کد خبر: ۲۱۳۷۵۸
تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۸
در وهله اول این پرسش مهم وجود دارد که اگر اروپا چنین اراده‌ای دارد چرا ایران را شریک و همکار خود خطاب نمی‌کند؟ در واقع مقامات اروپا با دقت واژه‌هایی درباره ایران انتخاب می‌کنند که از ارتقای جایگاه کشورمان در همکاری با اروپا جلوگیری کند.
از امروز ماراتن سیاسی اروپایی‌ها برای نجات برجام آغاز می‌شود. در این ماراتن، اروپایی‌ها می‌خواهند ببینند که آیا راهی برای حفظ منافع متقابل ایران و اروپا وجود دارد که به واسطه آن بتوان ایران را به ماندن و تداوم اجرای تعهداتش ترغیب کرد؟ از نگاه ایران، تا همین حالا هم بسیاری از منافع مشروع و وعده داده شده که قرار بود در ازای اجرای تعهدات نصیب کشورمان شود از دسترس ایرانیان دور مانده است.

جهان صنعت نوشت:در صدر این منافع البته همکاری‌ها و تبادلات بانکی ایران و جهان بود که حتی در دوره باراک اوباما هم این تبادلات با موانع متعدد و دشواری‌های آزاردهنده همراه بود. نکته جالب آن است که حتی در دوره اوباما هم توافقنامه برجام از سوی مجالس ایالات متحده تصویب نشد بنابراین اجرای این توافقنامه تنها با دستور مستقیم و امضای رییس‌جمهور، اجرایی می‌شد. بنابراین از نقطه آغاز همه هیات حاکمه ایالات متحده با این توافق و اجرایی شدن مفاد آن موافق نبودند. به همین دلیل چندان عجیب نیست که اکنون برخی از دولتمردان آمریکا از آنچه اتفاق افتاده و اینکه ترامپ به طور یکجانبه از برجام خارج شده، خوشحال هستند.

با این اوضاع تهران از همان روزهای نخست دریافت که نمی‌تواند روی کمک و همکاری ایالات متحده حساب ویژه‌ای باز کند حتی وقتی باراک اوباما و جان کری هم با تمام قوا وارد میدان شدند باز هم عده‌ای وجود داشتند که اجرایی شدن اراده‌های آنان را مانع می‌شدند.

به این ترتیب همکاری‌های بانکی میان ایران و غرب، اگرچه به طور قانونی و حقوقی هیچ مشکلی نداشت اما به خاطر هشدارهای پنهان و مزاحمت‌های ناگفته، هیچ‌وقت صورت اجرایی به خود نگرفت.

ناتمام ماندن همکاری‌ها با ایران در ذیل توافق برجام فقط به همکاری‌های مالی و بانکی محدود نشد بلکه در موارد دیگر نیز ادامه یافته است. بنابراین «عدم انتفاع ایران از برجام» تا حدود زیادی، گزاره درستی است. اما اکنون که ترامپ از توافق خارج شده و وعده سختگیری و تهدید علیه منافع ایران را داده است، آیا اروپا که در دوران زمامداری اوباما، اراده‌ای برای وادار ساختن هیات حاکمه ایالات متحده به اجرای تعهداتش در قبال ایران نداشت، اکنون که ترامپ از توافق خارج شده و راه منازعه با تهران را انتخاب کرده، آیا اروپا از لاک خود خارج خواهد شد و همان‌گونه که فدریکا موگرینی تصریح کرد اتحادیه اروپا در کنار مردم ایران خواهد ایستاد و تحصیل منافع ملت ایران از برجام را تضمین خواهد کرد؟

در وهله اول این پرسش مهم وجود دارد که اگر اروپا چنین اراده‌ای دارد چرا ایران را شریک و همکار خود خطاب نمی‌کند؟ در واقع مقامات اروپا با دقت واژه‌هایی درباره ایران انتخاب می‌کنند که از ارتقای جایگاه کشورمان در همکاری با اروپا جلوگیری کند.

این بدان معنی است که اروپا هنوز حاضر نیست ایران را در جایگاه برابر قرار دهد و از موضع برابر بر بررسی همکاری‌ها و تعمیق روابط با ایران بپردازد. نگاه بدبینانه در این‌باره آن است که اروپا هنوز به ایران به چشم شروری که برای جلوگیری از شرارت باید برخی امتیازها را به او داد می‌نگرد. در این صورت برای هر یک از امتیازات اعطایی چیزی تقاضا خواهد کرد.

نکته بعدی این است که اروپا برای بازگرداندن ایالات متحده به داخل مرزهای خود و حفاظت از شرکت‌های همکار با ایران، حاضر است چه اقداماتی انجام دهد؟ قدر مسلم آن است که ترامپ مانند کلینتون حاضر به توقف تحریم‌ها و تدابیر تنبیهی علیه ایران نیست. در زمان کلینتون برخی شرکت‌های اروپایی از قانون داماتو تخطی کردند ولی ایالات متحده در مورد این تخلفات چشم‌پوشی کرده. مسلم است که این شرایط باز نخواهد گشت.

به همین دلیل همه رهبران اروپایی که امروز در بروکسل تشکیل جلسه می‌دهند و هم محمدجواد ظریف که فردا به ایشان خواهد پیوست باید تدابیر قوی و کارآمدی در برابر تحریم‌های واشنگتن بیندیشد.

این تدابیر ممکن است از جهاتی مانند قوانین حمایتی در برابر تحریم‌های ایالات متحده علیه کوبا باشد اما مساله قابل ذکر آن است که برخلاف آن تحریم‌ها، ترامپ و همکارانش تحریم‌هایی تشدیدشونده را در برابر ایران اعمال خواهند کرد. با چنین رویکردی رهبران اروپایی باید به‌طور صریح بگویند که چه تدابیری برای تضمین همکاری‌های واقعی با ایران در زمینه‌های بانکی، انرژی، تکنولوژی و صنعتی می‌اندیشند و در صورتی که این تدابیر موفق نباشد، برای ایران چه راه‌های دیگری وجود خواهد داشت؟
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین