این در حالی است که در دورهای تولید و پخش سریالهای طنز که در عین حال مشکلات اجتماعی را به تصویر میکشیدند، برای مناسبتهایی مثل ماه رمضان امری معمول محسوب میشد؛ و سریالهایی چون «خانه به دوش»، «زیرزمین»، «بزنگاه»، «دودکش»، «پایتخت ۴» و ... بر اساس چنین رویکردی ساخته شدند که اتفاقا اغلب آنها نیز در جذب مخاطب موفق بودند.
بر اساس چنین سیاستی، در چیدمان سریالهای مناسبتی که تعدادشان معمولا به چهار سریال میرسید، اغلب یک سریال طنز هم دیده میشد که در کنار مفاهیم معنوی و مذهبی دیگر مجموعهها، بتوانند ایام شاد و مفرحی را هم برای روزهداران رقم بزنند؛ اما چند سالی است که این نگاه کمرنگتر از گذشته دنبال میشود و تولید و پخش سریال طنز در رمضان و کلا در تمام ایام سال، دغدغهای جدی برای مدیران تلویزیون و البته فیلمنامهنویسان و سازندگان سریال محسوب نمیشود.
در همین راستا مهدی رحیمی، کارشناس رسانه در گفتوگو با ایسنا معتقد است که: با مروری کوتاه بر سریالهای رمضانی سالهای گذشته متوجه میشویم که اغلب آنها نه تنها حال و هوای رمضانی نداشتهاند، بلکه بعضا با موضوعاتی کاملا غیرمرتبط مثل مباحث انقلابی پخش شدهاند؛ این در حالی است که اگر این سریالها در شرایط مناسبتری پخش میشدند شاید میتوانستند در جذب مخاطب موفقتر باشند. اما به دلیل شرایط خاص ماه مبارک رمضان باید حتما برنامهها و سریالهایی پخش شود که مخاطب بتواند با آنها ارتباط برقرار کند.
او ادامه داد: یکی از نمونههای بارز این رویکرد را میتوان پخش سریال «پایتخت ۴» در ماه رمضان چند سال پیش دانست. این فصل از سریال برخلاف سایر فصلها که در تعطیلات نوروز پخش میشدند، بنا بر تصمیم مدیران صداوسیما در ماه رمضان راهی آنتن شد؛ این در حالی است که اساسا مجموعه «پایتخت» فضای نوروزی و سفر دارد و به نوعی در قاب ماه رمضان جا نمیگیرد. به هر حال همین پخش نامناسب فصل چهارم سریال «پایتخت» باعث شد تا مخاطبان، سایر فصلهای این مجموعه را بیشتر به یاد داشته باشند؛ بر همین اساس است که معتقدم پخش مناسب سریالها میتواند در دیده شدن آنها بسیار تاثیرگذار باشد.
رحیمی با اشاره به کمبود یا نبود سریالهای طنز در ماه رمضان، یادآور شد: پیشتر و در سالهای گذشته در میان چند سریالی که برای پخش در ماه رمضان در نظر گرفته میشد، یکی از آنها حتما محتوا و ساختار طنز داشت که از این میان میتوان به سریالهای رضا عطاران اشاره کرد که علاوه بر داشتن محتوای مناسب و مرتبط با ماه رمضان و طرح مسائل اجتماعی، تهمایه طنز نیز داشت. اما پس از اینکه دیگر رضا عطاران با تلویزیون همکاری نکرد، جای این سریالها در تلویزیون خالی شد. از طرفی دیگر یکی از شبکهها نیز سریالهایی را پخش میکرد که با محتوای رمضانی یا معنوی، در ژانر دارم تولید شده بودند. سریالهایی همانند «میوه ممنوعه» و «او یک فرشته بود» که با موضوعاتی جدید و جالب در رمضان پخش شدند و تا سالها در یاد مخاطبان باقی ماندند؛ این در حالی است که کمتر مخاطبی سریالهای رمضانی چند سال گذشته را به یاد دارد.
این کارشناس رسانه با اشاره به تعدد سریالها و برنامههای رمضانی با توجه به مدت زمانی که بعد از افطار تا پایان روز وجود دارد، گفت: پیشتر که ماه رمضان در شش ماه دوم سال قرار داشت، طبیعتا از زمان افطار تا ساعات پایانی روز مدت زمان بیشتری وجود داشت و میشد چند سریال را از شبکههای مختلف پخش کرد؛ اما الان از زمان افطار تا پایان روز کمتر از چهار ساعت زمان است و همچنین مخاطبان گستردهای چون دانشآموزان و دانشجویان درگیر امتحانات هستند، واقعا لازم نیست که سه سریال و چند برنامه با سطح کیفی متوسط و حتی پایین بهگونهای از شبکههای مختلف تلویزیون پخش شوند که با هم همپوشانی داشته باشند و نهایتا به خاطر کیفیت پایین در جذب مخاطب هم موفق نباشند.
او همچنین به حال و هوای غمانگیز برنامهها و سریالهای تلویزیونی در ماه رمضان اشاره کرد و گفت: به طور کلی میتوان گفت که فضای اغلب برنامهها و مجموعههای نمایشی در این ماه اندوهناک است و حتی اگر ساختار کلی برنامه شاد باشد، دورنمایه آن حتما با موضوعات ناراحتکننده در ارتباط است؛ این درحالی است که حال و هوای ماه رمضان هیچ ارتباطی با غم و اندوه ندارد و حتی در شبهای نازل شدن قرآن نیز، باید شاد باشیم که این نعمت الهی به مسلمانان عرضه شده است.
رحیمی در پایان اظهار امیدواری کرد که در سالهای آینده و با توجه به اینکه ماه رمضان با فصل بهار مقارن میشود، صداوسیما بتواند برنامهریزی دقیقی در تولید و پخش برنامههای ماه رمضان داشته باشد و بتواند زمان مفید تماشاگران را بهتر مدیریت کند.