|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۰
کد خبر: ۲۱۲۹۱۶
تاریخ انتشار: ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۸
اگر به 10 قلم اصلی واردات کشور نگاهی کنیم، متاسفانه در سال 95، واردات قطعات منفصله خودرو در ردیف اول قرار گرفته. در ردیف‌های بعدی هم اقلامی مانند کالاهای اساسی قرار دارد؛ یعنی در رده دوم بنزین و در رده‌های سوم تا دهم هم اقلامی مانند ذرت، جو، دانه‌های روغنی و سایر کالاهای اساسی تشکیل می‌دهند که تولید آنها با اندکی تدبیر در کشور کاملا امکانپذیر است.
 روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم بهمن آرمان/ نوشت:

تنش‌های موجود در روابط خارجی کشور و اصرار کشورهای غربی به ادامه روند گذشته و اجرایی نشدن برجام، شرایطی را فراهم کرده است تا عملا از هیچکدام از توافق‌های صورت گرفته با کشورهای پیشرفته صنعتی مبنی بر انتقال تکنولوژی و فاینانس پروژه‌های بزرگ عمرانی، صنعتی و زیرساختی حتی در بخش‌هایی که منافع آنها را تامین می‌کند مانند نفت و گاز و پتروشیمی هم نتوانیم دستاوردی داشته باشیم و به این خاطر هم حاکمیت تصمیم بر این گرفته تا بتواند با تکیه بر بخش‌هایی از اقتصاد ایران که چندان متاثر از موضع گیری‌های کشورهای پیشرفته صنعتی نیستند و به عبارتی آن چیزی که ما اقتصاددانان به آنها می‌گوییم تقویت بخش ریالی اقتصاد، بتوانیم در مقاطعی به حل مشکلات بپردازیم. سالی را با عنوان اقتصاد مقاومتی نامیده‌ایم. سالی را حمایت از تولید داخلی نامیده‌ایم. امسال را هم سال حمایت ازکالای ایرانی نامیده‌ایم. طبیعتا رسانه ملی می‌تواند نقش بسیار تعیین کننده‌ای در جهت دادن به منویات رهبری داشته باشد ولی متاسفانه آنچه که مشاهده می‌شود، ارائه اطلاعات غلط و هزینه‌بری است که از طرف مردم یعنی عامه مردم به عنوان یک فریب آشکار نامیده می‌شود. به طور مثال؛ همه مشکلات کشور را گویی واردات قاچاق پوشاک تشکیل می‌دهد و مرتب در تلویزیون صحبت از قاچاق کالا می‌شود و یا اخباری منتشر می‌شود، ارقامی عنوان می‌شود که حتی اگر کسی کمترین اطلاع از علم اقتصاد داشته باشد، نه تنها آن را باور نمی‌کند بلکه به آن می‌خندد. به طور مثال صداوسیما در یکی از گزارش‌های خود در مورد تولید حمایت از کالای ایرانی عنوان کرده بود که در سال بالغ بر چهار میلیارد دلار آدامس وارد کشور می‌شود. تهیه کننده این گزارش، یا قیمت آدامس را نمی‌داند یا مبلغ چهار میلیارد دلار را نمی‌فهمد! شاید هم تحت تاثیر اختلاس‌های میلیارد دلاری که صورت می‌گیرد، چهار میلیارد دلار را رقمی اندک تلقی می‌کند. زیرا بدون شک واردات چهار میلیارد دلار آدامس نه در منطق می‌گنجد و نه در برداشت‌های اولیه. زیرا اگر تمام مردم ایران 24 ساعته آدامس بجوند، این رقم در نهایت ممکن است چیزی حدود 50 میلیون دلار بشود که رقم آنچنان قابل توجهی نیست. ضمن اینکه صداوسیمای ما به جای پرداختن به مسائل اصلی و ارائه اطلاعات مستند به موارد اصلی نمی‌پردازد.

 اگر به 10 قلم اصلی واردات کشور نگاهی کنیم، متاسفانه در سال 95، واردات قطعات منفصله خودرو در ردیف اول قرار گرفته. در ردیف‌های بعدی هم اقلامی مانند کالاهای اساسی قرار دارد؛ یعنی در رده دوم بنزین و در رده‌های سوم تا دهم هم اقلامی مانند ذرت، جو، دانه‌های روغنی و سایر کالاهای اساسی تشکیل می‌دهند که تولید آنها با اندکی تدبیر در کشور کاملا امکانپذیر است. برپایه همین آمار که موجب حتی شگفتی نهادهای بین‌المللی قرار گرفته است، هیچ‌کشوری مانند ایران که جمعیت ساکن آن بیش از 70‌میلیون نفر نیستند و بر پایه آمار منتشره توسط صندوق بین‌المللی پول سالانه 500‌هزار نفر از ایران مهاجرت می‌کنند، بنابراین اعلام جمعیت 80‌میلیونی برای ایران یک رقم کاملا گمراه کننده‌ای است برای تولید بسیاری از کم‌کاری‌ها. جمعیت واقعی ایران در حال حاضر به زحمت به 70‌میلیون نفر می‌رسد. ولی همین کشور 70‌میلیونی سومین واردکننده جو در جهان است و جو هم به‌عنوان یکی از مواد اصلی خوراک دام تلقی می‌شود. در مراحل بعدی هم بدون شک همین منطق حاکم است. ایران یکی از 5 کشور بزرگ واردکننده روغن خام نباتی در جهان است. یکی از 5 کشور بزرگ واردکننده ذرت در جهان است و صداوسیما به جای پرداختن به مسائل اساسی به نکاتی اشاره می‌کند که هیچ‌محلی از اعراب در اقتصاد ایران ندارد. در سال جاری نه به‌علت کمبود بارندگی‌ها که الان به‌عنوان سرمنشأ تمام مشکلات و کاهش تولید محصولات کشاورزی نام برده می‌شود، ما در ایران شاهد پرباران‌ترین بهار در 50 سال اخیر تاریخ ایران بوده ایم. تعداد قابل توجهی از سدهای مخزنی واقع در شمال غرب و غرب کشور پس از مدت‌ها حتی سرریز هم کردند. بارندگی‌های بهار امسال حتی منجر به سیل و جان باختن تعدادی از هم میهنان ما شد. حال اینکه همه کاسه کوزه‌ها را بر سر کاهش بارندگی‌ها بیندازیم این یک تعبیری است که کسی به آن باور ندارد. آنچه که وجود دارد بنا به‌گفته بسیاری از کارشناسان معتبر بین‌المللی سوء مدیریت در منابع آب است و نه کمبود آب. بسیاری از بارندگی‌های اخیر در فصل بهار سال جاری، می‌توانستند در صورت استفاده بهینه حتی تولید کشاورزی را هم بالا ببرند. ولی متاسفانه اینگونه مسائل نادیده گرفته می‌شود و اطلاعات غلط به مردم منتقل می‌شود و به بی‌اعتمادی آنها به رسانه ملی می‌افزاید. در حال حاضر طبق اطلاعات موجود که حتی مراکز آماری ایران آنها را منعکس می‌کند، بیش از 90‌درصد آب کشور در بخش کشاورزی استفاده می‌شود. ولی کاسه و کوزه را روی مصرف خانگی و مصرف صنعتی می‌اندازند. درحالی که مصرف صنعتی تنها 6‌درصد و مصرف خانگی تنها 4‌درصد از آب مصرفی کشور را تشکیل می‌دهد. درحالی که در جهان امروز با استفاده از شیوه‌های نوین آبیاری توانسته‌اند میزان مصرف آب را در بخش کشاورزی شدیدا افزایش دهند و با استفاده از سیستم‌های نوین آبیاری به‌ویژه آبیاری زیرسطحی میزان تولید به‌طور مثال ذرت را به بیش از 20 تن در هکتار برسانند. ولی در سال جاری در استان خوزستان که بزرگ‌ترین تولیدکننده مواد کشاورزی و اقلام اساسی در کشوراست توسط وزارت جهاد کشاورزی و نیرو، کشت ذرت در این استان عملا متوقف شده است. درحالی که با صرف هزینه بسیار کمی می‌توان از میزان مصرف آب در بخش کشاورزی در ابعاد گوناگون کاست و این کاری است که صورت نگرفته و تمام مشکلات کشور واردات آدامس و پوشاک است! آمار رسمی گمرک اقلام اصلی وارداتی کشور را اقلام دیگری نشان می‌دهد. درحالی که کشورهای نفت خیز منطقه خلیج‌فارس با برنامه‌هایی مبنی بر ساخت پالایشگاه‌های جدید از سال 2022 به بعد، دیگر چیزی به‌صورت نفت خام صادر نخواهند کرد، وزارت نفت همچنان بر طبل خام فروشی نفت می‌کوبد و خبری از احداث پالایشگاه‌های جدید و ایجاد مجتمع‌های پتروشیمی در کنار آنها برای ایجاد ارزش افزوده در بخش نفت ندارد. وزارت نیرو تصمیم دارد قیمت هر متربع‌مکعب آب برای بزرگ‌ترین بنگاه اقتصادی کشور یعنی فولاد مبارکه که دارای تولیداتی به میزان سه و نیم‌میلیارد دلار در سال است و به عبارتی بعد از صنعت نفت بزرگ‌ترین تولیدکننده کالا در ایران است را به 14‌هزار تومان در هر مترمکعب برساند. حال پرسش اینجاست که آیا با آب هر مترمکعب 14‌هزار تومان می‌توان فولاد اقتصادی تولید کرد؟ آیا می‌شود فولاد را با قیمت مناسب در بازارهای جهانی عرضه کرد؟ بنابراین صداوسیما به مسائلی می‌پردازد که واقعا منعکس‌کننده نه‌تنها درد مردم نیست بلکه نمکی است که بر زخم آنها می‌پاشد. به چه دلیل است که به‌رغم گذشت 13 سال از آغاز عملیات اجرایی پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس این پالایشگاه که باید واردات بنزین را به صفر برساند و کشور را به یک صادرکننده بنزین تبدیل کند به بهره‌برداری نمی‌رسد؟ درحالی که پالایشگاه اراک و پالایشگاه بندرعباس با تکنولوژی اروپایی و ژاپنی با صرف هزینه‌ای حدود یک‌میلیارد و 200‌میلیون دلار ساخته شده‌اند، تاکنون در پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس 5‌میلیارد یورو هزینه شده است و هنوز هم که هنوز است به بهره‌برداری نرسیده! وزارت نفت با 4 برابر کردن قیمت خوراک گاز طبیعی واحدهای پتروشیمی هرگونه سرمایه‌گذاری در این صنعت ارزآور را غیراقتصادی کرده است. هیچ‌کشوری در همه زمینه‌ها نمی‌تواند به مرز خودکفایی حتی نسبی هم برسد. جغرافیای تولید در جهان تعریف شده است. تولید کالاها و لوازم خانگی در کره‌جنوبی استقرار پیدا کرده است. طبیعی است که در ایران لوازم خانگی نه با تکنولوژی روز و نه با قیمت مناسب می‌تواند تولید شود. پارچه ایرانی با تکنولوژی و ماشین آلات بسیار قدیمی توان رقابت با تولیدات تایلند و کره‌جنوبی را هم ندارد. بنابراین زمانی که حرف از حمایت از کالای ایرانی می‌شود، باید واقعیات را دید. یکی از سه نظریه‌پرداز علم اقتصاد که زندگی نوع بشر را دگرگون ساخته‌اند، ریکاردو اقتصاددان آمریکایی است که در 300 سال پیش عنوان کرد که خودکفایی در همه زمینه‌ها جز فقر مطلق چیزی به‌دنبال ندارد. کشورها باید در زمینه‌هایی که در آنها دارای مزایای نسبی هستند تولید خود را متمرکز کنند. ما در ایران صحبت از کمبود آب می‌کنیم. درحالی که در همین صداوسیمای ما عنوان شده است که فقط در فروردین‌ماه به‌دنبال باران‌های سیل آسا، 10‌میلیارد مترمکعب آب از آسمان باریده است. اگر سدهای مخزنی روی رودخانه‌های سه گانه بزرگ ما که مطالعات آنها پیش از انقلاب توسط مهندسین مشاور آمریکایی و سوئیسی انجام گرفت، ساخته بشود، تنها روی دو رودخانه کارون و دز امکان ذخیره سازی بیش از 12‌میلیارد مترمکعب آب وجود دارد. ولی متاسفانه به جای پرداختن به این مهم مرتب مسائل تکراری عنوان می‌شود. از موانع تولید صحبت می‌شود ولی هیچگاه اشاره نمی‌شود که در هیچ‌کشوری از سود اختصاص داده شده به سرمایه‌گذاری مجدد مالیات گرفته نمی‌شود. درحالی که در ایران 25‌درصد شرکت‌هایی که می‌خواهند سود خود را به ارز سرمایه‌گذاری اختصاص دهند، مشمول مالیات هستند. مالیات بر شرکت‌ها که در اتحادیه اروپا یعنی اقتصادی که بر مکانیزم بازار و عرضه و تقاضا متمرکز است تنها 15‌درصد است. در ایرانی که بخش تولید نیازمند حمایت است، این میزان 25‌درصد است. با چنین شرایطی چگونه می‌توان از تولید داخلی حمایت کرد و چگونه می‌توان مردم را تشویق به مصرف کالای ایرانی نمود؟ بنابراین گویی صداوسیمای ما مسیر اصلی را گم کرده است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین