بدنشان دچار شکستگی شده است. «شرق» برای پیگیری موضوع با پدر این پرستار جوان که در اتاق عمل بود تماس گرفت، اما به‌دلیل اینکه از سوی بیمارستان به آنها تذکر داده شده بود که با رسانه‌ها مصاحبه نکنید، حاضر به صحبت با ما نشد، به‌همین‌دلیل سراغ یکی دیگر از پرستاران که در سال‌های گذشته مورد خشونت قرار گرفته بود رفتیم و با او مصاحبه کردیم.

یوسفی که سال گذشته در ارومیه مورد خشونت همراه یکی از بیماران در بیمارستان خاتم‌الانبیای شهر سلماس قرار گرفته بود، در‌این‌باره به «شرق» می‌گوید: «27 مرداد 96 بود که این اتفاق برایم افتاد. یک روز قبل از این حادثه بیمار با خانواده‌اش به اورژانس بیمارستان آمدند، اما به‌دلیل اینکه پزشک متخصص در اورژانس نبود، بیمارشان را که پایش شکسته بود، به منزل بردند. فردای آن روز باز هم به آنجا آمدند، بیمارشان مسن بود برای همین پزشک به آنها گفت که بیمارشان را به یکی از بیمارستان‌های ارومیه منتقل کنند، زیرا امکانات لازم را نداشتیم، اما خانواده همراهان بیمار شروع به دادوبیداد کردند؛ اول سعی کردم آنها را آرام کنم، اما موفق نشدم و آنها به من گفتند بیمارشان اورژانسی است و باید کارش را انجام دهیم، درحالی‌که پزشک چیز دیگری تشخیص داده بود. بعد از چند دقیقه یکی از همراهان مرا صدا زد، وقتی رفتم تا با او صحبت کنم دیگر نفهمیدم چه شد. بعدا به من گفتند که برادر همان فردی که در حال دادوبیداد بود با مشت به سر من کوبیده و من بی‌هوش شده‌ام، بعد با لگد من را زدند که چند تا از دنده‌هایم شکست و دیسک گردنم آسیب دید، به‌طوری‌که هنوز هم مهره‌های گردنم بهبود پیدا نکرده و پزشک می‌گوید باید جراحی کنم، شاید کمی بهتر شود، اما مثل روز اول نخواهد شد. سه ماه مرخصی استعلاجی بودم و بعد از آن به ارومیه منتقل شدم، چون دیگر نمی‌توانستم در این بیمارستان کار کنم، همیشه استرس داشتم که مبادا باز هم خانواده یکی از بیماران به من حمله کنند. متأسفانه این تجربه مشترک خیلی از پرستاران است. سه ماه قبل از این حادثه نیز یکی از پرستاران خانم این مرکز را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند».

آستانه تحمل پایین

در چند سال اخیر خبرهای متعددی از ضرب‌وشتم پرستاران در مناطق مختلف کشور منتشر شده، ضرب‌وشتم‌هایی که اکثرا بدون هیچ‌گونه دلیل منطقی اتفاق افتاده و موجب بروز حس نبود امنیت در محیط‌های درمانی کشور شده است؛ اما سؤال اینجاست که چرا باید پرستاران شاهد چنین خشونت‌هایی باشند؛ همین سؤال را از محمد شریفی‌مقدم، دبیر کل خانه پرستار پرسیدیم، او در پاسخ با بیان اینکه بیشتر در بیمارستان‌های دولتی شاهد چنین خشونت‌هایی هستیم، به «شرق» می‌گوید: «در یک سال گذشته حدود 20 نفر از پرستاران مورد خشونت فیزیکی در حد شکستگی عضوی از بدنشان قرار گرفته‌‌اند و متأسفانه این آمار در حال افزایش است، به‌طوری‌که هر ماه شاهد یکی، دو مورد از این خشونت‌ها هستیم، البته این آمار برای بخش دولتی است و ما در بخش خصوصی شاهد چنین خشونت‌هایی نیستیم. پرستار‌ان در صف اول پاسخ‌گویی و ارائه خدمات به مردم قرار دارند، یعنی هنگام ورود بیماران و همراهانشان به بیمارستان اولین گروهي که باید پاسخ‌گوی همه باشد پرستاران هستند. اگر مشکلی در بیمارستان وجود داشته باشد دردسترس‌ترین فردي که به سراغش می‌روند پرستار است، به‌همین‌دلیل پرستاران در طول زندگی کاری خود معمولا دچار خشونت کلامی و گاهی حتی فیزیکی قرار می‌گیرند. همچنین چند سال پیش آماری منتشر شد که در آن آمده بود بیش از 90 درصد پرستاران در شش ماه از خدمت خود حداقل یک بار خشونت کلامی را تجربه‌ کرده‌اند».

به اعتقاد شریفی‌مقدم یکی از عوامل افزایش خشونت پایین‌آمدن آستانه تحمل مردم است: «مردم این‌ روز‌ها به‌دلیل مشکلات اقتصادی، بی‌کاری و مسائل اجتماعی آستانه تحملشان پایین آمده و با ورود به بیمارستان با افزایش مشکلاتشان، کنترل خشم خود را از دست می‌دهند. در این شرایط به‌دلیل اینکه پرستاران در صف اول پاسخ‌گویی به بیماران و همراهان قرار دارند، در صورت هرگونه عصبانیت و کمبود خدمات از جانب مراجعه‌کنندگان، این طیف درمانی مورد تخریب‌های لفظی و فیزیکی قرار می‌گیرند. در گذشته بیشتر تعدی‌ها لفظی بوده، اما امروزه ضرب‌وشتم بیش از قبل اتفاق می‌افتد».

او در ادامه با بیان اینکه یکی دیگر از عوامل مؤثر در خشونت علیه پرستاران کمبود پرستار در بیمارستان‌هاست، می‌افزاید: «نیروی پرستار در کشور حدودا نصف تعداد مورد نیاز ماست. با وجود اینکه تعداد پرستاران بی‌کار، خانه‌نشین و پرستارانی که به کار دیگری مشغول هستند زیاد است، اما دولت توان جذب آنها را ندارد».

در کشور‌های پیشرفته هر پرستار بین سه تا چهار بیمار دارد درحالی‌که در کشور ما شاید یک پرستار در بخش دولتی حتی 15 بیمار هم داشته باشد. در این شرایط پرستاران باید به سرعت کار خود را انجام دهند درحالی‌که بیماران یا همراهان آنها توقع دارند پرستاران وقت بیشتری برای آنها بگذارند به‌خصوص در بخش اورژانس که خشونت‌ علیه پرستاران در آنجا بیشتر از بقیه بخش‌هاست».

اما به گفته قاسم‌زاده، سوپروایزر یکی از بیمارستان‌های خصوصی پایتخت در بسیاری از موارد می‌توان بیمار و همراهانش را با صحبت آرام کرد تا شاهد چنین خشونت‌هایی نباشیم. او می‌گوید: «در بسیاری از موارد پرستار می‌تواند شرایط را با صحبت‌کردن آرام کند. خاطرم هست یک بار شرایط یکی از بیماران بسیار بد بود، برای همین از همراهش خواستم اتاق را ترک کند تا ما کار خود را انجام دهیم. همراه بیمار سیلی محکمی به صورتم زد اما من واکنشی نشان ندادم و سعی کردم او را به بیرون اتاق هدایت کنم تا به بیمارش رسیدگی کنم. هنگامی که جان بیمار را نجات دادیم و از اتاق خارج شدم، همان فرد به طرف من آمد و دستم را بوسید. گاهی همراهان بیمار در شرایط سختی هستند و ما باید آنها را درک کنیم. این پرستار 61ساله می‌افزاید: «خوشبختانه در این 40 سال تجربه کاری تاکنون مورد خشونت فیزیکی شدید قرار نگرفته‌ام؛ هرچند این را هم باید در نظر گرفت که این خشونت‌ها در بخش‌های دولتی بیشتر دیده می‌شود».

ایرج حریرچی، سخنگوی وزارت بهداشت، در واکنش به ضرب‌وشتم پرستاران در مصاحبه‌ای با «مهر»، گفت: یکی از مشکلات جامعه ما درحال‌حاضر همین خشونت‌هاست و این مشکلات در بیمارستان‌ها نیز اتفاق می‌افتد. برخی خرده‌فرهنگ‌ها در بعضی استان‌ها به این شکل است که اگر کسی در بیمارستان بستری شده، همه افراد خانواده بیمار باید کنارش باشند و هرچه پرسنل بیمارستان می‌گویند نیازی به حضورشان نیست، قبول نمی‌کنند و این را نشانه وفاداری می‌دانند. نظام ثبت برای این موارد وجود دارد و در گزارش پرستاری و حراست بیمارستان ثبت می‌شود و پیگیری قانونی لازم نیز صورت می‌گیرد، اما باید موارد سبک و سنگین شود. او ادامه داد: در برخی موارد شخصی که مضروب شده، می‌خواهد آن اتفاق اعلام عمومی شود، درحالی‌که ممکن است قبح‌شکنی یک اتفاق باعث رواج آن شود. بنابراین اعلام در رسانه به معنی رسیدگی و عدم اعلام در رسانه به معنی عدم رسیدگی نیست. قانون خاصی وجود دارد که اگر کسی به کادر درمان حمله و توهین کند، شرایط خاصی از لحاظ قانون حاکم است. بیمارستان‌ها مکلف‌اند این اتفاقات را به مرجع قانونی اعلام کنند و بنا بر بزرگی حادثه این موضوع به جای مشخصي اعلام می‌شود.

مجازات توهین به کادر درمانی

براساس قانون مجازات اسلامی چنانکه هر کس اعم از بیمار و بستگان به پرسنل درمانی حین انجام وظیفه توهین کنند، مشمول سه تا شش ماه حبس، شلاق تا ۷۴ ضربه و جزای نقدی می‌شوند.  مصادیق توهین عبارت‌اند از: به‌کاربردن الفاظ رکیک و اهانت‌آمیز و تحقیرکننده، فحاشی و انجام هرگونه اقدامات عملی (ضربه) که دلالت بر توهین و تحقیر داشته باشد. همچنین در قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) درخصوص تمرد نسبت به مأموران دولت آمده است: - هرگونه حمله یا مقاومتی که با علم و آگاهی نسبت به مأمورین دولت در حین انجام وظیفه آنان به عمل‌ آید تمرد محسوب می‌شود و مجازات آن به این شرح است: هرگاه متمرد به قصد تهدید اسلحه خود را نشان دهد، حبس از شش ماه تا دو سال، هرگاه متمرد در حین اقدام دست به اسلحه برد، حبس از یک تا سه سال، در سایر موارد حبس از سه ماه تا یک سال. تبصره - اگر متمرد در هنگام تمرد مرتکب جرم دیگری هم بشود، به مجازات هر دو جرم محکوم خواهد شد.

ایدز و هپاتیت در کمین پرستاران

اما خشونت فیزیکی و کلامی تنها مشکل پرستاران نیست و آنها همواره به دلیل شغلشان در خطر ابتلا به بیماری‌های پرخطر هستند. به گفته شریفی‌مقدم مواردی از ابتلاي پرستاران به بیماری‌هایی مانند سل، ایدز و هپاتیت به دلیل ارائه خدمات به بیماران در سال‌های قبل اتفاق افتاده است، چراکه در بیمارستان‌ها با کمبود پرسنل مواجه هستیم و از همین‌رو موارد ایمنی به‌درستی رعایت نمی‌شود. او می‌افزاید: «متأسفانه آماری از پرستارانی که به بیماری ایدز، هپاتیت و سل مبتلا شده‌اند، در دسترس نیست به دلیل اینکه در برخی از موارد خود پرستار از بیماری خود اطلاع ندارد و در برخی موارد پرستار‌ به دلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی حاکم در کشور بیماری خود را پنهان می‌کند. به‌طورکلی گروهی که بیشترین تماس را هم از نظر شدت و کمیت با بیماران دارند، بیشتر در خطر ابتلا به بیماری هستند مثل پرستاران که با بیمار تماس مستقیم دارند؛ مثلا ممکن است بیمار تصادفی ایدز یا هپاتیت داشته باشد و پرستار این را نداند. در شرایط سخت کاری که پرستار سعی دارد هرچه سریع‌تر کار خود را انجام دهد تا به بيمار بعدی برسد، شاید برخی نکات را رعایت نکند. در کشور‌های پیشرفته پرستاران تعداد مشخصی بیمار دارند و برای همه آنها می‌توانند به میزان کافی زمان بگذارند به همین خاطر هر بار که می‌خواهند به بیمار خدماتی ارائه دهند از دستکش، ماسک و عینک استفاده می‌کنند اما در کشور ما این‌طور نیست؛ پرستار زمان آن را ندارد که برای هر خدماتی دستکش و ماسک را عوض کند، آن ‌هم پرستار‌های خسته‌ای که گاهی در دو بیمارستان کار می‌کنند. به همین خاطر بسیاری از پرستاران ما در معرض ابتلا به بیماری‌های خطرناک هستند. مثل پرستار 34ساله‌ای که چند سال پیش به دلیل ارائه خدمات به بیماران به آنفلوانزاي مرغی مبتلا شد و جانش را از دست داد». شریفی‌مقدم درباره تجربه دیگر کشور‌ها می‌گوید: «در کشور‌های دیگر معمولا پرستاران یک شناسنامه بهداشتی دارند و برخی از آزمایش‌ها هر شش ماه و برخی را هر یک سال انجام می‌دهند تا اگر به بیماری خاصی مبتلا شده باشند مشخص شود درحالی‌که در ایران این‌طور نیست و ما نمی‌دانیم پرستاران ممکن است در طول خدمت به چه بیماری‌هایی مبتلا شده باشند».

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین